#عاشقانه_برای_همسرم
لمس نفس هایت
ضربان قلبــم را
به شماره مےاندازد 〰️♥️〰️
تــــــو آرام آرام نفس بکش
من لحظه به لحظه
دیوانه ات میشوم🤗
════༻❤༺════
@asheghanehalal
🌻تابستانی که ...
📆 #دومین روز از #مرداد ماه از آن توست
🎊 تولدت مبارک مردادماهی جانم
#تولد
════༻🖤༺════
@asheghanehalal
#القلب_لدیڪ_یا_علی_اصغر 😭
سفره ے این خٰانواده شیر مِیدان پَروَر است
قٰاسِم و اڪْبر ندٰارَد،اصغَرَش هم حیدر است
#شب_هفتم #محرم💔🥀
تیر سه پری در عقب سر می گشت
ما بین حرم در پی اصغر می گشت
او بر هدفش رسید اما پدری
می رفت بسمت خیمه و بر می گشت
😭💔😭
#باب_الحوائـج🥀
#روز_هفتم #محرم💔🥀
بنی فاطمه،حضرت علی اصغر،توخیمه ها غوغائیه.mp3
4.19M
🔳 #روضه #روز_هفتم #محرم
🌴تو خیمه ها غوغائیه همه بفکر آبن
🌴تموم زن ها اومدن تو خیمه ی ربابن
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👌بسیار دلنشین
این شبها، وقتی توی هیئت دلتون شکست و به اهل بیت علیهماالسلام متوسل شدید از دعا برای منِ کمترین هم غافل نشید
التماس دعای مخصوص🙏
#عاشقانه_برای_همسرم
زندگی خیلی قشنگه اما...✨
به شرطی که #تو باشی
تو باشی تا #من شاد باشـم، تو باشی تا من همیـشه بخندم... (: ✨
زندگی با #وجـوده تو خوبه این مهربونیات غیرتـت عصبانی شدنت...✨
همه رو با جون و دلـم قبول میکنـم زنـدگی رو با تو #دوستدارم فقـط تو...
════༻🖤༺════
@asheghanehalal
🏴 #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رباب
هِی کتک خورد زنی پشتِ تو و هِی اُفتاد
پشتِ تو مادرِ بی شیر پیاپی اُفتاد
نگران بود نسیمِ خنکی هم نوَزد
باد هروقت گذر کرد سر از پی اُفتاد
گرچه بستند سرت را به نخِ قنداقهات
باز تا نیزه تکان خورد سر از نِی اُفتاد
سر در آغوشِ رُباب و دو سه ساعت بعدش
نیزهدارِ تو به او گفت : سرش کی اُفتاد؟!
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
شبتون نورانی
یاعلی مدد
#مادر_آب🥀💔
هر ڪس به فڪر آبروداریسٺ اما
دل درهواے روضہے آب و رباب اسٺ
بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی
#القلب_لدیڪ_یا_علی_اصغر 😭
#روز_هفتم #محرم💔🥀
#عاشقانه_برای_همسرم
زندگی خیلی قشنگه اما...✨
به شرطی که #تو باشی
تو باشی تا #من شاد باشـم، تو باشی تا من همیـشه بخندم... (: ✨
زندگی با #وجـوده تو خوبه این مهربونیات غیرتـت عصبانی شدنت...✨
همه رو با جون و دلـم قبول میکنـم زنـدگی رو با تو #دوستدارم فقـط تو...
════༻🖤༺════
@asheghanehalal
تیر سه پری در عقب سر می گشت
ما بین حرم در پی اصغر می گشت
او بر هدفش رسید اما پدری
می رفت بسمت خیمه و بر می گشت
😭💔😭
#باب_الحوائـج🥀
#روز_هفتم #محرم💔🥀
*⚘﷽⚘
#عاشقانه_شهدا
فرمانده سپاه زيركوه بود .ازدواج كه كرديم
ازش خواستم همراهش بروم☺️
رفتيم به يك ده سرِ مرز . زندگيمان را آنجا
با نصف وانت اسباب و اثاثيه و توي يك اتاق
محقر و خشتي شروع كرديم💚
آنجا نه آب داشت ، نـه بـرق ، نـه درمانگـاه ،
نـه مدرسـه و نـه خيلـي چيزهاي ديگر 😪 در
عوض تابستان گرماي شديد داشت و زمستان
سرما 😬
مدتي تحمل كردم و ماندم . بعد از آن طاقتم
طاق شد . گفتم : بريم يك جاي بهتر😩
قبول نكرد. گفت : اين ده هم جزء كشور
ماسـت. مردم اينجا هم ایراني هستن🙂✌️
#شهیدمحمدناصرناصری🌿