من اگه هوش اقتصادی داشتم با یکی ازین علامه بنویس های ایتا دوست میشدم که الان انشاهامو برام بنویسن
کتاب چاپی رو بذاریم کنار ولی چرا کتابای صوتی و الکترونیکی انقد گرون شدن؟ احساس میکنم باید تو خوندن کتاب بیشتر صرفهجویی کنم
بعد از ظهر خواستم نیم ساعت چرت بزنم نیم ساعت پیش به زور بیدار شدم و هنوزم خوابم میاد، واقعا من چیام؟ من کیم؟
واقعا اینکه چهار صبح مهمون بیاد برامون که دورهم صبحانه بخوریم اصلا قابل هضم نیست برام، یعنی چی آخه
حتی نمیتونی بلند بلند گریه کنی چون درکت نمیکنن، عجیب به نظر میای اگه بخوای بخاطر کشته شدن هزار هزار انسان بیگناه گریه کنی، یا حتی واکنش نشون بدی، چه اهمیتی داره؟ اونا که ایرانی نیستن، مهسا و نیکا نیستن که براشون کمپین بزنیم. گاها احساس میکنم ایرانیِ قرن پونزدهم از همه نژادپرست تره، شاید هم بشه گفت منفعتپرست، بالاخره الان ماست فلسطین بهشون کره نمیده چرا باید به خودشون سردرد بدن؟ تعصب هم این وسط بیتاثیر نیست، بخاطر تقابل با جمهوری اسلامی پا میذارن رو همه چی، رو وجدان، انسانیت، شرف...
اونجا زندگی سخت میشه که میفهمی اینایی که دارن الان به روت لبخند میزنن، صحبت میکنی باهاشون، شوخی میکنی، میخندی، پشت سرت چیا بهت نسبت میدن
وقتی یه بحثی میشه بیشترین کسایی رو مخ من میرن کسایی هستن که کمترین اطلاعات رو هم ندارن ولی فکر میکنن باید اظهارنظر کنن؛ چرا؟ چراا؟
میدونم اخلاق خوبی نیست ولی خیلی حس بدی بهم دست میده وقتی انقدر پشت پرده میمونم، حقیقتش رو بگم منم به توجه نیاز دارم.