eitaa logo
❤عاشقان ولایت❤
88 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2هزار ویدیو
143 فایل
خواهران مسجد امام حسن مجتبی‌(علیه‌السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه‌ای بود که هر چشمی را نوازش می‌داد. خورشید پس از یک روز آتش‌بازی در این روزهای گرم آخر ، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه می‌کشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را می‌دیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد می‌شد، عطر او را در هوا رها می‌کرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم می‌کرد! 💠 دلتنگ لحن گرمش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات سخت می‌گذشت تا او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگی‌ام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد. گوشی برداشتم. بی‌آنکه شماره را ببینم، پاسخ دادم :«بله؟» 💠 صدایی خشن :«الو...» این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟» 💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار می‌کند :«الو... الو...» با عصبانیت پرسید :«منومی‌شناسی؟؟؟» 💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟» از اینکه اسمم را می‌دانست، حدس زدم از آشنایان باشد. دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم! » که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خنده‌ای نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب می‌شناسم» و دوباره همان خنده‌های شیرینش گوشم را پُر کرد. 💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدن‌مان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من به‌شدت مهارت داشت. پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی» و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول می‌زنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقی‌مان در گرمای ، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! 💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست‌بردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. 💠 دیگر فریب شیطنتش را نمی‌خوردم که با خنده‌ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می‌برمت! ـ عَدنان ـ » برای لحظاتی احساس کردم در خلائی هستم و نمی‌دانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟... @asheghanvlaiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
IMG_20201010_093959.jpg
29.2K
شنبه ها دل میرود مدینه مهمان شود در آنجا مهمانی رسول رحمت زنده کند دلهامان 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 اولین روز هفته نیت میکنیم ✨شروع همه خوبی ها را با مهمانی رسول مهربانی ها 🌺در ابتدای مهمانی عرض ادب کنیم محضر آقا رسول الله و سبط رسول الله 💐السلام علیک یا محمدبن عبدالله یا رسول الله 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌸 امیر مؤمنان(علیه السلام) 🔻 در دعای کمیل از خدا می خواهد که تمام اوقات ایشان به آباد باشد؛ ☘ أسْألُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ أعْظَمِ صِفَاتِكَ وَ أسْمَائِكَ أَنْ تَجْعَلَ أوْقَاتِي مِنَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَة. (دعای کمیل) ........................................... از نگاه قرآن، 🔻 مهم ترین مانع یاد خداوند که آرامش انسان را به هم می ریزد، و است؛ ☘وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لاَ تَعْدُ عَيْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ لاَ تُطِعْ مَنْ أغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ وَ کَانَ أمْرُهُ فُرُطاً؛ 🔻 و با كسانى كه پروردگارشان را صبح و شام مى خوانند [و] خشنودى او را مى خواهند، شكيبايى پيشه كن و دو ديده ات را از آنان برمگير كه زيور زندگى دنيا را بخواهى، و از آن كس كه را از ياد خود ساخته ايم و از هوس خویش پيروى كرده و [اساس] كارش بر زياده روى است، مكن. (کهف /۲۸) 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
کلام رهبر @asheghanvlaiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ 🎙استاد عباسی ولدی 💠 سه گناهی که در مجازاتش عجله می شود. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ 🎙استاد رفیعی 💠 اصل کلیدی زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
تنها_میان_داعش 💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد. ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را می‌دیدم. 💠 وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه ناپاکش چشمانم را پُر کرد، کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب می‌کرد. عمو همیشه از روستاهای اطراف مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد می‌کردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم. 💠 از که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقب‌تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم می‌داد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه ش گریختم. 💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زن‌عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟» زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم می‌کرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟» 💠 زن‌عمو پاسخ داد :«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :«نهار رو خودم براشون می‌برم عزیزم!» خجالت می‌کشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب می‌دانستم زیبایی این دختر شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است. 💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم، لباس‌ها را در بغلم گرفتم و به‌سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابلم ظاهر شد. لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمی‌توانست کنترلش کند، بلند شد. من اصلاً انتظار دیدن را در این صبح زود در حیاط‌مان نداشتم. 💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم می زد. سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ و بودم که با یک دست تلاش می‌کردم خودم را پشت لباس‌های در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف می‌کشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند. 💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند. نه می‌توانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. دیگر چاره‌ای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدم‌هایی که از هم پیشی می‌گرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمی‌شد دنبالم بیاید! 💠 دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباس‌ها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست‌بردار نبود که صدای چندش‌آورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟» دلم می‌خواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمی‌توانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباس‌های روی طناب خالی می‌کردم و او همچنان زبان می‌ریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! 💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس می‌کردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون می‌ریخت، حالم رابهم زد... @asheghanvlaiat
@childrin1کانال دُردونه.mp3
12.09M
"گلناز و باغ قالی" موضوع(کمک کردن و لذت یادگیری) با صدای ماندگار( مریم نشیبا) 👆👆👆 🔮 💈🔮 ╲\╭┓ ╭ 🔮💈 ┗╯\╲ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😊 چه دمی میشود آن دم که شود رؤیت تو که به پایان برسد ظلم شب غیبت تو ای خوش آن دم که رسد رایحه ناب وصال به مشامم برسد عطر خوش قامت تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ 🔴 زنها کلامی هستند 💠 زنان دوست دارند با همسرشان ساعت ها به گفتگو بنشیند و از سیر تا پیاز همه ماجراهایی که برای خودشان و یا دیگران اتفاق افتاده را تعریف کنند، رفتاری که شاید چندان مساعد حال مردان نباشد. 💠 یک مرد موفق، مردی است که این خصلت زنانه را بشناسد و با ترفندهایی به ارضاء این حس زنانه همسرش بپردازد. 💠 توصیه می‌شود ساعاتی از وقتتان را صرف هم صحبتی با همسرتان کنید و با دل و جان، گوش به حرف‌هایش بسپارید. (همسرداری حرفه‌ای) 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
⚠️ نگاه تحقیرآمیز به خانه داری یک است ... 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
✅ مذاکره با ابر جنایتکار رو به افول؟ 🔷 خرس زخمی قدرتمند است اما نه آنگونه که تبلیغ می شود. 🔻 الف) وقتی از جنایات آمریکا سخن می‌گوییم هیچ عقل سلیمی و آدم منصفی پیدا نمی شود که آنها را انکار کند و مصادیق آن از هیروشیما تا ویتنام، تا جنگ کره، تا زدن هواپیمای مسافربری ایران، تا گوانتانامو و ابوغریب، تا ...، همه در اذهان مردم جهان نقش بسته است، منتها امپراتوری رسانه‌ای همیشه در تلاش است تا روایت دیگری از آن جنایات به دست دهد. اکنون سوال این است که مذاکره با ابر جنایتکار نظام بین الملل چه حکمی دارد؟ آیا از جنایتکار بخواهیم که در حق ما جنایت نکند؟! یا تروریسم اقتصادی را کنار بگذارد؟ 🌀 ب) افول آمریکا را چه کسانی اولین بار مطرح کردند؟ نوام چامسکی، مایک شارپ، جیمی کارتر، فرید زکریا، کنت والتز، برژینسکی و دهها صاحب نظر دیگر آمریکا در حوزه های نظری، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی چالش های اساسی آمریکا را با ادبیاتی همچون امپراتوری در حال سقوط، ضعف های ساختاری اقتصاد آمریکا، مرگ ایالات متحده، افول دنیای غرب و... مطرح کردند.(۱) 🔺 حال با این شرایط وخیم آمریکا که افکار عمومی آن نگران جنگ داخلی پس از انتخابات است، ترساندن ملت ایران از قدرت آمریکا چه معنایی دارد؟ چرا برخی جریانات سیاسی و رسانه‌ای در داخل خط آمریکا هراسی را دنبال می‌کنند و آمریکا را قدرتمند تر از آنچه هست تصویر می کنند؟ ما باید برای منطقه پسا حضور آمریکا برنامه ریزی کنیم نه ترساندن ملت از هیمنه پوشالی آمریکا. ❌ منبع: کتاب افول موریانه وار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 💠 روحیّۀ نقدپذیری در خانواده ❓برای پیدا کردن روحیّۀ نقدپذیری، چه باید کرد؟ 📌تفکّر ✨بپذیریم که نیامده‌ایم برای ماندن؛ آمده‌ایم برای رفتن. یادمان باشد که نیامده‌‌ایم برای در جا زدن؛ آمده‌ایم برای بالا رفتن. فراموش نکنیم که فرصت اندک است؛ بسیار نیست و این اندک برای به دست آوردن ابدیّت است. ⚠️بپذیریم که عیب‌ها، مانع رشد ماست و باید آنها را بشناسیم. بپذیریم که انسان به تنهایی نمی‌تواند عیب‌های خود را بشناسد. پس باید از دیگران کمک بگیرد. 🔰با تفکّر روی این مطالب و پذیرش آن، نگاه ما به کسی که انتقاد می‌کند، نگاه جدیدی خواهد شد. 💯اگر کسی نگاه دنیایی هم داشته باشد، باز انتقادپذیری، راهی برای داشتن دنیای بهتر او خواهد بود. حتّی کسانی هم که به خدا اعتقاد ندارند، دوست دارند در زندگی دنیایی با کمترین عیب ممکن در میان مردم، حضور پیدا کنند. ✅ کسی که کارش را به خوبی انجام می‌دهد، از نگاه مردم، قابل اعتماد است. پس اگر عیبی در کیفیت کارم بود و نمی‌دانستم و کسی این عیب را به من گفت، به من خدمت کرده است. اگر من در آداب معاشرت با مردم خوب عمل کنم، محبوبِ مردم می‌شوم. پس اگر کسی عیبی در آداب معاشرت من دید و به من تذکّر داد، به محبوبیّت من در میان مردم، کمک کرده است. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص۲۲۷. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. صابون یکی از بهترین تمیزکننده هاست. اما علاوه بر شستشو، می توان در مصارف آرایشی و خانه داری هم از صابون استفاده کرد. درکلیپ🎬با 3 استفاده جالب از صابون آشنا می شویم ☺😍 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
پیشنهادمشاهده فیلم: سریال "خانه امن" با محور امنیت و در حاشیه نفوذ حاج‌قاسم و یارانش در میان داعش، داستانی واقعی از طرح نقشه امریکایی_عربی برای نابود کردن خانه امن ماست... 🖥هرشب ساعت ۲۲ شبکه ۱ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
@childrin1کانال دُردونه.mp3
11.65M
"دُم سفید بازیگوش" موضوع(بازیگوشی) با صدای ماندگار( مریم نشیبا) 👆👆👆 🔮 💈🔮 ╲\╭┓ ╭ 🔮💈 ┗╯\╲ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا