eitaa logo
آستانِ مهر
6.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 💎 نامگذاری حضرت زینب سلام‌الله‌علیها از طرف خداوند هنگامی که زینب سلام‌الله‌علیها متولد شد ، مادرش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها او را نزد پدرش امیرالمومنین علیه‌السلام آورده و گفت: «این نوزاد را نامگذاری کنید.» حضرت فرمود : «من از رسول خدا جلو نمی افتم.» در این ایام حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در مسافرت بود ، پس از مراجعت از سفر ، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به آن حضرت عرض کرد: نامی را برای نوزاد انتخاب کنید. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود : من بر پروردگارم سبقت نمی‌گیرم . در این هنگام جبرئیل علیه‌السلام فرود آمده و سلام خداوند را به پیامبر ابلاغ کرده و گفت: نام این نوزاد را «زینب» بگذارید، خداوند بزرگ این نام را برای او برگزیده است. بعد مصائب و مشکلاتی را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گریست و فرمود : «هر کس بر این دختر بگرید همانند کسی است که بر برادرانش حسن حسین علیهماالسلام گریسته باشد.» 📚 ۲۰۰داستان از فضائل، مصائب و کرامات حضرت زینب سلام الله علیها، عباس عزیزی ، ص۱۷ ◾️▪️▫️▪️◾️ @astanehmehr
برای شارژ دوربین کنار وانتی ایستادیم. مردی در میان تارهای سیم که مثل تار عنکبوت شده بود منتظر خدمت‌رسانی بود. او با روی خوش و آرامش، به ترتیب وسایل برقی زوار را شارژ می‌کرد. اندکی منتظر ایستادیم کیف‌های متحدالشکل لبنانی‌ها توجهم را جلب کرد. اینجا عاشقان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام از ترکیه، فرانسه، انگلیس و آمریکا و... آمده بودند و پرچم‌های نصب شده به کوله‌پشتی‌شان ملیت آن‌ها را نشان می‌داد. برخی از ایرانیان نیز با پرچم کشور ایران حرکت می‌کردند. تصاویری که اینجا پیش چشمانمان نقش می‌بست رنگین‌کمان زیبایی از رنگ‌های مختلف تصویر کرده بود. بعضی وقت‌ها زنگ تفریح هم داشتیم مثلا کنار جاده چند گاو و شتر کنار موکب کناری منتظر ذبح بودند، اما برخی کنار بچه شتری می‌ایستادند و عکس سلفی می‌گرفتند! بره ی کوچکی از میان جمعیت به حالت دو حرکت می‌کرد. مرد هیکلی سیاه چهره ای، بره کوچک سفیدی را روی دوشش گذاشته بود و صحنه سیاه و سفید جالبی را رقم زده بود! به‌هنگام اذان، گویا سیل جمعیت پشت سدی می‌ایستاد و همه برای ادای نماز به سمت موکب‌ها سرازیر می شدند. بعد از اقامه نماز هم غذاها پخش می‌شد. غذاهای رنگارنگ و متنوع عربی که اسم برخی از آنها را نمی‌دانستیم، حلاجی یا همان قیمه ایرانی به سبک عراقی، خوراک گوشت روی برنج، خورش بامیه، ماهی کباب و...مهم نبود چه میخوریم فقط برای رفع گرسنگی می ایستادیم. روز دوم کم کم رو به پایان بود باید چند عمود را طی می‌کردیم و برای استراحت توقف! ✍️ ➖➖➖➖➖➖ @astanehmehr
خدا کند که همیشه فدایتان باشم کبوتری بشوم در هوایتان باشم 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️⚜ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔲 ســلام بر آن کسی که خداوند شفا را در خاک قبر او قرار داد... 🏴 سوگنامه‌ی امام زمان أرواحنا‌فداه بخشی از زیارت ناحیه‌ی مقدسه ◾️▪️▫️▪️◾️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📚 زمان زیارت اربعین 💠 سؤال: آیا زیارت اربعین چند روز قبل یا بعد از روز اربعین، همان ثواب را دارد؟ ✅ جواب: انجام زیارت سید الشهداء (علیه السلام) در هر زمانی، مستحب و دارای ثواب عظیم است؛ ولی ثواب زیارت زمان خاص، مختص به انجام زیارت در همان زمان است؛ البته زیارت کردن قبل یا بعد از آن، به امید رسیدن به آن ثواب مخصوص، مانعی ندارد. ✅ شما همراهان عزیز کانال آستان مهر می‌توانید سوالات شرعی خود را به همراه نام مرجع به آیدی @karimeh_370 ارسال کنید. ➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16325826492928659781530.mp3
5.62M
"لیلای‌منے؛مجنون‌توام"💔 🎙 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @astanehmehr
بانو سلام از طرف هر کسی که نیست.... 📷صدیقه حبیبی 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳 (آیات الحسین علیه‌السلام) 🔲 وفای به عهد 🔆مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا 23 شریفه‌ی احزاب 🔅در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. 🔰امام حسين عليه‌السلام در كربلا هنگام وداع با اصحابش و گاهى بالاى سر شهدا اين آيه را تلاوت مى‌فرمود. 📔تفسیر نور ◾️▪️▫️▪️◾️ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1212486402.mp3
9.6M
💠طوری زندگی کنیم که بقیه در کنارمون احساس امنیت کنند. کنارمون باشند؛ بدون ترس از دریدن، رنجاندن، رنجیدن، قضاوت شدن و... 💖باید مهربونی رو یاد بگیریم. 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 💎 «این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنه‌ای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این‌جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک‌کننده و عمل‌کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل‌بیت و تفکّر شیعی همین‌جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. 🎙 رهبر معظم انقلاب حفظه‌الله 🗓 ١٣٩۴/٩/٩ ◼️◾️▫️◾️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
ایستگاه‌های خدمت در جاده نزدیک به کربلا بیشتر شده بود. ایستگاه امداد و توزیع دارو هلال احمر و ایستگاه بسته‌های فرهنگی، پوستر، سربند، زیارتنامه اربعین و... نگاهم متوجه ایستگاه واحد پاسخ به سوالات شرعی شد. چند نفر از طلاب به زبان عربی سؤالات را پاسخ می‌دادند. چند نفری هم با چرخ خیاطی منتظر دوختن وسایل مجروح شده‌ی زائرین بودند! در جاده آرزوها تعداد زنان بیش از مردان به نظر می‌رسید، برخی دخترکان عراقی مدل چادر ایرانی چادر به سر داشتند تا سبک‌بال‌تر قدم بردارند و بالعکس زنان ایرانی هم چادر عربی بر سر داشتند! حرکت این خیل عظیم تماشایی بود. گاهی از زائرین عکس می‌گرفتیم تا خاطرات تصویری هم در قاب زندگی‌مان جای گیرد. در طول مسیر صحنه‌های جالبی را شکار می‌کردیم! مرد کهنسالی که پیرغلام موکب بود با اولاد ذکورش میان جاده بودند. فرزندان ظرف‌های خرمای آغشته به ارده را روی سر گذاشته بودند و با تواضع از زائرین پذیرایی می‌کردند. پدری کودک نوپایی را به سمت زوار هدایت می‌کرد تا دستمال کاغذی در بین آنان توزیع کند. کودک دیگر با دست های سرخ شده در آب سرد ظرف می‌شست. در گوشه دیگر چند نفر از جوانان عراقی گوشت چرخ کرده را به سیخ می‌کشیدند تا بساط کباب راه بیندازند! گروهی از جوانان ایرانی بلندگویی با خود حمل می‌کردند و صدای روضه‌های آشنا را در فضا پخش می‌کردند. "نمک زندگی ما روضه های توست عجب شب‌هایی دارم با روضه‌های تو من از روی مادر تو شرمنده‌ام یا حسین من باید می‌مردم پای روضه های تو..." ✍️ ➖➖➖➖➖➖ @astanehmehr
چشم من با گریه می‌بندد دخیل بر ضریح با صفای دست تو 📷صدیقه حبیبی 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳 🔆راضی بودن از سرنوشت 🔻قَالَ علیه‌السلام: 🔹 إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ، فَلَا تُبَلْ [كَيْفَ] مَا كُنْتَ.  🔸و درود خدا بر او، فرمود: اگر به آنچه كه مى خواستى نرسيدى، از آنچه هستى نگران مباش. 📓حکمت ۶۹، نهج‌البلاغه ◾️▪️▫️▪️◾️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
قسمت ۷
📝 هربار که میخام برم پیش دکتر استرس دارم. معمولا سومین بار که میرم پیش یه دکتری و جواب نمی گیرم خودش متعجب میشه و اظهار میکنه که نمی دونه دیگه برام چکار کنه. همشم بهم میگن ناباروری بدون علت. خانم دکترم مهربونه و خیلی آدم بی ریاییه اما بازم استرس دارم . با احسان نشسته بودیم توی ماشین تا کمتر توی سالن منتظر بمونم خصوصا که روزه بودم و گرسنم بود. تقریبا نیم ساعت دیگه نوبتم می شد. دم اذون مغرب بود و وقت داشتیم نماز بخونیم. اون حوالی یه مسجد پیدا کردیم و نماز خوندیم. خیلی حس خوبی بود خصوصا که توی اون مسجد زیبا دعای بچه دار شدن می خوندم. یه لقمه از اون نونی که آورده بودم خوردم اما مزه ساندویچم رو نمی فهمیدم چون استرس داشتم. استرسم از روی ترس نبود ، از روی امیدواری بود و فکر می کردم بعد از این مرحله، باردار میشم و قراره سری بعد سونوی بارداری دستم بگیرم و بیام همینجا دکتر برای مراقبت بارداری! شاید بجای استرس باید بهش گفت هیجان. اما هیجان اون روز ، یک ساعت بعد به اشک ختم شد. دکترم با داروها وآمپولهایی که استفاده کردم قاعدتا باید باردار می شدم و حالا که این اتفاق نیفتاده درمان دیگه ای برام نداره. پیشنهاد کرد اگه احسان اصراری به بچه دار شدن نداره، من هم خیلی اصرار نکنم. بهم گفت احتمالا موضوع ژنتیکی هست و شاید بهتره که بچه ای نداشته باشم. خیلی این حرف برام سنگین بود و نمی خواستم بپذیرم . گفتم که دکتر بی ریایی بود؛ از همون اول که از درب اتاق دکتر رفتم تو،دکتر چشماش گرد شد و گفت وای خدا، باز که تویی! تو هنوز حامله نشدی؟ خندم گرفت و گفتم چه شوخه! اما اونجا که گفت : تورو خدا نشین من نمی دونم باتو چکار کنم خیلی ناراحت شدم. توی دلم خالی شد. نه برای حرف خانم دکتر بلکه برای تکراری بودن این جمله. چون دقیقا سومین دکتری بود که داشت اینو بهم می گفت. من دوست نداشتم این حقیقت تلخ رو بپذیرم ، گفتم اینا همشون حرف می زنن ولی اونی که عمل می کنه خداست. من باور ندارم و نباید بزارم ناامیدی بیاد سراغم. برای احسان تعریف کردم. گفتم خدایا ما دوتا آدم نمازخون، روزه بگیر و مثلا مومن ازت بچه میخایم، خب به ما هم بده که بتونیم یه بچه مسلمون به مسلمونات اضافه کنیم و به پهنای صورت اشک می ریختم اصلا انتظار شنیدن جمله تکراری دکترهارو نداشتم. احسان مسیرو از کنار حرم انتخاب کرد ؛ می دونست درمون درد من چیه. وقتی از حرم رد می شدیم دیگه صدای گریه هام بلندتر شده بود شاید می خواست با دل شکسته دخیل ببندم که جواب بگیرم. میگم که اون بچه میخاد ولی بروی خودش نمیاره. 🐣👶💌🐣👶💌🐣👶 @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا