چهرهات را مخراش!
گیسوانت را پریشان نکن، یوماه!
نمیخواهم خونم را خضاب کنی
و مو رنگین نمایی. نباید شیون کنی!
اصلا اگر تصور میکنی به بالینم بیایی
تسبیح صبرت از هم گسیخته میشود،
هرگز بالای سرم منشین....
دلت را قوی کن، یوماه!
دیدار پدر برای هر دوی ما نزدیک است.
یادت نرود هنوز هم لالاییهای شیرینت
وجودم را آرام میکند.
نفس ندارم. حال خودم را نمیفهمم.
حتی نمیدانم عبدالله کجاست.
تنها صحنهای که مقابل چشمانم
هروله میکند، آن است که اباعبدالله
قاسم را که از میانه میدان آورد، کنار
علیاکبر روی زمین گذاشت...
#قاسمابنالحسن
#احلیمنالعسل
#حیعلیالعزا
@astanehmehr