📸 پاسخ دکتر محمد مرندی از اعضای هیات همراه تیم مذاکرهکننده به بیاخلاقی مشاور رسانهای ستاد روحانی
#همینقدر_تباه
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای آقای رائفی پور درخصوص فضای مجازی و ضرورت بومی سازی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وزیر کشاورزی داخل هواپیما به رئیسی توضیح میدهد که خودش هم از سایت توزیع اینترنتی مرغ و تخممرغ خرید کرده تا ببیند کار میکند یا نه
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
♦️گزارش ۱۰۰ روزه دولت به زودی منتشر میشود
🔹حسینی، معاون پارلمانی رئیس جمهور: گزارش ۱۰۰ روزه دولت بهزودی منتشر میشود و وزارتخانهها در حال جمعبندی هستند.
🔹فرصت خوبی برای همکاری سه قوه فراهم شده تا اگر نیاز است حتی در حوزهای جراحی شود، با کمک هم انجام دهند.
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
💌 #رمان_مذهبی_بیتوهرگز
#قسمتهای_36_37_38
🚫این داستان واقعی است🚫:
زندگی نامه طلبه ، شهید گمنام سید علی حسینی از قلم همسر و و دخترشان
پایان
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🇮🇷 آتشنیوز 🇮🇷
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀ #رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز #قسمت_سی_پنجم چند لحظه مکث کرد ... - چون حاضر شدم به خاطر
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀
#رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز
#قسمت_سی_ششم
دستش بین موهام حرکت می کرد ... و من بی اختیار، اشک می ریختم ... غم غربت و تنهایی ... فشار و سختی کار ... و این حس دورافتادگی و حذف شدن از بین افرادی که با همه وجود دوست شون داشتم ...
- خیلی سخت بود؟ ...
- چی؟ ...
- زندگی توی غربت ...
سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ... قدرت حرف زدن نداشتم ... و چشم هام رو بستم ... حتی با چشم های بسته ... نگاه مادرم رو حس می کردم ...
- خیلی شبیه علی شدی ... اون هم، همه سختی ها و غصه ها رو توی خودش نگه می داشت ... بقیه شریک شادی هاش بودن ... حتی وقتی ناراحت بود می خندید ... که مبادا بقیه ناراحت نشن ...
اون موقع ها ... جوون بودم ... اما الان می تونم حتی از پشت این چشم های بسته ... حس دختر کوچولوم رو ببینم ...
ناخودآگاه ... با اون چشم های خیس ... خنده ام گرفت ... دختر کوچولو ...
چشم هام رو که باز کردم ... دایسون اومد جلوی نظرم ... با ناراحتی، دوباره بستم شون ...
- کاش واقعا شبیه بابا بودم ... اون خیلی آروم و مهربون بود... چشم هر کی بهش می افتاد جذب اخلاقش می شد ... ولی من اینطوری نیستم ... اگر آدم ها رو از خدا دور نکنم ... نمی تونم اونها رو به خدا نزدیک کنم ... من خیلی با بابا فاصله دارم و ازش عقب ترم ... خیلی
سرم رو از روی پای مادرم بلند کردم و رفتم وضو بگیرم ... اون لحظات، به شدت دلم گرفته بود و می سوخت ... دلم برای پدرم تنگ شده بود ... و داشتم ... کم کم از بین خانواده ام هم حذف می شدم ... علت رفتنم رو هم نمی فهمیدم ... و جواب استخاره رو درک نمی کردم ...
" و اراده ما بر این است که بر ستمدیدگان نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان بر روی زمین قرار دهیم "
زمان به سرعت برق و باد سپری شد ... لحظات برگشت به زحمت خودم رو کنترل کردم ... نمی خواستم جلوی مادرم گریه کنم ... نمی خواستم مایه درد و رنجش بشم ... هواپیما که بلند شد ... مثل عزیز از دست داده ها گریه می کردم
حدود یک سال و نیم دیگه هم طی شد ... ولی دکتر دایسون دیگه مثل گذشته نبود ... حالتش با من عادی شده بود ... حتی چند مرتبه توی عمل دستیارش شدم ...
هر چند همه چیز طبیعی به نظر می رسید ... اما کم کم رفتارش داشت تغییر می کرد ... نه فقط با من ... با همه عوض می شد ...
مثل همیشه دقیق ... اما احتیاط، چاشنی تمام برخوردهاش شده بود ... ادب ... احترام ... ظرافت کلام و برخورد ... هر روز با روز قبل فرق داشت ...
یه مدت که گذشت ... حتی نگاهش رو هم کنترل می کرد... دیگه به شخصی زل نمی زد ... در حالی که هنوز جسور و محکم بود ... اما دیگه بی پروا برخورد نمی کرد ...
رفتارش طوری تغییر کرده بود که همه تحسینش می کردن ... بحدی مورد تحسین و احترام قرار گرفته بود ... که سوژه صحبت ها، شخصیت جدید دکتر دایسون و تقدیر اون شده بود ... در حالی که هیچ کدوم، علتش رو نمی دونستیم ...
شیفتم تموم شد ... لباسم رو عوض کردم و از در اتاق پزشکان خارج شدم که تلفنم زنگ زد ...
- سلام خانم حسینی ... امکان داره، چند دقیقه تشریف بیارید کافه تریا؟ ... می خواستم در مورد موضوع مهمی باهاتون صحبت کنم ...
وقتی رسیدم ... از جاش بلند شد و صندلی رو برام عقب کشید ... نشست ... سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ...
- خانم حسینی ... می خواستم این بار، رسما از شما خواستگاری کنم ... اگر حرفی داشته باشید گوش می کنم... و اگر سوالی داشته باشید با صداقت تمام جواب میدم ...
این بار مکث کوتاه تری کرد ...
- البته امیدوارم ... اگر سوالی در مورد گذشته من داشتید ... مثل خدایی که می پرستید بخشنده باشید ...
👈ادامه دارد…
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀
#رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز
#قسمت_سی_هفتم
حرفش که تموم شد ... هنوز توی شوک بودم ... 2 سال از بحثی که بین مون در گرفت، گذشته بود ... فکر می کردم همه چیز تموم شده اما اینطور نبود ...
لحظات سختی بود ... واقعا نمی دونستم باید چی بگم ... برعکس قبل ... این بار، موضوع ازدواج بود ...
نفسم از ته چاه در می اومد ... به زحمت ذهنم رو جمع و جور کردم ...
- دکتر دایسون ... من در گذشته ... به عنوان یه پزشک ماهر و یک استاد ... و به عنوان یک شخصیت قابل احترام ... برای شما احترام قائل بودم ... در حال حاضر هم ... عمیقا و از صمیم قلب، این شخصیت و رفتار جدیدتون رو تحسین می کنم ...
نفسم بند اومد ...
- اما مشکل بزرگی وجود داره که به خاطر اون ... فقط می تونم بگم ... متاسفم ...
چهره اش گرفته شد ... سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد ...
- اگر این مشکل ... فقط مسلمان نبودن منه ... من تقریبا 7 ماهی هست که مسلمان شدم ... این رو هم باید اضافه کنم ... تصمیم من و اسلام آوردنم ... کوچک ترین ارتباطی با علاقه من به شما نداره ... شما همچنان مثل گذشته آزاد هستید ... چه من رو انتخاب کنید ... چه پاسخ تون مثل قبل، منفی باشه ... من کاملا به تصمیم شما احترام می گذارم ... و حتی اگر خلاف احساس من، باشه ... هرگز باعث ناراحتی تون در زندگی و بیمارستان نمیشم
با شنیدن این جملات شوک شدیدتری بهم وارد شد ... تپش قلبم رو توی شقیقه و دهنم حس می کردم ... مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... یان دایسون ... یک روز مسلمان بشه
مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم... اما فاصله ما ... فاصله زمین و آسمان بود ... و من در تصمیمم مصمم ... و من هر بار، خیلی محکم و جدی ... و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم ... اما حالا...
به زحمت ذهنم رو جمع کردم
- بعد از حرف هایی که اون روز زدیم ... فکر می کردم ...
دیگه صدام در نیومد ...
- نمی تونم بگم ... حقیقتا چه روزها و لحظات سختی رو گذروندم ... حرف های شما از یک طرف ... و علاقه من از طرف دیگه ... داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد ... تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت ... گاهی به شدت از شما متنفر می شدم ... و به خاطر علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم ... خودم رو لعنت می کردم ... اما اراده خدا به سمت دیگه ای بود ... همون حرف ها و شخصیت شما ... و گاهی این تنفر ... باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم ... اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش ... شخصیتی که در عین تنفری که ازش پیدا کرده بودم ... نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم
دستش رو آورد بالا، توی صورتش ... و مکث کرد ...
- من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم ... و این ... نتیجه اون تحقیقات شد ... من سعی کردم خودم رو با توجه به دستورات اسلام، تصحیح کنم ... و امروز ... پیشنهاد من، نه مثل گذشته ... که به رسم اسلام ... از شما خواستگاری می کنم ...
هر چند روز اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم ... حق با شما بود ... و من با یک هوس و حس کنجکاوی نسبت به شخصیت شما، به سمت شما کشیده شده بودم ... اما احساس امروز من، یک هوس سطحی و کنجکاوانه نیست... عشق، تفکر و احترام من نسبت به شما و شخصیت شما ... من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم ...
و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم ... در کنار تمام اهانت هایی که به شما و تفکر شما کردم ... و شما صبورانه برخورد کردید ... من هرگز نباید به پدرتون اهانت میکردم.
👈ادامه دارد...
🙇♀💛🙇♀💛🙇♀💛🙇♀
#رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز
#قسمت_سی_هشتم
اون، صادقانه و بی پروا، تمام حرف هاش رو زد و من به تک تک اونها گوش کردم و قرار شد روی پیشنهادش فکر کنم وقتی از سر میز بلند شدم لبخند عمیقی صورتش رو پر کرد
- هر چند نمی دونم پاسخ شما به من چیه اما حقیقتا خوشحالم بعد از چهار سال و نیم تلاش بالاخره حاضر شدید به من فکر کنید
از طرفی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم ولی می ترسیدم که مناسب هم نباشیم از یه طرف، اون یه تازه مسلمان از سرزمینی با روابط آزاد بود و من یک دختر ایرانی از خانواده ای نجیب با عفت اخلاقی و نمی دونستم خانواده و دیگران چه واکنشی نشون میدن
برگشتم خونه و بدون اینکه لباسم رو عوض کنم بی حال و بی رمق همون طوری ولا شدم روی تخت
- کجایی بابا؟حالا چه کار کنم؟ چه جوابی بدم؟ با کی حرف بزنم و مشورت کنم؟ الان بیشتر از هر لحظه ای توی زندگیم بهت احتیاج دارم بیای و دستم رو بگیری و یه عنوان یه مرد، راهنماییم کنی
بی اختیار گریه می کردم و با پدرم حرف می زدم
چهل روز نذر کردم اول به خدا و بعد به پدرم توسل کردم گفتم هر چه بادا باد امرم رو به خدا می سپارم
اما هر چه می گذشت محبت یان دایسون، بیشتر از قبل توی قلبم شکل می گرفت تا جایی که ترسیدم
- خدایا! حالا اگر نظر شما و پدرم خلاف دلم باشه چی؟
روز چهلم از راه رسید تلفن رو برداشتم تا زنگ بزنم قم و بخوام برام استخاره کنن قبل از فشار دادن دکمه ها نشستم روی مبل و چشم هام رو بستم
- خدایا! اگر نظر شما و پدرم خلاف دل منه فقط از درگاهت قدرت و توانایی می خوام من، مطیع امر توئم
و دکمه روی تلفن رو فشار دادم
" همان گونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم بر تو نیز روحی را به فرمان خود، وحی کردیم تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرا دادیم که به وسیله آن هر کسی از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می کنیم و تو مسلما به سوی راه راست هدایت می کنی "
سوره شوری آیه 52
و این پاسخ نذر 40 روزه من بود
تلفن رو قطع کردم و از شدت شادی رفتم سجده خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه
اما در اوج شادی یهو دلم گرفت
گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد
وقتی مریم عروس شد و با چشم های پر اشک گفت با اجازه پدرم بله
هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد هر دومون گریه کردیم از داغ سکوت پدر
از اون به بعد هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم
- بابا کی برمی گردی؟ توی عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره تو که نیستی تا دستم رو بگیری تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زیونت بشنوم حداقل قبل عروسیم برگرد حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک هیچی نمی خوام فقط برگرد
گوشی توی دستم ساعت ها، فقط گریه می کردم
بالاخره زنگ زدم بعد از سلام و احوال پرسی ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه
بالاخره سکوت رو شکست
- زمانی که علی شهید شد و تو تب سنگینی کردی من سپردمت به علی همه چیزت رو تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی
بغض دوباره راه گلوش رو بست حدود 10 شب پیش علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد گفت به زینبم بگو من، تو رو بردم و دستتون رو توی دست هم میزارم توکل بر خدا مبارکه
گریه امان هر دومون رو برید
- زینبم نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست جواب همونه که پدرت گفت مبارکه ان شاء الله
دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد تمام پهنای صورتم اشک بود
همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم فکر کنم من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت عروس و دامادهر دو گریه می کردن
توی اولین فرصت، اومدیم ایران پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن ... مراسم ساده ای که ماه عسلش ... سفر 10 روزه مشهد ... و یک هفته ای جنوب بود ...
هیچ وقت به کسی نگفته بودم ... اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه ... توی فکه ... تازه فهمیدم ... چقدر زیبا ... داشت ندیده ... رنگ پدرم رو به خودش می گرفت ...
#بی_تو_هرگز
#شیعه
#ره_یافته
#تازه_مسلمان
قسمت آخر❣👆👆.
با صلوات به روح پاک ومطهر طلبه شهید گمنام سیدعلی حسینی🌹
التماس دعا.....✋🏻
تا داستان بعدی ....یا علی🌷
تکمیلی/ شليك موشك پدافندی در منطقه نطنز
🔹ساعاتي قبل صداي انفجاري در منطقه نطنز شنيده شده و نور شديدي هم در آسمان اين منظقه ديده شده است.
🔹برخي منابع از فعال شدن سيستم پدافند هوايي عليه پهپاد خبر ميدهند.
🔹اخبار اوليه اين است كه احتمالا اين شليك براي آزمايش واكنش سريع دربرابر حمله احتمالي بوده است.
هنوز منابع رسمي در اين باره اعلام نظر نكردند.
🔸اخبار تكميلی متعاقبا منتشر خواهد شد.
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🇮🇷 آتشنیوز 🇮🇷
تکمیلی/ شليك موشك پدافندی در منطقه نطنز 🔹ساعاتي قبل صداي انفجاري در منطقه نطنز شنيده شده و نور شديد
🔸️شبکهخبر: بر اساس آخرین اطلاعات دریافتی از منطقه موشک پدافندی با هدف آزمایش واکنش سریع به تهاجم احتمالی شلیک شد.
🔹این موشک پدافندی با هدایت سایت پدافندی منطقه در آسمان منفجر شده است.
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🚨 سید یاسر جبرائیلی ، آزمایشی بودن شلیک موشک را رد کرد!
▫️رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام در توئیتی خبر داد : سایت غنی سازی نطنز هیچ آسیبی ندیده است. پدافند بادرود اهدافی را ساقط کرده که مقامات مرتبط توضیح خواهند داد!
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
⭕️ در ایام عید حنوکا یا عید روشنایی یهودیان هستیم.معمولا رژیم صهیونیستی در این ایام به اصطلاح مقدس ، ضربات وحشیانه به دشمنان خود وارد میکند.!!!
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
⭕️رژیم صهیونیستی در صدد وارد کردن ضربه به ایران در حوزه های زیر است:
۱_ایجاد خرابکاری در تاسیسات حساس یا اماکن زیربنایی
۲_زدن ضربات پنهان نظامی با رویکرد ترور شخصیت یا حملات مخفیانه به مناطق ویژه کشور.
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸مشاهده میدانی خبرنگار صدا و سیما از محل شنیده شدن صدای انفجار در نطنز
🔹ذاکریان خبرنگار صدا و سیما در نطنز: ساعتی پیش یکی از سامانههای موشکی منطقه آزمایش شد و خوشبختانه بادرود نطنز در امنیت کامل است
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
هر روز ڪہ سلامت مےدهم
و یادم مےافتد ڪہ صاحبے
چون تو دارم:
ڪریم،مهربان،دلسوز،رفیق،
دعاگو،نزدیڪ...
و چہ احساسِ نابِ آرامش بخش
و پر امیدے است داشتنِ تو...
اللهـم عجـل لولیـک الفـرج
سلام اے نور خدا
در تاریڪے هاے زمین
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
#یکشنبه_های_علوی
🔰خوشا به حال فروتنان
✍️امام على عليه السلام: خوشا به حال كسى كه (تلاش برای اصلاح) عيبهايش، او را از پرداختن به عيبهاى مردم باز دارد و بى آنكه او را نقص و كاستى باشد فروتنى كند.
📚ميزان الحكمه، ج13، ص21
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
202030_794047624_041221110327.mp3
5.39M
🎙بشنوید / زحماتی که علامه امینی برای کتاب الغدیر کشید و پاداشی که خدا به او داد
#حجت_الاسلام_عالی
▪️۲۸ ربیع الثانی سالروز رحلت مرحوم علامه شیخ عبدالحسین امینی رحمت الله علیه صاحب کتاب شریف الغدیر
🌹شادی روحشان الفاتحه مع الصلوات...
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
طرح ترور اردوغان خنثی شد
شبکههای رسمی ترکیه خبر دادند که امروز یک بمب در محل سخنرانی «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه در جنوب این کشور پیدا شده است.این بمب زیر یک ماشین پلیس کار گذاشته شده و از راه دور کنترل میشده است.
آقا اینو میخواید ترورش کنید چرا ازش اجازه نمیگیرید؟ نمیگید ناراحت میشه؟
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتار غیرقانونی حراست سازمان امور مالیاتی در برخورد با خبرنگاری که قصد مصاحبه با کامیون داران معترض را داشت!
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
در دنیا معمول است که وقتی یک لشکری پیروز میشود در یک شهری، برایشان غارت و چپاول و ظلم و این چیزها یک چیز عادّی است؛ اینجا نخیر؛ اینجا رزمندهی مجاهد فیسبیلالله در میدان جنگ اگر پیروز هم بشود، اخلاصش و رعایت حدود الهیاش اندکی کم نمیشود، بلکه در حال پیروزی، به خاطر شکرانهی پیروزی، این رعایتها بیشتر هم میشود.
رزمندگان ما از دشمن که اسیر میگرفتند، همان دشمنی که اسیر ما را از وقتی که گرفته بود تا داخل آن اردوگاهی که اینها را نگه میداشتند، چند بار کأنّه اینها را میکشتند و زنده میکردند، از بس آنها را آزار میکردند -آنجا هم که خب معلوم بود در اردوگاه چه میکنند با آنها- همان آدمها وقتی که اسیر ما میشدند، اگر مجروح بود، رزمندهی ما او را درمان میکرد؛ اگر تشنه بود، به او آب میداد؛ مثل خودش با او رفتار میکرد. ۱۴۰۰/۸/۳۰
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈••••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🔸جزییات فرود اضطراری یک پهپاد در چهارمحال و بختیاری
🔹 معاون سیاسی امنیتی استاندار چهارمحال و بختیاری در خصوص جزییات فرود اضطراری یک پهپاد در منطقه میهه شهرستان کوهرنگ، گفت: این پرنده ساعت ۱۹ روز پنج شنبه مورخ یازدهم آذرماه جاری از فرودگاه شهرکرد به سمت غرب شهرکرد به منظور بارور کردن ابرها به حرکت درمیآید.
🔹 به علت شرایط نامساعد منطقه کوهرنگ و وزش شدید باد، این پهپاد در ساعت ۲۰ اقدام به باز نمودن چتر میکند و روز گذشته توسط کارشناسان به صورت زمینی به مبدا منتقل شده است.
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
🔴رئیسی متشکریم
🔹شاید از یاد برده باشیم که همین سه چهار ماه قبل، با چه وضعیت بحرانی دست و پنجه نرم می کردیم.
♦️از یک طرف، کرونا روزانه بیش از 700 نفر را قتل عام می کرد و شاهد ازدحام و نارضایتی مردم بودیم که ساعت ها در صف می ایستادند و آخر سر، بسیاری از آنها نمی توانستند واکسن بزنند؛
🔹از طرف دیگر در اثر بی تدبیری برخی مدیران و رها شدگی مسئولیت، تشکیل صف های آزار دهنده برای دارو و مرغ و گوشت و تخم مرغ و روغن و...، رویدادی تلخ و تکراری شده بود...
♦️آقای رئیسی و دولت او، مسئولیت های بر زمین مانده بسیاری دارند که باید به انجام برسانند و احیای تدریجی رونق اقتصاد و ارزش پول ملی، یکی از دشوار ترین آنهاست.
🔹اما تا همین جا قدردان مدیرانی هستیم که هم بر حفظ سلامت مردم همت گماشتند -در حالی که همین حالا کرونا در برخی کشورهای پیشرفته، بالغ بر 1600 نفر در روز قربانی می گیرد- و هم با انجام تدابیر لازم، صف های اعصاب خُرد کن را برچیدند.
♦️آقای رئیسی! از این که در همین سه ماه، آن صحنه های تلخ را از میان مردم ما جمع کردید، متشکریم. هر چند که با این توانستن، انتظارات مردم از شما بیشتر شده است.
✍️محمد ایمانی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
📸عکس کریسمس خانواده توماس مسی، نماینده کنگره آمریکا از ایالت کنتاکی!!!
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ترساندن مردم از راهاندازی #شبکه_ملی_اطلاعات ایران
⭕️ ۶۰% تخفیف اینترنت آمریکا به ایرانیان
🌐 شبکه ملی کرهجنوبی و سرعت بالای اینترنتی
🌐 شبکه ملی چین و سرعت شبکههای اجتماعی
🎙 استاد #رائفی_پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تغییر شیوه های جاسوسی در عصر دیجیتال
#نفوذی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
🔴امام خامنه ای:
✔️آتش به اختیار یعنی؛
کار فرهنگی خودجوش و تمیز، نه بی قانونی
•┈•••✾•🌱🇮🇷🌱•✾•••┈•
http://eitaa.com/atashnews
📡Channel: @atashnews