زندگیم شده بود دختر بازی!
با چند تا رفیقام تو خونه مجردی هر غلطی که بگی کردیم...
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
شب عاشورا داشتم با ماشین تو خیابون گشت میزدم یه دختر خانم چادری رو دیدم که داشت میرفت سمت هیئت عزاداری...
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
منم به هر زوری که بود سوارش کردم بردمش خونه مجردی
اونم از اولش فقط گریه میکرد و میگفت بابا مگه تو غیرت نداری!شب عاشوراعه خجالت نمیکشی؟
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
منم میگفتم من این چیزا حالیم نیست
تو عاشورا دو تا عرب باهم دعواشون شده خب به ما چه؟
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
اون دختر هم میگفت تو رو به زهرا قسمت میدم که کاری با من نداشته باشی
ولی من که نه زهرایی میشناختم نه حسینی!
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
دخترخانم چادری بهم گفت بیا فقط امشبو به خاطر حضرت زهرا گناه نکن ببین چجوری دستتو میگیره
اصلا اگه دستتو نگرفت برو هرکاری که میخوای بکن...
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
منم غیرتی شدم و اون دخترو دوباره رسوندمش دم حسینیه
اونم پیاده شد و همینجوری که گریه میکرد گفت خدا خیرت بده انشالله حضرت زهرا دستتو بگیره
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
منم که ضد حال خورده بودم رفتم خونمون کسی خونه نبود همه رفته بودن عزاداری چون فقط من توی خانواده لات و لوت بودم...
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
تلویزیون رو روشن کردم دیدم داره کربلا رو به صورت زنده نشون میده
من همونجا دلم شکست و تا جون داشتم گریه کردم،فریاد زدم،ناله کردم و حسابی خودمو خالی کردم
خالی کردم تموم بغضایی که این چند سال تو گلوم گیر کرده بود
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
نزدیکای سحر بود که مامان و بابام و داداشم اومدن یهو مامانم اومد گفت رضا کجا بودی؟
چقدر بوی حسین میدی؟چقدر بوی زهرا میدی:)💔
اوناهم از شدت خوشحالی گریه میکردن و میگفتن پسرم حسینی شده...
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب
از اون شب به بعد تصمیم گرفتم برم هیئت
لباس مشکی هامو پوشیدم و رفتم زنجیر زدم!
به یاد تموم سیلی هایی که به مهدی فاطمه زدم زنجیر رو محکم تر میزدم
#امام_الزمان
#ماه_رجب #حجاب