eitaa logo
عَـطَـۺ انـٺِـظـــــاࢪ
45 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
176 فایل
علت ڪوࢪے یعقوب نبے معلــوم استッ شہࢪ بے یاࢪ مگࢪ اࢪزش دیدن داࢪد⁉️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 تا ظهر هرلحظه هوا گرمتر میشد و تنور جنگ داغتر🔥 و ما نه وسیله ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر. میدانستم سد مدافعان شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی دانستم داغ شهادت عباس و ندیدن حیدر سخت تر است یا مصیبت اسارت ما زنها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست داعشی ها همه تن و بدنمان میلرزید. اما غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمیداد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رختخواب ها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :بیاید برید تو کمد! چهارچوب فلزی پنجره های خانه مدام از موج انفجار میلرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم. آخرین نفر زنعمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :اینجا ترکش های انفجار بهتون نمیخوره! اما من میدانستم این کمد آخرین سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپش های قلب عاشقش را در قفسه سینه ام احساس کردم. من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر میشد؟ عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما دفاع کند. دلواپسی زنعمو هم از دریای دلشوره عمو آب میخورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :بیاید دعای توسل بخونیم! 👌✨ در فشار وحشت و حملات بی امان داعشی ها، کلمات دعا یادمان نمی آمد و با هرآنچه به خاطرمان میرسید از اهل بیت(ع) تمنا میکردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه میلرزد. صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفسمان را در سینه حبس کرد. نمیفهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجره های اتاق رفت. حلیه صورت ظریف یوسف را به گونه اش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا میکرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد : جنگنده ها شمال شهر رو بمباران میکنن!
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 داعش که هواپیما نداشت و نمیدانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتش بازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم تحمل اینهمه ترس و وحشت، جانمان را گرفته و باز از همه سخت تر گریه های یوسف بود حلیه دیگر با شیره جانش سیرش میکرد و من میدیدم برادرزاده ام چطور دست و پا میزند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد. با ناامیدی به موبایلم 📱نگاه کردم و دیگر نمیدانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان میداد و مظلومانه گریه میکرد و خدا به اشک عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرت زده نگاهش میکرد و من با زبان روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم. ما مثل پروانه دور عباس می چرخیدیم که از معرکه آتش🔥و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل شمع میسوخت. یوسف را به سینه اش چسباند و میدید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :قراره دولت با هلی کوپتر غذا بفرسته! و عمو با تعجب پرسید:حمله هوایی هم کار دولت بود؟ عباس همانطور که یوسف را میبویید، با لحنی مردد پاسخ داد :نمیدونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح مقاومت کردیم، دیگه تانک هاشون پیدا بود که نزدیک شهر میشدن. از تصور حمله ای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانکها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچه ها میگفتن ایرانی ها بودن، بعضی هام میگفتن کار دولته. و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :بچه ها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برق ها تموم نشده میتونیم گوشی هامون رو شارژ کنیم!📲 اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لب های خشکم به خنده باز شد. به همت جوانان شهر، در همه خانه ها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباطمان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷تماس بی پاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز ویژه‌ی امشب شب اول ماه (نمازی با ثواب زیاد) ✍️ مستحب است که در شب اول ماه رجب، بعد از خواندن نماز عشاء دو رکعت نماز بخواند در رکعت اوّل بعد از حمد، یک مرتبه سوره أَلَمْ نَشْرَحْ و سه بار سوره توحید بخواند و در رکعت دوّم‌ بعد از حمد، سوره‌های «اَلَم نَشرَح» و «توحید» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ الْفَلَقِ» را هرکدام «یک بار» بخواند و بعد از اتمام نماز،«سی مرتبه» بگوید: «لَاإِلهَ إِلّا اللّٰه» و «سی مرتبه» صلوات فرستد تا حق‌تعالی همانند روزی که از مادر متولّد شده، گناهان او را بیامرزد و پاکش نماید ✅ اگر کسی بنا به دلایلی نتوانست این نماز را بعد از نماز عشاء بخواند در طول شب بخواند تا از ثواب عظیم آن بهره مند شود التماس دعا ‌---------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 بی‌ مقدمه نمی‌توان وارد محیط ضیافت‌ الهی شد؛ آمادگی‌ها و مراقبت‌های پیشینی لازم است. باید خود را در شست‌وشو بدهیم تا در ماه شعبان به شفاعت نبی اکرم(ص) برسیم. باید از رجبیون و شعبانیون بشویم تا سفرۀ ضیافت الهی و درک فیوضات شب قدر نصیب ما شود. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: ◀️ شب قدر، مراقباتی دارد که برای شب‌های قبل از قدر است. بعضی‌ها وقتی شب بیست و سوم تمام می‌شود برای شب بیست وسوم بعدی شروع به برنامه‌ریزی می‌کنند؛ یعنی خواب، غذا، معاشرت و شغل‌شان را کنترل می‌کنند که شب قدر بعدی از دستشان نرود. این ضیافت، عظمت دارد. ◀️ خداوند برای شب قدر، دو ماه مقدر را قرار داده است... باید از وارد شوید، بعد در شهر شعبان بیایید؛ در نهر رجب خود را شست‌وشو بدهید تا در شعبان به شفاعت نبی اکرم(ص) برسید. همین‌طوری که نمی‌توان وارد ضیافت شد! اول باید در وادی ولایت و در وادی شفاعتِ نبی اکرم(ص) تطهیر شوید، و از رجبیون و شعبانیون بشوید؛ بعد وارد محیط ضیافت شوید. خلاصه، سرزده وارد نشوید! انسان نمی‌تواند سرش را زیر بیندازد و بی‌مقدمه وارد ضیافت الله شود". ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_سلام_ما_به_تو_میثم_مطیعی.mp3
7.63M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ 🎶 آیینه حُسن طاهایی 🎶 وارث شکوه مولایی 🎤 حاج میثم مطیعی 🎊 ولادت امام محمد باقر علیه السلام مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب‌گل‌گلزار‌سجاد‌آمده باآن‌همه‌ملائک‌به‌دنیا‌اومده نام‌پدرش‌سجاد‌بود‌اما‌ولی او‌علم‌علوم‌باقراست‌که‌آمده..😍🎊 🥳