#لزوم_برنامه_ریزی
🔰 #مقام_معظم_رهبری
💠 نگوئیم ما که معلوم نیست پنجاه سال دیگر زنده باشیم، چرا برنامهریزی کنیم.
نخیر، جوری برنامهریزی کن که گوئی بناست تا آخر دنیا زنده باشی؛ همچنان که اگر برای خودت و به نفع خودت بخواهی برنامهریزی کنی، با چه جدیت و دقتی برنامه ریزی میکنی، برای نسلهای آینده هم که تو در آن وقت نیستی، همان جور برنامهریزی کن؛
🍃«اعمل لدنیاک کأنّک تعیش ابدا».
💠 نقطهی مقابل هم
🍃 و اعمل لأخرتک کأنّک تموت غدا
(من لا یحضر/ج۳/ص۱۵۶)
برای آخرتت هم جوری عمل کن، مثل اینکه فردا بناست از این دنیا بروی.
یعنی هم برای دنیا سنگ تمام بگذار، هم برای آخرت سنگ تمام بگذار.
۱۳۹۱/۰۷/۱۹
🌐 @ashora_karbala
💠در حدیثى از امیرمومنان على (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود:
🍃«ما اَحَقَّ لِلاْنسانِ اَنْ تَکُونَ لَهُ ساعَهٌ لایَشْغَلُهُ شاغِلٌ یُحاسِبُ فِیْها نَفْسَهُ، فَیَنْظُرَ فیمَا اکْتَسَبَ لَها وَ عَلَیْها فى لَیْلِها وَ نَهارِها»
🍃چقدر شایسته است که انسان ساعتى براى خود داشته باشد، که هیچ چیز او را به خود مشغول نسازد و در این ساعت، محاسبه خویش کند و بنگرد ؛ در آن شب و در آن روز چه کارى به سود خود انجام داده و چه کارى به زیان خود.
📚مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، موسسه آل البیت ،چاپ اول،ج12،ص154
🌐 @ashora_karbala
💠 غزل زیبایی از #علامه_طباطبایی (ره):
🍃مِهرخــوبان دِل و دیــن از هَمه بی پَـــروا برد
رُخ شَــطرنج نبُرد آنـــــچه رخ زیبـــا بــــرد
🍃تو مَپـندار که مَجـنون سَـر خـود مجنـون گـشـت
از سـَمـَک تـا به سـُهایـش کشـش لـیلی بـُرد
🍃مـن بـه سَـرچشـمه خـورشـید نَه خـود بـُردم راه
ذرٌه یــــی بـودم و مِهــــر تـــو مــرا بالا بـرد
🍃مـَن خـَس بـی سـَر و پایـم کـه بـه سـیل افـتـادم
او که مـی رَفـت مـرا هــَـم بـه دل دریـا بــرد
🍃جـامِ صـَهبا زکـجا بـود مَـگر دسـت که بـود
کـه بـه یـک جِـلـوه دِل و دیـن زِهـمـه یکـجا بـرد
🍃خَـم اَبـروی تـو بـود و کـف مینـوی تـو بـود
کـه دَریـن بَـزم بِگـردیـد و دل شِـیدا بـرد
🍃خـودَت آمـوخـتی اَم مِـهـر و خـودت سـوختـی ام
بـا بـرافـروخـته رویـی کـه قـرار از مـا بـرد
🍃همـِه یــاران بـه سَـر راه تـو بـودیـم وَلـی
غـمِ روی تـو مـرا دیـد و زِ مــن یَـغـما برد
🍃هَـمه دِلـباخـته بـودیـم و هَـراسـان کـه غَــمـت
هـمـه را پـُشـت سـر انـداخـت مَـرا تنـها بــرد
🌐 @ashora_karbala
#تفسیر_قرآن_کریم
(آیه ۱۷۳ سوره آل عمران)
🍃الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ»
🍃همان كسانى كه برخى از مردم به ايشان گفتند مردمان براى جنگ با شما گرد آمدهاند پس از آن بترسيد ولى اين سخن بر ايمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است
💠بعد از جنگ اُحد که مسلمانان برگشتند سمت مدینه و هنوز به مدینه نرسیده بودند که به ذهن ابوسفیان و مشرکین رسید دوباره به لشکر اسلام که شمشیرها را زمین گذاشته و ناامیدانه برمیگردد حمله و کار را یکسره کنند لذا ابتدا شایعه انداختند؛ بناست به مدینه حمله بشود، بترسید از دشمن(قد جمعوا لکم فاخشوهم)
💠کار دشمن دلهره افکندن است، بترساند، ناامید کند.کار شیطان است؛ مال امروز هم نیست، همیشه بوده؛ در طول تاریخ و در طول تاریخ اسلام( إِنَّما ذٰلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ)با تمام ابزارهای رسانه ای و تبلیغی و افراد منافق در صفوف مؤمنین سعی میکند بترساند.
💠پیامبر فرمود همانهایی که در جنگ شرکت داشتند و آنهایی که زخمخوردهاند، فقط همانها بیایند در این حرکت ؛ کس دیگری حق شرکت در این جهاد را ندارد(فزادهم ایمانا)
مطیع پیامبر بودند ؛ نشان دادند ؛شمشیر کشیدند
💠مؤمنین به خدا و رسول او گفتند(قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل) نترسیدند مرعوب نشدند ! آدمی که دلش به خدا متّکی باشد. وقتی به خدا متوکّل باشد، از هیچکس مرعوب نمیشود.
💠 بلند شدند رفتند و جواب دشمن را دادند؛ شکست دادند و غنیمت هم گرفتند و برگشتند
🌐 @ashora_karbala
#شرح_نهج_البلاغه
(ادامه شرح حکمت ٣۱)
🔹پایه سومِ ایمان: عدل
💠سپس امام (علیه السلام) به سراغ شاخه هاى عدالت مىرود و شاخه هاى این پایه مهم را چنین شرح مىدهد:
🍃وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ:
عَلى غَائِصِ الْفَهْمِ، وَغَوْرِ الْعِلْمِ وَزُهْرَهِ الْحُکْمِ، وَرَسَاخَهِ الْحِلْمِ
🍃عدالت نیز چهار شعبه دارد: فهم دقیق، علم و دانش عمیق، قضاوت صحیح و روشن و حلم و بردبارى
💠در واقع کسى که بخواهد حکم عادلانه اى کند نخست باید از قابلیت و استعداد شایسته اى در فهم موضوع برخوردار باشد تا هرگونه خطا در تشخیص موضوع موجب خطا در نتیجه حکم نشود.
💠 سپس آگاهى لازم را در ارتباط با حکم پیدا کند و آن را دقیقا منطبق بر موضوع نماید، آنگاه حکم نهایى را بیان کند و در این مسیر، موانع را با حلم و بردبارى برطرف سازد.
💠چه بسا ممکن است ارباب دعوا با سخنان خشن و حرکات ناموزون و اصرارهاى بىجا، روح قاضى را آزرده سازند. حلم و بردبارى راسخ او نباید اجازه دهد این گونه امور در روحش اثر بگذارد و کمترین تغییرى در حکم ایجاد کند.
💠البته این جمله ها تنها مربوط به مقام قضاوت نیست، بلکه ناظر به تمام قضاوتهاى اجتماعى و زندگى مادى و معنوى است و همه جا باید براى تشخیص موضوع دقت کرد؛ همه جا باید دقیقا احکام را بر موضوعات منطبق نمود؛ همه جا باید تصمیم قاطع و شفاف داشت و همه جا در برابر ناملایمات و خشونت نابخردان و نسبتهاى نارواى آنها حلم و بردبارى نشان داد.
🌐 @ashora_karbala
#شرح_صحیفه_سجادیه
(ادامه شرح دعای ۵۴)
(جلسه سوم)
🍃يَا فَارِجَ الْهَمِّ، وَ كَاشِفَ الْغَمِّ، يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا،
🍃اى زداینده اندوه و برطرف کننده غم،اى رحمن دنیا و آخرت ورحمت آورنده در دو دنیا
💠انسان با چه قاعدهای میتواند بر هیجانهایش تسلط پیدا کند؟ با [عقل]
اگر توانستیم عقل را در وجود خودمان سلطان کنیم، نفس و وابستههای نفس، از تمایلات و شهوت و رغبت و ...، در اختیار ما قرار خواهد گرفت.
💠 منظور ما آن عقلِ تربیتشده توسط شرع است که هماهنگ با عقل کُل و کُلُّ العقل است و به ساحت قدس الهی از طریق اتصال به انسان کامل وصل شده است.
💠 وقتی با ولی خدا رفاقت و انس داشتیم و تحت ولایت او بودیم، عقل ما به کمال میرسد و شأنیت تسلط پیدا میکند.
💠در مملکت وجود ما، سلطان و مدیر کیست؟ اگر نفس مدیر باشد، کار تمام است. چنانچه عقل سلطان شد، سعادتمند هستی و اگر وضعیت وسط هستی، خدا عاقبت تو را به خیر کند.
بیشتر مردم در همین حالت میانه هستند؛ گاهی عقل جلو میآید و گاهی نفس.
اینجا هم باید دید بیشتر عقل یا بیشتر نفس، فرمانروایی میکند؟
💠جهتگیری کلی در زندگی انسان موحد و الهی این است که به سمتی برود که حاکمیت کامل در مملکت وجود او با حضرت عقل باشد و او بر کرسی فرمانروایی دست یابد؛ وقتی انسان به این نقطه برسد، به مقام امن و میِ بیغش و رفیقِ شفیق رسیده است.
💠مقام امن آنجا است که میتوان گفت شخص به جایی رسیده که عقل، در وجود او سلطان است.
رسیدن به این نقطه، جهاد میخواهد؛ جهادی از جنس جهاد اکبر
🌐 @ashora_karbala