11.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مرحوم کریم مجتهدی
🔻برای تحصیل یک فراغت و آسودگی خیال لازم است. فراغت به معنای اراده است. برای تحصیل باید اراده کرد.
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
ملالت خاطر.mp3
12.81M
🎧حال ملالت خاطر از دیدگاه هایدگر
🎙دکتر محمد جواد صافیان
🔻توصیف هستیشناسانه از ملالت خاطر در مواجهه با روزمرگیها
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🔰 سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی و گفتوگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
🔺جلسه یازدهم
📆 چهارشنبه، ۴ بهمن ماه، ساعت ١۶
▪️ حضور برای عموم آزاد است.
🕌 آستانه قاب هشت
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه نهم.mp3
29.12M
🎙صوت جلسه نهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی مقاله دوم و ابتدای مقاله سوم کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
📆 ٢٠ دی ماه ١۴٠٢
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه دهم.mp3
19.49M
🎙صوت جلسه دهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی مقاله سوم کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
📆 ٢٧ دی ماه ١۴٠٢
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
🔹کار عمده و عمل خاص شاعر این نیست که امور را آنچنان که در واقع روی داده است نقل و بیان کند. بلکه کار او این است که امور را به آن نهج که ممکن هست اتفاق افتاده باشند نقل و روایت کند... در واقع تفاوت بین مورخ و شاعر در این نیست که یکی روایت خود را در قالب شعر درآورده است و آن دیگر در قالب نثر، زیرا ممکن هست که تاریخ هرودت به رشته نظم درآید ولیکن با این همه آن کتاب همچنان تاریخ خواهد بود، خواه نظم باشد و خواه نثر، لیکن تفاوت بین مورخ و شاعر در این است که یکی از آن گونه حوادث میگوید که در واقع روی داده است و آن دیگر سخنش در باب حوادث و وقایعی است که ممکن هست روی بدهد. از این روست که شعر، فلسفی تر از تاریخ و هم مقامش بالاتر از آن است. زیرا شعر بیشتر حکایت از امر کلی میکند در صورتی که تاریخ از امر جزیی حکایت دارد.
✍🏻ارسطو
📚فن شعر
📖صفحه ۴۷ و ۴۸
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🔰 سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی و گفتوگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
🔺جلسه دوازدهم، پایان مقاله سوم
📆 چهارشنبه، ١١ بهمن ماه، ساعت ١۶
▪️ حضور برای عموم آزاد است.
🕌 آستانه قاب هشت
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
🔹وقتی قطار تکنولوژی بیش از هر زمان دیگری سرعت گرفته است و همه چیز به حکم ضرورت در حال دگرگونی سریع است خاطرها پریشان میشود و مجالی برای فکر کردن نمیماند و در این شرایط، تفکر که با صبر و سکون و آزادی ملازمت دارد دشوارتر می شود. برای فکر کردن باید آرامش و طمأنینه داشت اما اکنون زمان، زمان قحط آرامش است.
🔸علم و تکنولوژی شانی از تمدن جدیدند که به صلاح و اخلاق و آینده بشر کاری ندارند و به سوی مقصدی که هیچ کس نمیداند کجاست میروند و آدمی را نیز با خود میبرند. ما نمیدانیم و فکر نمیکنیم که در هر یک از منازلی که در راه علم و تکنولوژی وجود دارد بر سر آدمی چه میآید.
✍🏻 دکتر رضا داوری اردکانی
📚 گفتگوهایی با سایهام
📖 مقدمه- صفحه ۷ و ۸
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🔹فلسفه چیزی است نزدیک هنر و با هنر قرابت دارد. فلسفه از آن جهت به هنر نزدیک است که در یافت با هنر شباهت دارد؛ هنر علم نیست. با علم شعر که نمیتوان شاعر شد. فلسفه از حيث صورت اندکی به علم نزدیکتر است، چون مفهومی است و میتوان آن را یافت شاعرانه در مفاهیم و زبان مفهومی دانست.
🔸فلسفه درد است و نخواهیم که این درد را علاج کنیم و اگر میتوانیم به استقبال آن برویم، چون فلسفه با سودای علاج نابود میشود. همه دردمندی اهل هنر را میپذیرند؛ زیرا این دردمندی پیدا است و به وجود آنان آسیب میرساند. هنرمندانی بسیار هم بوده اند و هستند که تحمل سنگینی "یافت هنر" را ندارند. یافت نو و بدیع طاقت میخواهد. پیامبر مرسل از آن جهت این یافت را تحمل میکند که نگهبان دارد و مگر در کتاب آسمانی نمی خوانیم كه:
🔻إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ ملها وحملها الإنسانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا
🔻ما امانت الهی و بار تکلیف را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم. پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند [ولی] انسان آن را برداشت. راستی او ستمگری نادان بود و با جهل به خود ستم کرد.
🔹به تعبیر حافظ
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند
🔸 تحمل وحی دشوار است ما فکر میکنیم وحی چیزی است که آن را داخل سبد میگذارند و تقدیم میکنند؛ نه، اینطور نیست. وحی کوه دردی است که بر سر صاحب آن فرود می آید. فلسفه در آن حد تحمل نمی خواهد ولی به هر حال با باطن دین و با هنر شباهت و قرابتی دارد؛ زیرا این هم یافت و درک مستقیم است و یافت و درکش عین درد است؛ این درد را بخواهیم درمان بکنیم فلسفه را نفی کرده ایم و یافتِ فلسفی را رد کرده ایم. این درد دوانشدنی است و نباید تقاضا کرد که دوا شود؛ هیچ فیلسوفی چنین تقاضایی نمی کند.
#آستانه_اندیشه
✍🏻 دکتر رضا داوری اردکانی
📚 گفتگوهایی با سایه ام
📖 صفحه ۷۰- ۷۶
🆔 @astaneh_andisheh
🔹سوء فهم سنتی دربارۀ وجود انسان با شیفتگی افلاطون نسبت به نظریه آغاز شد. این ایده که انسان میتواند جهان را به شیوه ای بیطرفانه و از طریق کشف اصولی بفهمد که زیر بنای کثرت پدیدارهاست، به راستی قدرت مندترین و مهیج ترین ایده از زمان [کشف] آتش و زبان بود. اما حرکت افلاطون و سنّت ما با یک خطا آغاز شد، وقتی آنها تصور کردند که میتوان دربارۀ همه چیز حتی درباره انسانها و جهان آنها هم یک نظریه داشت و به علاوه مسیرِ نسبت برقرارکردنِ انسانها با اشیا، داشتنِ نظریه ای ضمنی دربارۀ آنهاست.
✍🏻هیوبرت دریفوس
📚در- جهان- بودن
📖صفحه ۱۰
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🔹فلسفه ما را از قیدوبندها آزاد میکند. از جمله قیدهای زمان معاصر یکی هم ایدئولوژی است. اینجا مقصود از ایدئولوژی "ایده ها و باورهایی" است که به منافع یک گروه یا طبقه حاکم، به ویژه از راه تحریف و ریاکاری، یاری رساند. این ایدئولوژی ها اگر حاکم شوند، کتابچه و دستوالعمل و حقایقی خاص خود دارند و جایی تفکر و نظر باقی نمیگذارند. این چنین ایدئولوژی هایی اختیار را از مردمان سلب میکنند و حتماً تبعیت و پیروی میخواهند. این ایدئولوژی ها گوش ندارند فقط زبان دارند.
🔸آدمهایی که گرفتار ایدئولوژی هستند با یکدیگر ارتباط ندارند و تنها هستند. اقتضای زمانه هم این است که مردم به فکر معاش و مصرف خودشان باشند و از این بابت هیچ کسی را هم نمیتوان ملامت کرد. مقصود از تنهایی یعنی با دیگری دمساز نبودن و او را نپذیرفتن و به تعبیر ژان پل سارتر دیگری را جهنم تلقی کردن. در ایدئولوژی معمولاً دیگری جایی ندارد. سخن ایدئولوژی حکم مطلق است و چون دیگری حرف دیگری دارد، حرف دیگر قهراً برخلافِ ایدئولوژی و گناه و جرم است همه باید از ایدئولوژی پیروی کنند.
🔹با غلبۀ ایدئولوژی سنگینی گوشها بهت آور و حیرت آور شده است. فریادِ بلند و بلندترین فریاد را نمی شنود. فکر نکنیم که این سنگینگوشها میشنوند و به روی خودشان نمی آورند؛ نه، نمی شنوند؛ یعنی ایدئولوژی چنان زیبقی در گوشها فرو کرده که گویی اصلا گوشی نیست. ایدئولوژی گوش ها را کر میکند.
✍🏻 دکتر رضا داوری اردکانی
📚 گفتگوهایی با سایه ام
📖 صفحه ۷۳ و ۷۴
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🔰 سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی و گفتوگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
🔺جلسه سیزدهم، مقدمه مقاله چهارم
📆 چهارشنبه، ٢۵ بهمن ماه، ساعت ١۶
▪️ حضور برای عموم آزاد است.
🕌 آستانه قاب هشت
#آستانه_اندیشه
#اصول_فلسفه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht