eitaa logo
کانال آتش به اختیار ، یاران ولایت
121 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
7.7هزار ویدیو
805 فایل
آتش به اختیار یعنی جشن ترفیع رتبه‌ی افسران جنگ نرم. وقتی فرمانده علَم را دست جوانان و جناح مؤمن انقلابی می‌دهد، یعنی این جوان لیاقت علَم‌داری دارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5947400837230756106.mp3
7.93M
○•🌱 ▪️زینب زینب...با نوای مرحوم سلیم موذن زاده اردبیلی🌹 🍃 السَّلامُ عَلَیکِ یَا اُمَّ المَصَائِبِ یَا زَینَبُ ‌ 🍂 سالروز وفات ام المصائب، پیام آور کربلا حضرت زینب کبری (س) تسلیت باد @atash_be_ekhtiar21
خواب نما شدن ناگهانی حامی ، و ! ♦️مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی، یادداشتی نوشته که بلافاصله با استقبال کانال حزب اتحاد ملت (حزب منحله ) و برخی رسانه های زنجیره ای مشابه رو به رو شده. او می نویسد: 🔹"رئیس جمهور بعدی، نه روحانی باشد، نه نظامی. شرایط کشور اکنون بگونه‌ای ست که استمرار حضور افراد معمم در رأس قوه مجریه به صلاح نیست. کنار رفتن روحانیون از صحنه انتخابات ریاست جمهوری، به معنای واگذار کردن آن به نظامیان نیست". ♦️آقای ناگهان خواب نما شده اید؟ شما که در طول سه دهه، از حامیان دو آتشه ریاست جمهوری آقایان هاشمی رفسنجانی و روحانی بوده و با طیف خاتمی نشست و برخاست دارید و در خدمت همان ها قلم زده اید! شما اگر واقعا چنین اعتقادی داشتید، نباید تبلیغاتچی و ایضا ماست مالی کننده قصور و تقصیر های دولت هاشمی و روحانی می شدید. 🔹حالا هم که مدیریت اشرافی خوش بین به غرب ( و مورد اعتراض مردم) به آخر خط رسیده، به جای عذرخواهی از هزینه کردن یک روزنامه ملی برای این طیف متخلف، نسخه می پیچید که چه کسانی نامزد نشوند! ♦️خب چرا لقمه را دور سرتان می چرخانید و منظور را لا به لای کلمات می پیچید؟! رُک و راست، یک کلمه بنویسید نگران نامزد شدن چهره های موثری مثل رئیسی و قالیباف و ... هستید و آنها نباید نامزد نشوند، شاید که مدیریت اشرافی و امتیازات و خدمات ویژه ای که واگذار می کند، تمدید شد! @atash_be_ekhtiar21
🔺اعتراف ژنرال مکنزی به دقت موشک های ایرانی 🔹 ژنرال مکنزی فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا گفت هدف گیری موشک ها در حمله به پایگاه عین الاسد بعد از ترور سردار سلیمانی, دقیق بود 🔹 ایرانی ها تا حد زیادی آنچه را که می خواستند، به دقت هدف قرار دادند. @atash_be_ekhtiar21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ توهین زشت به حسن روحانی 🔺البته مشکلی نداره، بالاخره آقای ژوله خیلی زحمت کشید برای رأی آوردن روحانی 🔺 الحمدلله دیگه هیچ فردی در هیئت دولت و هیچ رئیس ستاد امر به معروفی هم نگران خدشه‌دار شدن اعتبار جایگاه ریاست جمهوری در ایران نمیشه @atash_be_ekhtiar21
🔴نشریه آمریکایی: نباید بگذاریم انقلاب ایران در عربستان تکرار شود 🔹پولتیکو: وضع موجود در عربستان‌سعودی ناپایدار است و کاخ‌سفید از این مسئله آگاهی دارد. همزمان که جهان از نفت عربستان‌فاصله می‌گیرد، مقامات سعودی دیگر توانایی پرداخت هزینه‌های شهروندان را ندارند. 🔹بایدن در این شرایط باید به سعودی‎ها کمک کند. برای جلوگیری از تجربه انقلاب ایران و تکرار سال‌ها خصومت با آمریکا بهتر است کاخ‌سفید با احتیاط گام بردارد. بن‎سلمان نیز باید به سرکوب وحشیانه منتقدان خود پایان دهد و بمباران و محاصره یمن را متوقف کند. @atash_be_ekhtiar21
🔴 قضاوت به عهده خودتان! 🔹گرانی ارز و افزایش بی حساب و کتاب آن و تاثیرش بر دیگر اقلام بازار نشان از چیست؟! یعنی همه این گرانی ها هدفمند است و دست خود دولت در کار است؟! دو مطلب زیر حاکی از سخنان زیادی است که نیاز به تفسیر و تحلیل ندارد: 🔹۶ شهریور ۹۷ روحانی: اگر بخواهیم در عرض دو هفته قیمت ارز به قیمت پارسال برمیگردد! ۷ اسفند ۹۹ واعظی: از نظر اقتصادی نرخ ارز ایران ۲۵ یا ۲۷ هزار تومان نیست ما این کار را کردیم تا بتوانیم اقتصاد کشور را اداره کنیم! قضاوت با خودتون!! 💬 مجید قربانی @atash_be_ekhtiar21
اصلاح طلبان گرانی دلار که باعث فشار به مردم کم درآمد شده را رها بعد مطالبه آنها شده حرف علم الهدی!!!! اونم با توهین مثل تاجزاده کذاب @atash_be_ekhtiar21
🔴 تحلیل مدیریت لیبرالی ✍️ 1️⃣ در سال هشتاد و پنج آمریکا برای فلج اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی بر تحریم صادرات بنزین به ایران تمرکز نمود. همچون ماه‌های اخیر ونزوئلا، در ایران وضعیت بغرنجی پدید آمد. مجلس هفتم دولت را به احداث پالایشگاه برای تولیدبنزین ملزم کرد. زنگنه 2️⃣ همان روزها در سال هشتاد و پنج در اوج ابهام چرایی عدم تولید بنزین، روزنامه هم‌میهن، تصویر تمام‌قد زنگنه وزیر نفت هاشمی و خاتمی را در سراسر صفحه اول خود چاپ کرد. هم میهن قبل از روزنامه سازندگی رسانه حزب کارگزاران بود. 3️⃣ خبرنگار هم میهن از زنگنه پرسید: چرا در دوره وزارت شما پالایشگاه بنزین ساخته نشد؟ بیژن زنگنه پاسخ داد: واردات بنزین از تولید بنزین به صرفه‌تر است. ساخت پالایشگاه به صرفه نیست لذا ما نساختیم. 4️⃣ حالا زنگنه این لیبرال دائم‌الوزیر، ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس را مسخره می‌کند و پیشنهاد تدریس روش احداث آن به عنوان یک پدیده مغشوش را می‌دهد! البته آنچه که حتما تدریس می‌شود روش اشغال پست‌ها توسط لیبرال‌ها و ناتوانی آنها در عمل است. 5️⃣ تحلیل مدیریت لیبرال‌هایی مانند زنگنه، آخوندی، جهانگیری و نعمت زاده، نشان می‌دهد که اساسا لیبرال‌ها دشمن دو هدف کلان پیشرفت و استقلال ایران هستند. @atash_be_ekhtiar21
❇️خبر خوب ✅ فرزند سوم را به دنیا بیاورید، ۷۰ میلیون وام بگیرید ♻️مجلس، بانک مرکزی را مکلف به اعطای وام ۲۰ ساله ۷۰ میلیون تومانی به خانوارهای فاقد مسکن که در سال های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ صاحب فرزند سوم می شوند، کرد. @atash_be_ekhtiar21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 / نبض صبح 💠 موضوع: آمریکا چگونه بی صدا مردم را می‌کشد؟! 🔸🌺🔹 ❇️بخش قایل توجهی از تحقیقات علمی در آمریکا توسط سازمان سیا و ارتش آمریکا با هدف ساخت سلاح های بیولوژیک و شیمیایی، اختراع داروهایی برای گرفتن اعتراف از متهمان و دستیابی به نسل های جدیدی از مواد مخدر صورت می گیرد. @atash_be_ekhtiar21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رحیم پور ازغدی: یه طرز تفکری وجود داره که میگه کلا فیتیله رو بکشیم پایین، اصلا کل جهان اسلام رو بِدیم بره؛ اینا موشک و هسته‌ای هم میدن میره‌‌‌... @atash_be_ekhtiar21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ‌بخش های سانسور شده از مستند یک ملت 🔹به سخنان سنگین شهید بهشتی دقت کنین اگر الان زنده بود اونایی که بهش میگن شهید تهمت امروز بهش میگفتن ضد انقلاب @atash_be_ekhtiar21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 استقلال سیاسی امروز ایران، در جهان بی‌نظیر است 🔹دوست و دشمن اعتراف دارند که ایران مستقل‌ترین کشور جهان است. ایران به هیچ وجه از کشورهای استعمارگری مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه دستور نمی‌گیرد. 🔸مردم ایران استقلال، حریت، آزادگی خود را از امام حسین (ع) دارند. 🔹آمریکا تحریم، جنگ، کودتا را تحمیل می‌کند اما مردم ایران سعی می‌کنند آزاده زندگی کنند و زیر یوغ دشمنان نروند. 🔸 استاد حسن عباسی 📍 استقلال ملی و دشمنانش - ۳۰ دی ماه ۹۹ @atash_be_ekhtiar21
🔴 پیام انفجار کشتی اسرائیلی در خلیج عمان ✍️ 🔹 یک کشتی تجاری متعلق به رژیم صهیونیستی در خلیج عمان هدف حمله یک عامل ناشناخته قرار گرفت و منفجر شد . 🔸 هنوز مشخص نیست علت این انفجار چیست اما مجموعه براهین موجود بر عمدی بودن این رخداد حکایت می کند. ✅ در این زمینه چند نکته باید ذکر گردد؛ 1️⃣ در ماههای گذشته مکررا از منابع مختلف در خصوص عدم تحمل حضور رژیم صهیونیستی در اطراف ایران ( به هر گونه ای که باشد ) هشدار داده شده است . 2️⃣ منطقی نیست که رژیم صهیونیستی تجاوزات متعددی به محور مقاومت در سوریه بنماید لکن انتظار پاسخ در زمان و مکان مناسب نداشته باشد. 3️⃣ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باید ملتفت باشند عبور از خط قرمزهای جمهوری اسلامی قابل پذیرش نیست و دیر یا زود همکاران دولت اسرائیل به هر نحوی از انحاء متنبه خواهند شد . 4️⃣ در سالهای اخیر در خلیج فارس کشتی های تجاری یا ناقل مواد سوختی ، دچار سانحه نشده اند که نشانه امنیت کامل این شاخاب برای تجارت بین الملل است . 5️⃣ به رسمیت شناخته شدن توسط برخی از دولتهای عربی خلیج فارس نمی تواند برای این رژیم تولید مشروعیت نماید و کشورهای اسلامی از کویت و پاکستان گرفته تا یمن و ایضا سوریه و لبنان حاضر به پذیرش آن نیستند . 6️⃣ دست هسته های مقاومت در نقاط حساس و آبراه های مهم برای ضربه زدن به منافع رژیم صهیونیستی کاملا باز است و دریای سرخ ، خلیج فارس ، دریای عمان ، دریای عربی و مدیترانه برای اسرائیلی ها می تواند هر لحظه ناامن شود. & @atash_be_ekhtiar21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلاهبرداری ۶۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت از مردم 🔹۲ اسفند ۹۹ | قاضی‌زاده‌هاشمی، نایب‌رئیس مجلس: "عظیم‌ترین پرونده کلاهبرداری دولتی با سندسازی قانونی، اتفاق افتاده؛ بدون اینکه به مردم اطلاع بدهند پرداخت ۵۰۰ هزار تومان باقی مانده سهام عدالت‌شان، ارزش ۷ میلیون تومان در پی دارد؛ فقط تعداد محدودی حدود ۴۰۰ هزار نفر مطلع زرنگ، این سهم را پرداخت کردند و ۴۵ میلیون نفر سرشان بی کلاه ماند 🔸حداقل ۶۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد این تخلف است؛ همین سبدهای پالایشی، بخش ارزنده سهام عدالت، مال مردم است که دارد به خود مردم فروخته میشود" 🔹به عبارتی، قبل از اینکه به مردم بگویند سهام عدالت آنها در این دولت، چقدر می‌ارزد، گفتند که ۵۰۰ هزار تومان از سهم یک میلیونی تومانی سهام عدالت‌تان را اگر میخواهید، باید ۵۰۰هزار تومان بدهید! مردم هم که نمیدانستند اگر این ۵۰۰هزار تومان را بدهند ۷میلیون تومان گیرشان میآید، پولی ندادند؛ دولت هم، با این ادعا که خود مردم نخواستند، نصف سهام عدالت آنها را تصاحب کرد! 🔸حالا بماند که قرار بود از محل سود آن ۵۰۰ هزار تومان اولیه، سهم دوم پرداخت شود @atash_be_ekhtiar21
از 🔴 توافقی بهتر از برجام وجود ندارد و دولت بایدن نباید از برداشتن گام اول بهراسد 🔹 شروط اصلی مندرج در توافق هسته‌ای ایران، جهان را به مکان امن‌تری تبدیل کرد. به همین دلیل است که آغاز مجدد این توافق از طریق "تبعیت دربرابر تبعیت" در قیاس با یک توافق جدید یا متفاوت، بهترین راه است. دلایل من به شرح زیرند:» 1️⃣ توافق ایران، آمریکا/اروپا/روسیه/چین همگی را در یک سوی سیاست [در قبال]ایران قرار داد. خروج از این توافق، آن ائتلاف را از بین برد. بدون تشکیل مجدد این گروه نمی‌توانیم در خصوص برنامه موشکی یا تأمین مالی تروریسم از سوی ایران کاری پیش ببریم و بازگشت سریع به برجام این کار را انجام می‌دهد. 2️⃣ به علاوه، با تداوم تحریم‌های دوره ترامپ، ایران به‌دنبال بی‌ثبات کردن منطقه در ایران، یمن، سوریه و ... خواهد رفت. نئوکان‌ها می‌گویند مادامی که تحریکات ایران ادامه دارد نمی‌توان مذاکره کرد، اما این مزخرفات همیشگی آن‌ها است. باید به تنش‌زدایی بپردازیم و برجام این کار را انجام می‌دهد. 3️⃣ بازگشت به میز مذاکره و اینکه از ایران تقاضا شود به توافق گسترده‌تری بر سر مسائل هسته‌ای، موشکی و تروریسم برسد، اظهار فضل تازه‌وارد‌ها است. [مایک]پامپئو تلاش کرد همه را یک‌جا درنظر بگیرد و به شکل افتضاحی شکست خود. چرا شکست مجدد را انتخاب کنیم وقتی که توافق هسته‌ای قابل استفاده است؟ 4️⃣ "تبعیت در برابر تبعیت" راه درست است و آمریکا نباید از پیش‌قدم شدن بترسد. اگر تحریم‌ها را برداشتیم و ایران عمل متقابل خود را انجام نداد، هر زمان که بخواهیم می‌توانیم تحریم‌ها را برگردانیم. 5️⃣ من ذاتاً به تیم بایدن در دنبال کردن مسیر صحیح اعتماد دارم، اما زمانی که مسیر بازگشت به برجام با پیچیدگی کمتر مقابل چشمان ما است چه لزومی دارد این شک را مطرح کنیم که آیا بازگشت به برجام عملاً نیازمند دور جدیدی از مذاکرات است یا اینکه آیا مذاکرات ممکن است یک تله باشد. @atash_be_ekhtiar21
🔻 روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار: حالا که اعتراف کردین، پس به ما هم بگید، دلار رو دم انتخابات چند میخواهین بفروشین، خودمونو آماده کنیم؟! 🔹 ۱۰ اسفند ۹۹ | علی مروی، تحلیلگر مسائل اقتصادی: "اظهارات واعظی، رییس دفتر روحانی نشان داد که دولت روحانی در بازار ارز دخالت می‌کند و بانک مرکزی هم نتوانست سخنان رئیس دفتر روحانی را توجیه کند؛ من گمان می‌کنم دخالت دولت در افزایش نرخ ارز دیگر شائبه نبوده و ما این‌روزها با اعتراف روبه‌رو هستیم" 👈 "اکنون پس از تمام صحبت‌ها باید پرسید که آخر این ماجرا چه می‌شود؟ اگر نرخ آنقدر دستوری تعریف می‌شود پس نرخ دم انتخابات چگونه خواهد بود، نرخ هنگام تحویل دولت چقدر می‌شود و پایان نرخ دستوری کجاست؟ باید پاسخ این پرسش‌ها مشخص شود تا مردم و فعالان اقتصادی بتوانند برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند" @atash_be_ekhtiar21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 چرا از جمهوری اسلامی دفاع می کنی؟!! ❗️زمان شاه، مردم همه متدین بودن، و این حکومت اومد و مردمو بی دین کرد!! 😒 ♦️ این کلیپو ببینید تا متوجه بشید چه اشتباهی میکنید!! حتما تا آخر ببینید @atash_be_ekhtiar21
📍وقتی رئیس جمهور محترم تو چشم ملت نگاه میکنه و میگه؛ ما بعضی قیمت‌ها رو جوری بالا بردیم که هیچکی متوجه نشد و آب از آب تکون نخورد! ۴۴۰۰ تومن شده ۱۷٬۳۰۰؛ بیشتر از ۲۹۳٪ تورم فقط توی قیمت کیسه زباله! @atash_be_ekhtiar21
۱۱ اسفند ۱۳۹۹،‏ ۶:۰۱ استاد ایرانی کالج کانترا کاستای در گفت‌وگو با مهر: انسان مدرن غربی دوباره بت شده است/تجربه ایمان به خدا بعد از پوچی انسان مدرن غربی دوباره بت شده است/تجربه ایمان به خدا بعد از پوچی انسان مدرن غربی دوباره بت شده و در فلسفه خودآئین غرب او بت است، چون خود بر خویش قانون و در این دیدگاه دینی او بت است، چون خود بر غرور کمال خویش و آینه شدن برای خداوند متمرکز است. به گزارش خبرنگار مهر، امروزه بشر مدرن، تنها و پوچ گرا شده است و این نتیجه فاصله گرفتن بشر از امر قدسی و متافیزیکی است که ریشه در دوران مدرن دارد و شاید بتوان گفت نقطه آغاز آن را از فلسفه دکارت دارد، اما اگر بخواهیم به صورت تاریخی این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم به دوران‌های پیش از این می رسیم. در گفتگو با اسدالله رحمان زاده کبیر، استاد فلسفه کالج کانترا کاستای آمریکا به بررسی این روند پرداختیم که اکنون از نظر شما می‌گذرد: بخش قبلی گفتگو را اینجا بخوانید: *آقای رحمان زاده! شما بر خوانش تحت اللفظی قرآن کریم نقد داشتید، می‌توانید با ذکر مثالی فهم خود را از آیات قرآن نشان دهید؟ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان. الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ کسانی که کفرورزیدند و از راه خدا بازداشتند، اعمالشان را تباه کرد. وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، و به آنچه بر محمد فروفرستاده شده -که حق است و از جانب پروردگارشان باور داشتند، گناهانشان را زدود و کار و بار ایشان به صلاح آورد. عجیب است که وقتی این آیات را دگرگونه، یا شاید می‌توان گفت، برعکس می‌خوانم. اضل (تباهی) عمل همان کفروا و صدوا (اعراض کردن و سد کردن) است و برای مؤمنان، همان ایمان و عمل صالح زدودن (کفر = پوشاندن) بدی‌هایشان است. نکته‌ای که برای من سنگین بود این بود که چطور همه اعمال آنها که از خداوند اعراض می‌کنند تباه و همه اعمال مؤمنان به سبب ایمان و عمل صالح آنها پاک خواهد شد؟ این به نظر کمی غیر منصفانه می‌آید. حال مسئله کمی برایم روشن‌تر است. این تباهی کلی است و از اعراضی کلی بر می‌آید و آن «کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ»: پوشاندن به معنای پاک کردن یا زدودن «اثر» اعمال بد از توجه مثبت و چرخش کلی به سمت خداوند می‌آید. *آیا می‌توان از «ذات» اعمال یا فرد سخن گفت؟ درک مشخص از حقّ به معنای دیدن حقّ به عنوان محل قدرت صرف نیست. بلکه حقّ یک مفهوم هزار تو است. آن کس که از این حقیقت هزار توی انضمامی روی بر می تابد در هزار توی اعمالش منعکس می‌شود. آیا می‌توان گفت: جوهر یا ذات اعمالش تباه می‌شود؟ اما «جوهر» یا «ذات» در اینجا چه معنایی دارد؟ توجه کنید که معنای آن باطن خراب نیست. اینکه هیتلر هیتلر شد برای خداوند آشکار بود، اما هیتلر از طریق اعراضش از آیات خداوند و سپس جنگیدن بر علیه آن هیتلر شد. بنابراین این «ذات» به اعراض انضمامی کافر از حقّ بر می‌گردد، که خود این اعراض مانند اثر دومینویی تمام اعمالش را رقم و رنگ می‌زند و اینگونه قدم به قدم قلبش سیاه می‌شود. درک این گونه «ذات» که به نحوه‌ای (چگونه ای، وجود) مشخص بر می‌گردد، مهم است. برای اینکه ما را از تفکر انتزاعی چیستی (ماهیت) عمل در مفهوم انتزاعی «ذات» به چگونگی انضمامی آن به عنوان «چرخش جهت دهنده» هدایت می‌کند. اما در آیه اول، خداوند زمان گذشته بکار می‌برد: أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ، یعنی اعمالشان را تباه کرد. یعنی هنوز امید هست که توبه کنند (چرخش جهت دهنده به سمت حقّ). توجه کنید که، به عقیده راغب، صد و صدود گاهی به معنی اعراض و انصراف و گاهی به معنی منع و برگرداندن است. بنابراین در خود کلمه «صدوا» این بر عکس خواندن مستتر است. از آنجا که از حقّ اعراض می‌کنند مبدل به سد کننده حقّ می‌شوند و همین اعمالشان را تباه می‌کند. شاید بتوان برای ساده کردن مطلب گفت: ذات اعمال بد (سیئات) و گناه (ذنب) نه شیئت و عینیت objectification، بلکه فعل (و نه اسم) «اعراض کردن یا چرخش جهت دهنده» از حقّ است. آیه بعد این برعکس خواندن را توضیح می‌دهد: ذَلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ این از آن است که کافران از باطل پیروی کرده‏اند، و مؤمنان از حق پیروی کرده‏اند که از جانب پروردگارشان است، بدین‏سان خداوند برای مردم مثل‌هایشان را می‌زند. حقّ امری انضمامی است، نه صرفاً نظری. حقّ در اینجا و در این مقام و موقعیت و موضع و محل انضمامی، خودِ خداوند است. یعنی این همان جایی است که شفافیت و راستی و عمل صالح و گف
تار نیک و پندار نیک است. از اینجا گزاره‌های نظری-ذهنی حقیقت ریشه می‌گیرند. در همین جا فرد از خواب «داشتن حقّ بودنش» بیدار می‌شود و می فهمد که هستی به او «اهدا» شده است. یعنی یک جابحایی یا گشتالت سویچ در توجه فرد از «داشتن حقّ بودن» به «عطیه حقّ بودن به او» روی می‌دهد. از طرف دیگر، باطل امری انضمامی است، نه صرفاً نسبی و نظری. باطل در اینجا و در این مقام و موقعیت و موضع و محل انضمامی، باطل وجود دارد، به نحوی متجسم و ملموس چون «ضدحقّ». یعنی باطل است همان جایی است که توهم «داشتن حقّ بودن» شکل می‌گیرد. پس پرده‌ای بر قلب فرد فرو می‌افتد (کفر = پوشاندن). سپس در همین نقطه که از نفی حقّ انضمامی شروع می‌شود، دروغ و تظاهر باطنی آغاز می‌گردد. *دروغ و تظاهر باطنی چیست؟ از اینجا شروع می‌شود که فرد حقیقت انتزاعی را جای حقیقت انضمامی قرار می‌دهد. باطل از آنجا شروع می‌شود که فرد در نوعی بت پرستی خفیه به درون گزاره‌های خویش خیره می‌شود و مرکز ثقل حقیقت را ذهن خویش یا زبان یا هستی می بیند. این همان جایی است که نطفه غرور بسته می‌شود. در این نقطه به بعد فرد ریشه ملاک تشخیص کذب و صدق گزاره‌های فکری را، صرفاً و در سطحی‌ترین لایه حقیقت، یعنی سنجش آنها با واقعیت بی جان می‌داند. و این واقعیت صرفاً به موفقیت عملی برای بقا و یا قدرت در این دنیا تنزل پیدا می‌کند. اینجا همان جایی است که علّت فاعلی یعنی «چگونگی روابط علّی و مکانیسم درونی تعامل ذرات یا اتم ها» جای علّت غایی می‌نشیند. در حالیکه حقیقت کاملاً بر عکس است. * بعد از گرایش به خداوند و ایمان به خدا و آخرت و …، چه تحولی در زندگی شما روی داد؟ در پیری خداوند با ایمان جوانم کرده است. خجسته‌ترین اتفاق زندگی من این بود که پس از بن بست فلسفی به خداوند روی کردم و او مرا وارد یک چرخش گشتالت کرد. به من نشان داد که فلسفه زندگی من تا آن زمان نوعی بت پرستی نزدیک ترین است. این نزدیک ترین «من و حقّ منست»، این بت پرستی خودآیین بودن منست، این بت پرستی طبیعت گرا بودن من است. این بت برستی این توهم بود که من با خویش و در خویش «حقّ بودن دارم». پس از شکستن این بت‌ها، از نظر عملی، نه تنها کارکرد من ضعیف نشد بلکه آدم بهتری شدم. تمام عادات بدم را ترک کردم. پدر و همسر بهتری شدم، معلم فلسفه بهتری شدم، از آخرین تکنیک‌های آموزشی و درسی استفاده کردم و می‌کنم. شاید بتوانم بگویم از نظر زندگی شخصی کمی موفق ترم، شادترم، مستحکم ترم، اما همه اینها آن چرخش گشتالت نیست که از آن سخن می گویم. موفقیت واقعی عملی زندگی که همه موفقیت‌های بعدی و سلامت روحی-معنوی و روانی من مدیون آنست چرخش گشتالت به منشأ وجود بود و تسلیم شدن به او. این تسلیم شدن عین سلامت است. وقتی که توهم تفرد مطلق و داشتن حقّ بودن خویش را در مقابل او قربانی کردم، زنده شدم. از نظر عملی این وضعیت بودن نه فقط آرامش بخش و حاصل بخش است، بلکه چرخش از حقیقت بت پرستانه انتزاعی به حقیقت انضمامی اوست. مانند بیماری روانی که برای اولین بار چیزها را همان طور که هستند می بیند. مانند کوری که ناگهان بینا شده است. مانند بیداری از یک کابوس. اما وقتی فرد از حقیقت انضمامی «او چون حقّ» دور می‌شود، این دور شدن بر همه برداشت‌ها و گزاره‌هایش سایه می‌اندازد و بنابراین دروغ و تظاهر قدم به قدم به درون قلبش رخنه کرده و آهسته آهسته به راه هلاکت می‌رود. این است که در انتهای آیه فوق، خداوند می‌گوید این مقایسه روند عملکرد حقّ و باطل مثلی است برای مردم. کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ، و این گونه خداوند برای مردم مثال‌هایشان را می‌زند. این مثال، نمونه انضمامی عملکرد حقّ و باطل است. در حقیقت، خداوند ما را به گشتالت سویچ در خوانش این روایت می‌خواند. یعنی به جای اینکه به حقّ و باطلی انتزاعی بپردازد، احوالاتشان را به شکل مشخص توصیف می‌کند. راغب می‌گوید: مَثَل (بر وزن فرس) قولی است درباره چیزی که شبیه است به قولی درباره چیزی دیگر تا یکی آن دیگری را بیان و مجسّم کند. در مقام مقایسه بین حقیقت انتزاعی و انضمامی ما نیاز داریم که از بت پرستی پرستش نزدیک ترین خود را وارهانیم و از توهم «موفقیت عملی» جامعه غرب خود را رها کنیم. مطمئناً پیشرفت‌هایی در مبارزه بر علیه تبعیض وجود داشته است: بر علیه برده داری و برای حقوق مدنی، حقوق زنان، و جنبش‌های کارگری. شایسته است که مؤمنان از این دستاوردها یاد بگیرند. *وضعیت دلزدگی و پوچی، وجه غالب مردم در غرب است، آیا واقعاً این گونه است؟ «انسان» مدرن امروزی دوباره بت شده است. در فلسفه خودآیین غرب او بت است، چون خود بر خویش قانون است و در این دیدگاه دینی او بت است، چون خود بر غرور کمال خویش و آینه شدن برای خداوند متمرکز است. این رؤیا که «یک جامعه سکولار یک جامعه روشنگرتر، صلح آمیز و عادل خواهد بود»، در طی دو قرن تبدیل به یک کابوس شد: دو جنگ جهانی، جنگ‌های
سرد، صنعتی شدن و مصرف گرایی توده‌ای، استعمار و بردگی مدرن، سقوط اخلاقی، کارخانه‌های حیوانات و تخریب محیط زیست، انقراض ۶۰ درصد از انواع موجودات زنده، و چشم انداز گرمایش زمین-- برساخته دست انسان، و خشکسالی‌ها و سیل‌هایی که احتمالاً موجب انقراض دسته جمعی انواع خواهد شد. و مهمتر از همه، و مهمتر از همه ترک قداست از جهان حاصل انسان انتزاعی این جامعه است. به قول فوکو ما می‌دانیم که چه انجام می‌دهیم. اغلب می‌دانیم که چرا انجام می‌دهیم، آنچه را که «انجام می دهیم»، اما چیزی که نمی‌دانیم این است که آنچه «انجام می دهیم» چه می‌کند. در آیه بعد این اثر عمل حقّ و باطل را نشان می‌دهد: فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّی إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِکَ وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَکِنْ لِیَبْلُوَ بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ پس چون با کافران رو به رو شوید، گردن‌هایشان را بزنید تا آنکه ایشان را به زانو در آورید. آنگاه بندهایشان را سخت استوار کنید، و پس از آن یا منت نهید یا فدیه بستانید، تا اهل کارزار بارهای خود را فرو گذارد، چنین است و اگر خداوند می‌خواست از ایشان انتقام می کشید، ولی تا بعضی از شما را به بعضی دیگر بیازماید و کسانی که در راه خدا کشته شده‏اند، هرگز اعمالشان را تباه نخواهد کرد. از همین نقطه شروع، وقتی فرد و «حقّ بودنش» مرکز توجه اش قرار می‌گیرد، به تبع تظاهر و دروغی که ذره ذره از قلب به اعمال و افکارش نشت می‌کند، او به راه هلاکت می‌رود، و اینچنین عرصه کارزارها و جنگ‌ها بوجود می‌آید. خداوند می‌فرماید که خود این کارگزار محل آزمون عمل است. در این مرحله آنها که حقیقت انضمامی غیب بر آنها آشکار است، آماده هستند که در راه خدا بمیرند، و آنها که حقیقت انتزاعی موفقیت و بودن در این دنیا هدایتشان می‌کنند به راه هلاکت می‌روند و به کافر حربی مبدل می‌شوند. اگر ما نقاط را به هم وصل کنیم، خواهیم دید که از آن ایمان و کفر انضمامی، یک به یک نتایج معینی گشوده می‌شوند: از خداوند چون قدرت و نگاهدارنده و عطیه کننده هستی، به عنوان حقیقت انضمامی، همه حقایق پس از آن مانند طوماری باز می‌شوند. بنده اکثر عمرم را در غفلت از این حقیقت مشخص و واقعی‌تر از این میز و کامپیوتر و کتاب گذراندم. کار من شاید توصیف روشن این گشتالت سویچ است که از تجربه زیسته می‌آید: مانند گوساله سامری که حقیقتش در مقابل خداوند فریبی انتزاعی از حقّ بود، در مقابل حقیقت انضمامی غیب، حقیقت این دنیا انتزاعی است. به همان سان طبیعت گرایی و حقیقت این دنیا مشتق از حقیقت اصیل واقع بودگی الهی و در مقابل آن چون سایه‌ای می‌ماند. این بحث نظری نیست. این چرخش کلی با شروع یک تمایل یا توجه شروع می‌شود و با عنایت الهی به واقعیت می‌پیوندد. برای شروع، تمام چیزی که این مشفق تلاش می‌کند جوانان را به آن تشویق کند امکان این چرخش و بنابراین توجه به آن سمت است. *از تجربیات خود پس از ایمان به خداوند و غور در قرآن بفرمائید؟ سوره «ق» یکی از راز آمیز ترین و زیباترین سوره‌های قرآن است. بنده نه متأله هستم و نه مفسر. فقط گزارشی از یک چرخش روحی در هستی خویش می‌دهم. این گزارشی روانشناسانه نیست، بلکه برعکس، دیدن عواطف و موانع روانی به عنوان قطب نمای سفر و گیرنده و فرستنده در این سفر –و خوانش قرآن است. پیشتر اگر این سوره را می‌خواندم یک خداوند قهار می‌دیدم که به بندگانش امر می‌کند او را پرستش کنند وگرنه در آتش دوزخ خواهند سوخت. الان برعکس می‌خوانم، این از بیان حقّ صحبت می‌کند که در رحمت خویش ساز و کار هستی آنها—و کل هستی—را روشن می‌کند. در روشن کردن این ساز و کار «شرک» نقش مهمی دارد. آیا این «غرور و خود محوری» خداوند است که شریکی نمی‌پذیرد و هر کس شرک بورزد به دوزخ می‌رود؟ بر عکس، وقتی رگ گردن قطع شود، مرگ محتوم است. او از رگ گردن به من نزدیک تر است. «نزدیک تر» یعنی چه؟ از رگ گردن نزدیک تر چیست؟ از رگ گردن نزدیک تر، خودِ عطیه رگ گردن من است. خودِ عطیه رگ گردن من یعنی چه؟ یعنی رگ گردنِ حیاتِ من در تپش حضور او می تپد. آیات قرآن آب حیاتی هستند تا به تپش حضور او چون آب حیات شاعر شوم و فقط با عاطفه سپاس و شکر در پرستش او این آب در خون من جریان می‌یابد. پرستش غیر از او قطع کردن این رگ است. این حرف برای کسی که تسلیم را تجربه نکرده است مشکوک است. اما آن کس که به یمن الهی در یافته است که «راه مستقیم» اینست که او از خویش و در خویش حقّ وجود ندارد و این حقّ به او اعطی شده است، و پرستش برای او نیست بلکه برای خود من است، مانند نیاز به خونی در رگهای او، این آیات را به گونه‌ای دیگر می‌خواند. آنکس که به راههای گوناگون رفته است و ز
خمی است. و از روی نومیدی روی به او می‌کند. و با یک چرخش گشتالت در بدن-روح خویش با حسی کاملاً تازه آشنا می‌شود که برای آن کلمه‌ای جز پاکی ندارد. و آنگاه به عین الیقین می‌یابد که روی به او کردن خود درمان و دریافت خون است، اما به روشنی می فهمد که او حقّی برای این دریافت ندارد، بلکه این روی کردن و این دریافت به او اعطا شده است. اینکه «بتوانم» روی کنم یا نکنم—اوج فردیت و امانت الهی به من است. این عجیب نیست که هر «فردی» از دنباله رو و رهبر پاسخ گوی عمل خویش خواهند بود؟ آیا این «فردیت» عجیب نیست؟ و آن اینست که هر فردی به نفس خویش بصیر است و روح خداوند در او راه صواب و خطا را از پیش می‌داند. و روح خداوند در او از پیش رحمت و شقاوت را می‌شناسد. و روح خداوند در او ایثار و گذشت را می‌شناسد. و او می‌داند مقدس چیست. و او می‌داند اکرام و انفاق چیست و روح خداوند در او از پیش می‌داند که دایره وار در او می چرخد تا به او رجعت کند. تا اینکه با خون خویش بفهمم که به روح خویش خیانت کرده ام و این گونه دوزخ عین عدالت است و آن نیز عطیه‌ای از اوست، که رگ گردن روح خویش را قطع کردم اما او مرا به خلقتی جدید از گورها بر می خیزاند و پرده از چشمانم خواهد افتاد و به روشنی خواهم دید و در روز لقا شاهدی با من خواهد بود که در زمین از رگ گردن به من نزدیکتر بود و به من نشان خواهد که چگونه خویش با دست خویش رگ گردن خویش را قطع کردم و من خود درباره خویش داوری خواهم کرد. چنانکه در این دنیا این بصیرت به من داده شده است که به افکار و گفتار و رفتار خویش شاهد باشم. این همان شهادت است در روز لقا که تیزبین شده است و خود خواهم پذیرفت که به دوزخ بروم، برای اینکه حال واژگونه خواهم دید. این او نیست که مرا محکوم می‌کند. این من هستم که خویش را به عنوان شاهدی که چشم غفلت دوخت و به جای اینکه عواطفش را برای گشودگی و پاکی شفاف نگه دارد، به سمت پست ترین خواهش‌ها برد و عواطفش قدم به قدم شاخص‌های او را تاریک کردند و خِرد او چگونگی ظهور باطل و از دست دادن خشوع را ندید. آنگاه برای خویش حقّ بودنی در خویش و با خویش تصور کرد و اینگونه آرزوهایش خدایش شدند. حال واژگونه می‌خوانم: این آیات هدایت چون بارانی است—که عقوبت را ببینم—برای اینکه زمین سخت شده قلب مرا باز کند که از آن جوانه‌های حیات بدمند و پس به آسمان‌ها و عظمت آنها واژگونه نگاه کنم: که آنها این باران را برای هر موجود زنده ای و برای من آماده کردند، و این آسمان‌ها که بدون خلل و فرج هستند، این طبیعت را ممکن کردند. آسمان‌ها با من بیگانه نیستند. طبیعت با من بیگانه نیست. آیات و عطیه او هستند نه خود او. و این طبیعت و ابرها و آب مرا زنده نگاه داشتند. و من خواهم مرد. و به یقین می دانم که او زنده است. چرا که آیات او چون باران خون در رگ‌های روح من جریان دارند، حتی آنگاه که بمیرم و به عین الیقین می دانم که او آب حیات است و او با نزول آب و آیاتش نشان می‌دهد که من همه نیازم و فقرم و هر چیزی عطیه‌ای است از او. و در روز «خروج» که خود عطیه اوست، من تشنگی خویش را خواهم فهمید که عطیه اوست، و خویش با قلبی باز و در غبن به سمت دوزخ خواهم رفت که عطیه اوست، و چون در رحمت او با چشم باز، که حال پرده‌ای بر آن نیست، شکی ندارم، با بصیرت شهود به اعمال و روح خویش که عطیه اوست، رنج دوزخ را تحمل خواهم کرد و به پرستش او در دوزخ خواهم نشست، با علم الیقینی دور و دیر از سایه وار بودن خویش، که روح او مرا حمل می‌کند که عطیه اوست. حال این سوره را واژگونه می‌خوانم: این حقیقتی ذهنی و مجرد نیست که همان کسی که به نادیده از خداوند رحمان بیمناک باشد، و دلی پرانابت پیش آورد قطب نمای قلبش به سمت سرچشمه آب حیات می‌رود، در نقطه‌ای که نه فقط حرص حیات، بلکه خود پرستش را می‌خورد و پرستش را نفس می‌کشد و با پرستش به بهشت نزدیکی او امید و با پرستش از دوزخ دوری او هراس دارد. و خود با بصیرتی که عطیه‌ای اوست با دو چشم خویش خواهد دید و با دو گوش خویش خواهد شنید و در قلب خویش این موج رحمت را حس خواهد کرد که پرستش، رحمت آب حیات اوست. سعدی: چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی" حافظ: چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی" مولانا: "ارنی" کسی بگوید که ترا ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه "تری" چه "لن ترانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 | به من ميخوره رئيس جمهور بشم؟‼️ 🔻پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان در واکنش به احتمال کاندیداتوری‌اش در انتخابات ۱۴۰۰: 🔹به من می‌خورد بخواهم رئیس جمهور شوم؟ حیفم می‌آید نیم ساعت وقتم را برای فکر کردن به این موضوع بگذارم. 🔹من واقعا به بنیاد علاقمندم و افتخار می‌کنم حکم رهبری را در دو نهاد دارم؛ ازاین بالاتر که ولی‌امر مسلمین به ما اعتماد کرده و تاجی بر سر ما گذاشته که خادم مردم باشیم؟ هنوز هم می گویم حکم رهبری را کنار نمی گذارم. @atash_be_ekhtiar21