آی قصه قصه قصه، ای بچههای قشنگ برای قصه گفتن، دلم شده خیلی تنگ من حضرت رقیه، یه دختر سه ساله م همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م گلهای دامن من، سرخ و سفید و زردن همیشه پروانهها دور سرم میگردن از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی میان به دیدن من، تو گریه و تو شادی هر کسی مشکل داره، میزنه زیر گریه مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه خلاصهای بچهها تو صحرای کربلا وقت غروب خورشید، شدیم اسیر غولا پیاده و پیاده همراه عمه زینب راه افتادیم و رفتیم، از صبح زود تا به شب تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه از کربلا تا اونجا راه خیلی دوریه توی خرابه شام ما رو زندونی کردن با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن فریاد زدم: «آی مردم، عموی من عباسه بابام امام حسینه، کیه اونو نشناسه؟» سر غولا داد زدیم، اونا رو رسوا کردیم تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم شاعر:محمد کامرانی اقدام
#دکلمه
#متن_مجری
#حضرت_رقیه
@atashbe_ekhtear
مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود
زین پس کسی بقدر تو لیلا نمی شود
درد رقیه تو پدر جان یتیمی است
درد سه ساله تو مداوا نمی شود
شأن نزول رأس تو ویرانه من است
دیگر مگرد شأن تو پیدا نمی شود
بی شانه نیز می شود امروز سر کنم
زلفی که سوخته گره اش وانمی شود
بیهوده زیر منت مرحم نمی روم
این پا برای دختر تو پا نمی شود
صد زخم بر رخ تو دهان باز کره اند
خواهم ببوسم از لبت اما نمی شود
چوب از یزید خورده ای و قهر با منی
از چه لبت به صحبت من وا نمی شود
کوشش مکن که زنده نگهداری ام پدر
این حرف ها به طفل تو بابا نمی شود
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
اى عمه بیا تا که غریبانه بگرییم
دور از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم
پژمرده گل روى تو از تابش خورشید
در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم
لبریز شد اى عمه دگر کاسه صبرم
بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم
نومید ز دیدار پدر گشته دل من
بنشین به کنارم، پریشانه بگرییم
گردیم چون پروانه به گرد سر معشوق
چون شمع در این گوشه کاشانه بگرییم
این عقده مرا مى کشد اى عمه که باید
پیش نظر مردم بیگانه بگرییم
🖤🖤🖤🖤
پدر آمد دل شب گوشه ویرانه به خوابم
ریخت از دیده بسی بر ورق چهره گلابم
گفت رویت ز چه نیلی شده زهرای سه ساله
مگر از باغ فدک بوده به دست تو قباله🖤🖤🖤🖤🖤🖤
عمه بنگر پدر مـن
پدر تاج سر مـن
آمده کنج خرابه
شده قرص قمر مـن
سر خونین پدر تا که بغل میگیرم
تا سحر منتظرم کی بشود می میرم🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#دکلمه
#متن_مجری
#حضرت_رقیه
@atashbe_ekhtear
گوشه ی خرابه مون خوش اومدی
به یتیمان چه عجب تو سر زدی
عمه میگفت که بابات رفته سفر
حالا که تو اومدی منم ببر
گوشه ی خرابه مهمونی شده
بابا جون لبات چرا خونی شده
قربون محاسن خونیت بابا
سنگ کی خورده به پیشونیت بابا
باباجون گوش بده تا برات بگم
قصه ی زندگیمو با درد و غم
عمه میگفتش به من که دخترم
میدونی چرا تورا دوست دارم
تو که نور دیدگان عمه ای
شبیه مادر من فاطمه ای
دخترم دلم برات غرق غمه
سرگذشتت شبیه مادرمه
از روزی که این حدیثو فهمیدم
مشتاق دیدن مادرت شدم
وقتی از ناقه به صحرا افتادم
به امید دیدن زهرا بودم
پاشدم رو خار صحرا دویدم
یه خانوم قد خمیده رو دیدم
صورتش کبود و قلبش خسته بود
مثل اینکه پهلوشم شکسته بود
بابای خوب و مهربونم
نمیتونم بی تو زنده بمونم
تشنه ی محبتم تورو میخوام
بخدا یتیم شدن زوده برام
پاشو بابا موهامو شونه بزن
به روی دختر خود بوسه بزن
#نمایشنامه
#دکلمه
#حضرت_رقیه
#شهادت
#محرم
#تبلیغ
#تعزیه
@atashbe_ekhtear
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️روز اول صفر؛ ورود اسرای کربلا به شهر شام در سال ۶۱ هجری قمری
◾️آه، یاران روزگارم شام شد
◾️نوبت شرح ورود شام شد
#متن_مجری
#دکلمه
#اسارت
@atashbe_ekhtear
•✾❀اللّهم صل علی محمد وآل محمد ❀✾•:
💚💚💚💚💚💚
و اما محتوای برنامه های ما در اون مراسم
نحوه نشستن این عزیزان در خود مراسم 👇👇
وسطش یک سن درست کردیم و مردم تقریبا دورتادور اون نشسته بودند ....
اما اول برنامه به سمت جلو و روبه گلزارشهدا
بخاطر مراسماتی که داشتیم ... مثل پخش نمادین رادیو .... به نام رادیو دردانه 👇👇👇
رادیو دردانه
آیتم جدیدی بود که گروه فرهنگی هنری نسل سلیمانی ها ارائه دادند
👈 نمایشنامه خوانی
👈دکلمه خوانی
👈قصه ی صوتی
👈 اجرای نمادین کاروان اربعین همزمان با خواندن سرود جدید ویژه اربعین
👈 اجرای رجز خوانی ویژه مردم مظلوم غزه همراه با سرود قدس و آیین پرچم گردانی
کار و هنر این نوجوانان قابل ستایش بود چون تمام صفر تا صد این آیتم ها چه از نویسندگی نمایشنامه ، تولید محتوا و چه از اجرا از خودشون بوده ..
آرزوی موفقیت برای اولین گروه هنری نوجوان شهرمون داریم ..
💚💚💚
گفتگوی دودختر ایرانی و فلسطینی در این برنامه....
برگرفته از یک فیلم پخش شده در کانال با ویرایش
💚💚💚
مراسم نمادین تشیع تابوت خانم رقیه سلام الله علیها
تابوت نمادین خانم رقیه سلام الله علیها به عنوان اینکه مادراین مراسم به یاد خانم رقیه هستیم ... وسط سه مداح بچه
البته تابوت خانم رقیه سلام الله علیها در یک برنامه قبل تر با مداحی یک مداح و لااله الا الله گفتن ، قسمت وسط جمعیت گذاشته شده بود....
#ایده
#موکب
#حضرت_رقیه
#اربعین
#دکلمه
#نمایشنامه
@atashbe_ekhtear
ادامه...👇
متن دکلمه
زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده
یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده
بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست
طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده
هر بار خوابش برد از روی شتر افتاد
روی شتر حداقل ده بار خوابیده
دیروز زیر سایه ی عباس خوابیده
امروز زیر سایه ی دیوار خوابیده
هرکس که آمد دیدنش سر به سرش بگذاشت
امروز را از صبح بالاجبار خوابیده
از خواب بیدارش نکن ای زجر ای نامرد
شلاق را از صورتش بردار خوابیده
اجرا شده توسط: صابر خراسانی
#دکلمه
#متن_مجری
#شهادت
#حضرت_رقیه
@atashbe_ekhtear
33.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبیه خوانی حضرت رقیه در خرابه شام.
و اجرای سرود نونهالان مسجد
در همایش سه ساله های حسینی مسجد علی ابن ابیطالب (ع)
#گزارش_کار
#حضرت_رقیه
#شهادت
#دکلمه
@atashbe_ekhtear
کلیپی که دکلمه از اون برداشته شده 👇🏻👇🏻
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاول دستامو نگاه کن
سوخته موهام شونه نمیشه
سر که واسم بابا نشد پس
خرابه هم خونه نمیشه
عروسکم رو یکیشون برد
گوشوارمو یکی کشیده
عروسکم عیبی نداره
گوشوارمو عمو خریده
بابای من دختر نازت
اسیر یک گله گرگه
پاشو ببین قد کمونم
مثه قد مادربزرگه
عمه فقط کنار من بود
تموم گریه هامو میشنُفت
بعد نماز به جای تسبیح
با تاولام ذکرشو می گفت
چند شبه که به جای بازوت
سرم روی بالش ریگه
چند شبه که بوسم نکردی
هیچکی برام قصه نمیگه
یه حرفایی خورده به گوشم
که خیلی حال من خرابه
من میگم ایشالله دروغه
جای سرت تشت شرابه
سرش رو روی نیزه که دیدم
بازم دلم واسه عموم رفت
گل سر منو کشیدن
با گل سر یه دسته موم رفت
سه ساله و غم اسیری
سه ساله و ضربه کاری
سه ساله و ضربه سیلی
سه ساله و زخمای کاری
دخترای شامی با طعنه
بهم میگن بابا نداری
پاشو با اون نوازشات باز
دوباره کاممو عسل کن
شیرین زبونیام تموم شد
بابا یه بار منو بغل کن
فدا سرت سیلی زجر و
فدا سرت این همه محنت
بابای من فدای اسمت
بابای من سرت سلام
#دکلمه
#حضرت_رقیه
#شهادت
#نمایش
@atashbe_ekhtear
🖤 یا امام حسن مجتبی علیه السلام 🖤
در میان خانه حتی همسرت شد دشمنت...
این همه غربت حسن(ع)جان ازکجا آورده ای؟
در میان تشت آقا تکه هایی از جگر...
از همان سوز جگر کوه بلا آورده ای
شد عطش غالب ز زهر آقا به جسم و پیکرت
یک نشان جان گداز از کربلا آورده ای
هر که گفتت یا مذل المومنین لعنت بر او
آبروی مومنین هستی صفا آورده ای
من گنهکار و شما اهل شفاعت از منی
من فدایت بر خطاکاران وفا آورده ای
مثل خاک کربلا دارد شفا ذکر حسن(ع)
بر دل بیمار ما آقا شفا آورده ای
بس تهی دستیم آقا جان و محتاج کرم
نان و خرما و دعا بهر گدا آورده ای
مادرت زهرا(س) خریدار عزادار تو شد
مادر مظلومه را صاحب عزا آورده ای
این مزارت ظاهرش خاکی ولی باطن ز نور
قبر خاکی را نشانی از طلا آورده ای
اشک بر تو قیمتی باشد چو اشک بر حسین(ع)
از غمت پر شد ز اشک و دیده هایش تر حسین(ع)
"عاصی"
🍃😭🍃🖤
#دکلمه
#متن_مجری
#امام_حسن
@atashbe_ekhtear