🔴ریزش موی سر
✍ریزش مو یکی از مشکلاتی هست که کم و بیش همه افراد با اون دست و پنجه نرم میکنن. و این مشکل در جوان ها میتوانه فرد رو دچار افسردگی کنه.
علت: غلبه صفرا و بلغم «اگر بیماری یا عامل محیطی وجود نداشته باشد»
✅درمان: این افراد باید تعدیل مزاج انجام دهند. مالیدن روغن بنفشه پایه زیتون به سر یا روغن کندش. استفاده از شانه چوبی به جای شانه های پلاستیکی و فلزی. استفاده از شامپوهای طبیعی همراه با ماساژ موها در حمام.
@asraredarun
✅حتما کیسه بکشید !
✍کیسه کشیدن نوعی ماساژ درمانی است و تمام سلولهای مرده و تجمع یافته روی پوست را از بین میبرد و باعث جوانسازی پوست و کاهش تعریق بدن میشود
@asraredarun
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅هر چقدر بدن در دفع سموم قوی باشد بدن سالمتر و پوست زیباتر میشود؛ که مستلزم پاکسازی کبد و تقویت کلیهها در دفع بهتر سموم هست.
✍پیادهروی و ورزش کارکرد کلیهها را بهتر میکند، یک نوع ماساژ درمانی... روغن مالی کلیهها (روغن بابونه)استفاده از نوره و حنا مالی کل بدن ترکیب پودر زنیان و گردو و مصرف یک ق چ خوری در روز (در افراد سرج مزاج) استفاده از زنیان یا گردو بتنهایی و مصرف گزنه
برای لَک باید سودای کبد رفع شود صبح ناشتا جوشاندهی خاکشیر ترنجبین با عرق شاهتره و کاسنی میل کنید(40 روز) هر شب ب موضع کبد و داخل ناف روغن بادام شیرین بچکانید بصورت موضعی آبِ پنیر تُرش لایهبردار قوی روی لکهها میباشد
همچنین تقویت کلیهها برای از بین رفتن لکههای پوستی جهت درمان انواع لکهای پوستی 2 گرم پودر زنیان را در دو لیوان آب جوش دمکرده و بعد از وعدههای غذایی یک فنجان میل کنید
⚠️افراد گرم مزاج میتوانند در کنار استفاده از زنیان، از خنکیها مثل شربت رب انار بهره ببرند
@asraredarun
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
🔴 گلاب
✍ بوی گلاب تاثیری مستقیم بر آرامش روان دارد و کسانی که استرس و هیجانات منفی دارند، بایستی بر روی مُتکای خوابشان مقداری گلاب بپاشند که این مسئله بسیار در بهبود استرس ها و اختلالات عصبی آن ها مفید خواهد بود.
از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که:ریختن گلاب بر صورت، آب رو را زیاد می کند و پریشانی را برطرف می سازد. علت این که در مراسم عزا از گلاب استفاده می شود، به دلیل این است که گلاب غم زداست و ضد استرس می باشد.
📚 توصیه های پزشکی عارفان، آیت الله بهجت، ص ۱۴۱
@asraredarun
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅اندر خواص گلاب
✍برای مشکلات روحی_روانی، مصرف گلاب قبل از رابطه پیشنهاد می شود که علاوه بر افزایش میل جنسی خانم و گرم کردن بدن وی، برای رابطه جنسی بهتر، ضد استرس و آرامش بخش و حتی نشاط آور و رافع خستگی است!
در غرب، گیاه جینکو ( 📛 ) را برای کاهش استرس پیشنهاد می کنند، ولی مثل گلاب نیست که مصرف طولانی مدتش، عوارضی برای شخص نداشته باشد.
گلاب تحريک كننده هورمونها بوده و ميل جنسی را افزايش می دهد و تا حدودی تنظيمكننده قاعدگی است.
خوردن گلاب را به بيماران قلبی توصيه میكنند. نوشيدن روزانه يك ليوان دوغ مخلوط با گلبرگهای گل محمدی، برای تنظيم كار هاضمه، خصوصا در روزهای گرم پيشنهاد می شود.
🔅@asraredarun
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#سیاست_های_زنانه
🔵هرچقدر هم که با شوهرتون صمیمی و راحت باشید،ولی سعی کنید یه سری احترام ها را همیشه حفظ کنید
،
🔸🔹صمیمیت جای خود
🔹🔸احترام هم جای خود
🔵مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به شوهرتون بود یه عذرخواهی بکنید...
🔹یا چیزی را که به دستش میخواید بدید از کلمه ی "بفرمایید" استفاده کنید...
🔹یا وقتی صداتون کرد از کلمه ی
جانم
و... استفاده کنید 💞
@asraredarun
و...
❤️🍃❤️
#هنر#همسرداری
هنر زن بودن و جذابیت در رابطه عاطفی
❤️شیطنتهای زنانه را چاشنی ارتباطتان کنید
با شیطنتهای زنانه، شوخطبعیها و ...، هیجان و شادی رو به ارتباط دونفرهتون ببخشید. مردها دوست دارند با خانمهایی در ارتباط باشن که میتونن در کنارشون خوش بگذرونند نه اینکه دائما غم و غصهها رو بشنون. البته معنیش این نیست که هیچوقت نباید باهاشون درد و دل کنید، بلکه مواقعی که حالتون خوب هست رو بهشون نشون بدید.
♦️هنگام ناراحتیها، همراهشون باشید
شما به عنوان همراه زندگی، خیلی وقتها میتونید با آرامش دادن و مدیریت احساسی اوضاع، از شدت ناراحتی و خشم شریک عاطفیتون کم کنید.
👈یادتون باشه، اگه شما هم پا به پای فرد مقابلتون خشم و عصبانیت از خودتون نشون بدید، هیچ موضوعی حل نمیشه.
👈سعی کنید با استفاده از مهارتهاتون کسی باشید که فرد مقابل از صحبت کردن با شما حالش خوب بشه نه بدتر!
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
❌ مردها را عصبانی نکنید !
🔺 وقتی مردها عصبانی میشوند، قابلیت انقباض عضلاتشان به مراتب بالا میرود و توانایی کتک زدن آنها بیشتر میشود. مردها در عصبانیت فقط دوست دارند از موضوع فرار کنند. آنها به حل مسئله فکر نمیکنند، تلاش نکنیم تا متقاعدشان کنیم. مردها در عصبانیت شخصیتی بد بین، بددهن و نا مهربان دارند! فقط یک راه دارد، سکوت کنید! وقتی سکوت کنید زودتر آرام میشوند. وقتی آرام شدند راحت متقاعد میشوند
❌ زنها را عصبانی نکنید !
🔺 زنها وقتی عصبانی میشوند، قدرت جسمیشان از بین میرود اما به همان ترتیب قدرت زبانی بالایی دارند! یک زن در عصبانیت تمام بدی هایی که در طول عمرش به او کردید را در پنج دقیقه طوری جلوی چشمانتان میاورد که باور نمیکنید. غر زدن از ویژگی های بارز همه زنان است! یک زن را وقتی عصبانی کردید، عواقبش را تا یک هفته و گاهی تا یک ماه باید بپذیرید. زنها ماجرای عصبانیتشان را در تمام این مدت با خود حمل میکنند.
#تفاوت_شخصیت_ها
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
#سیاست_همسرداری
😊یک تبسم ساده به شوهر از گرانترین هدیه ها مؤثرتر است.
✔️وقتی میخندید، علاوه بر زیباتر شدن چهره، آرامش خاصی نیز به شما دست خواهد داد.
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
🔴 #در_اولویت_بودن_همسر
بیشتر زوجین قبل از ازدواج و در دوران نامزدی به همدیگر تعارف میکنند مثلاً درب ماشین را برای هم باز میکنند، صندلی میز غذاخوری را بیرون میکشند و با دقت به حرفهای هم گوش میکنند؛ اما بعد از ازدواج اکثر این رفتارها ترک میشود.
💞زوجین موفق همدیگر را در اولویت هر کاری قرار میدهند. البته این به معنای این نیست که زن و مرد رفتار رسمی با همدیگر دارند و مدام در حال تعارف کردن هستند
بلکه منظور این است که زن و شوهر به حرفهای طرف مقابل علاقه نشان میدهند، او را جدی میگیرند و رفتار احترام آمیزی دارند. در واقع زوجین موفق برای یکدیگر وقت میگذارند و از افکار، احساسات، علایق و مشکلات طرف مقابل سرسری و به سادگی نمیگذرند!
@asraredarun
🔴 #فرض_کنید_لال_است
🤔 فردی که لال است از او توقّع نداریم که نیازها یا محبّت خود را با زبان بیان کند بلکه زبان او همان رفتارهای اوست. در واقع سعی میکنیم تمام احساسات، منطق، حالات روحی، نیازها، گلایهها و محبّت او را با ظاهر رفتارش تشخیص دهیم.
درست است که در زندگی مشترک، زن و مرد باید محبّت کلامی و گفتگو داشته باشند امّا یک تکنیک که میتواند ابراز محبّت کلامی و گفتگوی صمیمی بین شما را تقویت کند این است که فرض کنید همسر شما لال است و مجبورید تمام رفتارهای او را ترجمه کنید.
🔸 در این تکنیک مجبور هستید به ظاهر رفتارهای کوچک و بزرگ همسرتان و معنای آنها بیشتر دقّت کرده و برداشتهای جالبی از رفتارهای او کنید. مثلاً اگر همسرم ظرف میشوید یا غذا میپزد یعنی دارد در دلش داد میزند من همسرم را دوست دارم که دارم برایش غذا درست میکنم یا اگر همسرم برای خانه نان و میوه خرید میکند یعنی دارد با زبان بیزبانی میگوید همسرم را دوست دارم که دارم به او خدمت میکنم. خودتان به تمام رفتارها و خدمتهای ریز و درشت همسرتان دقّت کنید و از آنها برداشتهای مثبت و عاطفی نمایید.
🔸 این روش میتواند توقّع فردی را که همسرش ذاتاً کم حرف یا خجالتی است و در ابراز محبّت ضعف دارد تعدیل کرده و تا حدّی مانع سردی روابط آنها شود.
@asraredarun
🍃🌸🍃
به همسر و تک تک اعضای خانواده نشون بدیم که حضورشون مفیده .پر رنگه و...
🔸یکی از کارهایی که میتونه شما رو به این هدف نزدیک کنه برنامه استقبال و بدرقه است!وقتی هر فرد خونواده میاد برین دم در؛
دستشو بگیرین؛روبوسی کنین .با بیان خودتون بهشون بگین که خوش اومده!منتظرش بودین و از این جور حرفها
🔸و منتظر باشین و تاثیرشو ببینین!اینجوری خونه میشه مکان امن .میشه پناهگاه...
💞قابل توجه خانومایی که میگن شوهرمون دیر میاد خونه؛فراریه و...
اینم یه راهکار ساده ولی مهم میتونه باشه.👌
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
#دلبرانه😍💖
تو دقیقا ❣
همون یه نفری هستی که ❣
دلم میخواد پا به پاش پیر بشم 😍😘💕❣💕
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
🔹 #او_را ... ۷۷ صبح با آلارم گوشی از جا پریدم! اینقدر سریع بیدار شدم که تا پنج دقیقه فقط رو تخت نش
🔹 #او_را ... ۷۸
شال رو دوباره سرم کردم
و اسپری رو از کیفم دراوردم.
حواسم بود زیاد از حد استفاده نکنم که بوش آزاردهنده بشه!
نمیدونم چرا
ولی ساعت خیلی آروم جلو میرفت!
احساس میکردم یک ساعت تبدیل به سه چهار ساعت شده!
تو این یک ساعت طولانی، بارها ظاهرمو چک کردم و عکس سلفی از خودم انداختم.
بالاخره عقربه ی بزرگ ساعت ،خودشو به زور به شماره ی دوازده رسوند!
دل تو دلم نبود...💗
ولی خبری ازش نشد!
بعد ده دقیقه تصمیم گرفتم بهش زنگ بزنم
که ماشینش رو دیدم!
قلبم دیوانه وار میکوبید!
دوباره از توی آینه به خودم نگاهی انداختم و از ماشین پیاده شدم!
اون هم پیاده شد و اومد سمتم!
مثل همیشه نبود!
اخماش تو هم بود!!
اما نگاهش حالت همیشگی خودشو حفظ کرده بود...😒
یه لحظه از دست خودم که اینهمه بخاطرش به خودم رسیده بودم،حرصم گرفت!!
آخه اونکه چشماش با زمین و در و دیوار قرارداد بسته بود،
چه میفهمید من خوشگل شدم یا زشت!!😒
جلوی ماشین ایستاد ،رفتم پیشش،دستش رو با باند بسته بود!!
-سلام
خوبید؟!
دستتون چی شده؟؟😳
دستشو برد پشتش!!
-سلام
ممنونم.خداروشکر
چیزی نیست!
-آخه...
خب...
چه خوب!
منم خوبم!😊
زاویه ی گردنش با سینش تنگ تر شد و محکم پلک زد!
نمیفهمیدم چرا اینجوری میکنه!😕
از همیشه عجیب تر برخورد میکرد!!
بازم زور خودمو زدم تا بلکه یکم حرف بزنه!
-خب کجا بریم؟😊
-جایی قرار نیست بریم!بفرمایید!
و دفترچه ای که دیروز تو خونش دیده بودم رو گرفت سمتم!
متعجب نگاهش کردم و دفترچه رو گرفتم!
-این....
چیکارش کنم؟؟
-جواب سؤالهاتون رو پیدا کنید!
ابروهام رفت توهم!
نمیدونستم باید چی بگم و چیکار کنم!
سکوتم رو که دید،دستی به ریشش کشید و ادامه داد
-راستش...
من بیشتر از این نمیتونم در خدمتتون باشم.
همه چی تو این هست!
بهترین نکاتی که تا بحال بهشون رسیدم رو نوشتم
و خوشحالم که میتونه به دردتون بخوره!
با گیجی به دفترچه و چشمایی که به زمین دوخته شده بود،نگاه کردم!
قلبم داشت یه جوری میشد...
-نمیفهمم...!
یعنی قرار گذاشتید که اینو به من بدید؟؟
-اممم...بله
و یه خواهش هم داشتم.
لطفا ...
چطور بگم...
لطفا دیگه رو من حساب نکنید!
نمیفهمیدم چی میگه!
فقط تند و تند پلک میزدم تا مانع ریختن این اشک های لعنتی بشم!
اما نتونستم واسه لرزش صدام،کاری کنم!!
-میشه واضح تر بگید؟!
نفسشو داد بیرون و با اخم به طرف خیابون نگاه کرد.
-بهتره که...
دیگه باهم در تماس نباشیم....
من میخواستم بهتون کمک کنم
اما فکرمیکنم ...
ببینید!
هر حرفی که بخوام بزنم،تو این دفترچه هست!
من نمیتونم بیشتر از این ...
چطور بگم!
ببخشید...
خداحافظ!
و سریع برگشت به ماشینش و بدون مکث رفت!!!
با ناباوری رفتنشو نگاه کردم!
احساس کردم یه چیزی تو وجودم خورد شد!!
کشون کشون برگشتم سمت ماشین و با عصبانیت دفترچه رو پرت کردم داخل!
باورم نمیشد چندین ساعت منتظر بودم تا اینجوری دلمو بشکنه و بره!
شوکه شده بودم!
سرمو گذاشتم رو فرمون و بغضی که داشت گلوم رو فشار میداد، رها کردم!!
"محدثه افشاری"
@asraredarun
اسرار درون
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
🔹 #او_را ... ۷۸ شال رو دوباره سرم کردم و اسپری رو از کیفم دراوردم. حواسم بود زیاد از حد استفاده ن
🔹 #او_را ...۷۹
احساس میکردم به اندازه ی یک کوه سنگین شدم!
چندین ساعت بی هدف تو خیابونا پرسه میزدم و به اتفاقی که افتاده بود فکر میکردم...!
بار اولی بود که یه پسر منو از خودش میروند!
هوا تاریک شده بود که به خونه برگشتم.
مرجان رو به بهونه ی امتحان ، از سر خودم باز کرده بودم و دلم میخواست فقط بخوابم!
جوری بخوابم که دیگه بیدار نشم...
بدون شام به اتاقم رفتم،
احساس حماقت بهم دست داده بود.
تقصیر خودم بود.
اون حتی تا به حال بیشتر از دو ثانیه منو نگاه نکرده بود،
نباید الکی برای خودم اینهمه فکر و خیال میکردم.
ولی چرا اینجوری شده بود....!
زانوهام رو بغل کردم و رفتم تو فکر!
-باید دلیل این کارهاش رو بفهمم...
یه روز میگه میخوام کمکت کنم،
یه روز میگه دیگه روم حساب نکن!
یه روز میگه تا هروقت خواستی بمون تو خونم،
یه روز میگه دیگه بهم زنگ نزن!
اخه چرا اینجوری میکنه....😣
دو هفته فرجه برای امتحانات داشتم
ولی تنهاچیزی که نبود،حس درس خوندن بود!
تا ساعت سه ،کلافه تو اتاقم قدم میزدم،
یه بار اهنگ گوش میدادم،
یه بار سیگار،
یه بار دراز میکشیدم و سقف رو نگاه میکردم،
دیگه نمیتونستم به خودکشی فکر کنم!
من دنبال آرامش میگشتم،
اما اون موجود سیاه،اون شب بهم فهمونده بود که بعد مرگ هم خبری از آرامش نیست!
من دنبال آرامش میگشتم،
اما پیداش نمیکردم!
من دنبال آرامش میگشتم،
و "اون" ، توی آرامش غرق بود!
پس هرچی بود،همونجا بود!
پیش اون!
باید میفهمیدم چی به چیه!
باید پیداش میکردم!
با فکری که به سرم زد،
لبخندی به نشونه ی پیروزی زدم و رفتم رو تخت.
صبح بعد رفتن مامان و بابا، با عجله حاضر شدم و رفتم بیرون.
نمیدونستم کاری که میکنم درسته یا نه،
حتی ممکن بود ساعت ها معطل بشم،
اما مهم نبود.
برای منی که حوصله ی هیچ کاری رو نداشتم و حالا یه نقطه ی نور پیدا کرده بودم،
همین کار شاید بهترین کار بود!
ساعت نزدیک یازده بود که رسیدم.
نمیدونستم چقدر باید صبرکنم
و اصلا شاید امروز قصد بیرون رفتن نداشت!
چاره ای نداشتم،سر محلهشون ماشین رو پشت یه نیسان پارک کردم و عینک آفتابیم رو زدم.
چندتا خوراکی خریده بودم که باهاشون سرگرم بشم!
نیم ساعت گذشته بود که ماشینش رو از سر خیابون دیدم،خودم رو کشیدم پایین تا منو نبینه!
از اینکه با ماشین خودم اومده بودم پشیمون شدم!
اگر شک میکرد خیلی بد میشد!
بعد چند لحظه اومدم بالا و دیدم که یکم عقب تر از من پارک کرده!!
با دستم زدم رو پیشونیم!
فکرکردم حتما لو رفتم ...
اما اون اصلا حواسش به من نبود!
داشت با گوشیش صحبت میکرد،
بعدم سرشو تکیه داد به صندلی و چشماشو بست!
نمیدونستم چرا نرفته خونه!
منتظر چیه؟
منتظر کیه؟
بعد حدود پنج دقیقه چهارتا مرد،با لباسای زشت و گشاد و کثیف رفتن سمت ماشینش و سوار شدن!!😳
بیدار شد و با لبخند با همشون یکم صحبت کرد و دنده عقب از خیابون خارج شد!!
با تعجب نگاهش کردم!
دوست داشتم بفهمم کجا میره اما حماقت بود که با این ماشین بیفتم دنبالش!
از دست خودم حرصم گرفت و به ناچار برگشتم خونه.
از فردا باید حواسمو جمع میکردم که یه وقت سوتی ندم!!
به مرجان زنگ زدم و خبر دادم که میرم پیشش.
"محدثه افشاری"
@asraredarun
اسرار درون
┄┅─✵💝✵─┅┄
با نام و یاد خــدا
میتوان بهترین روز را
براے خـود رقم زد
پس با تمام وجـود بگیم
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خـدایا بہ امید تو
نه بہ امید خلق تو
@asraredarun
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام علی علیهالسلام فرمودند:
حاملان (همراهان) قرآن در دنيا، عرفاء بهشت هستند در روز قيامت.✨
@asraredarun
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
#السلامعلیکیابقیةاللهفیارضه❤️
تقصیر تو نیست...ما بدیم آقاجـــان
گفتیم بیا و...جا زدیم آقاجــــــان😔
اے کاش به جاے این بیا گفتن ها...
یک لحظه به خود مےآمدیم،آقاجــــان😔
بحق مادر و عمه سادات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@asraredarun
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀