#مشاوره_رایگان
#سوال_شما
ببخشید سوال دیگری هم داشتم
اگر شوهر ادم مرتب بگه ک کاش ازدواج نمیکردم یا اگ الان خودم تنها بودم مثلا خرجم کمتر بود یا بچه ها سر و صدا نمیکردن،
ما چیکار کنم؟ و چطور برخورد کنم؟ و چ کنم ک دلخور نشم و تاثیری تو روحیم نداشته باشه؟
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
#پاسخ
سلام علیکم و رحمت الله
خوشحالیم که ما را امین دانستید و مشکلتان را با ما درمیان گذاشتید.
ان شاءالله بتوانیم شما را کمک کنیم.🌹
لازم است ابتدا چند نکته را در نظر داشته باشید.
🔸آقایان چون مسئولیت تامین معیشت خانواده را بر عهده دارند، بیرون از منزل و محیط کار فشار و سختی کار را باید تحمل کنند.
و در این شرایط سخت اقتصادی، تامین نیازهای خانواده با این درآمدها واقعا سخت است.
پس مشکلات اقتصادی و شغلی، آنها را دچار خستگی جسمی و روحی میکند.
حالا بسته به تواناییهایشان، هر کدام به نحوی این مشکلات را تحمل میکنند.
🔺اما
همه آقایان، خواهان آرامش در منزل هستند تا خستگی جسمی و روحیشان را در کنند.
پس توقع زیادی نیست.👌
🔺شما خانم خانه، سعی کنید، حتما منزل را محل آرامش برای همسرتان قرار دهید.
با رعایت نکات زیر👇👇
🔸مرتب بودن منزل، ظاهر خودتان و بچهها،
🔸آماده کردن غذای مورد علاقه همسرتان
🔸استقبال گرم همراه با لبخند و روی خوش
🔸پذیرایی اولیه با شربت یا دمنوش مناسب طبع و مزاج شون
🔸فراهم کردن محیطی آرام و مناسب برای استراحتشان.( مثلا، تذکر به بچهها برای ساکت بودن یا سرگرم کردنشان با بازی که سر و صدا نداشته باشد و...)
🔸اجازه دادن به ایشان که حد اقل نیم ساعتی را استراحت کنند.
🔸نداشتن هیچگونه تقاضا در بدو ورودشان به منزل. مثل خرید و بردن زباله و...
🔸گله و شکایت نکردن، از خستگی خودتان یا شلوغی بچهها یا خرید نکردن ایشان و...
🔺رعایت این نکات کمک میکند تا همسر شما نه تنها از بودن در خانواده شاکی نباشد بلکه احساس آرامش کند.
👌 پس شکایتی هم نمیکند.
🔺در مورد مسائل #اقتصادی هم باید دقت کنید
👇👇👇👇👇👇👇
🔸که در اندازه توان ایشان تقاضا داشته باشید.
حتی برای تامین نیازهای ضروری فقط اشاره کنید که مثلا فلان چیز را در منزل نداریم.
دیگر نیاز نیست که مرتب یادآوری کنید یا به قول معروف غر بزنید.
مطمئن باشید خودشان به فکر هستند و اگر در توانشان باشد تهیه میکنند.
مطمین باشید،
🔺اگر مرد را راضی نگه دارید، تمام تلاشش را می کند تا شما را راضی کند.🔺
پس
🔸با حفظ احترام
و اقتدارشان و
بر طرف کردن نیازهایشان،
مایه آرامششان باشید.👌
و مطمئن باشید نتیجه به نفع شما خواهد بود.✅
بیایید به جای درمان سطحی، ریشهیابی کنیم و مشکل را از ریشه بخشکانیم 👌
ان شاءالله سلامت و سعادتمند باشید🌺
ان شاءالله موفق باشید🌹
#مشاور_خانواده
#تربیت_فرزند
#همسرداری
#سیاست_های زنانه
#ازدواج
#اصلاح_مزاج
#احکام خاص بانوان
#مسایل اعتقادی
(فرجامپور)
آی دی ارسال سوالات و نوبت دهی مشاوره تلفنی
@masoomi56
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#نظر_شما
سلام وقتتون بخیر
می خواستم تشکر فراوان کنم از استاد عزیز خانم فرجامپور که با دقت و دلسوزی بنده رو راهنمایی کردند و بیشتر از زمانی که به من اختصاص داده بودند برای من وقت گذاشتند .
ان شاالله که خداوند بهشون سلامتی و خیر و برکت عطا کنه .🌹🌹🌹
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
خدا را شکر
هر چه هست لطف خداست🌹
ممنومم از شما خوبان🌺
التماس دعا🌹
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_سـی_و_شـشـم ✍به محض هوشیاری درد به سلول سلول بدنم فشا
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_سـی_و_هـفـتـم
✍حسام بی خبر از حالم، خواند. صدایش جادویی عجیب را به دوش میکشید. این نسیم خنک از آیاتِ خدایش بود یا تارهایِ صوتی خودش؟! حالا دیگر تنها منبع آرامشم در اوجِ ناله هایِ خوابیده در شیمی درمانی و درد، صوتِ قرآنِ جوانی بود که روزی بزرگترین انتقام زندگیم را برایش تدارک دیده بودم. صاحب این تارهای صوتی، نمیتوانست یک جانی باشد اما بود همانطور که دانیالِ مهربان من شد این دنیا انباری بود از دروغهای ِ واقعی.
در آن لحظات فقط درد نبود که بی قرارم میکرد، سوالهایی بود که لحظه به لحظه در ذهنم سلامی نظامی میداد و من بی توانتر از همیشه، نایی برایِ یافتنِ جوابش نداشتم در این مدت فقط صدا بود و تصویری مه گرفته از حسام مدتی گذشت و در آن عصر مانند تمام عصرهای پاییز زده ی ایران، جمع شده در خود با چشمانی بسته، صدایِ قدمهایِ حسام را در اتاقم شنیدم؛ نشست روی صندلی همیشگی اش، درست در کنار تختم، بسم اللهی گفت و با باز شدنِ کتاب، خواندن را آغاز کرد. آرام، آرام چشمهایم را گشودم تار بود اما کمی بهتر از قبل چند بار مژه بر مژه ساییدم حالا خوب میدیدم، خودش بود، همان دوست، همان جوان پر انرژی و شوخ طبعِ دوست دانیال با صورتی گندمگون، ته ریشی مشکی و موهایی که آرایشِ مرتب و به روزش در رنگی از سیاهی خود نمایی میکرد. چهره اش ایرانی بود، شک نداشتم و دیزاینِ رنگها در فرمِ لباسهایِ شیک و جذابِ تنش، شباهتی به مریدان و سربازان داعش نداشت این مرد به هر چیزی شبیه بود جز خونخواری داعش پسند. کتاب به دست کنار پنجره ایستاد و به خواندنش ادامه داد. قدش بلند بود و چهارشانه و به همت آیه آیه ای که از دهانش بیرون میآمد انگار در این دنیا نبود.
در بحبوحه ی غروب خورشید، نم نمِ باران رویِ شیشه مینشست و درختِ خرمالویِ پشت اش به همت نسیم، میوه ی نارنجی نشانش را به رخ میکشید. نوای اذان بلند شد، حالا دیگر به آن هم عادت کرده بودم عادتی که اگر نبود روحِ پوسیده ام، پودر میشد محض هدیه به مرگ. حالا نفرت انگیز ترین های زندگیم، مسکن میشدند برایِ رهاییم از درد و ترس...
صدایش قطع شد، کتاب را بست و بوسید. به سمت میزِ کنارِتختم آمد، ناگهان خیره به من خشکش زد: سارا خانوم!!!
ضعف و تهوع همخوابه های وجودم شده بودند. کتاب را روی میز گذاشت و به سرعت از اتاق خارج شد چند ثانیه بعد چند پرستار وارد اتاق شدند اما حسام نیامد...
چند روز گذشت و من لحظه به لحظه اش را با تنی بی حس، چشم به در، انتظارِ آوازه قرآنِ دشمنم را میکشیدم و یافتن پاسخی از زبانش برای سوالاتم اما باز هم نیامد. حالا حکم معتادی را داشتم که از فرط درد به خود میپچید و نیازش را طلب میکرد و من جز سه وعده اذان از مسکن اصلیم محروم بودم. این جماعت ایدئولوژی شان محتاج کردن بود. بعد از مدتی حکم آزادیم از بیمارستان صادر شد و من با تنی نحیف بی خبر از همه جا و همه کس آویزان به پروین راهی خانه شدم. او با قربان صدقه های مادرانه اش مرا به اتاقم برد. به محض جا گیری روی تخت و خروج پروین از اتاق، با دستانی لرزان گوشی را از روی میز قرض گرفتم، باید با یان یا عثمان حرف میزدم. تماس گرفتم، اول با عثمان یک بار دو بار سه بار جواب نمیداد و این موضوع عصبیم میکرد. شماره ی یان را گرفتم بعد از چندین بار جواب داد: سلام دختر ایرانی!
صدایم ضعیف بود: بگو جریان چیه؟ تو کی هستی؟!
لحنش عجیب شد: من یانم! دوست سارا!
دوست داشتم فریاد بزنم و زدم،هرچند کوتاه: خفه شو! من هیچ دوستی ندارم، من اصلا کسی رو تو این دنیا ندارم...
-داری! تو دانیال رو داری!
نشسته رویِتخت با پنجه ی پایم گلِ قرمز رنگ قالی را هدف گرفتم: داشتم، دیگه ندارم. یه آشغال مثل عثمان، اونو ازم گرفت...!
⏪ #ادامہ_دارد...
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@masoomi56
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
┄┅─✵💝✵─┅┄
با نام و یاد خدا
میتوان
بهترین روز را
برای خود رقم زد...
پس با عشق
وایمان قلبی بگویی
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا به امید تو💚
❌نه به امیدخلق تو
سلام صبحتون بخیر🌺
@asraredarun
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:
سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مىدانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى كه در آنها هست، به قرعه متوسل مىشدند:
اذان نماز،
شتاب به نماز جماعت
و نماز در صف اول.✨
@asraredarun
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
#مهدی_جان
ای پسر فاطمه، نور هدی
سبزترین باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها می شود
پاک تر از آینه ها می شود
#یا_مهدے_ادرکنـــــے
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@asraredarun
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
@Ostad_Shojae4_5776375699065539721.mp3
زمان:
حجم:
12.23M
#خانواده_آسمانی ۵٠
♨️ در شب عاشورا، همه رفتند به جز عده ای کم که انسانهای خاص و عالِمی نبودند،
تنها دلیل تمایز آنها از بقیه و رسیدن به معیت با امام؛
شاخصهای بود که در آنها شکل گرفته بود.
※ برای شبیه شدن به اصحاب عاشورا باید از چند مرحله عبور کرد، آن چند مرحله کدامند؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
@Ostad_Shojae