۲۲۷)
#تینا
#قسمت_۲۲۷
ساعتی به درس و مشق گذشت. حواسم جای دیگری بود و خیلی تمرکز نداشتم. تمام سعیم را می کردم، تا آن دو را از خودم نا امید نکنم.
ولی مگر می شد. این اتفاق هایی که پشت سر هم افتاد، تحلیل و پذیرفتنش برایم سخت بود.
صدای زنگ تلفن خانه بلند شد و خانم محمدی گوشی را برداشت. با شنیدن صدای پدرش، نا خدا گاه صدایش را بالا برد:
-وای باباجان قربونتون برم. چقدر دلم تنگ شده. الهی فداتون بشم. پس کِی چشممون به چهره نورانی تون منور می شه. وای بابا جان، طاقت نمیارم. همین الان هم کلی اذیت شدم.
صدایش را پایین آورد و ادامه داد:
-الان نمی شه، ولی امروز خیلی دلم تنگتون شده.
کاش بودید و دلم کمی قرار می گرفت.
از لحن کلامش متعجب بودم. در دلم حسرت خوردم. من حتی نتوانستم یک بار هم با پدر یا مادرم، به این راحتی صحبت کنم. همیشه حرف ها و غصه هایم در دلم می مانَد. آهی کشیدم و خودم را با درس مشغول نشان دادم.
تلفنش را که قطع کرد، خوشحال و پر انرژی به سمتمان برگشت:
-وای خدا را شکر، چقدر دلم براش تنگ شده. حد اقل صداش رو شنیدم. خب درس تعطیل، می خوام شادیم رو با شما تقسیم می کنم.
پس بیایبد از خاطرات خوبمون تعریف کنیم.
مخصوصا خنده دارهاش.
قبلش یه خبر خوش بدم، نه نمی گم. باید صبر کنید. می خوام غافلگیر بشید.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۲۸)
#تینا
#قسمت_۲۲۸
ریحانه با شوق شروع کرد به تعریف کردنِ خاطراتش با امیر و شیطنت هایشان.
می خندیدم؛ ولی در دلم آشوب و نگرانی بود.
شاید حتی نمی توانستم، ماجراهایی را که می گفت، تصور کنم. بالاخره هوا تاریک شد و وقت نماز. همه وضو گرفتیم و به نماز ایستادیم.
هنوز الفاظ را به درستی بلد نبودم. هم رنج می بردم و هم شرمنده بودم. ریحانه عمدا بلند می خواند تا من تکرار کنم. بعد از نماز، حس خوبی داشتم. با اینکه مثل آن ها لذت نبردم، ولی خوب بود، خیلی خوب.
هنوز خنکای مزه نمازخواندن، در دلم بود، که صدای زنگ در بلند شد. دیدنِ ساحل، با آن حجاب و چادرِ خوش دوختش، به خنکای دلم افزود.
خودم را به آغوشش سپردم و تا می توانستم، بوسیدمش. متعجب از حرکاتم، با صدای بلند می خندید. بالاخره نشستیم. خانم محمدی و ریحانه سر به سرم گذاشتند و کلی خندیدیم. با وجود ساحل، گویی گمشده ام را یافته باشم، از ته دل می خندیدم. کنارش نشستم و دستش را محکم گرفتم. خیره رفتار و حرکاتش بودم. کلی از خانم محمدی تشکر کردم. بابتِ دعوت کردنِ او.
مرضیه خانم هم مادرانه، محبت می کرد و برایمان از خاطرات جوانی اش می گفت.
بعد از خوردن شام خوشمزه ای که واقعا با اشتها خوردم، کمک کردم و ظرف ها را با ریحانه شستیم. دور هم نشستیم. مرضیه خانم، بافتنی اش را دست گرفت و مشغول شد. با تعجب به دستش نگاه کردم. خندید:
-فکر کنم به بافتنی علاقه داری!
-خیلی قشنگه، چی می بافید؟
-کارها سفارشیه. یه سری کار نوزاد سفارش گرفتم ، برای سیسمونی.
-وای، یعنی برای دیگران می بافید؟
-بله عزیزم. من تقریبا همیشه، یه فعالیت اقتصادی دارم. هیچ وقت بی کار نبودم. حتی اون موقع که شاغل بودم. اصلا بی کاری رو دوست ندارم.
-چقدر خوب.
-دخترم، بی کاری هزار تا آفت داره.
بهتره ما خانم ها هم همیشه مشغول باشیم. البته اگر کاری باشه که توی خونه انجام بدیم بهتره.
هم سرگرمیم، هم کمک خرجی، یا بهتر بگم، در آمد داشته باشیم. الان که خیلی راحت می تونیم، هنرهامون رو توی فضای مجازی به فروش برسونیم. منم عکس نمونه کارهام رو توی فضای مجازی، در کانالم و گروه های مختلف ارائه می دم. همیشه کلی مشتری دارم.
با تعجب نگاهش کردم. "یعنی، مرضیه خانم هم در فضای مجازی فعاله؟" فکر می کردم، اصلا طرف فضای مجازی هم نمی رود.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#نظر_شما
#مشاوره_تلفنی
خانم فرجام پور عزیزم
شما فوق العاده اید . اون روز که باهاتون صحبت کردم قبلش شدیدا از همسرم ناراحت بودم و ممکن بود همسرم که اومد خونه دعوامون بشه اوقاتمون تلخ بشه و تبعات دیگه ، ولی انقدر صحبتهای شما روی من تاثیر گذاشت و بهم آرامش داد و همچنین با استفاده از راهنماییهاتون که چطور باید رفتار کنم ورق کاملا برگشت و یه روز قشنگ شد برامون و همچنان از راهنماییهاتون دارم استفاده میکنم و بکار میبندم تا ان شاءالله همه چی عالی و درست پیش بره همیشه
خدا حفظتون کنه 😍
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺
آی دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
روضه خانگی - حضرت ام البنین(س) - 3042.mp3
4.87M
🔻روضه #حضرت_ام_البنین(س)🏴
🔻روضه #حضرت_عباس(ع)
⏱#ده_دقیقه | 05:20
👤 مرحوم #کوثری
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام امام زمانم❤️
سلام صبحتون پر نور🌹
━═━⊰🍃✺﷽✺🍃⊱━═━
#حدیث_نور
💚 امام علی علیهالسلام فرمودند:💚
شايسته ترين مردم كه مورد غبطه قرار گيرد كسى است كه براى انجام كار خير سبقت مى گيرد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#انگیزشی💪
گاهی باید به زندگی از زاویهای دیگه نگاه کنی..
هیچ تصمیم اشتباهی وجود نداره،
فقط مسیرهای متفاوتی هستن که تو رو به جاهای جدیدی میرسونن.
👈زندگی پر از تضاده؛
خوبی بدون بدی معنی نداره،
آسونی بدون سختی نمیاد.
👈پس آروم باش، هر انتخابی تو رو به یه تجربه جدید میرسونه.
همیشه راهی برای یه تصمیم جدید هست! 🌱✨
الهی به امید خودت❤️
الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مادر یتیمانِ تاریخ.mp3
9.3M
🔹نقشهی خداوند در طراحی زندگی حضرت امّالبنین سلاماللهعلیها، و ورود ایشان به زندگی امیرالمومنین علیهالسلام یک نقشهی کاملاً تاریخی و آخرالزمانی است!
#پادکست_روز | #استاد_شجاعی
#استاد_رفیعی
منبع : جایگاه حضرت امالبنین در نزد معصومین علیهم السلام
@ostad_shojae | montazer.ir
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مادَریْ هایَــتْ بَـــرایِ بَچهْ هایِ فاطِمــهْ
دَر کِنــارِ عَلْقَمه یِکْ روز جُبْرانْ می شَوَدْ
وفات ام الشهدا حضرت ام البنین (س)
و روز تکریــم مـادران و همسران شهـــدا
گــرامـــــــی بــاد🥀
#وفات_حضرت_ام_البنین🖤
مداحی_آنلاین_خدا_به_قلب_شما_نگاه.mp3
2.86M
خداوند به قلب شما نگاه میکند!
#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
#سخنرانی🔊
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
●➼┅═❧═┅┅───┄