💢 نصیحت مادر را فراموش نکن!
🔹صادق زیباکلام، در انگلیس درس خوانده و از بسیاری از جنایت های انگلیس (از جمله ترتیب دادن کودتا و روی کار آوردن رضاخان و سپس محمد رضا پهلوی) دفاع کرده است.
🔹او پس از مرگ ملکه انگلیس در توییتر نوشت:
🔻"چندتن از کاربران با تمسخر فوت «مادرم» ملکه انگلستان را بهم تسلیت گفته و پرسیده بودند مراسم ختم را کجا برگذار میکنم؟ بعضا هم اشاره به مظالم حکومت تحت امر «مادرم» در حق ملتهای دیگر ازجمله کودتای ۲۸مردادکرده بودند. خودمانیم، چندنفر در طول هفتاد سال حکومت «مادرم»، از وی آزرده خاطر بودند؟"
🔹باید به آقای زیباکلام، این یادداشتش در پایان سال 1392 را یادآور شد که نوشت:
🔻"مادرم همواره آرزوی ایمان و تقوا در مورد من داشته. به هر کس رسیده گفته صادق را دعا کنید که با ایمان شود. فکر کنم، یعنی مطمئن هستم که ضعفها و سستیهای اعتقادی زیادی دارم که مادرم این همه نگرانم هست.
🔻همین چند روز پیش بهشان تلفن کردم که از ورودشان به مشهد اطمینان پیدا کرده باشم که بحمدالله به سلامت رسیده بودند. قبل از آنکه مجالی پیدا کنم بپرسم پروازتان چطور بود، باز گفتند که اولین حاجتی که از حضرت ثامنالائمه(ع) خواستم، التماس برای آن بود که تو باایمان و باتقوا شوی.
🔻مادر من همواره میگوید؛ «مادر این دنیا زودتر از آنچه فکر کنی تمام میشود... یک ذره به فکر آخرتت باش.» نمیدانم چرا اینقدر مادرم فکر میکند که وضع دین و ایمان من خراب است.
🔻شاید حق با مادرم باشد و آن دنیای من خراب که چه عرض کنم افتضاح باشد... مادر من درست برعکس مادران دیگر است. من را یکجورهایی امالفساد و مفسد فیالارض میداند. بعضی وقتها آنچنان در مورد من صحبت میکند و از مخاطب میخواهد برای من دعا کند که اگر مخاطب مرا نشناسد تصور میکند که من منگل یا عقبمانده هستم، یا معتاد به شیشه و کرک هستم و یا تا سوم راهنمایی بیشتر نتوانستهام درس بخوانم...
🔻حتی در مواردی که دیگران از باب احترام یا از باب اعتقاد از من تعریف و تمجید کردهاند، پاسخ دادهاند که شما او را خوب نمیشناسید. از تعریفکننده میخواهد که به جای آن حرفها برایم دعا کند تا شاید ذرهای ایمان پیدا کنم و بار معصیتم در آن دنیا اندکی سبکتر شود.
🔻از رضاشاه که دفاع کرده بودم، دیگر نورعلی نور شده بود. نه تنها به من گفتند؛ «تن آن مرد (منظورشان مرحوم پدرم هست) را در قبر لرزاندهام»، بلکه گفتند: «هم دنیایم را تباه کردهام و هم آخرتم را.»
🔻از همه جالبتر آن بود که معتقد بودند «اگر خداوند معصیتهای دیگرم را ببخشد، دفاع از رضاشاه حتی با توبه هم امکان بخشش وجود ندارد.» ... تا چند هفتهای، هر کس مرا میدید، میپرسید چکار کردهام که مادرم این همه به آدمها التماس میکند که برایم دعا کنند...".
✍ محمد ایمانی
#روشنگری | #ثامن | #اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارادت یاسر الحبیب داماد مرجع خود خوانده سید صادق شیرازی به ملکه!!!
#شیعه_انگلیسی واقعا برازنده این جریان است...
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 عجب کلیپی بود!!!
🔹 یک جوان در کشور الجزائر به ظاهر خودش را شیعه معرفی میکند و از مردم آدرس حسینیه و مسجد را سوال میکند، افراد سلفی و وهابی و طرفدار داعش را ببینید چگونه پاسخ او را میدهند!!
❗️ اما در مقابل جوان دیگر در پیاده روی اربعین خودش را سنی معرفی میکند و میخواهد در موکب ها نماز به روش اهل سنت بخواند...
ببینید تفاوت درک و فهم بین پرورش یافتگان مکتب اهلبیت علیهمالسّلام مکتب بنی امیه
#شهیدحاجقاسمسلیمانی: حادثه کوتاه کربلا، یک ترسیم و یک ویژگی زیبایی دارد. همه ثانیهها و همه ذرات [این] حادثه برای بشریت ارزشمند است.
#اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ این همان چیزیست که دشمنان از آن وحشت دارند
❤️ لبیک یا حسین (ع)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
SND22325961.mp3
4.05M
#ویژه
در آستانۀ برگزاری #راهپیمایی_اربعین
برای اولین بار بشنوید
⭕️تحلیل چهل و نه سال پیش #آیت_الله_خامنه_ای از پیاده روی اربعین؛
🔈 اربعین به مثابه یک کنگرۀ جهانی
#ثامن | #روشنگری | #اربعین
👇👇👇
🕌 *تحلیل ٤٩ سال پیش رهبر معظم انقلاب درباره زیارت اربعین*
شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعهای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمیکردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزاء متشتت در جریان بود.
مثل دانههای تسبیح یک رشته و یک نخ همه اینها را به هم وصل میکرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشتهها به آنجا متصل میشد. قلبی بود که به همه اعضاء فرمان میداد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود.
همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را میدیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه(ع).
این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنبالهروی عاشورای حسین است. این هم که میبینی همه جا این تپشهایی که در شیعه مشهود شده، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعلههایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جانها و روحها رسیده. انسانها را به گلولههای داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.
بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بینالمللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطرهانگیز است آن سرزمین. سرزمین خاطرهها است، خاطرههای باشکوه، خاطرههای عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند.
اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنبالهگیری از راهی است که از ائمه هدی(ع) به ما ارائه دادند.
📚 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی(ع)/ مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲
#زیارت_اربعین
#رهبر_معظم_انقلاب
#ثامن | #روشنگری | #اربعین