🍃حتما حواس تان باشد
اگر زن درآمدی دارد،
وظیفه تامین نیازهای زندگی را ندارد.
پس زحماتش را نا دیده نگیرید
و
حتما قدردان زحماتشان باشید✅
🍃به ویژه که زن در منزل هم وظایف زیادی
از جمله
همسرداری
مراقبت و تربیت فرزندان
و
آشپزی
و
رسیدگی به امور منزل
و نظافت و شستوشو و...
دارد.
🙍♂آقای محترم
لطفا
مراقب خانمت باش
و
حواست به زحماتش باشد.
محبت کردن و زبان خوش شماست که به او انرژی بیشتر می دهد💪🍃
البته در دین ما بسیار سفارش شده
که به زنان محبت کنید
چون مهم ترین نیاز زن
"محبت" است
او شریک زندگی شماست.
پس حواستان باشد👌✅
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
آقایون هم باید خودشون و برا خانوماشون زینت بدن!
این فقط برا خانوما واجب نیست.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💞✵─┅┄
#دلبرانه😍💞
همین که میخندی😍
دوباره دلم ضعف میرود
دوباره واژه ها صف میکشند
برای سرودنت
برای بوسیدنت😘
دوباره بیچاره ات میشوم
دوباره عاشقت ...!❤️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۳۱۹)
#تینا
#قسمت_۳۱۹
صدای گرمش گوشم را نوازش کرد:
-سلام خانمی، خوبی؟
-سلام، ممنون.
-چقدر خوب، همیشه مختصر و مفید.
گوشه لبم را زیر دندان گرفتم.
خندید و گفت:
-اون چه کاریه؟ صدبار گفتم از این کارها نکن.
خب بگو ببینم آماده ای؟
با دستپاچگی گفتم:
-بله، آماده ام.
دوباره خندید:
-پس لطفا در رو باز کن.
چشمانم گرد شد:
-وای! پشت در هستین؟
با صدای بلند و کش دار گفت:
-بله.
نفهمیدم تماس را چطور قطع کردم. سریع چادرم را روی سرم کشیدم و به طرف حیاط دویدم.
وقتی گوشی به دست پشت در دیدمش، سرم را زیر انداختم و سلام کردم.
خندید و سر تا پایم را نگاه کرد جوابم را داد:
-سلام خانمی، ولی فکر کنم درباز کن رو برای باز کردن در اختراع کردند. تا خانمِ زیبا و ذوق زده ای مثل شما، پابرهنه نیاد در رو باز کنه.
نگاهی به پاهای برهنه ام انداختم. احساس کردم گونه هایم داغ شد لبم را زیر دندان گرفتم.
با اخم نگاهم کرد و گفت:
-چند بار بگم این کار رو نکن؟
آرزو کردم زمین دهان باز کند و فرو بروم با این همه اشتباهی که می کردم.
لبخند زد و دستش را دراز کرد. دست لرزانم را جلو بردم. دستم را فشرد:
-خوبی؟ نگفتم که ناراحت بشی. حالا اگر دوست داری تعارفم کن بیام داخل.
با صدای بلند گفتم:
-وای! خاک برسرم، ببخشید. بفرمایید.
باز اخم کرد و گفت:
-تینا! دیگه اینجوری حرف نزن.
همان طور که دستم را می فشرد داخل شد.
دستم را رها کرد و یااللهی گفت و به سمت در ورودی ساختمان رفت. ایستادم و از پشت سر، نگاهش کردم. دستم را بالا آوردم. هنوز گرمی دستش را حس می کردم. نفس عمیقی کشیدم و خدا را به خاطرش شکر گفتم. نگاهم کرد و گفت:
-خانم شما خیال داری با پای برهنه همون جا بمونی؟
لبخند زدم و نزدیکش شدم. پدر به استقبالش آمد. به گرمی در آغوشش گرفت و رویش را بوسید.
چقدر خوشحال بودم که پدرم، مرد مرا تایید کرده و دوستش دارد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۳۲۰)
#تینا
#قسمت_۳۲۰
همه با هم به رستوران امیر آقا رفتیم. در راه سبد گل بزرگی برای عرض تبریک گرفتیم. امیر آقا کت و شلوار شیکی پوشیده بود. چند نفر هم در حال پذیرایی بودند. همه تبریک گفتیم و نشستیم.
مهمان ها اکثرا آشنا بودند. ما، خانواده امیرآقا و چند تن از دوستان و آشنایان حضور داشتند و چند خانواده که نمی شناختمشان.
سعید کنارم نشست. با بقیه خانواده دور یک میز نشستیم. امیر آقا، سنگ تمام گذاشته بود. همه مشغول صحبت شدند. پروین خانم و همسرش نزدیک شدند و بعد از سلام و احوالپرسی، خوش آمد گفتند. به ساحل هم سفارش کردند که از جایش تکان نخورد. او هم شرمسار و سر به زیر چشمی گفت و کنارم نشست. دور تا دور سالن را که به زیبایی تزئین شده بود، چشم چرخاندم. در دلم آفرین گفتم به همت و غیرت امیر آقا. روزی که از خدمت برگشت، شغل و سرمایه نداشت. اما با کمک پدر و مادرش در پارکینگ خانه شان، آشپزخانه ای محیا کرد. سفارش غذا می گرفت و پروین خانم و همسرش، غذا ها را آماده می کردند. خدا را شکر که کارشان گرفت و الان بعد از یک سال توانسته این رستوران شیک و زیبا را کرایه کند. هر چند سالن کوچکی بود ولی مطمئن بودم، با شناختی که از امیر آقا داشتم، به زودی پیشرفت خواهد کرد. هر چه نگاه چرخاندم، خبری از ریحانه نبود. کنار گوش ساحل پرسیدم:
-ریحانه کجاست؟
لبخند شیطنت باری زد و گفت:
-میاد. نگران نباش.
دلم به شور افتاد. گوشی را بیرون آوردم و برایش پیام فرستادم؛ ولی پاسخم را نداد.
متعجب و نگران به صفحه گوشی چشم دوختم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
🎉قدم به ساحت جهان زدند؛
٣هم قدم، ٣هم قسم، ٣هم سخن، ٣هم نشین
٣همسفر، ٣هم هدف، ٣هم نظر، ٣بی قرین
٣دلربا، ٣جان به كف، ٣هم ندا، ٣نازنین
یكی پدر، یكی پسر، یكی عموی مه جبین
💐 فرخنده میلاد سه پرچمدار حریم ولایت مبارک
#اعیاد_شعبانیه_مبارک_باد💐💐💐💥💥💥👏👏👏👏
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
══💝══════ ✾ ✾ ✾
مداحی آنلاین - حب الحسین - پویانفر.mp3
4.78M
🌸 #میلاد_امام_حسین(ع)
به عشق تو نفس میزنم
به عشق تو نفس میکشم
🎤 #محمدحسین_پویانفر
#میلاد_امام_حسین_ع_مبارک
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
══💝══════ ✾ ✾ ✾