eitaa logo
جهاد تحول و تبیین
2.2هزار دنبال‌کننده
62.2هزار عکس
49.9هزار ویدیو
934 فایل
هدف ماسربازپروری برای امام زمان عج الله ونایب برحقش امام خامنه ای است. همراه ماباشید
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگى پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله و لَقَدْ کَانَ فِي رَسُولِ اللّهِ ـ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ـ کَاف لَکَ فِي الاُْسْوَةِ، وَ دَلِيلٌ لَکَ عَلَى ذَمِّ الدُّنْيَا وَ عَيْبِهَا، وَ کَثْرَةِ مَخَازِيهَا وَ مَسَاوِيهَا براى تو (اى دلباخته دنيا) کافى است که روش رسول خدا را ـ که درود حق بر او و خاندانش باد ـ سرمشق خود قرار دهى و دليل و راهنماى خود در نکوهش دنيا و عيب آن و رسوايى فراوان و بدى هايش بشمارى» ✍امیرالمؤمنین عليه السلام در اين جا پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله را هم اسوه مى شمرد و هم دليل. در واقع اين دو تعبير هر دو به يک نتيجه مى رسد و آن پيروى کردن از آن پيشواى بزرگ و تطبيق دادن زندگى خويش با زندگى اوست; ولى از نظر معنا تفاوت لطيفى با هم دارد. اسوه، اشاره به اين مى کند که ما زندگى خود را با زندگى پيامبر اکرم تطبیق دهیم خطبه ١۶٠
12.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟤 بعد از این دیگر نقل داستان خلخال زن یهودی بر منابر حرام است! ▫️وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ، وَ الاُْخْرَى الْمُعَاهَدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَاوَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا ما تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاَّ بِالاِْسْتِرْجَاعِ وَ الاِْسْتِرْحَامِ 🌖به من خبر رسيده است که يکى از آنها، به خانه زن مسلمان و زن غير مسلمان ديگرى که در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بندها و گوشواره هاى آنان را از تنشان بيرون آورده است، در حالى که هيچ وسيله اى براى دفاع از خود، جز گريه و زارى و التماس نداشته اند! 📘
4.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ 🟤کسى که سفره دل خويش را (نزد اين و آن بدون هيچ فايده) باز کند (و مشکلات خود را فاش سازد) رضايت به ذلت خود داده است ✍ روشن است هرگاه انسان نزد طبيب درد خود را بگويد و از وى راه درمان بطلبد يا پيش قاضى ظلمى را که بر او رفته بيان سازد و از او احقاق حق بخواهد يا نزد دوستش از گرفتارى خود براى گرفتن وام سخن بگويد کار خلافى نکرده و به دنبال مشکل گشايى بوده; اما طرح مشکلات نزد کسانى که هيچ گونه توانايى بر حل آن ندارند اثرى جز ذلت و سرافکندگى انسان نخواهد داشت. در اين گونه موارد بايد خويشتن دار بود و لب به شکايت نگشود. 📚
▫️وَأَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ 🟤بزرگ ترین فقر حماقت و نادانى است ✍زیرا آدم احمق هم آخرت خود را به باد مى دهد و هم دنیایش را. او منافع زودگذر را بر سعادت جاویدانش مقدم مى دارد و لذت ناپایدار را بر سعادت پایدار. به همین دلیل روز رستاخیز دستش از حسنات تهى است و پشتش از بار سیئات سنگین. در دنیا نیز بر اثر ندانم کارى ها دوستان خود را از دست مى دهد و منافع آنى را بر درآمدهاى آینده مقدم مى شمرد. بخل و تنگ نظرى که لازمه حماقت است مردم را به او بدبین مى کند و تدبیر لازم براى تمشیت امور مادى را از دست مى دهد وبه همین دلیل فقر عقل باعث فقر در زندگى مادى او نیز مى شود. یکى از مشکلات مهم کار احمق نیز مشکل بودن درمان اوست، زیرا او مانند بیمارى است که نه دارو مى خورد و نه پرهیز مى کند. 📚 〰〰〰〰〰🌺🍃
▫️الإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ، عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ 🟠ايمان آن است كه راست گويى را در آن جا كه به زيان توست بر دروغ گويى در آن جا كه به سود توست مقدم دارى» ✍بسيار مى شود كه انسان اگر در بيان حقيقتى، راستى را برگزيند زيان هايى دامن او را مى گيرد. مثل اين كه سؤال كنند: تو چيزى به فلان شخص كه از دنيا رفته است بدهكارى؟ و او حقيقتش را بگويد كه آرى فلان مبلغ را بدهكارم. اين اعتراف گرچه ظاهراً به زيان گوينده است و دروغ گفتن به سود اوست ولى قطعاً اين صدق و راستى از نشانه هاى ايمان به خدا و روز قيامت مى باشد. يا اين كه تصادفى موجب خسارت شده و شخص مى داند مقصر بوده است اگر تقصير خود را بپوشاند و دروغ بگويد نفع مادى مى برد ولى اگر حق را آشكار سازد گرفتار زيان مى شود ولى اين زيان در حقيقت منفعت است و از نشانه هاى ايمان مى باشد.در واقع راست گويى گاه همچون داروى تلخ شفابخش است و دروغ همچون غذاى مطبوع زيان بار. انسان عاقل آن داروى شفابخش را رها نمى كند و به سراغ آن غذاى زيانبار نمى رود. 📘
صفات نکوهيده خواص ▫️وَلَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِيَّةِ أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِي مَؤُونَةً فِي الرَّخَاءِ، وَأَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِي الْبَلاَءِ 🟠خواصّ جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مى‏ كنند زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضى ‏تر، و در خواسته‏ هايشان پافشارتر ✍آنها از والى توقعات بسيار و خواسته هاى بى شمار دارند و کيسه هايى براى منافع خود دوخته اند که به اين آسانى پر نمى شود و به عکس به هنگام بروز مشکلات خود را کنار مى کشند و چنين مى پندارند که حفظ کشور و ايثار و فداکارى در راه آن بر عهده توده هاى مردم است; آنها قشر ممتازى هستند که فقط بايد نظارت کنند و نظر دهند.وَأَکْرَهَ لِلاِْنْصَافِ زيرا خود را قشر ممتازى مى دانند که نبايد با ديگران در هيچ برنامه اى در يک صف قرار گيرند. وَأَسْأَلَ بِالاِْلْحَافِ زيرا خود را طلبکار مى دانند و اضافه بر اين به زمامداران نزديکند و مى توانند خواسته خود را مکرر در مکرر عنوان کنند. 📘
از گناهى كه كوچك مى شمرى بترس! ▫️أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ؛ 🟠سخت ترين گناهان، گناهى است كه گناهكار آن را سبك شمارد ✍ ممكن است كسى گناه كبيره اى انجام دهد ولى فوراً پشيمان شود و به درگاه خدا توبه كند اين گناه نسبت به گناه كسى كه صغيره اى را انجام مى دهد و اصرار بر آن دارد كوچك تر محسوب مى شود و گاهى اين تفاوت به سبب نيت گناهكار است گاهى گناهكار گناه را با ترس و وحشت و اضطراب انجام مى دهد و گاه با بى اعتنايى و كوچك شمردن گناه. به يقين دومى از اولى بزرگ تر است هرچند خودِ گناه هيچ تفاوتى نكند.اين از يك نظر، ازنظر ديگر گناهى كه انسان درباره آن بى اعتناست به آسانى دامن او را مى گيرد و به او ضربه مى زند ولى گناهى كه در نظر او عظيم و خطرناك است كمتر به آن گرفتار مى شود. درست مثل اين كه انسان، دشمنى را كوچك بشمرد، از چنين دشمنى ممكن است به آسانى غافل شود و ضربه بخورد ولى از دشمنى كه او را بزرگ و خطرناك مى شمرد در امان بماند.از سويى ديگر هنگامى كه انسان درباره گناهى بى اعتنا باشد، آن گناه تكرار مى شود و روى هم انباشته مى گردد و تبديل به گناهى بسيار عظيم مى شود. 📘
از گناهى كه كوچك مى شمرى بترس! ▫️أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ؛ 🟠سخت ترين گناهان، گناهى است كه گناهكار آن را سبك شمارد ✍ ممكن است كسى گناه كبيره اى انجام دهد ولى فوراً پشيمان شود و به درگاه خدا توبه كند اين گناه نسبت به گناه كسى كه صغيره اى را انجام مى دهد و اصرار بر آن دارد كوچك تر محسوب مى شود و گاهى اين تفاوت به سبب نيت گناهكار است گاهى گناهكار گناه را با ترس و وحشت و اضطراب انجام مى دهد و گاه با بى اعتنايى و كوچك شمردن گناه. به يقين دومى از اولى بزرگ تر است هرچند خودِ گناه هيچ تفاوتى نكند.اين از يك نظر، ازنظر ديگر گناهى كه انسان درباره آن بى اعتناست به آسانى دامن او را مى گيرد و به او ضربه مى زند ولى گناهى كه در نظر او عظيم و خطرناك است كمتر به آن گرفتار مى شود. درست مثل اين كه انسان، دشمنى را كوچك بشمرد، از چنين دشمنى ممكن است به آسانى غافل شود و ضربه بخورد ولى از دشمنى كه او را بزرگ و خطرناك مى شمرد در امان بماند.از سويى ديگر هنگامى كه انسان درباره گناهى بى اعتنا باشد، آن گناه تكرار مى شود و روى هم انباشته مى گردد و تبديل به گناهى بسيار عظيم مى شود. 📘
▫️مَنِ اتَّجَرَ بِغَيْرِ فِقْهٍ، فَقَدِ ارْتَطَمَ فِي الرِّبَا. 🟠كسى كه بدون آموزش فقه اسلامى تجارت كند، به ربا خوارى آلوده شود. ✍فقه اسلامى در امر تجارت و خريد و فروش دستورات دقيقى دارد كه بخشى از مهمترين آن دستورات مربوط به رباست. در فقه اسلامى دو نوع ربا داريم: يكى رباى معاملى و آن خريد و فروش جنسى در مقابل جنس مشابه آن با تفاضل است. مثلاً خريدن يك تن گندم نامرغوب در مقابل نيم تن گندم مرغوب. اين كار، ربا و حرام است. همچنين درمورد اشياء ديگر. در اين كه چه چيزهايى با يكديگر همجنس مى باشند در ميان فقها گفتگوهاى زيادى است تا آن جا كه حتى گروهى كره و روغن را با شير يك جنس مى دانند و خريد و فروش آن ها را با تفاضل، ربا مى شمارند و شرح اين اجناس و بحث هاى مربوط به آن ها در كتب فقهى به صورت گسترده آمده است. نوع دوم، رباى قرضى است و آن اين كه انسان چيزى به ديگرى وام بدهد و در مقابل آن اضافه اى بگيرد و جالب اين كه اين اضافه ممكن است ازقبيل همان جنس باشد مانند دادن يك ميليون پول نقد به كسى در برابر گرفتن يك ميليون و نيم، بعد از گذشتن يك سال، و يا از غير آن جنس باشد و حتى اگر كسى چيزى را به ديگرى وام بدهد و بگويد براى پدرم فلان سوره قرآن را نيز بخوان، اين را هم نوعى ربا مى دانند و يا خدمات ديگر كه ارزشى دارد. يعنى هر شرطى كه سودى را براى دهنده قرض به بار آورد ربا محسوب مى شود خواه مبلغ اضافى باشد يا انجام كارى و يا حتى شرط معامله به مثل كه در برابر اين وام بعداً وامى به او بپردازد. تمام اين ها از اشكال رباست. 📘
هماهنگى معقول با مردم ▫️مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِي أَخْلاَقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ 🟠 هماهنگى با مردم در اخلاقشان سبب در امان بودن از كينه توزى و دشمنى آن هاست. ✍شك نيست كه هر قوم و جمعيت بلكه هر انسانى صفات و اخلاق ويژه خود را دارد و به كسانى علاقه مند است كه در صفات و اخلاق با او هماهنگ باشند، به آداب و رسومش احترام بگذارند و مطابق خواسته هاى او عمل كنند. هماهنگى با مردم در اين امور ـ البته در مواردى كه برخلاف شرع و عقل نيست ـ سبب مى شود كه آن ها انسان را از خود بدانند و با او رابطه دوستى برقرار كنند و همين امر سبب امنيت از كينه توزى و دشمنى آن ها مى شود. البته همان گونه كه اشاره شد منظور، هم رنگ جماعت شدن در زشتى و بدى ها و آداب و رسوم غلط و كارهاى خلاف شرع و عقل نيست چراكه نه شرع به ما چنين اجازه اى را مى دهد و نه عقل و خرد. 📘
كلمات نافذتر از تيرها! ▫️رُبَّ قَوْلٍ أَنْفَذُ مِنْ صَوْلٍ 🟠بسا سخن كه از حمله مسلّحانه كارگرتر است. ✍اين كلام حكمت آميز ممكن است هم ناظر به تأثيرات مثبت سخن باشد هم تأثيرات منفى آن. زيرا گاهى سخن به قدرى نافذ و مؤثر است كه ممكن است دشمن يا دشمنانى را مغلوب سازد و مردم را بر ضد آن ها بشوراند و آن ها را به فرار وادارد. نيز گاه ممكن است تأثير سخن در آزردن اشخاص و ناراحت كردن آن ها از حمله كردن با سلاح بيشتر باشد همان گونه كه شاعر عرب مى گويد: جِراحاتُ السِّنانِ لها التِيامٌ *** وَلا يَلتامُ ما جَرَح اللِّسانُ جراحات نيزه ها ممكن است بهبود يابد ولى اى بسا كه جراحات زبان هرگز بهبودى نيابد. به همين دليل است كه بعضى نام «لسان» را «سنان» گذاشته اند. زبان آدمى به راستى از عجايب مخلوقات پروردگار است. قطعه گوشتى بيشتر نيست اما كارهاى حيرت آورى انجام مى دهد. 📘
معرف كريمان: ▫️أَوْلَى الَّناسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ 🟠شايسته ترين مردم به كَرَم كسى است كه معرف كريمان باشد ✍«كَرَم» در اصل به معناى شرافت است و به شخصى كه داراى صفات برجسته باشد كريم گفته مى شود كَرَم به عنوان صفت خداوند به كار می رود و گفته می شود: خداوند كريم است، يعنى داراى انواع بخشش ها دربرابر بندگان خويش است و هنگامى كه آن را به عنوان وصفى براى انسان ذكر كنند به معناى دارا بودن صفات برجسته انسانى و شرافت و شخصيت است. و در گفتار حكيمانه مورد بحث به همين معنا آمده و اشاره به افراد صاحب فضيلت و باشخصيت است. به اشياء نفيس نيز كريم گفته مى شود و سنگ هاى قيمتى را «حجر كريم» مى گويند.اشاره به اين كه وقتى كسى اشخاص كريم و باشخصيت و بزرگوار را معرفى مى كند مفهومش اين است كه او اين اشخاص را دوست مى دارد و كَرَم و كرامت را ارزش مى شمرد اگر چنين است خودش از همه بيشتر بايد به اين موضوع اهميت بدهد. كسى كه حاتم طايى را مدح و ستايش مى كند بايد خودش سهمى از سخاوت و كرم داشته باشد. و در نقطه مقابل، بيچاره ترين مردم كسانى هستند كه خوبى هاى خوبان را توصيف مى كنند اما خودشان هرگز در عمل در مسير آن ها نيستند. 📘