eitaa logo
اسرار پیدا
298 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
255 ویدیو
96 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🔰 پاسخ آیت الله آملی لاریجانی به پرسش یک کاربر درباره «فلسفه طب» ➕@AMOLILARIJANI_IR
✅ تک رَوی، عقب ماندگی به همراه دارد... 🔻 اگر ما بخواهیم بی‌سازمان و بی‌تشکیلات فعالیت کنیم موفق نخواهیم شد. اگر این مطلب را پذیرفتید که چه بهتر، اگر هم نپذیرفتید به ۵۰ سال پیش تا حالا می‌ماند که همه‌مان خُرد شدیم، له شدیم، قوای‌مان تلف شد؛ هر کس راه خودش را رفت و مشکلات بی‌شماری پیش آمد؛ نتیجه هم این شد که دیگران هزاران فرسنگ از ما جلو افتاده و رفتند، اما ما هنوز همین جا هستیم و باز هم می‌مانیم میل خودتان است. می‌خواهید بپذیرید نمی‌خواهید هم نپذیرید! 🗓 سخنان امام موسی صدر در جمع روحانیون . قم . مهر ۱۳۴۴ 🔺 این سخنان مربوط به ۵۶ سال قبل می‌باشد. 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
چهاردهمین کرسی ترویجی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی پنج‌شنبه 22 مهرماه 1400 از ساعت 8 صبح به صورت وبینار برگزار خواهد شد. در این نشست حجت‌الاسلام دکتر جواد سلیمانی امیری دانشیار گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) از نظریه خود با موضوع «بازشناسی تاریخ‌پژوهی اسلامی؛ مفهوم، اصول، روش» دفاع خواهد کرد. همچنین دکتر سید ضیاءالدین میرمحمدی استادیار گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی به عنوان ناقد و دکتر امیر سیاهپوش استادیار دانشگاه معارف اسلامی به عنوان دبیر جلسه حضور خواهند داشت. زمان: | پنج‌شنبه 22 مهرماه 1400 | ساعت 08:00 | علاقه مندان به حضور در این نشست می توانند از طریق http://iwo.ir/korsi14 در جلسه حضور به هم رسانند. مجمع عالی علوم انسانی اسلامی @icihch
🔴دو خاطره اسطرلابی از علامه حسن‌زاده آملی 🖊احمدحسین شریفی؛ 🔲مقدمه: اسطرلاب به معنای «ستاره‌یاب» است که دستگاهی قدیمی است که هزاران سال پیش توسط متخصصان علم هیأت برای رصد ستارگان ساخته شده بود، این دستگاه در زمان خودش به منجمان کمک می‌کرد که پاره‌ای از محاسبات نجومی را با دقت قابل قبولی انجام دهند. البته ابزارهای ستاره‌یابی و دانش نجوم در دوران معاصر آنقدر پیشرفت کرده است که دستگاه اسطرلاب در برابر آنها شبیه اتومبیل‌ پلاستیکی در برابر پیشرفته‌ترین اتومبیل‌هاست. ⭕️خاطره اول: 🔶شب چهاردهم شعبان سال ۱۳۷۳ به همراه سه نفر از دوستان توفیق شرفیابی به محضر آملی را یافتیم. شبی بسیار خوش و به یادماندنی بود؛ درست مثل همه دیدارهای دیگر با ایشان پر از لطایف قرآنی و نکات عرفانی و علمی بود. 🔶از جمله خاطراتی که آن شب بیان کردند این بود که فرمودند زمانی که در مدرسه مروی بودم (ایشان در شهریور ۱۳۲۹ به تهران آمدند و تا مهر ۱۳۴۲ در تهران بودند)، کتابخانه مدرسه دستگاه اسطرلابی داشت که در اختیار من بود. می‌فرمودند حجره من در مدرسه به گونه‌ای بود که درب آن رو به روی درب ورودی مدرسه بود. به همین دلیل اگر کسی وارد مدرسه می‌شد، متوجه می‌شدم. 🔸روز جمعه‌ای بود که در حجره مشغول مطالعه بودم که دیدم یک روحانی جلیل‌القدری وارد مدرسه شد و با خادم مدرسه گفتگوی مختصری داشت و او هم با انگشت اشاره، حجره من را به او نشان داد. بعد از چند لحظه آن روحانی نورانی وارد حجره من شد و من مبهوت عظمت و نورانیت و ادب و اخلاق او شدم. بعد از احوال‌پرسی مختصری که با من کرد، گفت قصد مزاحمت برای شما را ندارم. شنیدم که شما در اسطرلاب تخصص دارید و دستگاه اسطرلاب مدرسه هم در اختیار شما است. این روزها یهودی‌ها به شدت در حال خریدن این دستگاه‌ها، مخصوصاً دستگاه‌های قدیمی و عتیقه و ارسال آنها به خارج از کشور هستند. وظیفه خود دانستم که به شما اطلاع دهم و از شما بخواهم که مواظب دستگاهی که در اختیار دارید باشید. من به او عرض کردم آقاجان من، همچون جانم از این دستگاه محافظت می‌کنم. خیالتان آسوده باشد. سپس چند توصیه اخلاقی و معنوی به من کرد و قصد خداحافظی داشت. هنگام رفتن گفتند ما هم چند دستگاه داریم اگر زمانی فرصتی کردید نگاهی به آنها بیاندازید که نقصانی نداشته باشند یا اصالت آنها را بررسی کنید، لطف بزرگی در حق ما کرده‌اید. 🔶من هم که نمی‌خواستم محضر این روحانی نورانی را از دست بدهم و دوست داشتم در معیت او باشم، گفتم آقا هر زمانی که بفرمایید در خدمت شما هستم. همان ساعت به همراه او از مدرسه بیرون آمدم و وسیله نقلیه‌ای کرایه کردیم (که البته پول کرایه را هم من دادم و اجازه ندادم آن روحانی نورانی دست در جیب بگذارد) و به سمت منزل ایشان حرکت کردیم. در بین راه هم دائماً نصحیت‌های علمی و اخلاقی به من می‌کرد و فراوان هم از من تمجید می‌کرد. (به تعبیر خودشان دائماً از آن هندوانه‌های بزرگ جنوبی زیر بغل من می‌گذاشت) به منزل ایشان وارد شدیم (خانه‌ای بسیار مجلل و وسیع در شمال تهران) و چند دستگاه اسطرلاب را آماده کرده بودند و من آنها را دیدم و نقص‌های آنها را گفتم و آنهایی که اصالتی داشتند و بی‌نقص بودند را هم مشخص کردم. بعد از پذیرایی مختصری به خودم اجازه ندادم که بیش از این وقت این بزرگ را بگیرم. 🔶خدا حافظی کردم و از منزل ایشان خارج شدم. همین که خارج شدم یکی از طلبه‌های مدرسه مروی به صورت اتفاقی من را دید. مثل چوب خشکش زد و با تعجب از من پرسید «شما اینجا چکار می‌کنی؟!» همینکه می‌خواستم بگویم در خدمت چه کسی بودم تازه متوجه شدم که جذبه ظاهری این عالم نورانی اجازه نداده بود که اصلاً اسم‌شان را سؤال کنم! به او گفتم منزل چنین عالمی بودم! او گفت اینجا یکی از مراکز یهودیان است و این فرد با این مشخصاتی که می‌گویی هم یکی از رؤسای آنهاست! کار اصلی آنها تهیه عتیقه‌جات و امور باارزش و ارسال آنها به اسرائیل است! 🔶 علامه می‌فرمود، بعد از شنیدن این قضیه خیلی ناراحت شدم، نه بابت خدمت علمی‌ و مراعات ادبی که در برابر آن مرد کرده بودم! بلکه بابت آن کرایه ماشینی که از مدرسه مروی تا منزل ایشان داده بودم! چون در پرداخت این کرایه ماشین اخلاص نبود این کار را برای خدا انجام ندادم! 🔶سپس فرمودند: «آقاجان آن مرد از ارکان آیت‌اللهی هیچ چیز کم نداشت! چهره‌ نورانی، ادب ظاهری، نعلین زرد، عبای نازک، دستانی نرم و .؛ فقط دو رکن را نداشت: علم و تقوا!» در ادامه فرمودند: این قضیه مربوط به حدود 40 سال قبل بود؛ گمان نکنید که دیگر دزدان و نفوذی‌هایی در لباس روحانیت نداریم! الان هم اگر بیشتر از قبل نشده باشد کمتر نیست! روحانی را نباید با عمامه و عبا و ظاهرش شناخت؛ روحانی را باید با علم و اخلاق و معنویت و انسانیتش شناخت. روحانی باید نماینده رسول‌الله(ص) باشد. *نقل از استاد احمد حسین شریفی*
هدایت شده از قم آنلاین
🛑 ۸۰ سال است ورزش را ترک نکرده‌ام 🔹آیت الله نوری همدانی از مراجع تقلید در دیدار امروز با وزیر ورزش گفت: بنده ۹۶ سال سن دارم و از ۸۰ سال قبل ورزش را ترک نکرده ام و امروز هر چیزی که دارم از استمرار در ورزش است. 🔹بنده بدلیل پایبندی بر ورزش، هم اکنون از نظر فشارهای قلبی و عروقی نشاط یک جوان ۴۰ ساله را در خود احساس می‌کنم و پزشکان نیز اخیرا بر این مساله صحه گذاشته اند. 🔹بنده در برخی امور مانند کوهنوردی حاضر هستم با برخی جوانان امروزی مسابقه بگذارم. 🔹ورزش اگر مستمر و مداوم باشد سبب قدرت جسمانی انسان می‌شود و اگر استمرار در آن نباشد سبب خسارت و سستی بدن می شود. همه چیز اینجا🔰مهم است http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c 🕌‌ اولین و بزرگترین کانال قمی‌ها
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اظهارات پورآذر در اعلام برائت از فرقه مدعی یمانی ...اینجانب سیدحسن سیدپورآذر، هفت سال به دعوت احمدالحسن ایمان داشتم؛ در کتب احمد الحسن تحقیق کردم؛ مقالات متعددی در این زمینه تالیف کردم؛ در حوزه مهدویت تدریس داشتم و همچنین به عنوان مدیریت دانشکده مهدوی از طرف مسئولین منصوب شدم و برای پیشرفت علمی انصار فعالیتهای متعددی انجام دادم. اما بعد تحقیق آزادانه و بدون تعصب به این نتیجه رسیدم که اشکالات متعدد و تعارضات و تناقضات علمی بسیار و کمبودهای تربیتی و تعارضات در مواضع سیاسی اجتماعی در این دعوت وجود دارد؛ لذا به صورت رسمی اعلام میکنم که دعوت احمدالحسن را دعوت حقی نمی‌دانم. http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
هدایت شده از حوزه انقلابی
⚡️«این که من لعن بزرگان اهل‌سنت رو ممنوع کردم، به خاطر عواقب این‌طوری‌ش نیست! این اعتقاد قلبی منه و حاضرم این اعتقاد رو روی کفنم بنویسند! (امام خامنه ای) ⚡️تا می‌تونید از این افشاها بکنید! 🔸گریزی به‌تناسب أیام۹ ربیع : تعامل رهبری با طب مدرن و مقدسات آن مانند هاریسون، واکسن، بیمارستان ، ...) باید همانند تعامل با اهل سنت و مقدسات و بزرگان آن باید باشد و این حکمت رفتار و تبعیت رهبری معظم است که باعث افزوده شدن بسیاری پزشکان بی تفاوت به دین به جمع مریدان ایشان شده است و در دل بسیاری پزشکان شیفته غرب نیز تردید افکنده است و‌به زودی با بازگشت جامعه پزشکی از ، تمدن توحیدی رقم خواهد خورد مانند است که از جمع طلاهای مردم، سامری ساخته و کرامتی نشانشان داده که همه مقابلش سر تسلیم فرود آوردند... فعلا در غیبت امام زمان، همچون غیبت موسی، نائب او ، هارون زمان ما، باید صبر کند به وقتش با همه زرق و برقش به آتش کشیده خواهد شد ✍ رضا امیرخانی نویسنده کتاب «جانستان کابلستان»: 🔻️سال ۸۸ سفری به افغانستان داشتم که بعضی قسمت‌هاش رو در کتاب «جانستان کابلستان» نوشتم؛ در اون سفر دیداری با یکی از مشاوران حامد کرزی و یکی از مشاوران وزیر خارجه وقت افغانستان داشتم. ️از هر دری سخنی شد تا بحث به مراسم ۹ ربیع و لعن بزرگان اهل‌سنت رسید. من هی سعی می‌کردم با دیدگاه وحدت اسلامی حرف بزنم، اما هر چی می‌گفتم مشاور کرزی یه فیلم بلوتوث‌شده توی گوشی‌ش نشون می‌داد از مجالس لعنی که فلان سخنران معروف در اون صحبت می‌کرد. دیدم قبول نمی‌کنند. ️گفتم براتون خاطره‌ای تعریف می‌کنم: «مدتی پیش که در یک مراسمی نزد رهبر انقلاب بودم، بعد از مراسم سوالی از ایشون داشتم و ایستاده بودم تا نوبت‌م بشه. یک حاجی بازاری متدین به آقا گفت: از موقعی که شما برگزاری مجالس ۹ ربیع رو ممنوع کردید، خودم دم در خونه می‌ایستم و هر گوشی و ضبط صوتی که مدعوین دارن می‌گیرم ازشون و نمی‌ذارم هیچ فیلم و صوتی از این مجالس بیرون بره. حاجی، توقع داشت مورد تحسین رهبری قرار بگیره؛ آقا گفت: «این که من لعن بزرگان اهل‌سنت رو ممنوع کردم، به خاطر عواقب این‌طوری‌ش نیست! این اعتقاد قلبی منه و حاضرم این اعتقاد رو روی کفنم بنویسن!» ️وقتی این خاطره رو برای اون دو مشاور نقل کردم، مشاور کرزی گفت: وقتی رفتی ایران به خامنه‌ای بگو «یک مرید به مریدان تو افزوده شد!» من چندی بعد در دیداری با رهبری این رو تعریف کردم و گفتم من افشای سرّ کردم. آقا فرمودند: «تا می‌تونید از این افشاها بکنید!» 🌹 حوزه انقلابی ╭┅──────────────┅╮ 🕌https://eitaa.com/joinchat/307429376Ccb9b7c02da ╰┅──────────────┅╯
‍ 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 ⭕️ بچه مرشد: شوخی طلاب با حاج شیخ عبدالکریم حائری در عیدالزهرا (س) لبخند علما به روایت استاد منذر (ره)1⃣ 💥 اين داستان در يكى از مراسمات عيدالزهراء عليها السلام (مرسوم در 9 ربيع الاول) در حضور مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم، مؤسس حوزه علميه قم، اتفاق افتاده است: 1⃣ شهريه (= حقوق ماهانه)اى كه مرحوم حاج شيخ عبدالكريم به طلبه‏ ها مى‏‌داد، 3 تومان بود كه اوايل امر، كفاف خرج طلاّب را مى‏‌داد ولى به مرور، با بالا رفتن نرخها و رشد قيمت‌ها، از عهده تأمين مخارج طلاّب برنمى‏‌آمد. با آنكه قيمت اجناس روز به روز بالاتر مى‏‌رفت، حاج شيخ شهريه را در حدّ همان 3 تومان نگه داشته بود و هر چه طلبه‏‌ها انتظار مى‏‌كشيدند خبرى نمى‏‌شد، و به قُرقُرها هم اعتنايى نمى‏‌گشت! 2⃣ جمعى از طلبه‏‌ها كه از سنگينى مخارج و ثابت ماندن شهريه به تنگ آمده بودند، جمع شدند و گفتند: انتظار بى‏‌فايده است، بايد فكرى كرد و به يك شكلى، ماجرا به گوش حاج شيخ رساند. ايام، ايام ربيع الأول بود و چنين به نظر رسيد كه قضيه را در قالب طنز و شوخى در مجلسى به عرض حاج شيخ برسانند... در مدرسه رضويه قم، به مناسبت عيدالزهرا عليها السلام جشنى گرفته شد و از علماى بزرگ حوزه، و در ضمن آنها، از مرحوم حاج شيخ دعوت به عمل آمد. بخشى از برنامه، به گفتگوى يك مرشد و بچه مرشد اختصاص داشت و انتقاد از ثابت ماندن حدّ شهريه، در اين قسمت از برنامه گنجانده شده بود. 3⃣ در بخش مزبور، يكى از طلبه‏‌ها ـ كه در نقش مرشد بازى مى‏‌كرد، رو به طلبه ديگر ـ كه او نيز در نقش بچه مرشد رفته بود كرده وگفت: ـ بچه مرشد! ـ جان مرشد! ـ بگو ببينم اين چه يكى است كه هيچ وقت دو نمى‏‌شود؟ ـ اين، خداى احد و واحد است كه هيچ وقت دو تا نمى‏‌شود. ـ بارك الله بچه مرشد! حالا بگو ببينم اين چه دويى است كه هيچ وقت سه نمى‏‌شود؟ ـ چشم جناب مرشد. اين شب و روز است كه مدام از پى هم مى‏‌آيند و مى‏‌روند وهيچ وقت 3 نمى‏‌شوند. در اينجا مرشد، نگاهى به جمع انداخته و با ورانداز كردن چهره حاج شيخ، گفت: ـ بچه مرشد! حال يك سؤال ديگر از تو مى‏‌كنم كه خيلى مهم است، ببينم مى‏‌توانى پاسخش را بگويى يا نه؟ ـ بگو جناب مرشد! ـ اين چه سه‏‌اى است كه هيچ وقت چهار نمى‏‌شود و هر چه هم انتظار بكشى انتظارت بيفايده است؟ ـ جناب مرشد، اين سه، سه تومانِ شهريه جناب حاج شيخ است كه هر چه قيمت اجناس بالا مى‏رود و خرجها سنگين و سنگين‏تر مى‏‌شود، از جاى خود، جُنب نمى‏‌خورد و همان سه تومان هست كه هست. انتظار هم هيچ فايده‏‌اى ندارد... موج خنده، حضّار را فرا گرفت و حاج شيخ هم، كه تازه به مقصود از اين پرده از نمايش پى برده بود و همراه جمع مى‏‌خنديد، از ماه بعد، شهريه طلاب را بالا برد. 📚 منبع: کتاب ذوق لطیف ایرانی، اثر استاد ابوالحسنی منذر (ره) 🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی 🌐 http://eitaa.com/monzer_ir