13.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مربا هویج🥕
مواد لازم :
هویج ۱ کیلو
شکر ۱ کیلو
آب ۱/۵ پیمانه
هل ۴ عدد
زعفران ۱ ق غ
آبلیمو ۱ ق غ
گلاب ۲ ق غ. 🥕
#آشپزی
#خانه_داری
#ترفند
🍃
🌺🍃💌 @askare_madjed1
شادی های بی بازگشت
(بر اساس یک اتفاق واقعی)
قسمت سوم
صدا زد: شما نخودای زمینِ منو چیدید؟
هر دوی ما برگشتیم
مردی رو دیدم با قد بلند، موهای بور و چشمهای سبز که شست دستشم قطع شده بود.
شناختمش اسمش حبیب بود. بیچاره برا پختن نون رفته بود از حاج رضا کپسول گاز بگیره همین که کپسول رو میاد بندازه رو دوشش شستش کنده میشه.
نگاهمو از روی شستش برداشتم. بهش زل زدم، چهرش مثل لبو سرخ بود: پسرای کی هستید؟
بهرام با ترس و لرز گفت: ما نبودیم به خدا ما الان اومدیم.
نمیدونستم الان بهرام راست میگه یا دروغ ولی اینو میدونستم که دیروز ما توی زمینش بودیم و کلی نخود چیدیم. البته فقط من و بهرام نبودیم تراب پسر همسایهمون، لیلا دختر خالم با فلورا و کریم پسر لطف الله هم با برادرهاش بود.
لطف الله ۲۴ تا بچه داشت. بهش حسودیم میشد. من خیلی دوست داشتم بیشتر از اینا بچه داشتیم ولی نشد. 😞
ننم بعد زاییدن من بهش یه آمپول زده بودن که دیگه نتونست بچه دار بشه.
من با وجودی که از بهرام کوچکتر بودم ولی به قول آقام کله خرتر بودم. دستم رو به کمرم زدم و محکم گفتم: چرا میای ما رو میترسونی؟ میخوای برم آقام رو برات بیارم؟ هنوز حرفم تموم نشده بود که حبیب با عصبانیت زیاد داد زد : چه توله سگِ سنگ نخورده ای(یعنی حرف بد یا رفتار بد ندیده). دزدی کردید، حالام که بهتون میگم بدتون میاد😡
چقدر از این مرد بدم میومد، پول دوست و بداخلاق. زنش از دستش دق کرد. تازه قبل مردنش گفته بود منو بغل دست بی دین خاک کنید ولی پیش حبیب خاکم نکنید. برادراشم اونو وسط دو تا قبر خاک کردند که دست مرده ی حبیبم بهش نرسه. دمشون گرم😁
من که حسابی ترسیده بودم صدام رو کلفت کردم و یه چشمم رو نیمه باز گذاشتم و گفتم: میخوای به آقام بگم بیاد بهت بگه چرا به بچههاش میگی دزد و توله سگ؟
اونم کم نیاورد فریاد زد: پدر سوخته ی مال مردم خور. حالا میرم کلانتری ازتون شکایت میکنم و خسارت زمینمو تمام و کمال میگیرم.
بعدم خم شد تا دنبال سنگ بگرده و ما رو بزنه. من و بهرام دو پا داشتیم دو تام قرض کردیم و زدیم به چاک. تا میتونستیم فرار کردیم.
سنگ رو پرت کرد، صاف به پشت پای من خورد. با همون پا و دردش کلی راه دویدم. وقتی ازش کاملا دور شدیم از درد افتادم روی زمین و گریه کردم.
بهرام خیلی ترسیده بودم، بلند بلند شروع به گریه کرد: فرهاد پات خون اومد کفشت پر خونه
کفشام پلاستیکی بود؛ زمستونا وقتی میپوشیدمش به خاطر خشکی هوا و سردیش پشت پامو زخم میکرد و تابستونا اینقدر پام عرق میکرد که صدای شلپ شلپ پاهام رو میشنیدم.
بهرام دستمالش رو از جیبش در آورد و روی زخمم بست. دستمال دماغیش بود. زدن رو شونش: حالا نچسبه به پام؟
و با هم تا سر چشمه خندیدیم و ادا در آوردیم. اصلا یادم رفت قرار بود با ننم برم خرمن. یهو به خودم اومدم دیدم ظهر شده. رفتنم بی فایده بود چون ننم دیگه رفته بود خونه تا ناهار بپزه
گوسفندها رو وقت غروب سمت خونه میبردیم. تا میرسیدیم سریع یه نون بر میداشتیم خالی یا با پنیر و کره میخوردیم. هر چند ناهار میبردیم صحرا ولی غروب انگار صد سال گرسنگی کشیده بودیم.
اخر هفته بود و هوا داشت زمستونی میشد. از صحرا که اومدیم خونه، دیدم آقام با چوب روی پله ها نشسته، زهره ترک شدم، معلوم بود قراره کتک بخوریم ولی نمیدونستم بابت چی؟ حبیب کاری کرده بود یا ننم از نرفتنم پیش آقام گلایه کرده بود.
با هی هی و بدو بدو گوسفندا رو فرستادیم تو آغل. من و بهرام به آقام چشم دوختیم.
با چوب اشاره کرد که بیایید اینجا، ننم با استرس بالای سر آقام بود. داداش بزرگمم تو پنجره داشت نگاهمون میکرد یک دفعه در حیاط رو زدند...
✍️ آمنه خلیــــــــلی
قسمت سوم
ادامه دارد....
ــــــــــــــــ
@askare_madjed1
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دعای_فرج
"به وقت خواندن دعای فرج"
(با صدای دل نشین علی فانی)
🌸 بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است...
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الاَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِدَّةِ والرَّخاءِ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اُولِي الاَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹
#در_ثواب_انتشار_شریک_باشید
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🍃
@askari_masjed1
#امام_زمان
#سلام_امام_زمانم🌹
🔹 سلام بر حاضرترین غایب...
🔅 اللهم عجل لولیک الفرج
🌹🌹🌹
@askari_masjed1
🤲 دست توسل
🔵 چهار دعای بسیار مهم توصیه شده امام صادق(ع) برای منتظران آخر الزمان
1️⃣ دعای عهد
🔹 امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔺 هر که چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه آن هزار حسنه، او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند.
2️⃣ دعای غریق
🔹امام صادق علیه السلام فرمودند: زماني ميرسد که امام هدايتگر ونشانه آشکاري نباشد ازحيرت وسرگرداني آن دوره کسي نجات پيدا نميکند مگر کسي که به خواندن دعاي غريق مداومت کند:
🔴 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ
📚 کمال الدین جلد ۲ ص ۳۵۱
3️⃣ دعای معرفت
🔹 امام صادق علیه السلام فرمودند: بامداومت بر اين دعا معرفت امام عصر را از خداوند طلب نماييد:
🔴 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
📚 اصول کافی جلد ۱ ص ۳۳۷
4️⃣ صلوات همراه با عجل فرجهم
🔹 امام صادق عليه السلام فرمودند: هر کس بعد از نماز صبح و ظهر ، در روز جمعه و ديگر روزها بگويد :
🔴 أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
نميميرد تا اين که حضرت قائم مهدي(صلوات اللَّه عليه) را درک کند.
📚 مصباح المتهجّد ص ۳۶۸
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@askari_masjed1
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥آهنگ جدید آقای آهنگران که ماشاءالله سنگ تموم گذاشته
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
حاج قاسم دلش اینجاست بیا تا برویم
@askari_masjed1
10.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرافکندگی، وحشت و شگفتزدگی از عملیات طوفان الاقصی
اینبار غافلگیری اسرائیلیها، شرمآورتر، ننگینتر و سختتر بود؛ خوشحالم از اینکه این واقعه اتفاق افتاد و اسرائیل غافلگیر شد، بخاطر اینکه درگیری با حماس برای اسرائیل بسیار آسانتر از درگیری با حزبالله است.
چنین نفوذی در داخل اسرائیل از نظر امنیتی شکستی برای اسرائیل و امتیازی است برای ایران و گروههای دیگر؛ دیواری امنیتی اسرائیل که میگفتند قوی است اما قوی نیست.
😅طفلیابه لکنت زبون افتادن
@askari_masjed1
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خستگی ممنوع، نزدیک قلهایم!
❌ اگر ناامید شدهاید حتماً این کلیپ را ببینید!
♨️ وعدهی صادق: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا
🔷 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
@askari_masjed1