🍃مداحی_حاج مهدی رسولی خداحافظ ماه غصه‌ های حرم

#اسرارِ_درون سلام به خلیفه های خوب خدا🌹 ایام به کامتان🌸 یکی از مواردِ مهمی که ما باید در موردِخودمان بدانیم. وخیلی مهم است نیازمان به خداوند است.👌 والبته عده ای به دنبالِ دنیا می روند وارامش را در دنیا جستجو می کنند😳 که سخت دراشتباه هستند❌ دقت که می کنیم . خداوند کافر را کسی معرفی می کند .که به غیر از دل بسته✅

دل بستن به غیرِ خدا ، ودنبالِ دنیا رفتن ، مانند گرفتنِ دُمِ ماهی دراب است. هرچه تلاش کنی نمی شود. تازه اگر با زحمت هم بگیریش باز از دستت در می رود.

دنیا هم همین طور است. اولا :هرچه تلاش کنی به ان نمی رسی👌 ثانیا:به فرض هم که به مالی از دنیا دست یافتی ، حسرتِ بیشترش را می خوری. پس در هر صورت، ناامید و غمگین می شوی. وچون به مرادِ دلت نرسیدی . احساسِ پوچی می کنی 👌 پس دنیا را بی خیال باش، ای رفیق به یگانه پروردگارِ قادر دل ببند ✅ تا همیشه در ارامش ورضایت زندگی کنی 👌🌹 تا بعد در پناه حق🌹

•┈••✾◆🌺✦✧✦🌺◆✾••┈• #دعای_خروج_از_ماه_صفر اگر كه زنده نبوديم سال آينده ميان روضه گودال يادمان بكنيد نياز نيست بخوانيد فاتحه بر ما دو قطره اشك فقط ميهمانمان بكنيد #التماس_دعا http://eitaa.com/joinchat/1957232640Cc05c31408d

🍃🌼 💫مهــــدے.جــــان💫 این پیرُهن سیاه تقدیم تو باد اشڪ وغم وسوز و آه تقدیم تو باد عیدےِ ربیعِ شیعہ باشد فرجٺ جان ودل شیعہ،شاه تقدیم تو باد تعجیل در ظهور پنج #صلوات 🕊 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🕊 ✨ #حلول_ماه_ربیع_مبارڪ✨ http://eitaa.com/joinchat/1957232640Cc05c31408d

حلولِ ماه ربیع مبارک باد 😍🌺 ادامه داستان🌸

#فرشته_کویر فصل دوم قسمت 87 برای اولین بار بودکه فرشته داشت با فرهاد صحبت می کرد. هر بارفقط شنونده بود . ولی امروز برای اولین بار . داشت بااوصحبت می کرد. شاید به خاطرِ دردِ دلی که با فرهاد در حالت بی هوشی کرده بود. یا گریه هایی که از ته دل بود. الان احساسِ سبکی می کرد. و دیگر با او احساسِ غریبی نمی کرد. اما بازهم نمی توانست با یک مردِ نامحرم راحت صحبت کند. ویک لحظه احساسِ شرم کرد.😔 "خدایا منو ببخش." پرستاری واردِ اتاق شد. سِرم فرها را عوض کردو گفت : _سِرم که تمام شد به من اطلاع بدید باید برای انجام ازمایش ببریمشون. _چشم حتما. با رفتنِ پرستار، فرشته ببخشیدی گفت وخواست از اتاق بیرون بره که صدای فرهاد اورا سرِ جایش میخکوب کرد. _فرشته خانم ممنونم. _کاری نکردم. _چرا شما برای من کارِ بزرگی کردید. سالها در رؤیاهام این روزهارا برای خودم می ساختم. وحالا باورم نمی شه که بالاخره به ارزوم رسیدم وشما.... _ببخشید من باید برم.😔 _نه خواهش می کنم. بگید ان چیزهایی که شنیدم خواب نبود⁉️😔 _چی ⁉️😳 شما چی شنیدی❓ _جوابِ مثبتِ شما را☺️ وفرشته با گونه های سرخ شده و شرم زده از اتاق خارج شد. http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w

حلول ماه ربیع مبارک باد 🌹🌹🌹