گویند قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان میگفتند .
او شیرینعقل بود و گاهی سخنان حکیمانهی عجیبی میگفت .
روزی از او پرسیدند : « مصدق خوب است یا شاه ؟ بگو تا برای تو شامی بخریم . » ترمان گفت : « از دو تومنی که برای شام من خواهی داد ، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی !!! »
مرحوم پدرم نقل میکرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم .
ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود میکند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمیگرفت . باید دنبال دلیلی میگشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . »
ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ »
گفتم : « نزدیک ده . »
گفت : « ببر نیازی نیست . »
خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟
پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ »
گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر میگیرم . الان تازه صبحانه خوردهام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم میکنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه میمانم . من بارها خودم را آزمودهام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر میدهد . »
واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم .
پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ »
گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . »
ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمیترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده میترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد ؛ جمع کردن مال زیاد و آرزوهای طولانی و دراز داریم .
از آنچه که داری ، فقط آنچه که میخوری مال توست ، سرنوشتِ بقیهی اموالِ تو ، معلوم نیست .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمندان توانستن لحظه بلعیده شدن یک ستاره درون یک سیاهچاله کلان جرم را ثبت نمایند. این فرایند به “اسپاگتی فضایی” معروف و یک جسم در اثر گرانش عظیم سیاهچاله از هم پاشیده میشه
هدایت شده از شهدای ولیعصر(عجل ا...)
✨🇮🇷✨
📌 حدیث #ثامن
امام سجاد علیه السلام:
✏️راضی بودن به سخت ترین مقدرات الهی از عالی ترین مراتب ایمان و یقین است.
📚 مستدرک الوسائل ج۲ ص۳۱۴
✨🇮🇷✨
https://eitaa.com/valiasr14
هدایت شده از حبیب الله
1_415492625.mp3
10.81M
شرح حکمت ۸۲ نهج البلاغه ـ ارزشها
امام علی علیه السلام می فرماید:
أُوصِيكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ .
فرمود: شما را به پنج چيز سفارش مى كنم كه اگر براى آنها شتران را پر شتاب برانيد و رنج سفر را تحمّل كنيد سزاوار است:
كسى از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد، و جز از گناه خود نترسد.
و اگر از يكى سؤال كردند و نمى داند، شرم نكند و بگويد نمى دانم، و كسى در آموختن آنچه نمى داند شرم نكند.
و بر شما باد به شكيبايى، كه شكيبايى، ايمان را چون سر است بر بدن و ايمان بدون شكيبايى چونان بدن بى سر، ارزشى ندارد
#حکمت82
#صوت
استاد# محمدرضا_شایق
@shayeq_ir
در عصر کرونا، ظاهر بین باشیم!
✍️
🔹همیشه به ما گفتهاند که آدمها را بر اساس ظاهر قضاوت نکنید. شاید یکی ظاهرش غلط انداز باشد اما باطنی مثل برف داشته باشد و یکی ظاهرالصلاح باشد اما درونش مانند قیر سیاه.
🔹سعدی در گلستان آورده است که:« مَلِک زاده ای را شنیدم که کوتاه بود و حقیر و دیگر برادران، بلند و خوب روی. پدر به کراهت و تحقیر با او رفتار می کرد، اما پسر بسیار زیرک و آگاه بود. روزی به پدر گفت: ای پدر، کوتاه خردمند، به که نادان بلند؛ نه هر چه به قامت مهتر، به قیمت بهتر.
آن شنیدی که لاغری دانا گفت باری به ابلهی فربه
اسب تازی اگر ضعیف بود همچنان از طویلهای خر به
پدر بخندید و ارکان دولت پسندیدند و برادران به جان برنجیدند.»
🔹بله، نباید آدمها را بر اساس چهره، بلندی یا کوتاهی قد، زیبایی و زشتی قضاوت کرد. اما من میخواهیم در این نوشتار برخلاف تمام نصایح بالا بگویم در عصر کرونا مردم را بر اساس ظاهر قضاوت کنید.
🔹بیاییم در یک مورد ظاهر بین باشیم و به آنهایی که ماسک نمیزنند اعتماد نکنیم. کسی که ر روزگار وحشتناک کرونا، ماسک نمیزند به خودش احترام نمیگذارد و ارزشی برای جان خود قائل نیستند.
🔹چگونه از این آدم میشود انتظار داشت به شما احترام بگذارد؟ برای او جان خانوادهاش پشیزی نمیارزد، بعد فکر میکنید جان شما و جامعه برای او اهمیت داشته باشد؟
🔹اگر پسری که ماسک نمیزند به خواستگاری دخترتان آمد، به او دختر ندهید. اگر با کسی که ماسک ندارد در حال معامله هستید با او معامله نکنید. اگر دوستی دارید که در دیدار با شما ماسک نمیزنید، طناب رفاقت با او را قطع کنید.
🔹کسی که جان دیگران را به خطر میاندازد قابل اعتماد نیست. او با ماسک نزدن باطنش را به روی سینی گذاشته و حراج کرده است. شاید سالها باید صبر کردید تا او باطن دیو گونهاش را به دیگران نشان دهد. حالا اما به لطف کرونا، انگار همه ما چشم باطن بین داریم.
🔹حداقل میتوانیم در مورد افرادی که ماسک نزدهاند قضاوت کنیم. آنهایی که در روزهایی کرونایی ماسک میزنند، این پیام را به ما میرسانند که جان خودش را دوست دارد و بعد از آن نگران خانواده و دیگران هم هست.
🔹ماسک نزدن در این روزگار مثل این است که فردی گردی زهر آلود را در دست گرفته باشد و به روی مردم فوت کند. او دارد داد میزند که آی مردم شما برای من هیچ اهمیتی ندارید. نه تنها شما بلکه خانواده و نزدیکانم هم هیچ ارزشی ندارند.
🔹عقل سلیم میگوید با این جنس آدمها نباید آمد و شد کرد. بهتر است کسانی که ماسک نمیزنند و جامعه را به خطر میاندازند را از دفتر روابط اجتماعیمان، حذف کنیم.
🌹