فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
اَللّهُمَّرُدَّکُلَّغَریب
خدایا ما غریبیم!
ما را بہ مولایمان برسان...💚
#استورے | #Story 📸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
°●《 @atashe_entezar 》●°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #کلیپ ؛ #استوری
🔹 همیشه سعی میکنیم به موقع به قرارمون برسیم و کسی رو منتظر نذاریم، ولی یک نفر هست که سالهاست منتظرمونه...!😭💔
🔅 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
°●《 @atashe_entezar 》●°
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_ونهم
به گمانم چشمان او هم چیزی نمیدید و با دلواپسی دنبال ما میگشت. روی کابینت دست کشیدم تا گوشی را پیدا کردم و همین که نور انداختم، دیدم زینب و زهرا همانجا پای پنجره در آغوش هم پنهان شده و هنوز از ترس میلرزند پیش از آنکه نور را سمت زنعمو بگیرم، با لحنی لرزان زمزمه کرد :من
خوبم، ببین حلیه چطوره!
ضجه های یوسف و سکوت محض حلیه در این تاریکی همه را جان به لب کرده بود؛ میترسیدم امانت عباس از دستمان رفته باشد که حتی جرأت نمیکردم نور را سمتش بگیرم عمو پشت سر هم
صدایش میکرد و من در شعاع نور دنبالش میگشتم که خمپاره بعدی در کوچه منفجر شد. وحشت بی خبری از حال حلیه با این انفجار، در و دیوار دلم را در هم کوبید و شیشه جیغم در گلو شکست. در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل، بالاخره حلیه را دیدم که با صورت روی زمین افتاده و یوسف زیر بدنش مانده بود. دیگر گریه های یوسف هم بی رمق شده و به نظرم نفسش بند آمده بود که موبایل از دستم افتاد و وحشتزده به سمتشان دویدم. زنعمو توان نداشت از جا بلند شود و چهار دست و پا به سمت حلیه میرفت. من زودتر رسیدم و همین که سر و شانه حلیه را از زمین بلند کردم زنعمو یوسف را از زیر بدنش بیرون کشید. چشمان حلیه بسته ونفس های یوسف به شماره افتاده بود و من نمیدانستم چه کنم. زنعمو میان گریه حضرت زهرا(س) را صدا میزد و با بیقراری یوسف را تکان میداد تا بالاخره نفسش برگشت اما حلیه همچنان بیهوش بود که نفس من برنمی گشت زهرا نور گوشی را رو به حلیه نگه داشته بود و زینب میترسید جلو بیاید. با هر دو دست شانه های حلیه را گرفته بودم و با گریه التماسش میکردم تا چشمانش را باز کند. صدای عمو میلرزید و با همان لحن لرزانش به من دلداری میداد :نترس! یه مشت آب بزن به صورتش به حال میاد
ولی آبی در خانه نبود که همین حرف عمو روضه شد و ناله زنعمو را به (یاحسین) بلند کرد. در میان سرسام مسلسل ها و طوفان توپخانه ای که بی امان شهر را میکوبید، آوای اذان مغرب در آسمان پیچید💫 و اولین روزه مان را با خاک و خمپاره افطار کردیم. نمیدانم چقدر طول کشید و ما چقدر بال بال زدیم تا بالاخره حلیه به حال آمد و پیش از هر حرفی سراغ یوسف را گرفت. هنوز نفسش به درستی بالا نیامده، دلش بیتاب طفلش بود و همین که یوسف را در آغوش کشید، دیدم از گوشه چشمانش باران میبارد
و زیر لب به فدای یوسف میرود.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_ام
عمو همه را گوشه آشپزخانه جمع کرد تا از شیشه و پنجره و موج انفجار دور باشیم، اما آتش بازی 🔥تازه شروع شده بود که رگبار گلوله هم به صدای خمپاره ها اضافه شد و تنمان را بیشتر میلرزاند در این دو هفته محاصره هرازگاهی صدای انفجاری را می شنیدیم، اما امشب قیامت شده بود که بی وقفه تمام شهر را میکوبیدند. بعد از یک روز روزه داری آن هم با سحری مختصری که حلیه خورده بود، شیرش خشک شده و با همان اندک آبی که مانده بود برای یوسف شیرخشک درست کردم همین امروز زنعمو با آخرین ذخیره های آرد، نان پخته و افطار و سحری مان نان و شیره توت بود که عمو مدام با یک لقمه نان بازی میکرد تا سهم ما دخترها بیشتر شود. زنعمو هم ناخوشی ناشی از وحشت را بهانه کرد تا چیزی نخورَد و سهم نانش را برای حلیه گذاشت. اما گلوی من پیش عباس بود که نمیدانستم آبی برای افطار دارد یا امشب هم با لب خشک سپری میکند اصلا با این باران آتشی که از سمت داعشی ها بر سر شهر میپاشید، در خاکریزها چه خبر بودومی ترسیدم امشب با خون گلویش روزه را افطار کند! از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس میکردم تاخاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با عشقم قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد آخرین گوشی خانه ،گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم صحبتی ام باحیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن ها هر یک گوشه ای کِز کرده و بی صدا گریه میکردیم. در تاریکی خانه ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکتها و خمپاره هایی که شهر را میلرزاند از دستمان رفته و نمیدانستیم انفجار بعدی در کوچه است یا روی سر ما عمو با صدای بلند سوره های کوتاه قرآن را میخواند، زنعمو با هر انفجار صاحب الزمان(عج) را صدا میزد و به جای نغمه مناجات سحر، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک رمضان کردیم. آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛ پرده های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه های آجر و شیشه و شاخه پر شده و همچنان ستون های دود از شهر بالا می رفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوسه مرحوم آیتالله صافی بر دستان طلبه سیاهپوست
#آیت_الله_صافی_گلپایگانی یاران واقعی #امام_زمان عج
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت رحلت آیتالله حاج شیخ لطفالله صافی گلپایگانی
#آیت_الله_صافی_گلپایگانی
بسم الله الرحمن الرحیم
با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانههای حوزهی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقهترین عالم دینی در آن حوزهی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذهی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب میشدند و پس از آن هم همواره دربارهی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهرهمند میساختند. قریحهی شعری، حافظهی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعهی علمیِ دینیِ کشور مایهی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزهی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۰/۱۱/۱۲
@nasimintezar نسیم انتظار - حسن عطایی(2)_۲۰۲۱_۰۹_۱۰_۱۱_۱۸_۳۵_۸۷۳.mp3
5.49M
الهی عظم البلاء
تنظیم_استودیویی
کربلایی حسن عطایی
سه شنبه امام زمانی
نواهنگ فوقالعاده
💠مبلّغامامزمانارواحنافداه باشید...
🍃 سعی کنید در جمع فامیل که میروید حتما متذکر امام زمان باشید.
یک جایی چند نفر فامیل جمع شدند بگویید: گوش بدهید از امام زمان برایتان بگویم، یک تشرفی برایتان بگویم!
🍃نام امام زمان برکت میآورد. دلها را زیر و رو میکند.
شما این کار را انجام بدهید، سر یک سال نصف فامیلتان امام زمانی میشود. سرباز امام زمان اینطور است.
برای امام زمان سرباز و نیرو جمع کنید.
چطور داعش از سرتاسر دنیا دارد جذب میکرد، خجالت نکشید، اگر خجالت میکشید، ضعف است، با عزم و استقامت، ضعف را از خودتان دور کنید.
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جای شهدا خالی... :)💔
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
اگر که از جلواتش نقاب بر می داشت
از آن حقیقت نوری حجاب بر می داشت
بدون شک همگان را پیمبری میکرد
اگر زمان هبوطش کتاب بر می داشت
غبار از سر سجاده اش که بر میخواست
ستاره از قدمش آفتاب بر می داشت
حسین بود سراپا، حسن ز پا تا سر
حسینی و حسنی بین قاب بر می داشت
بنا به حلم خدایی بنای گریه نداشت
که کوفه را ز همان گریه آب بر می داشت
نخست زینب و بعداً حسین مکتوم است
شرافت علویه است؛ امکلثوم است
۲۹جمادی الثانی
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
خواهر مجتبی چه مظلوم است
غربتش از عزاش معلوم است
روضه خوان امام معصوم است
فاتح شام و کوفه"کلثوم"است
رسولی_یه_مسافر_خسته_دل_پریشون.mp3
14.05M
#بشنوید
زمینه | یه مسافر خسته..
با مداحی: حاج مهدی رسولی
بسیار دلنشین
#وفات_حضرت_ام_کلثوم