#رهبر_معظم_انقلاب:
💠امروز یکی از چیزهایی که از لحاظ عملی مهم است، مسئلهی اقتصاد است؛ دشمن روی اقتصاد کشور ما متمرکز شده. از نظر دشمن، اقتصاد کشور یک نقطهی ضعفی است که [او] میتواند با تکیهی بر آن نقطهی ضعف، مقاصد سوء خودش را در مورد کشور عزیز ما و در مورد جمهوری اسلامی اِعمال بکند؛ باید روی اقتصاد [کار کرد]. من گفتم اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصادی که از درون میجوشد و احتیاج ما را به دیگران کم میکند و استحکام کشور را در مقابل تکانههای خارجی افزایش میدهد؛ این معنای اقتصاد مقاومتی است.
💠 «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، این اقدام و عمل باید در جلوی چشم مردم قرار بگیرد و مردم این را ببینند؛ این توقّع و خواستهی ما از مسئولین است که با آنها هم در میان میگذاریم؛ این مسائل را ما با مسئولین مرتّباً در میان میگذاریم و به آنها میگوییم. شاخصههای اقدام و عمل را باید نشان داد.
۱۳۹۵/۸/۲۶
🇮🇷 کانال اتنا (اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
@atna_ir
951029.mp3
27.57M
💠 سلسله دروس #تاریخ_تطبیقی_اسلام
#استاد_طائب
📔جلسه پنجاه و هشتم
📝حوادث دوران امام سجاد (ع) «۲»
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های فرد در کانال اتنا)
@atna_ir
اَتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
💠 سلسله دروس #تاریخ_تطبیقی_اسلام #استاد_طائب 📔جلسه پنجاه و هفتم 📝حوادث دوران امام سجاد (ع) «۱»
جلسه پنجاه و هفتم دوره جامع تدریس مجازی تاریخ تطبیقی اسلام⬆️⬆️
شروع جلسه پنجاه و هشتم دوره جامع تدریس مجازی تاریخ تطبیقی اسلام⬇️⬇️
951029.mp3
27.57M
💠 سلسله دروس #تاریخ_تطبیقی_اسلام
#استاد_طائب
📔جلسه پنجاه و هشتم
📝حوادث دوران امام سجاد (ع) «۲»
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های فرد در کانال اتنا)
@atna_ir
@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی #تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه پنجاه و هشتم(۱)
بسم الله الرحمن الرحیم
✍️لزوم ریشهیابی جریان توابین
🔶یکی از جریاناتی که بعد از حادثه عاشورا به وجود آمد و باید ریشهیابی شود تا حوادث آن زمان و اثرگذاری جریان سوم از ظاهر قضایا کشف شود، جریان توابین است. جریان توابین توسط چه کسی شکل میگیرد؟ کسی که در جریان توابین بیش از همه مورد توجه است، رِفاعةبنشَدّاد است و بعد از او، سلیمان بن صُرَد خُزاعی. شخصیت این افراد باید مورد مطالعه قرار بگیرد که آنها چه کسانی بودند؟
🔷نکته مهم اینکه، عنوان شیعه بر این افراد گذاشتند. یک مطلب که قبلا گذشت، این است که باید بدانیم وقتی به این افراد، شیعه گفته میشود، منظور چه مدل شیعهای هست؟
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های فرد در کانال اتنا)
@atna_ir
@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی #تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه پنجاه و هشتم(۲)
✍️شخصیت سلیمانبنصُرَد خُزاعی در نگاه علمای رجال
🔶مرحوم آقای خویی در معجم رجال در مورد سلیمانبنصرد خزاعی از قول فضلبنشاذان نقل میکند که او از بزرگان تابعین بوده است. سپس کلام مرحوم کشی را نقل میکند که گفته است: تَخَلَّفَ عن علی(ع) فی الجمل. در نبرد جمل، همراه با امیرالمؤمنین(ع) حاضر نشد و نیامدنش را توجیه کرد که حضرت هم او را مورد عتاب قرار داد. وقتی از جلسه با حضرت بیرون آمد، امام مجتبی(ع) را دید و از سرزنش حضرت امیر(ع) شکایت کرد که چرا ایشان اینگونه با او برخورد کردند؟! امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: اگر از دوستان نبودی، اینگونه تو را مورد سرزنش قرار نمیدادند؛ دوستان را به این نحو سرزنش میکنند.
🔷مرحوم کشی، سلیمانبنصرد خزاعی را در جریان صلح و ترک نبرد امام حسن(ع) با معاویه، یکی از معترضین به حضرت معرفی میکند که به ایشان اعتراض کرد چرا صلح را پذیرفتید؟! و بعد هم نسبت میدهد که به حضرت گفت: شما مؤمنین را ذلیل کردید!
🔶مرحوم آیتالله تبریزی در کتاب «صراط النجاة» در جواب این سؤال که به حُجربنعَدی نسبت میدهند به امام مجتبی(ع) گفت: شما مُذِلّ المؤمنینی، مینویسد: خیر؛ حجربنعدی به عصمت حضرت قائل است و کسی که به عصمت قائل باشد، چنین حرفی نمیزند. بعد میفرماید: این کلام را به سلیمانبنصرد خزاعی نسبت میدهند که به امام(ع) چنین سخنی گفته است.
🔷از این جواب مرحوم آیتالله تبریزی به این نتیجه میرسیم که سلیمانبنصرد شخصیتی نیست که قائل به عصمت حضرت باشد؛ لذا از شیعیانی که امروزه مصطلح است نمیباشد.
🔶شیخ طوسی کلام کشی را نقل کرده و سپس میگوید: احتمال دارد که دروغی بوده و به سلیمانبنصرد نسبت دادهاند. مرحوم آقای خویی نظر شیخ طوسی را انتخاب میکند و دلیل میآورد که فضلبنشاذان از سلیمانبنصرد تعریف کرده و گفته است: «مِن کبار التابعین»؛ از بزرگان تابعین است.
🔷اگرچه فضلبنشاذان در مورد او میگوید از بزرگان تابعین است، ولی اکثرا میگویند: سلیمانبنصرد از اصحاب رسولالله(ص) است و حتی اهل سنت به فعل سلیمانبنصرد استناد میکنند؛ مثلا در این مسئله که در اذان و اقامه، حرف زدن مبطل است یا نه، بین اذان و اقامه فرق است؛ در اذان مبطل نیست، ولی در اقامه مبطل است. اهل سنت در دلیل اینکه کلام، اذان را باطل نمیکند، اینگونه استدلال کردهاند که «الکلام لا یُبطِل الخطبةَ فلا یُبطِل الأذانَ بالأولویة». در فقه عامه، اگر امام جمعه که در حال خواندن خطبه نماز جمعه است حرف بزند، اشکالی ندارد. برای استدلال میگویند: سلیمانبنصرد خزاعی مابین خطبه حرف زد، در حالی که از صحابه رسول خدا(ص) بود و لذا این فعل او اتخاذ از قول آن حضرت بوده است.
🔶بنابراین، عامه، سلیمانبنصرد خزاعی را از صحابه رسول خدا(ص) شمردهاند و در مطالب نقل شده از شیعه هم، چنین چیزهایی آمده است. اما در مقابل، مرحوم خویی میگفت: اینکه سلیمان از صحابه بوده است، دلیلی ندارد و قول عامه است و این مطلبی هم که به او نسبت میدهند که درباره امام حسن(ع) گفته حضرت مؤمنین را ذلیل کرد، راویاش کتاب نصربنمُزاحم است، در حالی که سند آن صحیح نبوده و مردود است.
🔷خلاصه اینکه مرحوم آقای خویی نتیجه میگیرد که سلیمانبنصرد، انسان مورد وثوق و از شیعیان درجهیک میباشد.
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های فرد در کانال اتنا)
@atna_ir
@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی #تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه پنجاه و هشتم(۳/۱)
✍️شیعه در زمان امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع) به چه معنا بود؟
🔶تمام این فرازونشیبها بهخاطر یک مطلب است و آن اینکه، کلمه شیعه در آن زمان، بهمعنای شیعهای نیست که امروزه بهکار میرود. شیعه در آن زمان، صرفا بر کسی اطلاق میشد که در برابری و مقابله علی(ع) و عثمان، در سمت علی(ع) بود؛ اما اینکه قائل به عصمت حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و منکر خلیفه اول و دوم باشد، نیست. شیعه به معنای امروزی که بگوید بعد از رسول خدا(ص) علی(ع) برحق است، در آن زمان، خیلی کم بود. حتی در آن زمان، عمار و مقداد و امثالهم، در فرآیند بعدی اینگونه معرفی نشدند؛ یعنی عمار با اینکه شیعه ناب و قائل به عصمت امیرالمؤمنین(ع) بود، به اینکه شیعه ناب است، شناخته نشده و این حاکی از شدت تقیه است. عمار از شیعیان ناب بود و حال آنکه وقتی امروزه به رجال اهل سنت مراجعه شود، میبینیم آنها عمار را از ارادتمندان خلفای اربعه میدانند.
🔷اهل سنت هم به این معنایی که امروز میشناسیم، بعدها تشکیل شد. در زمان معاویه، مردم به شیعه علی(ع) و شیعه عثمان تقسیمبندی میشدند.
🔶سؤال: در کتاب اسرار آلمحمد(ص) میگوید: کسانی که با خلیفه اول فاصله گرفته و نزد علی(ع) آمدند، به شیعه معروفند.
🔷جواب: آیا دستگاه حکومتی، کسی را که به شیعه بودن معروف است، برای کارهای فرهنگی به کوفه میفرستد؟! عمار، اعزامی از طرف دستگاه به سمت کوفه و جزء حکومت بود. سلمان فارسی هم استاندار اعزامی از طرف خلفا بود. اگر اینها به شیعیان علی(ع) معروف بودند، آیا این مسؤولیتها به آنها داده میشد؟! شیعه واقعی علی(ع) معتقد است ولایت از طرف رسول خدا(ص) برای علی(ع) جعل شده و ولایت طرف مقابل، باطل است؛ لذا از سلمان فارسی سؤال میشود که اگر تو ولایت طرف مقابل را باطل میدانی، پس چرا استانداری مدائن را قبول کردی؟! چون تحت ولایت و حاکمیت دستگاه قرار گرفته است و کسی که تحت ولایت حکومت قرار میگیرد، باید مجری احکام همان حکومت باشد.
🔶بنابراین، کلمه شیعه به این عنوان که قائل به عصمت ائمه(ع) باشد، یک مطلبی کاملا پوشیده و سرّی بود و اشخاصی مثل سلمان فارسی و عمار و مقداد، در اوج تقیه و حتی مجبور بودند به حالت تکتّف(دستبسته) نماز بخوانند. حتی امیرالمؤمنین(ع) در زمان حکومتشان نتوانستند با سنت آنها(خلفا) مخالفت کنند؛ منتهی وقتی حضرت به حکومت رسیدند، بهحالت دستباز نماز خواندند. مردم هم گفتند اجتهاد علی(ع) اینگونه است و الآن باید به اجتهاد ایشان عمل کرد. در زمان خلیفه دوم، همه میبایست بهصورت تکتف نماز میخواندند؛ والا گردنشان زده میشد. اما آیا اینکه حضرت علی(ع) در زمان خلیفه دوم بهحالت تکتف نماز میخواند یا نه، در جایی دیده نشده است.
🔷سؤال: اگر تقیه بود، پس چرا عثمان خودش نماز را در منا چهار رکعتی میخواند، اما موقعی که علی(ع) را فرستاد، حضرت فرمود: من دو رکعتی میخوانم؟
🔶جواب: این یعنی اینکه وقتی حضرت بخواهند نماز بخوانند، باید عثمان اجازه دهد و وقتی اجازه داد، ایشان دو رکعتی میخوانند؛ ولی اینکه بخواهند بدون اجازه بخوانند، در این صورت، ایشان را به شهادت میرساندند.
🔷به هر تقدیر، شیعیانی که قائل به عصمت اهلبیت(ع) باشند، نادر کالمعدوم بودند. افرادی مثل سلیمانبنصرد خزاعی و رِفاعةبنشَدّاد هم جزء آن شیعیان نادر و کمیاب نبودند. بر این اساس میتوان گفت که اینها از کسانیاند که امام حسین(ع) را دعوت کرده و بعد یاری نکردند؛ چون با تغییر شرایط، فتوای آنها هم عوض شده است. البته آنها اهل فداکاری بودند؛ چون بعدها در قیام توابین کشته شدند.
🔶در جریان پذیرفتن حکمیت در جنگ صفین، سلیمانبنصرد بهشدت عصبانی بود و با شلاق به صورت اسب خودش زده و میگفت: اگر یاور داشتم، نمیگذاشتم حکمیت را قبول کنند؛ و حال آنکه، وقتی علی(ع) قبول کرد، نباید چیزی بگوید. به امیرالمؤمنین(ع) گفت: آیا نمیشود قرارداد را بههم بزنیم؟ حضرت فرمودند: چون امضا شده، نمیشود.
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های فرد در کانال اتنا)
@atna_ir