فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩پیام تسلیت خانواده شهید سلیمانی در پی حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻هم زمان با میلاد صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، دشمنان سفاک ملت ایران جنایت هولناکی را رقم زدند و مردم مظلومی که به سمت مزار مطهر شهید سلیمانی حرکت میکردند را به خاک و خون کشیدند و خانوادههای آنان را داغدار کردند.
🔻هدف و غرض طراحان فاسد این جنایت و عاملان نادان آن روشن است؛ درست در زمانی که مجاهدان غیور مقاومت در میدانهای نبرد شکستهای ترمیمناپذیری را به دشمنان این امت وارد میکنند، آنان پاسخ شکست را از زنان، کودکان و مردمان بیگناه میگیرند.
🔻خانوادهی شهید حاج قاسم سلیمانی با قلبی سرشار از غم، ضمن همدردی و همدلی با بازماندگان این حادثه دردناک، برای شهدای این حادثه علو درجات و برای مجروحان شفای عاجل از خدای متعال مسئلت میکند.
🔻امید است مسئولان امنیتی و قضایی با پیگیری و بررسی عاجل، پاسخی سخت به بانیان و عاملان و آمران این حادثه تدارک ببینند؛ باذن الله.
🗓۱۳/دی/۱۴۰۲
#شهید_القدس
#کرمان_تسلیت
@asromid
.
امروز که پنجشنبهست رو با یاد شهدایی
آغاز کنیم کـه دیـروز در حـادثه تروریستـی
گلزارشهدایکرمان به شهادت رسیدند🖤
+ باذکرفاتحهوصلوات 🥀
.
#ایران_تسلیت #حاج_قاسم
@asromid
🥀امروز به نیت
🥀همه مردم سرزمینمان
🥀سلامتي خودتون
🥀و خانواده محترم تون
🥀و آرامش روح رفتگان
🥀حادثه تروریستی کرمان
🥀صلواتی ختم میکنیم
🖤اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
🥀وآلِ مُحَمَّدٍ
🖤وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌱🥀🌱🥀🌱🥀
@asromid
😢 سرباز کوچک حاج قاسم
در راه حاج قاسم پرکشید
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#سرباز_کوچک_حاج_قاسم
#ماملت_امام_حسین_یم
#کرمان_تسلیت
#ایران_تسلیت
@asromid
کانال عصر امید
🌼از آیت الله بهجت ره پرسیدند
برای زیاد شدن #محبت نسبت به
💗امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه کنیم؟
💠ایشان فرمودن:
گناه نکنید و نماز اول وقت بخوانید.
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🌷
#نذرگل_نرجس_صلوات 💖
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
🔴 ایران کجاست؟🇮🇷
♨️ سومین✌️ تولید کننده لوله های چدنی ۲۰۰۰ میلیمتری آسیا♣️
🌺🌺
#ایران_پیشرفته
#استقلال_آزادی_جمهوری_اسلامی
#جهاد_تبیین
#دولت_مردمی
#ایران_قوی
@asromid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کـــــرمان
لحظاتی قبل از
انــفـــجـــار و بعد..💔
🇮🇷 💔
@asromid
🔴🌱روایت از کرمان؛ شهر مقاوم
زن از ماشین پیاده شد. جمعیت را کنار زدو هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید. چادرش روی شانههایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابهلای روسری روی گونهاش ریخته بود. لبهایش از ترس سفید شده بود. به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت. دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی "گفتن آوردنش اینجا، زندهست؟" و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد، سرش را گذاشت روی شیشه و به زور بدن بیجانش را نگه داشت.
نگهبان همانطورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه میکرد گفت: "پسرته خواهر؟" و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد: "تو رو امام زمان نگو مُرده" نگهبان صفحه را ورق زد و گفت: "خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه، اسمش تو لیست من نیست، برو توی اورژانس و بگرد، ببین پیداش میکنی؟"
زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد بابوی خون درهم آمیخته شده بود راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضیهاشان از هوش رفته بودند. اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باندپیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار، نه محسن شانزده سالهی او. سومی هم بدن بیجانی بود که بر پارچهی رویش نوشته بودند: سردخانه! چشمش که به این کلمه افتاد، ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد.کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که بهسرعت داشت از کنارش میگذشت چنگ انداخت و گفت: "خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه اینجا نیاوردن؟" پرستار به سِرُم توی دستش اشاره کرد و گفت: "من کار دارم، خانم جون پاشو اینجا آلودهست، پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکییکی اتاق ها رو نگاه کنی."
زن هر چه توان داشت روی هم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاقها، اتاق اول، اتاق دوم، اتاق سوم ... چپ، راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک میشد دلش بیشتر راضی میشد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاقها بیابد.
آخرین اتاق، آخرین امیدِ او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناساییِ محسن به سردخانه میرفت. زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو را به آبروی حاج قاسم قَسَم و بعد به سراغ تختِ آخرِ اتاقِ آخر رفت. زنی سالخورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله میکرد.
جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود: "مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه، کامل اتاقمو تروتمیز میکنم"
در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود، مرور کرد. سرش گیج رفت، چشمهایش تار شد: "خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم."
بیرمق با لبهایی لرزان از زنی پرسید: "سردخانه کجاست؟" و قبل از آنکه جملهاش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون میآمد بلند فریاد زد: "پسر نوجوونه برگشت. دکتر میگه منتقل شه ICU"
از لابهلای درِ باز شدهی اتاق و رفتوآمد دکترها و پرستاران موهایِ مشکیِ محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفتهاش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان میداد آرام گرفت ...
👤روایت از فاطمه مهرابی
💌@asromid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آخرین روضه شهید عادل رضایی ساعتی قبل از شهادت در حادثه تروریستی دیروز
•┈••✾•🇮🇷•✾••┈•
@asromid
32.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴●قَافالفسِینمیم..💔
●آهازغمیکهتازهشودباغمدگر...
أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ
سلام بر آن خون هاى جارى ..
عاشقان ِ حاج قاسم
به حاج قاسم پیوستند...
○ظَاهراًاززائرانتهمهَراسدارند.🥀
○إِنَّـا لِـلَّـهِوَإِنَّـاإِلَـیْـهِرَاجِـعُـونَ...
#ایرانتسلیت🖤
#شهدایکرمان.🤍
#ما_ملت_شهادتیم🌺
@asromid
🔴دیروز اینجا بیش از ۱۰۰ شهید دادیم.
ولی جمعیت با همون شدت بلکه هم بیشتر حضور دارن!
حاج قاسم راست گفت؛ ما ملت شهادتیم...
@asromid
Reza Narimani _ Khabar Che Sangine (128).mp3
19.59M
🖤😔
- خبرچهسنگینه..
تاکیبایدبمونیموبسوزیمازغصه(:
#کرمان_تسلیت
@asromid