eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
929 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
328 فایل
✅ ارتباط با خادم کانال: @khadem_heyaat جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 فتاده‌اند از نفس کنار راه تو فدای گردشِ گداکُشِ نگاه تو #روز_شمار_میلاد_امام_رضا_علیه_السلام_ 📆16روز تا میلاد حضرت سلطان ❤️امام رضایی ها👇 ✅ @asheghaneruhollah
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از اولش هم لال مادر زاد بودم این تو من را زبان داد من با همه گفته ام گدای شاه طوسم روزی مرا این امام مهربان داد 🎤صابر خراسانی 👈شعر خوانی فوق العاده زیبا ❤️امام رضایی ها 👇 ✅ @asheghaneruhollah
✋السلام علیک یا جعفربن محمد الصادق_ع_ #اعلام_مراسم_هیئت_عاشقان_روح_الله 👈به کلام:حجت الاسلام #سلیمانی 🎤به نفس:کربلایی #سید_مجتبی_حسینی 📅چهارشنبه 20تیرماه1397 🚩اصفهان,درچه,اسلام آباد کوی شهید بهشتی #پرچم_هیئت ❌رفقا مهمان داریم...
ان شاءالله محفل هیئت عاشقان روح الله عطراگین میشود به حضور پیکر پاک هشت سال دفاع مقدس 👈اطلاع رسانی شود... 👆تصویر باز شود...
.... ❌❌❌❌ سلام به همه ی دوستان عزیز❤️🌹 همونطور که قول داده بودیم از امشب میخوایم رمان جدید به اسم که رمانی زیبا به قلم نویسنده جوان گیلانی زهرا اسعد بلنددوست است که الهام گرفته از زندگی واقعی هست رو تو کانال قرار بدیم.این رمان حدود 300قسمت می باشد فعلا به دستورمدیرعزیز کانالمون😉 قراره هرشب دو قسمت گذاشته بشه.و بعدا اگر خواستین تعداد قسمت ها روبیشترمیکنیم.🙏 این رمان خیلی خیلی فوق العادست 💞وباهمه ی رمان هایی که خوندین بسیارمتفاوته اگر انتقادی پیشنهادی نظری درمورد رمان دارین به آی دی زیرمراجعه کنید❣ خب حاضرین دنیا رو یه جور دیگه ببینین و خودتون و خدارو بهتر بشناسین؟! بزن بریم تابهشتی شیم😊 ان شاءالله ولی قبلش برای سلامتی همه ی و رزمندگان اسلام وشادی روح امام راحل وشهدای اسلام به خصوص شهید مورد نظرمون صلوات یاعلی.......... 🇮🇷 @asheghaneruhollah
سلام به همه ی دوستان عزیز❤️🌹 ‼️ ✍رمانی زیبا به قلم نویسنده جوان خانم زهرا اسعدبلند دوست این رمان باهمه ی رمان هایی که خوندین بسیارمتفاوته💞 🔷این داستان کاملا واقعی است ❌از امشب بزن بریم👇 ✅ @asheghaneruhollah
دانشجو سر کلاس دارد، تحقیق کلاسی را از کپی میکند، در امتحان از روی مینویسد، برگه امتحانی اش پر است از که تحویل استاد میدهد، بعد از امتحان دهها می بافد از بیمار بودن تا فوت عمه اش، بلکه نمره قبولی بگیرد! بعد همین دنبال مبارزه با در جمهوری اسلامی است!!! و هر روز پُست روشنفکری میگذارد! این دانشجو فردا روزی، مدیرکل، وزیر و یا دیگری خواهد شد. مبارزه با فساد را از خود شروع کنیم! حکومت و دیگران پیشکش ✅ @asheghaneruhollah
♦️انتقاد "وزیر ارتباطات" از دستگاه‌هایی که باید در مبارزه با فساد پیش قدم باشند اما حاضر نیست به دولت الکترونیک بپیوندند! ✅ @asheghaneruhollah
واکنش تند علیرام نورایی بازیگر سینما به سلبریتی ها، مسئولین، رانتخواران و اختلاس گران ... همه کسانی که امنیت اقتصادی مردم را بهم زدن معرفی کنید،دادگاهی کنید صورت مساله پاک نکنید ✅ @asheghaneruhollah
.... ❌❌❌❌ سلام به همه ی دوستان عزیز❤️🌹 همونطور که قول داده بودیم از امشب میخوایم رمان جدید به اسم که رمانی زیبا به قلم نویسنده جوان گیلانی زهرا اسعد بلنددوست است که الهام گرفته از زندگی واقعی هست رو تو کانال قرار بدیم.این رمان حدود 300قسمت می باشد فعلا به دستورمدیرعزیز کانالمون😉 قراره هرشب دو قسمت گذاشته بشه.و بعدا اگر خواستین تعداد قسمت ها روبیشترمیکنیم.🙏 این رمان خیلی خیلی فوق العادست 💞وباهمه ی رمان هایی که خوندین بسیارمتفاوته اگر انتقادی پیشنهادی نظری درمورد رمان دارین به آی دی زیرمراجعه کنید❣ خب حاضرین دنیا رو یه جور دیگه ببینین و خودتون و خدارو بهتر بشناسین؟! بزن بریم تابهشتی شیم😊 ان شاءالله ولی قبلش برای سلامتی همه ی و رزمندگان اسلام وشادی روح امام راحل وشهدای اسلام به خصوص شهید مورد نظرمون صلوات یاعلی.......... 🇮🇷 @asheghaneruhollah
سلام به همه ی دوستان عزیز❤️🌹 ‼️ ✍رمانی زیبا به قلم نویسنده جوان خانم زهرا اسعدبلند دوست این رمان باهمه ی رمان هایی که خوندین بسیارمتفاوته💞 🔷این داستان کاملا واقعی است ❌از امشب بزن بریم👇 ✅ @asheghaneruhollah
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 👈این داستان کاملا واقعی است قسمت 1⃣ از وقتی که حرف زدن یاد گرفتم تو آلمان زندگی می کردیم. نه اینکه آلمانی باشیم، نه. ایرانی بودیم آن هم اصیل. اما پدر از مریدان سازمان مجاهدین خلق بود و بعد از کشته شدنِ تنها برادرش در عملیات مرصاد و شکستِ سخت سازمان، ماندن در ایران براش مساوی شده بود با جهنم. پس علی رغم میل مادرم و خانواده ها، بارو بندیل بست و عزم مهاجرت کرد. آن وقت ها من یک سالم بود و برادرم دانیال پنج سال. مادرم همیشه نقطه ی مقابل پدرم قرار داشت. اما بی صدا و بی جنجال. و تنها به خاطر حفظ منو برادرم بود که تن به این مهاجرت و زندگی با پدرم می داد. پدری که از مبارزه، فقط بدمستی و شعارهایش را دیده بودیم. شعارهایی که آرمانها و آرزوهای روزهای نوجوانی من و دانیال را محاصره میکرد. که اگر نبود، زندگیم طور دیگه ایی میشد. پدرم توهم توطئه داشت اما زیرک بود. پله های برگشت به ایران را پشت سرش خراب نمی کرد. می گفت باید طوری زندگی کنم که هر وقت نیاز شد به راحتی برگردم و برای استواری ستون های سازمان خنجر از پشت بکوبم. نمیدونم واقعا به چه فکر می کرد، انتقام خون برادر؟؟، اعتلای اهداف سازمان؟؟، یا فقط دیوانگی محض؟؟. اما هر چی که بود در بساط فکریش، چیزی از خدا پیدا نمیشد. شاید به زبون نمی اورد اما رنگ کردار و افکارش جز سیاهی شیطان رو مرور نمیکرد. و بیچاره مادرم که خدا را کنجِ بقچه ی سفرش قایم کرده بود، تا مهاجرتش بی خدا نباشد. و زندگی منه یکسال و دانیال پنج ساله میدانی شد، برای مبارزه ی خیر و شر.. و طفلکی خیر، که همیشه شکست میخورد در چهارچوب، سازمان زده ی خانه ی مان. مادرم مدام از خدا و خوبی میگفت و پدرم از اهداف سازمان. چند سالی گذشت اما نه خدا پیروز شد نه سازمان. و من و برادرم دانیال خلاء را انتخاب کردیم، بدون خدا و بدون سازمان و اهدافش. نوجوانی من و دانیال غرق شد در مهمانی و پارتی و دیسکو و خوشگذرانی. جدای از مادرِ همیشه تسبیح به دست و پدر همیشه مست. شاید زیاد راضی مان نمی کرد، اما خب؛ از هیچی که بهتر بود. و به دور از همه حاشیه ها من بودم و محبت های بی دریغ برادرم دانیال که تنها کور سویِ دنیایِ تاریکم بود. آن سالها چند باری هم علی رغم میل پدر، برای دیدار خانواده ها راهی ایران شدیم که اصلا برایم جذاب نبود. حالا سارایِ ۱۸ ساله و دانیال ۲۳ ساله فقط آلمان رو میخواستند با تمام کاباره ها و مشروب هایش. اما انگار زندگی سوپرایزی عظیم داشت برای من و دانیال. در خیابانهای آلمان و دل ایران. ✍ ادامه دارد .... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانوم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷