eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
💪 🍂خوش نشين بر لب آبی که روان ميگذرد تا که احساس کنی عمر چنان ميگذرد 🍂از صدای گذر آب چنان می فهمی تندتر از آب روان عمر گران ميگذرد 🍂زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست. الهی به امید خودت❤️ الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺 ‌http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞در زندگی مشترک باید خیلی حواس‌مان باشد که یکدیگر را حفظ کنیم👌 احترام، نیاز هر دو است و باید حواس مان به این نیاز مهم باشد👌
👈هميشه ادب و احترام را در قبال هم رعايت كنيد 🔺تا قبح توهين و بي‌احترامي بين شما از بين نرود و هميشه همديگر را محترم بشماريد👌 اين مورد شامل خانواده همسرتان هم مي‌شود
حتی حواستان باشد👇 در هنگام شوخی کردن با همسر، مطمئن باشید که همسرتان نسبت به آن موضوع حساسیت ندارد!❌
👈 نباید به گونه‌ای باشد که باعث تحقیر شدن همسرتان گردد و به شخصیت وی لطمه‌ای وارد کند. اگر همسرتان احساس کند که حتی در شوخی‌هایتان هوای دلش را دارید عاشقتان می‌شود.💞
🔺اما اگر گاهی احساس کردید که همسرتان ناخواسته سخنی یا رفتاری داشته که به شما بی احترامی شده، خودتان با غفلت بزنید.
🔺همین امروز مشاوره ای در این زمینه داشتم که بعد از دو سال نامزدی، فقط به دلیل یک حرکت از سوی آقا در جمع خانم احساس کرده بود که به او بی احترامی کرده، قهر کرده بود و متاسفانه کار بالا گرفته بود و بعد از سه ماه، هنوز بلا تکلیف بودند واقعا جای تاسف دارد😔
روی سخنم با شماست👇 🧕خانم عزیز 🙍‍♂آقای محترم 👈 رابطه در زندگی، مثل الاکلنگ می‌ماند باید نوبتی یکی کوتاه بیاد اگ همیشه فقط یک نفر کوتاه بیاد هر دو نفر زده می‌شوند یکی از بالا ماندن و دیگری از پایین ماندن💕
😍💞 "تُـــ🌼ــو" تَمام "مَـــــنی" تَمام پِیــــدا و پِنــــهانَم تمام "داشتـِــــه" و "نَداشـــــتِه" ام تَنــــــهایت نَخواهـــــم گذاشت تا آن ســـــــــویِ "ابَـــــدیَت"...❤️😍 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 | آیات فتح و دعای نصر؛ توصیه رهبر انقلاب برای پیروزی جبهه مقاومت 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، خواندن سوره فتح، دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل را برای موفقیت جبهه مقاومت توصیه کردند. 📥 نسخه قابل چاپ 🔍 مشروح این توصیه‌ها را از اینجا بخوانید: khl.ink/f/58343
📢 دعای چهاردهم صحیفه سجادیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مرد عنکبوتی هم صدایش از این همه کودک کشی رژیم صهیونی درآمد ⚠️پ.ن: سلبریتی های ما هم کمی با شرف و آزاده باشن بد نیس! http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹۱) از ترس و اضطراب تا صبح نخوابیدم. توی اداره آگاهی، خانم محمدی نگاهم کرد و دستم را گرفت: -تینا چرا اینطوری شدی؟ حالت خوبه؟ سرم را تکان دادم و ناخن به دندان گرفتم. از جا بلند شد و برایم آب آورد. ریحانه شکلاتی از جیبش بیرون آورد و دستم داد: -بخور قندت نیفته. سربازی ما را به اتاقی هدایت کرد. آقای در اتاق مشغول صحبت با تلفن بود. اشاره کرد: -بفرمایید بنشینید. تلفن را قطع کرد و خودکارش را روی کاغذ جلویش چرخاند. با زحمت اسمش را که روی جیبش بود، خواندم"سرگرد رضا کرمی" موهای جو گندمی و اندامی درشت داشت. درست مثل تصوری که از همه پلیس ها داشتم. تنم سرد شده بود و می لرزیدم. رو به ما کرد: -خب آماده اید؟ خانم محمدی گفت: -بله، هستیم. دیگر تحمل نکردم، بی معطلی گفتم: -من نمی خوام ببینمش. خانم محمدی با تعجب نگاهم کرد: -چرا؟ -می ترسم. اون من رو می شناسه. با حرفی که سرگرد زد، خیالم راحت شد: -دخترم، اون ها شما رو نمی بینن. فقط شما می تونید ببینیدشون. از جا بلند شد و تعارف کرد که به اتاقی دیگر برویم. با هر قدمی که برمی داشتم، قلبم را در دهانم احساس می کردم. مرتب آبِ دهانم را قورت می دادم. دستانم را در هم گره کردم که ریحانه دستش را روی دستم گذاشت: -نترس، طوری نمی شه. بالاخره وارد اتاق شدیم. اتاق سرد و تاریک بود. شخصی از پشت کامپیوتر بلند شد و ادای احترام کرد. لباس شخصی به تن داشت. جوانی سی ساله به نظر می رسید. با اشاره سرگرد، پشت پنجره بزرگی ایستادیم. روبرویمان یک اتاق خالی و روشن بود. در اتاق باز شد و چند مرد که شماره به گردن داشتند وارد شدند و به ترتیب ایستادند. جات سر بلند کردن نداشتم. سرگرد کرمی گفت: -خوب دقت کنید هر کدوم رو می شناسید، اسم و مشخصاتی را که می دونید با ذکر شماره بگید. نگاهم چرخید و روی شماره پنج، خیره ماند. خودش بود، مرد رویاهایم که اینچنین گرفتار شده، سر به زیر ایستاده بود. بغض گلویم را چنگ زد، که خانم محمدی در گوشم گفت: -تینا، با توام. تازه به خودم آمدم. شرمسار سر به زیر انداختم: -ببخشید، شماره پنج، خودشه. سرگرد پرسید: -بقیه رو هم با دقت نگاه کن. -نمی شناسم. هیچ کدوم رو نمی شناسم. دیگر هیچ چیز نمی شنیدم. دلم می خواست از آن اتاق فرار کنم؛ دنیا برایم تار شد. بدنم سست شد، خانم محمدی دستم را گرفت و از اتاق بیرون رفتیم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۹۲) آن شب مثل دیوانه ها، فقط به دیوار اتاقم زل زده بودم و آرام اشک می ریختم. چهره درهم و نگرانِ پرهام از جلوی چشمم دور نمی شد. خاطراتم با او، یکی یکی در ذهنم نقش می بست. خنده ها و شادی هایی که با او داشتم. چرا کارم به اینجا کشید؟ چرا دلم برای یک تبهکار لرزید؟ چرا ته عاشقی من باید اینگونه باشد؟ چرا از تمام دنیا، بدبختی و تنهایی، قسمت من شد؟ احساس خفگی داشتم. در و دیوار اتاق، به سمتم هجوم آورد. گویی سقف داشت روی سرم فرو می آمد. به جای فرار و ترسیدن، چشم بستم و منتظر ماندم. صحنه بیرون کشیدنم از زیر خروارها خاک را دیدم. دنیا برای چون منی، جایی ندارد. باید بروم و خودم و همه را راحت کنم. چشم گشودم و سقف را بالای سرم سالم دیدم. پس چه شد؟ حتی برای مردنم هم کسی همراهی نمی کند. خودم باید دست به کار شوم و برای همیشه به این زندگی نکبت بار خاتمه دهم. سرم گیج رفت و چشمانم سیاهی می دید. از صبح که برگشتم، لب به چیزی نزدم، حتی از اتاق بیرون نرفتم. مادر هم که برای ناهار صدایم زد، گفتم درس دارم. کتاب ها جلویم پهن بود، ولی چشمانم نمی دید و گوشهایم نمی شنید. گوشی ام را خاموش کردم. تا کسی خلوتم را به هم نزند. من بد کردم، به خودم، به خانواده ام، به ریحانه، به پرهام. حتی به مهتاب. پرهامی که برای اولین بار دریچه محبت را به رویم گشود. نمی دانم، ‌راست یا دورغ، ولی حسی را کنارش تجربه کردم که هیچ وقت و هیچ کجای دیگر تجربه نکرده بودم. اما حالا من، منی که بارها مورد محبتش قرار گرفته بودم، در حقش بدی کردم و او را لو دادم. اگر اعدامش کنند، تا آخر عمر خودم را نمی بخشم. به خودم نهیب زدم، "تو چه کار کردی تینا؟ این حقش نبود." دوباره یاد نامه اش به مهتاب افتادم. مسمومیت سینا، مرگ مهتاب. او مقصر بود. مجرم بود. باید به سزای عملش می رسید. دندان هایم را روی هم فشردم. ولی آرام نشدم. نگاهی به مچ دستم انداختم. تنها راه خلاصی از دنیا و درد و رنج همینه."تیغ" 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
سلام خسته نباشید من مشکل استرس وبی حوصلگی داشتم ویه مدت خیلی ازنظراعصاب خیلی بهم ریخته بودم طوری که چند شب نمیتونستم بخوابم ولی خداروشکر ازوقتی که با استاد فرجام پورمشاوره دادم خیلی راحت میخوابم واز لحظ روحی خیلی آرومم خیلی ممنون از استاد فرجام پور انشاالا سلامت باشین وخدا خیرتون بده ممنون از شما استاد 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺 ای دی منشی جهت هماهنگی مشاوره تلفنی👇 @asheqemola http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇 🎁😍👏👏 💞💞 👇👇😍 🔸آناتومی اندام تولید مثل 🔸نحوه رابطه صحیح 🔸باورهای غلط در مورد رابطه 🔸تربیت جنسی نوجوان 🔸چگونگی رسیدن به لذت نهایی 🔸انواع رابطه خوب و موثر بر اساس شخصیت هر فرد 🔸علل خیانت و راهکارهای جلوگیری از آن 🔸تربیت جنسی و کلی مطلب نو و جدید که هیچ جای دیگه ای ندیدید👏👏 و 👈ناگفتنی های زناشویی بی پرده، 🎁به همراه پی دی اف تصویری،😍 آموزش هر آنچه نیاز است یک خانم متاهل بداند، صفر تا صد یک رابطه درست و اصولی، پوزیشن های مناسب و کلی مطلب مهم ...💞 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💔 👇😍 👈نحوه صحیح ارتباط گیری با دیگران. خودشناسی. انتخاب صحیح. نحوه انتخاب همسر رفتار صحیح با همسر نحوه رفتار صحیح با خود و دیگران و...💕 🔺رابطه عاطفی یعنی چه؟ 🔺ویژگی‌های یک رابطه عاطفی چیست؟ 🔺چگونه عشق به رفتار تبدیل شود؟ 🔺مهم‌ترین تصمیم زندگی ما چیست؟ 🔺عوامل مهم در تصمیم گیری ازدواج (انواع بلوغ‌ها) 🔺نکات مهم برای شروع رابطه عاطفی 🔺اصول محبت کردن در رابطه عاطفی 🔺منحنی عشق و رابطه عاطفی 🔺مجردی خوب چگونه است؟ 🔺دو چیز شکستنی خطرناک در رابطه عاطفی 🔺دو فاکتور مهم در رابطه عاطفی 🔺نکات خروج از رابطه عاطفی و کلی مطالب مهم و آموزنده جهت ساختن یک رابطه عاطفی و اصولی دقیق👌 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞 👼 کودک و نوجوان 😍👇 شروع تربیت جنسی آموزش صحیح به کودک و نوجوان مشکلات دوران بلوغ اصلاح مزاج دوران بلوغ و ... 🔺تربیت جنسی و خودمراقبتی 🔺سن تربیت جنسی 🔺پیش شرط آموزش 🔺شروع پرسشگری و پاسخگویی صحیح 🔺حلقه امنیت 🔺مراحل رشد جنسی 🔺تعرض 🔺تجاوز 🔺آموزش فکر کردن 🔺اندام خصوصی 🔺پاسخ صحیح به سوالات 🔺نکته های مراقبتی 🔺آموزش "نه" گفتن 🔺قانون اتاق خواب 🔺خودارضایی کودک 🔺مراحل بلوغ 🔺مشکلات بلوغ و نوجوانی 🔺اصلاح مزاج دوران بلوغ ❤️💞❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💞 صفر تا صد ❤️از قبل از اشنایی ❤️شناخت دقیق خواستگار ❤️ انتخاب مناسب ❤️سوالهای خواستگاری ❤️اهمیت شباهتهای شخصیتی ❤️شناخت شخصیت خواستگار و کلی مطلب ناب که نیازه همه دختر خانم‌ها و مادرها بدانند😍👏👏 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞 و دوره و بی نظیر 😉💞 سرفصل های دوره👇😍 💞خودشناسی و خودباوری 💞شخصیت شناسی 💞تفاوتهای زن و مرد 💞نیازهای زن و مرد 💞عوامل مهم خیانت و راهکارهای درمانی 💞اتاق خواب ایده آل 💞رابطه صحیح و اصولی 💞ایده های ناب دلبری کردن 💞راهکارهای درمان تنوع طلبی 💞سیاستهای کلامی 💞زبان عشق و هزاران نکته‌‌ ناگفته که لازمه هر خانم با بلد باشه تا زندگیش عسل بشه.😉👏👏 همراه نود روز پشتیبانی ۲۴ ساعته وتمرین ها و تکالیف بسیار کاربردی😍👏👏 ادمین ثبت نام👇 @asheqemola 💫همین الان عضو بشین زندگی کوتاه است آنرا شیرین کن 👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
😍👏 تا آخر جمعه شب👏👏💥 جا نمونید👏👏✅
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا🌻🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو میگشاییم🌻🍃 پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃 الهی به امید تو 💚 سلام امام زمانم❤️ سلام صبحتون پر نور🌹 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: بعد از جریان غصب فدك و احتجاج حضرت، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد كردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.✨ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💝✵─┅┄