🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
👈این داستان کاملا واقعی است
قسمت 1⃣6⃣
" اینکه ندونی کدوم یکی از اون سربازا، پدرِ بچه ی تو شکمتِ یعنی چی؟؟ تو اردوگاهی که بودم اکثر زنها از فرط جهاد نکاح دیگه توانایی راه رفتن نداشتن.. فلج شده بودن.. روز و شب از درد به خودشون می پیچیدن و ضجه می زدن.. اما هیچکس دلش نمی سوخت.. عفونت و نکبتی سرتاسر وجود اهالی رو گرفته بود.. فکر میکنی سرآخر چی شد؟؟ یه فرمانده ی جدید اومد واسه بازرسی و گفت : مردان جنگ، زنان تازه نفس میخوان.. اینا دیگه به درد نمیخورن..
یه عده که وضعشون بهتر بود رو بردن واسه درمان.. یه عده رو که پشیمونی شونو فریاد میزدن، سر به نیست کردن.. موندن یه گروه که انقدر حالشون وخیم بود، که ارزش درمان یا حتی کشتن رو هم واسشون نداشتن.
حدس بزن باهاشون چیکار کردن؟؟ با یه ماشین بردن بیرون از سوریه و ولشون کردن. وسط بیابون.. منم یکی از همونام.. تب داشتم.. میلرزیدم.. مدام بالا میاوردم.. اما بر خلاف خیلی از اون زنها زنده موندم.. چون انگیزه داشتم.. واسه زنده موندن، کشتنِ دانیال بزرگترین انگیزه ی ممکن بود.. میدونی تا خودمو برسونم به مرز، چقدر پیاده روی کردم؟؟ چقدر زمین خوردم؟؟ چقدر ترسیدم؟؟ چقدر اشک ریختم و جیغ زدم؟؟ چقدر لرزیدم و درد کشیدیم؟؟ اما هر طور بود زنده موندم.. بعد از چندین روز گرسنگی و راه رفتن بالاخره به مرز ترکیه رسیدم.. اونجا دستگیر شدم. بعد از کلی بازجویی وقتی فهمیدن از کجا اومدم، با خودشون گفتن ما هم بی نصیب نمونیم.. واسه چند ساعت با اون همه درد و عذاب، شدم برده جنسیِ چند تا آشغال مثله برادرت.. خلاصه زندگی یه لطف کوچیک در حقم کرد و به بیمارستان منتقل شدم که بعد از کلی آزمایش متوجه شدن که ایدز دارم و حامله ام.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
👈این داستان کاملا واقعی است
قسمت 2⃣6⃣
" خوشبختانه بعد از چند روز به خاطر خونریزی، بچه سقط شد.. اما ایدز نه.. همیشه همراهمه.. و قرار نیست تا جون برادرتو نگرفتم، جونمو بگیره.. هر چند تو اصلا نمیفهمی، چون جای من نبودی.. دیدی، واسه ملاقات با برادرت باید این همه بها بدی.. من که میگم ارزششو نداره، حتی اگه دانیال هیچکدوم از اون کارها رو نکرده باشه و من در موردش بهت دروغ گفته باشم.. چون در هر حال، ماهیت این گروه عوض نمیشه.. "
کمی روی میز به ستم خم شد
" اینو واسه خاتمه میگم.. اون برادر حیوونت.. واسه تو هم نقشه داشت.. یه شب تو مستی از رستگار کردنت، حرفایی میزد.. اما نمیدونم هنوز واسه انجام این ماموریت الهی زنده س یا نه.."
از فرطِ گیجی توانایی حرف زدن نداشتم. صوفی ایستاد. کلاهش را روی سرش مرتب کرد و کیفِ قهوه ایی رنگ را روی دوشش انداخت
" من امشب از اینجا میرم.. خیلی چیزها رو واسه عثمان تعریف کردم. سوالی داشتی ازش بپرس.."
یک قدم برداشت، اما ایستاد و برگشت : " راستی اگر دانیال رو دیدی.. بهش بگو اگه فقط یه نفس، به زنده بودنم، مونده باشه.. زندگیشو میگیرم.. "
رو به عثمان پوزخندی صدا دار بر لب نشاند :
" راستی ، اگه خدا رو دیدی، سلام منو بهش برسون.. بگو به اندازه ی تمام اشکهایی که ریختم ازش متنفرم.. بگو حتما انتقامِ التماس هایی که واسه نجات از دست اون حرومزاده، بهش کردم رو ازش میگیرم.. "
و رفت.. با چکمه های بلند و پاشنه دارش..
عثمان به موهایش چنگ زد و من به معده ام..
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
H_Asheghaneruhollah_960601 (1) (online-audio-converter.com).mp3
29.02M
👈پیشنهاد دانلود
🌺🌺🌺عیدتان مبارک
#نوستالژی_96
🌹مراسم جشن ازدواج حضرت علی_ع_وحضرت زهرا_س_
سخنرانی:
دکتر #خردمند
💥پاسخگویی به شبهات ازدواج آب وآئینه
✅ @asheghaneruhollah
H_Asheghaneruhollah_960601 (2).mp3
4.11M
🌺🌺🌺عیدتان مبارک
#نوستالژی_96
🌹مراسم جشن ازدواج حضرت علی_ع_وحضرت زهرا_س_
🎤کربلایی احسان #تبریزیان
💥نماز بی ولای او بی نمازی بود
#شور_زیبا
✅ @asheghaneruhollah
H_Asheghaneruhollah_960601 (4).mp3
1.63M
🌺🌺🌺عیدتان مبارک
#نوستالژی_96
🌹مراسم جشن ازدواج حضرت علی_ع_وحضرت زهرا_س_
🎤کربلایی احسان #تبریزیان
💥علی از فاطمه قبل از تولدخواستگاری کرد
#مدح_زیبا
✅ @asheghaneruhollah
H_Asheghaneruhollah_960601 (5).mp3
4.38M
🌺🌺🌺عیدتان مبارک
#نوستالژی_96
🌹مراسم جشن ازدواج حضرت علی_ع_وحضرت زهرا_س_
🎤کربلایی احسان #تبریزیان
💥آسمان میخواند امشب قدسیان دف می زنند
#مدح_شنیدنی
✅ @asheghaneruhollah
H_Asheghaneruhollah_960601 (6).mp3
5.28M
🌺🌺🌺عیدتان مبارک
#نوستالژی_96
🌹مراسم جشن ازدواج حضرت علی_ع_وحضرت زهرا_س_
🎤کربلایی احسان #تبریزیان
💥دریا به دریا رسیده ایول الله
#سرود
✅ @asheghaneruhollah