44.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرين خبر/ موسوي مبلغ کارشناس مسائل افغانستان در گفتگو با آخرين خبر پرده از خيانت و نقشه شوم آمريکا در افغانستان برداشت.
4_6017321178232784824.mp3
24.6M
💢 توصیه ویژه‼️
🎧 صوت گفتگوی زنده با موضوع: ابعاد پنهان #کرونا
🔶🔹 سخنران: مهندس محمدعلی #شکوهیان_راد
- متخصص مطالعات سایبرنتیک
- مدرس دانشگاه تهران
✳️ کارشناس مجری: آقای مهدی #اسلامی
- فرمانده قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی
💠 محورهای موضوعی:
1⃣ برهه کنونی از نگاه غرب، درگیر #جنگ_جهانی_چهارم است (همراه با مستندات)؛
2⃣ #ایرانِ_شیعه، دشمن اصلی غرب در جنگ جهانی چهارم (همراه با مستندات)؛
3⃣ کرونا، یک استراتژی جنگی برای پیروزی غرب در جنگ جهانی چهارم (اثبات مستند)؛
4⃣ شرایط ایدهآل کشور در جنگ کرونا از منظر امام خامنهای
5⃣ افراد، سازمانها، روشهای مدیریتی و تاکتیکهای رسانهای کرونا، دقیقا با پروژهی کاهش جمعیت کشور یکسان است!
⭕️ لطفاً بشنوید و رسانه باشید.
📥 مشاهده و دانلود فایل تصویری در
📺 آپارات👇🏻
👉🏻 https://aparat.com/JTV
📺 روبیکا👇🏻
👉🏻 https://Rubika.ir/jebheh
✍️مهندس شکوهیانراد
@SHRChannel
🌐 لینک:
https://eitaa.com/joinchat/2793996420C418ac5a508
علی احمد جلالی قبل از این که وارد افغانستان شود مدت بیست سال در رادیوی صدای آمریکا کار کرده است.
جلالى در سال ۱۳۲۳هجرى خورشیدى در ولایت غزنى متولد شده و فارغ التحصیل دانشگاه نظامی افغانستان است.
او در سال ۱۳۴۳هجرى خورشیدى از دانشکده نظامی آمریکا در رشته دفاع داخلی فوق لیسانس گرفت، بعد در دانشکده سلطنتى بریتانیا تحصیلات خود را ادامه داد و در سال ۱۳۷۵ هجرى خورشیدى نیز در دانشکده نظامی آمریکا از رساله دکترى خود تحت عنوان "سیاست جهانى آمریکا" دفاع کرد.
جلالى بعد از پایان تحصیلات در آمریکا در پست هاى مختلف وزارت دفاع افغانستان (در زمان دولت مجاهدین) و همچنین در رشته دیپلماسى در وزارت داخله این کشور به عنوان استاد کار کرد.
جلالی در سال ۱۳۶۰هجرى خورشیدى بعد از حمله نیروهای شوروى سابق به افغانستان، به پاکستان مهاجر شد و به عنوان مشاور مجاهدین افغانستان به کار آغاز کرد.
او در سال ۱۳۶۱هجرى خورشیدى به عنوان خبرنگار در رادیو صداى آمریکا استخدام شد و بعد به عنوان رئیس بخش فارسى و پشتو این رادیو انتخاب شد.
جلالی به دنبال سقوط رژیم طالبان، دوباره به افغانستان بازگشت و مدتی را به عنوان وزیر دفاع افغانستان کار کرد. او در سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ وزیر داخله/کشور افغانستان بود.
آقای جلالی در سال ۲۰۰۶ از قدرت کناره گرفت و گفت که میخواهد به کارهای اکادمیک خود رسیدگی کند و به دنبال آن دوباره به آمریکا بازگشت.
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴👆 هوشنگ اسدی(چپگرا و در حال حاضر مقیم آمریکا) هم سلولی مقام معظم رهبری درزندان ساواک شاه ازخاطراتش در مصاحبه با شبکه آمریکایی voa میگوید.
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️👆این فیلم مربوط به عزاداری محرم روستای کاکی در استان بوشهر است و مربوط ۷۰ سال پیش است که توسط یک امریکایی فیلمبرداری شده ،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋
رهبر مرموز طالبان کیست؟
🔺نامش « ملاهبهالله آخوندزاده» است. از فرماندهان پیشکسوت طالبان با سابقه جهاد با روس و آمریکا که علاقهای به عکاسان ندارد و اجازه نمیدهد که از او عکس بگیرند و از تلفن همراه هم استفاده نمیکند.
🔹 از خانوادهای فقیر و متولد روستای مانجوای قندهار است. خانواده او بعد از اشغال کشور توسط شوروی به بلوچستان پاکستان مهاجرت کرد و هبهالله در مدارس دینی کویته درس خواند تا به مقام اجتهاد رسید. پس از آن بود که با انگیزهای دینی وارد جنگ با نیروهای شوروی شد و در سال۱۹۹۶ به طالبان پیوست.
🔸خیلی زود اعتماد ملاعمر، موسس طالبان را جلب کرد و به در پنجسال زمامداری طالبان در افغانستان به ریاست محاکم عالی رسید. او نقش مهمی در اتخاذ راهبرد طالبان وصدور فتوا داشت.
🔹درسال ۲۰۱۲ از یک سوءقصد جان سالم به دربرد و همین باعث شد که واحد اطلاعاتی طالبان را پیریزی کند. در سال۲۰۱۶ وپس از ترور ملااختر، رهبر وقت طالبان، به رهبری طالبان برگزیده شدو کمیته مخفی کنترل ونظارت را برای امور ضدجاسوسی و کنترل نیروهای طالبان تاسیس کرد.
🔸او در مدیریت خود رویکردی به شدت امنیتی دارد و جز یک عکس، تصویری از چهره او وجود ندارد. ملاهبهالله آخوندزاده در انظار عمومی ظاهر نمیشود و به دادن پیامهای سالانه به مناسبت اعیاد اسلامی بسنده میکند. آخرین پیام او تاکید به عمران و خودکفایی بعد از استقلال افغانستان است./الجزیره
✅ کانال جامع خبری، تحلیلی، آموزشی باسواد رسانه ای
👇
https://eitaa.com/joinchat/3688300608Cf61f1be155
هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬|| ببینید|| تبیین جایگاه #ولایت_فقیه توسط مرحوم آیتالله سید عادل علوی
🔘 سید عادل علوی از اساتید برجسته حوزههای مقدسه قم و نجف اخیرا دعوت حق را لبیک گفت.
▫️نثار شادی روح ایشان صلوات و حمدی هدیه کنیم.
📚دانلود تألیفات و فیلم و صوت دروس مرحوم علوی در سایت رسمی 👇
🌐 http://www.alawy.net
@rozaneebefarda
نقش احمد مسعود در افغانستان
احمد مسعود پسر احمد شاه مسعود در ۲۰خرداد۶۸ هجری برابر ۱۰ژوییه ۱۹۸۹ میلادی در افغانستان بدنیا آمد و در دوازده سالگی پدرش را از دست داد. او به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه در ایران برای ادامه تحصیل به انگلیس رفت. او یک سال را در یک دوره نظامی در آکادمی نظامی سلطنتی سندهرست گذراند. در سال ۲۰۱۲ وی دو دوره کارشناسی ارشد مطالعات جنگ در در کالج کینگز لندن شروع کرد و در آنجا کارشناسی ارشد خود را در رشته سیاست بینالملل کسب کرد
مراکز تحصیلی که احمد مسعود در آنجا درس خوانده اندکی معرفی می شود
اول مدرسه نظامی سلطنتی سندهرست (Royal Military Academy Sandhurst) نام یک دانشکده افسری بریتانیایی است که در سال ۱۹۴۷ بنیاد شدهاست. آموزشهای اولیه برای افسران ارتش بریتانیا در این دانشکده آموزش داده میشود
یکی از دانشجویان نظامی اعزامی ایران به یک کالج نظامی در انگلیس در زمان شاه می گفت انگلیس ها روی تک تک دانشجویان کار اطلاعاتی برای جذب می کردند و ما هر چه به مقامات ایرانی گزارش می دادیم تاثیری نداشت
دوم دانشگاه کینگز لندن یا کینگز کالج لندن (به انگلیسی: King's College London) با بیش از ۲۰ هزار دانشجو بزرگترین و پرسابقهترین کالج دانشگاه لندن است. کینگز کالج لندن در ردهبندی دانشگاههای انگلستان در ردههای درجه اول و پایینتر از دانشگاه آکسفورد و دانشگاه کمبریج قرار دارد و یکی از ۲۰ دانشگاه برتر اروپا است. دانشگاه کینگز در سال ۱۸۲۹ بنا شد و نام آن به جرج چهارم پادشاه انگلستان بازمیگردد. رییس این دانشگاه یکی از شاه دختهای سلطنتی است.
فرزند احمدشاه مسعود روز دوشنبه ۱۶ اوت با انتشار مقالهای در مجله فرانسوی لا رِگل دو ژو (La Règle du jeu/ قاعده بازی) تاکید کرد که تصمیم دارد همچون پدرش مبارزه برای آزادی را در زمان قدر قدرتی «استبداد» در افغانستان سازماندهی کند.
مجلهای که مقاله آقای مسعود را منتشر کرده از سوی برنار-هانری لوی، اندیشمند فرانسوی هوادار مداخلات نظامی بشردوستانه منتشر میشود. آقای لوی یکی از طرفداران پروپا قرص حمله ایالات متحده به افغانستان و عراق در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ میلادی بود!
احمد مسعود با اشاره به نوشتههای وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا در دوره جنگ و مارشال دو گل، رئیس مقاومت فرانسه در تبعید در زمان اشغال فرانسه به دست آلمان نازی از کشورهای عرب، ایالات متحده، اروپا، فرانسه و دیگران کمک خواست: «خطابم به همه شما است. شمایی که به ما پیشتر و در جریان مبارزه برای آزادی علیه شوروی و طالبان در ۲۰ سال پیش آنقدر کمک کردید: شما دوستان عزیز آزادی! آیا بار دیگر ما را همچون گذشته یاری خواهید کرد؟ با وجود خیانت بعضیها، ما به شما اعتماد زیادی داریم!
احمد مسعود ریاست سازمان سیاسی موسوم به «جبهه مقاومت» را بر عهده دارد. وی یکشنبه شب همراه با برنار-هانری از دولت فرانسه تقاضای کمک کرده بود.
او اعراب، آمریکا و اروپا این حامیان اولیه القاعده یعنی قاتلان پدرش را دوستان عزیز آزادی و کشورهایی می داند که به آنها اعتماد زیادی دارد
احمد شاه مسعود دو روز قبل از حمله یازده سپتامبر توسط القاعده بشهادت رسید
دیروز جوبایدن گفته بود ما شکست خوردیم اما روشهای جایگزین خود را دنبال می کنیم.
شاید احمد مسعود را بتوان در آینده به عنوان اهرمی در برابر استبداد قومی طالبان بحساب آورد اما اشکال عمده او خاستگاه غربی اوست که احتمالا در معادلات آینده جزء برگ های بازی غرب در افغانستان بکار گرفته خواهد شد
🔴 دیروز، امروز و فردای افغانستان
♦️تحلیلی خواندنی و آموزنده درباره افغانستان؛ از شهابالدین فرخیار، آشنای دیرینهی افغانستان با نگاهی جامع و تحلیلی منطقی از حوادث و فرآیندهایی که به امروز منجر شدهاند.
۱- دوست عزیزی دیروز پیغام داد: آخرین خبرها چیست؟
نوشتم: کدام خبر؟
نوشت: افغانستان. نوشتم: در افغانستان اتفاقی افتاده است؟
نوشت: مگر خبرها را دنبال نمی کنی؟ طالبان دو باره برگشته اند!
نوشتم: مگر رفته بودند؟...
۲- این مکاتبه به هیچ وجه جنبهی شوخی ندارد.
این روزها بسیاری در جستجوی تحلیل شرایط افغانستاناند و دلیل بازگشت ساده و بدون مقاومت طالبان به قدرت را جستجو میکنند. تصور عموم از وقایع افغانستان چنین است که گروهی افراطی با برداشتهای شاذ از اسلام، سی سال پیش با حمایت پاکستان کشور را اشغال کردند و پناهگاه سازمان القاعده شدند و پس از وقایع ۱۱ سپتامبر و حمله آمریکا و متحدانش از مراکز شهرها عقب رفتند و مردم به جان آمده از دوران حکومت آنها با کمک آمریکا حکومتی دمکراتیک بنا نهادند. با یک نیروی نظامی بیش از ۳۵۰ هزار نفری و پارلمانی با حضور اجباری ۲۵ درصدی زنان، مطبوعات آزاد و بی شمار ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی که رشک مردم همسایهاش ایران بود که همچنان آخوندها بر آن حکومت میکنند.
۳- پرسش این است که بدنهی اصلی جامعهی افغانستان در پاسخ به پرسش کیستی و چیستی خود به شما چه میگویند. به عبارت دیگر یک افغان مهمترین وجه هویتی خود را چه میداند؟ پاسخ به این پرسش دشوار نیست. مردم ساکن در جغرافیایی که امروز افغانستان نامیده میشود هویت خود را با دین اسلام تعریف میکنند و بلافاصله به سوی مذهب متمایل می شوند. یک ساکن افغانستان که به جامعهی اکثریت این کشور تعلق دارد خود را یک مسلمان سنی میداند و تا نیازی نباشد به لایههای دیگر هویتی خود وارد نمیشود.
♦️لایهی دوم هویتی یک افغان مسلما هویت قبیلهای اوست، اما این لایه از هویت او در برابر لایه اول که اسلام است تنها در شرایطی خاص و ویژه خود را مینمایاند. غلبه و سلطه ی لایهی اول هویتی یک نفر ساکن افغانستان را نه در زمان حضور طالبان در قدرت که پیش و پس از آن باید جستجو کرد. بدنهی اصلی گروه طالبان همان نیروهای مجاهدین در دوران شوروی بودند که پس از نزاع آنها بر سر قدرت در قامت گروه طالبان البته با پول و سلاح عربستان و لجستیک پاکستان به عنوان نیرویی رهایی بخش ظهور پیدا کردند و با کمترین مقاومت در راه رسیدن به قدرت از سوی مردم خسته از جنگهای داخلی پذیرفته شدند.
۴- برای این که بدانیم طالبان هیچگاه نرفته بودند که دو باره باز گردند خوب است مجموعهی فتواها، سخنرانیها و موضع گیریهای علمای افغانستان را در دوران حکومت به اصطلاح دمکراتیک بررسی کنیم. در تمام این سالها شمار اندکی از علمای اهل سنت بودند که حاضر شدند اصل عملیات انتحاری بی هدف و کور را محکوم کنند. در مورد خارج از دین اعلام کردن طالبان تقریبا هیچ چهرهی شناخته شدهای حاضر به انجام این کار نشد. بر خلاف تبلیغات حکومت اجرای حدود اسلامی تنها به مناطق تحت حکومت طالبان تعلق نداشت. حتی در همان روز های اول قاضی القضات حکومت دمکراتیک از میان ملاهایی انتخاب شد که سابقهی همکاری با طالبان را داشتند. آنچه معمولا جامعهی بیرونی افغانستان را در مورد هویت آنان به اشتباه میاندازد گزارشهای رسانههای غربی و بویژه از نوع فارسی زبان آن است.
افغانستان دوران پس از طالبان با این تصویر معروف آغاز میشود که گروهی از مردان پشت در یک سلمانی صف بستهاند تا ریش خود را بتراشند و یا در گوشهای دیگر چند تن زن و دختر جوان فرنجیهایشان را از سر بر میدارند.
خطای عمدهی ناظران بیرونی از همینجا نشأت می گیرد. چنین تصاویری از افغانستان دمکراتیک که تا نشان دادن تیم فوتبال دختران و یا حتی هفتهی مد پیش میرود باعث میشود ناظر بیرونی تصور کند افغانستانی با اندیشههای لیبرالیستی وجود دارد که سرگرم مبارزه با مشتی افراط گرای اسلامی به نام طالبان است که هر از چندی با انجام عملیات انتحاری مردم کوچه و بازار را میکشد. در حالی که به جز آن درصد ناچیزی که ممکن است واقعا تمایلات لیبرالیستی داشته باشند به شما قول میدهم بسیاری از همان چهرههای به ظاهر لیبرال در مورد لایهی اول هویتی خود تردید ندارند که مسلمان سنی هستند و اگر پایبند به قوانین شریعت نیستند نه از روی بی اعتقادی به آن است که خود را فردی گناهکار به حساب میآورند و به طرق مختلف دست به توجیه آن میزنند.
♦️در مقابل دعا نویس با نسبت دروغ به او که گویا قرآن را آتش زده است نمایشی به راه میاندازد و با کمک برخی از معتقدان و باورمندان، فرخنده را به طرز فجیعی میکشند. در این روایت از این حادثه چنین وانمود میشود که این رفتار به دایرهای کوچک و خاص از مردم تعلق دارد در حالی که قاتلان این جنایت از اقشار مختلف جامعه
از کسبه گرفته تارهگذران همه در آن دخالت داشتندوبه فجیعترین شکل ممکن دست به این جنایت زدند. فردای ماجرا گروه واقعا انگشت شماری از زنان و گروه کوچکی از جوانان با حمایت دولت به خونخواهی و بزرگداشت فرخنده برخاستند و چنین وانمود شد که فرخنده به گروهی از روشنفکران لیبرال جامعه تعلق دارد که با مظاهر تحجر و عقب افتادگی به مبارزه برخاسته و قربانی اندیشه طرقی خواهانهی خود شده است.
در حالی که موضوع نه تنها وارونه که چند مرتبه از اندیشههای متحجر جاری متحجرانه تر است. فرخنده به گفتهی خانوادهاش مدتی بود که گرایش وهابی گری پیدا کرده بود و با همان هیبت و هیأت زنان عربستان یعنی روبنده بیرون میرفت و در روز حادثه از موضع یک سلفی که هر گونه ساختن مزار و متولی گری و دعانویسی را خلاف توحید میدانند با ملای دعا نویس به مجادلهی لفظی میپردازد و به آن سرانجام ناگوار میرسد. فرخنده در حقیقت از پیروان اندیشههای القاعده بوده است.
۵- پرسش مقدر بی شک اکنون این است که بدین ترتیب آیا میان جامعهی افغانستان که حنفی مذهب هستند با طالبان پیرو القاعده تباینی وجود دارد؟ که اگر چنین است پس این دو چگونه با هم جمع شده اند؟
♦️ پاسخ آن است که جریان اصلی در بدنهی طالبان همان معتقدان سنتی جامعهی حنفی سنی هستند که با معتقدان به جریان القاعده زاویه دارند و هیچگاه رویهی آنها را به طور کامل به رسمیت نشناختند و در دوران باصطلاح جهاد جز گروه عبدالرسول سیاف که حتی نام خود را به عبدالرب تغییر داد دیگران تابع اندیشهی وهابیها نشدند اما از پول و لجستیک دستگاه تبلیغاتی عربستان موسوم به الرابطه العالم اسلامیه بهرهمند میشدند.(این موضوع را جای دیگری باید بررسید) سیاف نیز البته بعدها از آنها جدا شد که این خود باز شرح و داستان دیگریست.
♦️پس جامعهی سنتی و مذهبی افغانستان جامعهای تقریبا همگون بوده است که از سدههای پیش با همین عقاید زیسته است و حتی عمده ترین دلیل جدا شدن این پاره از بدنهی ایران پس از سست شدن قدرت صفویان و بدنبال آن مرگ نادرشاه همین مسئلهی مذهب است که با رشتهی باریکی تا ۱۸۵۰ میلادی به ایران پیوند داشت که آن هم با تلنگر عامل خارجی و فتور و سستی قاجاریه به سادگی آخرین پیوندهای سیاسی خود را از دست داد و با نامی ساختگی به کشوری تازه بدل شد.این مردم در طول تمام این سدهها درون جامعهی سنتی خود قائل به همین اندیشههای نوع طالبانی بودهاند.
♦️ اما این که چرا نشانههای آن را در غالب تلاش برای رسیدن به قدرت در دورههای پیش از انقلاب ثور نمیبینیم، باز به دلیل طولانی شدن باید زمان دیگری به آن پرداخت اما مختصر آن که در دوران پادشاهیهای گذشته جامعهی سنتی و کهن افغانستان در غالب آبادیها و شهرهای بسیار کوچک اصولا با تغییر عمدهای روبرو نشده بودند تا واکنشی از خود نشان بدهند. تلاش مدرنیزاسیون دوران امان الله خان که همان وقت هم مخالفتهای برخی ملاها را به دنبال داشت اصولا تا این اندازه گسترده و تأثیر گذار نبود که بدنهی اصلی جامعه را به واکنش وا دارد و یا تلاش کند تا به زور و قهر آن را اعمال کند. ورود کمونیستها به صحنه که با اصلاحات افراطی تا سطح روستاها گسترش یافت اولین تکانهی جدی به جامعهی افغانستان بود که با ورود ارتش روسیه به اوج رسید و به مرکز تسویه حساب دو ابر قدرت از یک سو و منازعهی اسلام انقلابی بر آمده از انقلاب ایران، که هوادارانی در جهان سنی نیز داشت با عربستان به عنوان نمایندهی جریان رسمی از سوی دیگر به اوج رسید. و چنین بود که افغانستان به یک باره مرکز توزیع پول و سلاح شد تا هر یک از این جریانها تلاش کند تا پیروز اصلی این میدان تعیین کننده شود. در این میان جامعه ی سنتی و فقیر افغانستان که تا پیش از آن از راه دامداری و کشاورزی و البته مواد مخدر، زندگانی عقب افتادهی قرون وسطایی خود را سپری میکرد اکنون برای حفظ چفت و بست سنتی عقایدش به تلاطم افتاد و در برابر متجاوزان شوروی از یک سو قد علم کرد و با پول و سلاح های بی دریغ سرازیر شده به کشور به گروها و احزاب و به قول خودشان تنظیمهای مختلف تقسیم شد.
۶- از این مرحله به بعد کسب قدرت و ریاست به اهداف خداجویانهی اسلامی رهبران آنها نیز اضافه شد و لایهی دوم هویتی نیز مورد استفاده قرار گرفت، اما نه چنان آشکار، که بر لایهی نخست سایه بیندازد.
از این رو در آن هنگام دیدن اقوام مختلف در هر یک از این احزاب امر خارق العادهای نبود و دیدن تنظیمهای گوناگون در یک جغرافیای واحد قومی امری عجیب نمینمود. هر یک از تنظیمها در مناطق مختلف پایگاههایی داشتند و یک منطقه با ترکیب قومی به ظاهر یکسان ممکن بود با فرماندهانی از همان قوم و قبیله تابع گروهها و تنظیمهای مختلف باشند.
از این مرحله است که اقتصاد کشاورزی و شبانی و در مرحلهی سوم کوکناری افغانستان وارد مرحلهی اقتصاد جنگ و مواد مخدر میشود با پایهای ازاسلام
مباح میدانند اما تفکری از طالبان که زیر تأثیر القاعده بودند از بنیان آن را رد می کنند. در دوران تازه که بن لادن مرده است و القاعده از کار افتاده و یا کم توان به نظر میرسد و نسلی تازه از رهبران طالبان ظهور پیدا کردهاند، به نظر کار طالبان از این بابت آسانتر است و دیگر کسی احساس دین زیادی به آنها نمیکند.
♦️پولها و سلاحها اکنون از سوی کسانی میرسد که اصراری بر آن اندیشههای تند روانه ندارند و بازگشت به باورهای جاری در جامعهی سنتی و تفاهم با طالبان را بلا مانع میدانند.
۸- موضوع تمایل به تغییر و یا شکوفایی تحصیل و گرایش به مدرن شدن بیشتر متوجه جامعهی اقلیت شیعه این کشور است که با آمدن طالبان مجبور به عقب نشینیهایی در این زمینه هستند، همانطور که طالبان باید در مورد گروههای افراطی خارجی نظیر داعش و جنبشهای آسیای میانهای یا ایغورها و نیز امنیت مرزهای ایران و حفظ امنیت شیعیان قولهایی بدهند که به ظاهر مجموع وقایع در آن مسیر در حرکت است. البته همیشه میتواند عاملی غیر مترقبه وارد شود اما در شرایط کنونی احتمال آن بسیار ضعیف است.
٢٤مرداد ۱۴۰۰
🆔 eitaa.com/eisavim