eitaa logo
-اسرا-🇵🇸
887 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
853 ویدیو
10 فایل
"إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً...💔 -دیگران ظهورش را دور می بینند و ما نزدیک می بینیم! "ما برای همه می نویسیم تا یک نفر بخواند!" https://harfeto.timefriend.net/16821984241385 برای شنیدن حرفاتون:) کپی آزاد🌿 اللهم عجل لولیک الفرج🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسن(ع) رو کرد به برادرش و گفت: پاسخ مَردم و اطعام یتیمان با من تو فقط دور و بر زینب باش 😢
از‌ ذِڪر‌عَلی‌مَدد‌ گرفتیم آن‌چیزڪہ‌می‌شود گرفتیم از بوتِہ‌ آزمایش‌عِشق‌از نُمره بیست صَد گرفتیم ..!
گفت ای فرزند ملجم دیر کردی، قبل تو در میان کوچه، قنفذ جان حیدر را گرفت
بِسمِ اللّه
علی رفت و اهلش یتیم شدند...💔
1_4179249133.mp3
11.08M
به علی بگو دلتنگم💔😔 👤مجتبی رمضانی
امیرالمومنین امام علی (ع) بسیار صدقه می دادند. یک روز، شخصی به ایشان گفت: «چقدر زیاد می دهید، آیا چیزی برای خود نگه می دارید؟» امام علی علیه السلام در پاسخ فرمودند: «اگر بدانم خداوند یکی از اعمال من را قبول می کند، از زیاده روی در انفاق خود داری می کنم، ولی نمی دانم که آیا این کارهای من مورد قبول خداوند هست یا نه؟ اکنون که نمی دانم؛ آنقدر صدقه می دهم تا بلکه یکی از آنها مورد قبول واقع گردد.» بحارالانوار ، ج ۴۱ ، ص۱۳۸
گویند: دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت! در راه با پرودرگار سخن می گفت: ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت! او با ناراحتی گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند! ندا آمد که: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه "مولانا"