خواب دیدم
همونجوری که تو بیمارستان کنار مهدی نشسته بودم و داشتم گریه میکردم، یکی در زد و در اتاق باز شد
اول یه خانمی اومدن تو که سر تا پا مشکی پوشیده بودن
و بعدش یه آقای خیلی خوشچهره و قدبلند اومدن تو اتاق
خانم بهم گفت: چرا انقد منو صدا میکنی؟
چیشده؟
بگو من درستش میکنم
پسرم بهم گفته خیلی صدام میکنید و کارم دارید
جانم؟
چیشده؟
با گریه میگفت جواب دادم: من خانم حضرت زهرا رو صدا کردم
من با ایشون کار دارم
اون خانم یه لبخند زدن و گفتن: من و پسرم مهدی با هم اومدیم
چیشده؟
میگفت تو خواب رفتم جلو با گریه گفتم: خانوم دورت بگردم
بچم مریضه
دکترا جوابش کردن
اسم پسرمم مهدی گذاشتم بخاطر پسرتون
کمکم کنید
بخدا چندین روزه از بچههام خبر ندارم
از شوهرم خبر ندارم
این پسرمم حالش بده
کمکم کنید..
گفت: اون آقا (حضرت مهدی) رفت بالای سر پسرم، یه دست به سرش کشید،
خم شد پیشونیشو بوسید
اون خانم هم که حضرت زهرا(س) بود گفت: مهدیِ شما حالش خوبه
چندروز دیگه باهم میرید خونتون
بقیهی بچههاتونم خودم حواسم بهشون بوده تموم این ایام
خودم براشون غذا بردم، ازشون بپرسید بهتون میگن
دیکه نگران چی هستی؟
حالش خوبه
پسرت حالش خوبه..
گفت بعد از این حالش خوبه از خواب پریدم، چنان بوی گل نرگس تو اتاق پیچیده بود، که بقیهی مریضا میپرسیدن کی اینجا گل نرگس خریده؟
یه شاخه از اون گل بهمون بدین .
چقدر بوی خوبی داره
گفت: دکتر اومد و پسرمو معاینه کرد، گفت: بچتون علائم نداره
خیلی عجیبه
هیچ علائمی از بیماری توی بدنش نیست
و رفت
سپرده بود آزمایش بگیرن دوباره،
آزمایش گرفتن و هیچ علائمی نبود
و گفتن پسرت مرخصه و میتونی بری.
گفت: خیلی پولدار نبودیم
وقتی خواستم برم و تصویه کنم، گفتن که: خانم حساب شما تصویه شده، تازه ۴۰۰ هزار هم بیمارستان بهتون بدهکاره که موقع رفتن بیاید و تحویل بگیرید ازمون..
میگفت: هرچقدر با خودم حساب کردم، اونقدری پول نداشتم که بیمارستان بدهکارم بشه
بعد من اصلا پولی پرداخت نکرده بودم
گفت خیلی تعجب کرده بودم، رفتم پرسیدم مطمئنید؟
پرستار گفت: مگه شما خانم فلانی نیستید؟
گفتم چرا خودمم
گفت: خب اینجا نوشته: تصویه شده و ۴۰۰ هزار هم ما باید به شما بدیم.
پول رو دادن بهم و اومدیم خونه، بعد از چند روز
دخترم گفت: مامان این چندروز یکی از همسایههامون غذا برامون میآورد
خیلی غذاهای خوشمزهای میپزه، ما ازش تشکر کردیم
تو هم تشکر کن ازش
گفت: پرسیدم کدوم همسایه، آدرس رو داد و رفتم
ولی تو اون خونه فقط یه پسر دانشجو درس میخوند و خانمی نبود، چندروز رفتم گشتم و پیدا نکردم
شب خواب دیدم اون خانم بهم گفت: حالا که اومدی پیش بچههات و حالشون خوبه،
دیگه منم برم پیش بچههام
و رفت..
از مهربونیای اهل بیت:)✨
هیچ وقت نباید امیدمون رو از دست بدیم 😊
اومیدوارم که یه تلنگر کوچولو باشه
شبتون به زیبایی بین الحرمین یاحق🌸
عشق مذهبی
۵۰۰تایی شدنمون #مبارک 🥳❤️🔥🤌🏻 .
🕊«#شب_بخیر»
اگه کسی بعد وضو گرفتن . .
آیت الکرسی رو بخونه .
خدا ثواب ۴۰ سال عبادت رو مینویسه .
و مقامش رو ۴۰ درجه بالاتر میبره .
حالا اگه کسی موقع وضو گرفتن
سوره قدر رو قرائت کنه . .
از گناهانش خارج میشه .
جوری که انگار تازه متولد شده .
💞➺𝐉𝐨𝐢𝐧↴
「 @ashigh_mazhabem
عشق مذهبی
#حرف_دل
اگه کسی مهربون و صمیمی باهات صحبت میکنه عاشقت
نیست اگه با وجود اینکه بهش
پیام نمیدی بهت پیام میده
و حالتو میپرسه تو کفت نیست
اگه زود سین میکنه منتظرت
نبوده اینا ویژگیِ یه ادم 😉
"باشعوره" نه یه آدم "آویزون"
💞➺𝐉𝐨𝐢𝐧↴
「 @ashigh_mazhabem