◀️ نشنال در ادامه مینویسد: ایران همزمان با پیشبرد جنگ می تواند عبور ومرور در تنگه هرمز را نیز به دلخواه خود کنترل کند. به احتمال قوی، مینها نقشی پررنگ در تلاش ایران برای بستن تنگه هرمز خواهند داشت. مینگذاری ایرانیها به این صورت خواهد بود که مینهای ساده تماسی را در تعداد بالا از روی شناورهای خود در آب رها میکنند و کار رها کردن مینهای پیشرفته نیز به زیردریاییهای ایران محول میشود. غرق کردن رزمناوهای آمریکا، امری است مورد علاقه ایران ولی احتمالاً هدف اولیه از مینگذاری، درگیر کردن آمریکاییها در یک عملیات طولانی مینیابی همزمان با اعمال تهدید موشکهای مستقر در ساحل علیه آمریکاییهاست. البته مشکل دیگر این است که کشتی های مینروب MCM غالباً فاقد زره قوی و سامانههای پدافندی موجود در رزمناوهای بزرگ است و بعید است بتواند در برابر حملات موشکی ایران دوام بیاورد.
1⃣8⃣
ادامه جنگ فرضی هم به این ترتیب به تصویر کشیده شده است:
ایرانیها حتی میتوانند موشکهای ضدکشتی مستقر در ساحل را در شناورهای غیرنظامی سوار کنند و با شلیک آنها، حجم آتش را شدت ببخشند. در میانه این حملات، ایرانیها میتوانند جبهه جدیدی باز کنند و با استفاده از موشکهای بالستیک کوتاهبرد که در دست نائبان منطقهایشان قرار گرفته، به پایگاههای دریایی و هوایی آمریکا در منطقه حمله کنند.
آمریکا و متحدان منطقهایاش تلاش خواهند کرد که با استفاده از سامانههای پدافند ضدموشک، در برابر حملات ایران بایستند ولی ایرانیها برای رد شدن از این سد، ابتدا از باران موشکهای نهچندان دقیق و سپس از آتش موشکهای بالستیک کوتاهبرد برای انهدام پرندههای نظامی خارج از پناهگاه استفاده خواهد کرد. نائبان منطقهای ایران هم میتوانند با استفاده از خمپاره و راکت و حتی موشکهای قفل شونده بر روی امواج راداری، رادارهای آمریکا در منطقه را نابود کنند.
1⃣7⃣
ایرانیان میتوانند موشکهای ضدکشتی ساحلپایه خود را که در سنگرهای مستحکم و یا زیر پارچههای استتار قرار دارد، در طول ساحل خود و درون جزایر سهگانه مستقر کنند و با ایجاد تلههای الکترونیکی گمراهکننده که شبیه سایتهای موشکی بنظر میرسد، کار آمریکاییها را برای پاتک سخت کند.
ایران بیشک می داند که میزان توانایی ارتش آمریکا برای تمرکز نظامی در یک منطقه، به میزان نیروی نظامی لازم در دیگر مناطق بستگی دارد و بهمین خاطر احتمال دارد که ایرانیان میدان نبرد را از نظر جغرافیایی گسترش دهند تا توجه و منابع نظامی آمریکاییها را به جاهای دیگر معطوف کند. ایران میتواند با استفاده از توان نیروی قدس و حزبالله، منافع آمریکا را در جبهههای دیگر تهدید کند و حتی پای اسرائیل را نیز به نبرد بکشاند.
1⃣9⃣
✅زیردریاییهای کلاس غدیر
رسانه آمریکایی نوشت: «شاید بزرگترین تهدید بازدارنده ایران توان تهدید انتقالهای نفتی در تنگه هرمز است که تقریباً 20 درصد کل نفت دنیا برای رسیدن به بازارهای جهانی از آن عبور میکند. طبق برخی برآوردها، آمریکا از سال 1976 حدود 8 تریلیون دلار برای محافظت از این تنگه هزینه کرده است.
در صورتی که ایران بخواهد تنگه هرمز را ببندد، زیردریایی برایش اهمیت بینظیری خواهد داشت. چنانکه موسسه مطالعات جنگ توضیح داده در آبهای کمعمق و محدود خلیج فارس، توان مستقر کردن زیردریایی، عملاً تهدیدی موثر علیه شناورهای سطحی محسوب میشود.»
ایران در حاصل حاضر چندین نوع زیردریایی دارد ناوگان رو به رشد ایران از زیردریاییهای میدجت کلاس غدیر در هر گونه درگیری به شدت مرگبار خواهند بود.
2⃣1⃣
◀️ سه سلاح مرگبار ایران از نظر امریکا :
✅موشک سجیل
نشنالاینترست میگوید «آشکارترین دکترین نظامی ایران، زرادخانه موشکهای بالستیک این کشور است.
«سجیل 1 و (نسل بعدی آن سجیل 2) موشکهایی هستند که باید بیش از بقیه از آنها ترسید. ایران اولین بار سال 2008 این موشک زمین به زمین دو مرحلهای میانبرد را آزمایش کرد. سجیل بر خلاف موشکهای شهاب، دارای سوخت جامد است که زمان پرتاب آن را تا حد زیادی کاهش داده و در مقابل قدرت مانور آن را بالا میبرد.»
مطابق گزارش، «رابرت گیتس»، وزیر دفاع اسبق آمریکا در یک جلسه استماع کنگره در نوامبر 2009 : «موشک سجیل، بردی بین 2000 تا 2500 کیلومتر دارد.» این موشک با چنین بردی میتواند کلاهکی به وزن 750 کیلوگرم را به اسرائیل و حتی بخشهایی از جنوب اروپا پرتاب کند.
2⃣0⃣
✅موشک خلیج فارس
«موشکهای بالستیک ضدکشتی خلیج فارس یکی دیگر از مولفههای ارزشمند توانمندیهای نامتقارن ایران در زمینه دریایی است.»
این موشک بالستیک مافوق صوت، با برد 300 کیلومتر هنگام حمل کلاهک 650 کیلوگرمی اغلب «قاتل حامل» (منظور ناوهای هواپیمابر و بالگردبر است) لقب گرفته و موشک سوخت جامد و تکمرحلهای است. خلیج فارس بر اساس موشک فاتح 110 طراحی و ساخته شده است.
2⃣2⃣
◀️ خبر بسیار خوشایند برای نیروهای نظامی کشورمان اینست که ناوهای هواپیمابر آمریکا از کلاس نیمیتز شامل یکسری سامانه های پدافندی است که تمامی آنها متکی به یک رادار سه بعدی بر روی پل فرماندهی ناو هواپیمابر می باشند. کوچکترین اصابتی با این پل فرماندهی عملا چشم و گوش تمام سامانه های پدافندی را کور می کند، علاوه بر این، مهمترین ماموریت این ناوها هواپیماهایی هستند که روی آن مستقر شده اند. در نتیجه با انهدام رادار سه بعدی و مکمل این رادار که یک رادار دو بعدی واقع بر روی همان پل فرماندهی است، هیچکدام از این جنگنده امکان پرواز و فرود از روی این ناو را نخواهند داشت.
2⃣3⃣
◀️ در سپتامبر گذشته، پس از حمله راکتی به سفارت آمریکا در بغداد و کنسولگری این کشور در بصره، تیم امنیت ملی آمریکا، به رهبری جان بولتون، مشاور امنیت ملی، از پنتاگون درخواست کرده که برای حمله به ایران گزینههای نظامی در اختیار کاخ سفید قرار دهد.
تهدید حمله نظامی آمریکا به ایران، امر جدیدی نیست و در دولتهای قبلی آمریکا هم، تلویحا و تصریحا، مطرح شده است. اما بازگشت این تهدید در برهه حساس کنونی، که تنشها بین تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده، قابل تامل است. بررسی اظهارات آمریکایی در این خصوص و نیز نحوه انتشار خبر درخواست بولتون نشان میدهد که این امر از دو سناریوخارج نیست.
2⃣4⃣
◀️ سناریوی اول: تغییر محاسبات ایران:
برپایه برخی شواهد و قراین،بولتون و تیمش در شورای امنیت ملی، به طور هماهنگ شده خبر احتمال حمله نظامی به ایران را به رسانهها دادهاند تا عنصر «تهدید معتبر نظامی» را به کارزار فشار حداکثری اقتصادی کاخ سفید علیه ایران اضافه کنند. «معتبر بودن» این عنصر، لزوما به معنای عملی شدن آن نیست.
آمریکاییها میخواهند با مطرح کردن احتمال حمله نظامی به ایران، آن هم به خاطر یک واقعه نسبتا کم اهمیتی که هیچگونه خسارت مادی یا جانی در پی نداشته، ایران را از اتخاذ اقدامات مهمتر -نظیر از سرگیری غنیسازی اورانیوم با غنای بالا یا بستن تنگه هرمز- باز دارند.
با وجود آنکه بسیاری از مقامات آمریکا عملا - و نه رسما- سیاست «تغییر رژیم در ایران» را پیگیری میکنند، اما عده کمی از آنها به یک جنگ تمام عیار نظامی با ایران علاقه دارند. آنها معتقدند که همین الان هم تحریمهای اقتصادی آمریکا کار خودش را میکند و نیازی به ایجاد تقابل نظامی نیست. تقابلی که ممکن است ظرف چند روز صادرات نفت خاورمیانه را مختل کند و قیمتهای نفت را به شدت افزایش دهد. عامل نفت، عامل مهمی است و نباید آن را نادیده گرفت. دولت ترامپ نشان داده است که به پایین آوردن قیمت نفت اهمیت زیادی میدهد
2⃣5⃣
◀️ سناریوی دوم: تلاش بولتون برای کشاندن آمریکا به جنگ با ایران
میرا ریکاردل، معاون اخراجی جان بولتون، در یک جلسه، حملات در عراق را «اقدام جنگی» توصیف کرد و گفت: آمریکا باید قاطعانه پاسخ دهد.
بولتون،بارها خواستار حمله نظامی به ایران بود.
بولتون پس از ورود به دولت ترامپ، به دلیل دو دستگی در کاخ سفید، نتوانست برخی طرحهای خود را عملی کند. برخی محافل آمریکایی، ژنرال اچ آر مکمستر، مشاور پیشین امنیت ملی، رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق، و جان متیس، وزیر دفاع مستعفی، را «محور عقلای» دولت ترامپ میدانند که تمایلات تندروی ترامپ را کنترل میکردند.
متیس آخرین بازمانده این محور بود که اخیرا استعفا داد و عرصه را برای بولتون و پمپئو خالی کرد.
2⃣7⃣
◀️در واقع صدور معافیت تحریمی به هشت مشتری عمده نفت ایران هم اقدامی برای کنترل قیمتها بود. آنها پس از این معافیتها، توانستند قیمت نفت را به سطوح پایینی کاهش دهند. مضاف بر این، آمریکاییها ادعا میکنند راه ضربه زدن به ایران را پیدا کرده و نیازی به استفاده از ابرازهای نظامی نیست.
به این اظهارات برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، دقت کنید: «ما بر بخش انرژی بسیار متمرکز هستیم. زیرا اقتصاد ایران به نحوی ساختاربندی شده که بزرگترین آسیب پذیری آن در این بخش است.»
هوک افزود: «ما توانستهایم فشار زیادی بر ایران وارد کنیم. ۸۰ درصد درآمدهای آنها (ایران) از صادرات نفت میآید».
2⃣6⃣
◀️برخی گزارشها حاکی از آن است که بولتون تلاشهایی برای معرفی ریکاردل به عنوان وزیر دفاع انجام میدهد، اگر ریکاردل، به ریاست پنتاگون برسد، احتمال ماجراجویی آمریکا علیه ایران به طور جدی بیشتر خواهد شد. ریکاردل در شورای امنیت ملی دست راست جان بولتون بوده و روابط نزدیکی با او دارد.
نکته مهم موضع خود ترامپ است. ترامپ بارها با جنگهای خارجی آمریکا مخالت کرده است. پس از انتخابات میاندورهای اخیر آمریکا، جمهوریخواهان اکثریت مجلس نمایندگان را به نفع رقبای دمکرات از دست دادند و سیطرهشان بر مجلس سنا هم تضعیف شد. اختلافات دمکراتهای کنگره با ترامپ در روزهای اخیر بر سر احداث دیوار مرزی و همچنین تعطیلی بخشی از دولت آمریکا به اوج رسیده است بنابراین این میتواند از موانع حمله امریکا باشد
2⃣8⃣