همون طور که میدونید ، ظهر روز شهادت حضرت زهرا ، که روز یکشنبه بود ،
توی شهر ، مراسم تشییع شهید گمنام برپا بود...
بچه ها ، اونایی که خادم بودن تو هیئت ،
با هم قرار گذاشتن و تو مراسم شرکت کردن...
و همزمان ، شروع کردن به پخش کردن تراکت ،
تا شب آخریه ، دخترای بیشتری به جمع هیئت مون اضافه بشن...🥺
خلاصه هر کسی رو میدیدن ، بهش تراکت میدادن ،
تا بیاد و با هیئت قشنگ مون آشنا بشه ♥️
@asiladot
بعدش همه رسیدیم هیئت ، و شروع کردیم به آماده سازی...
دل تو دل مون نبود که این شب آخری ، خیلی خوب پیش بره و اونی بشه که باید...
چند نفر شروع کردن به درست کردن رزق انار...
چند نفر داشتن سینه زنی و میونداری تمرین میکردن..
یکی دو نفر هم مشغول اصلاح کتیبه و فضای هیئت بودن...
هرکسی یه جوری مشغول کار بود تا آماده بشیم برای مراسم شب آخر و وداع...🥺🥲💔
@asiladot
بچه هایی که خادم نبودن اما دوست داشتن زودتر بیان ، کمکم شروع به اومدن کردن و فضای قشنگ و صمیمی هیئت ، کمکم داشت شلوغ تر میشد 😍
ساعت شروع مراسم رسید..
و بچه ها خوشحاااال بودن از اینکه کسایی که ظهر ، توی مراسم شهید گمنام دعوت شون کرده بودن رو دارن تو هیئت میبینن...
کلی مهمان جدید برامون اومد و ما هم خوشحال بودیم که دخترای نوجوون جدیدی ، دارن با هیئت ما آشنا میشن...😍
@asiladot
مباحث ناب سخنرانی رو گوش کردیم...😌
و روضه شروع شد...
مداح عزیزمون روضه مادر سادات رو برامون خوندن ، و ما کمکم حلقه ی میونداری رو تشکیل دادیم و شروع به سینه زنی کردیم 🥺🥺
@asiladot