eitaa logo
پاتوق کتاب
3.3هزار دنبال‌کننده
330 عکس
72 ویدیو
0 فایل
📚کتابهای خوب را خوب بخوانیم🌱 . 📩 ارتباط با ادمین و سفارش کتاب @adgann . . ✅ هویت سازنده کانال در سامانه "ایتای من" احراز شده است. . 📨ارسال به تمام نقاط ایران . . https://eitaa.com/joinchat/2524643445C2c140c016c
مشاهده در ایتا
دانلود
پاتوق کتاب
برای عده‌ای زندگی یک روند ساده و از پیش مشخص است. اما برخی زندگی را طور دیگری برای خود معنا می‌کنند. شناخت راه و قدم گذاردن در مسیر سخت، عزمی راسخ و قلبی مطمئن می‌خواهد. و بگوییم از پاییز. پاییزی که خاطراتش را فخرالسادات موسوی با اشک تعریف می‌کند. پاییز فصل عاشقی است و فخرالسادات با این فصل زندگی کرده است. پاییز را به فصل عاشقانه‌ها می‌شناسند، فصل برگ‌های ریخته زیر پا، فصل باران‌های بی‌هنگام اما این فصل برای خانم موسوی، معنی دیگری هم داشت، پاییز فصل شهادت سردار بود. روزی که بدن شلاق خورده برادرش علاالدین که توسط ساواک بازداشت شده بود را دید، تازه نور وجودی‌اش روشن شد. برای اولین بار که عکس امام خمینی(ره) را دید و اعلامیه‌های ایشان را خواند، در مسیر انقلاب پا سفت کرد. از این مسجد تا آن حسینیه، از این خیابان تا کوچه پس کوچه‌ها دوید تا بتواند در سیل عظیم جوانانی که از ستم خسته شده بودند، قطره‌ای باشد. انقلاب که شد به آرزوی کودکی‌اش رسید. نظامی‌گری را دوست داشت. وارد ارتش بیست میلیونی که شد تازه دوشادوش برادران سپاهی زنجان خدمتی صادقانه کرد. جهادگر بودن یعنی در کیف همراه فخری به جای کرم صورت و لاک و... داس و فشنگ و... پیدا کنند. فخرالسادات که هنوز به سن بیست هم نرسیده بود، آموزش سلاح و تخریب می‌داد. و همین‌ها بود که دل یک فرمانده پاسدار را برد. احمد یوسفی با تمام مخالفت‌های پدر و مادر فخرالسادات، اول قلب او را و بعد خود او را تصاحب کرد تا در مسیر جهاد، همراهی شبیه به خود داشته باشد. عشق، امواج بی‌نهایت زندگی ساده این دو جوان شد. مردانگی احمد یوسفی اینگونه معنا می‌شد که در ستاد سپاه باابهت و جدی بود، در خانه اما مهربان و شاد. آنقدر در کارهای منزل پیشرو بود که گاهی گوی سبقت را در نظافت و دقت، از همسر خود می‌ربود. و پاییزهایی که می‌آمد و می‌رفت و اتفاقات تلخ و شیرین فخرالسادات موسوی را رقم می‌زد. آنقدر عاشقانه از پاییز گفتند وشنیدند که قصه با پاییز شروع شد و با پاییز هم تمام شد. ‌شعری که زوج داستان ما بسیار دوست می‌داشتند و برای یکدیگر زمزمه می‌کردند: «پاییز آمد در میان درختان لانه کرده کبوتر از تراوش باران می‌گریزد خورشید از غم با تمام غرورش پشت ابر سیاهی عاشقانه به گریه می‌نشیند ره‌پیمای قله‌ها هستم من راه خود در طوفان در کوهستان یا کویر تشنه یا که در جنگل‌ها رهنوردی شاد و پر امیدم شعر هستی بودن و کوشیدن رفتن و پیوستن» نویسنده کتاب پاییز آمد خانم گلستان جعفریان است و نشر سوره مهر منتشر کرده است. 🍁
. این اثر ارزشمند توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد تفقد قرار گرفته و تقریظی برآن نوشته‌اند. متن تقریظ رهبر معظم انقلاب: عشقی آتشین، عزمی پولادین، و ایمانی راستین چهره‌نگار زندگی این دو جوان است که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالت‌زده می‌کند و فاصله‌ی نجومی‌شان با این مجاهدان واقعی را آشکار می‌سازد. 🍂🍂🍂
هدایت شده از خبرگزاری مهر
عرضه ۳۲هزار نسخه از «معبد زیر زمینی»؛ استقبال از کتاب تقریظ شده رهبر انقلاب 🔺۳۲ هزار نسخه از کتاب «معبد زیرزمینی» نوشته معصومه میرابوطالبی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و در کتابفروشی‌ها توزیع شده است. این کتاب دربرگیرنده خاطرات مقنی‌ها از جنگ تحمیلی و دفاع مقدس است. 🔺کتاب «معبد زیر زمینی» شامل خاطراتی است که هر چند تأثیر جالبی در عملیات فتح‌المبین داشته‌اند، اما با وجود گذشت بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی، همچنان ناگفته مانده و نَقل زبان‌ها و محافل نشده‌اند. 🔺شخصیت اصلی رمان جوانی به نام الیاس است. این رمان با کشمکش‌های درونی و درگیری‌های الیاس با اطرافیانش شروع می‌شود. مخاطب را با خود همراه می‌کند و از کمال‌آباد تا خاکریز جبهه‌های جنوب می‌کشاند. همچنین این کتاب معرف شخصیت شهید «غلام‌حسین رعیت رکن‌آبادی» نیز هست. مقنی یزدی و ساکن قم که تبحر او در حفر کانال باعث می‌شود مورد توجه فرماندهان نظامی در زمان جنگ قرار بگیرد. 🔺چاپ ۳۲ این‌کتاب به‌تازگی از چاپخانه خارج شده و به زودی روانه بازار نشر می‌شود. 🔗 mehrnews.com/x36PTF 📡 @Mehrnews
🔻مجموعه دو جلدی «من اطلاعاتی بودم» | افشاکننده‌ترین کتاب پیرامون انجمن حجتیه بعد از انقلاب! 🔹 این کتاب خاطرات شفاهی یک افسر اطلاعاتی است که زندگی و کار پرتنش او در سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۲ را روایت می‌کند. او ابتدا در واحد تعقیب و مراقبت سپاه فعالیت می‌کرده و از بدو تأسیس وزارت اطلاعات به این وزارتخانه می‌پیوندد. این اثر، اولین کتابی است که خاطرات یک افسر اطلاعاتی را منتشر می‌کند. 🔹راوی کتاب به فعالیت‌های انجمن حجتیه مشکوک بوده و گزارشاتی تهیه می‌کند که منجر به تشکیل یک واحد اختصاصی برای پیگیری این پرونده‌ها شده و خود نیز مسئول میز انجمن در وزارت اطلاعات می‌شود... 📔قیمت جلد اول: ۱۶۰ هزارتومان 📙قیمت جلد دوم: ۲۸۰ هزارتومان ...
. 🔻مجموعه دوجلدی "من اطلاعاتی بودم" ✍🏻خاطرات یک افسر اطلاعاتی (از سال ۵۸ تا ۹۲). 🔸از تعقیب و مراقبت سپاه 🔸و کشف کودتاها 🔸تا ورود به وزارت اطلاعات 🔹اولین بار است که یک افسر اطلاعاتی در ایران اینگونه خاطراتش را منتشر و اسراری را بر ملا می‌کند که شوکه کننده است... 💳قیمت مجموعه ۴۴۰ هزارتومان 📲ثبت سفارش: @adgann ... https://eitaa.com/joinchat/2524643445C2c140c016c
«من اطلاعاتی بودم» منتشر شد ✍🏻 «من اطلاعاتی بودم»؛ خاطرات افسر اطلاعاتی علی مهدوی از تعقیب و مراقبت سپاه و کشف کودتاها تا ورود به وزارت اطلاعات نوشته‌ی راضیه ولدبیگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد... 📝 گزارش خبرگزاری کتاب ایران درباره این کتاب را می‌خوانید👇 https://www.ibna.ir/news/526205 .
پاتوق کتاب
✅ «من اطلاعاتی بودم» منتشر شد ✍🏻 «من اطلاعاتی بودم»؛ خاطرات افسر اطلاعاتی علی مهدوی از تعقیب و مراق
💭 همه ما در اَلَک روزگار محک می‌خوریم و انقلاب یک محک حسابی بود و هنوز هم هست. انقلاب برنده می‌شود و امامی رخ می‌نماید که شجاعت بی‌مانندش دلها را محکم، و اخلاص بی‌نظیرش نفس‌ها را زیر و رو می‌کند. حالا نوبت غربال است. این اولین‌بار است که یک افسر اطلاعاتی در ایران، خاطراتش را تعریف می‌کند و اسراری را برملا می‌کند که شوکه‌کننده است. شخصیت اصلی کتاب «من اطلاعاتی بودم»، از میان فرفه‌ها و گروهک‌های مختلف اوایل انقلاب، راه دیگری را انتخاب می‌کند و می‌شود بازوی قدرتمندی برای حراست از نظام نوپا و آسیب‌پذیری که از هزاران طرف برای دریدن و نابود کردنش، چنگ و دندان تیز کرده‌اند. راوی جوان وارد سپاه می‌شود و سختی‌های نظام تازه رسیده را به جان می‌خرد تا زحمات دوستان شهیدش هدر نرود. تمام تلاش این جوانان، سر پا نگه داشتن نهال تازه رسته‌ای‌ست که شهدا به قیمت جانشان کاشتند. و چقدر داستانش در عین اینکه کهنه است، تازه و نو به نظر می‌رسد. مخصوصاً با جریاناتی که در پاییز سال ۱۴۰۱ تجربه کردیم، می‌شود عمق پیچیدگی دشمنی با جمهوری اسلامی و اهمیت و ارزش دفاع از آن را خیلی بهتر لمس کرد. در این کتاب با جزییاتی شنیدنی از حوادث اوایل انقلاب تا همین سال‌های اخیر آشنا می‌شوید که کمتر شنیده‌اید. از خنثی کردن معجزه‌گونه توطئه‌های کودتاچیان سال‌های ابتدایی انقلاب به دست همین جوانان، تا اعدام فرزند ناخلف انقلاب، صادق قطب‌زاده، و بررسی دقیق مواضع انجمن حجتیه مهدویه طی سالیان فعالیت آنها، که حرف‌های نگفته زیادی در دلش جای گرفته و پرده از بسیاری ابهامات و دلایل ناکارآمدی‌های مملکتی برمی‌دارد. تا حضور راوی در معاونت مجلس شورای اسلامی و اتفاقاتی که در مجلس می‌افتد و مشاغل جدیدی که تجربه می‌کند و در آخر هم نام نازنین سردار دل‌ها، حاج قاسم عزیز، شیرینی‌بخش اتمام خاطرات است. در بخشی از این کتاب آمده است: ما به عنوان سیستم اطلاعاتی وظیفه داشتیم اشراف اطلاعاتی روی تمام جریان‌های سیاسی کشور داشته باشیم. در تمام کشورها رسم همین است. جنبش‌هایی که معاند و مخالف هستند، جریان می‌سازند و جامعه را آشفته می‌کنند؛ در اولویت بالاتری قرار دارند. لذا روی روی جبهه ملی کار می‌شد، ولی وقتی به مرحله علنی موضع‌گیری علیه نظام رسیدند، شرایط جدی‌تر شد. یعنی برای آن‌ها وقت بیشتری می‌گذاشتیم. یک قسمت به اسم ملی‌گریان ابراز وجود کرده و چون حساسیت‌هایی درباره آن‌ها پیش آمده بود، تمرکز ما روی این جریان بیشتر شد. جنگ شدت گرفته بود و دشمن با سلاح‌های مختلف و تمام توانش با ما می‌جنگید. جامعه به شدت درگیر و خسته‌ی جنگ بود و این جریانات هم از داخل، اوضاع را ملتهب می‌کردند و دائم اغتشاش به پا می‌کردند. کتاب دو جلدی «من اطلاعاتی بودم» به قلم راضیه ولدبیگی و با مصاحبه و پژوهش رضا اکبری آهنگر در ۶۲۱ صفحه قطع رقعی با شمارگان هزار نسخه توسط انتشارات شهید کاظمی به بازار نشر عرضه شده است. .