3⃣
مکتب و جهانبینی
تعبیر دیگری از حرفهای گذشته به این نحو قابل بیان است که: یک مکتب اجتماعی کامل و ایدئولوژی درست، هم نیازمند به یک «نظام فکری و فلسفی» است و هم نیازمند به یک ایمان، بدین معنی که هم یک جهانبینی استوار و بینش منطقی خاص و مجهز به استدلال و منظم و به اصطلاح امروز سیستماتیک درباره جهان داشته باشد و هم دارای یک ایمان باشد، یعنی دارای قدرت ایجاد دلبستگی و عشق و محبت نسبت به هدفها و هدف برتر و مافوق فردی و شخصی باشد. نقصی که در بعضی از مکتبهای اجتماعی و بلکه در اغلب مکتبهای اجتماعی امروز مثل مکتب اگزیستانسیالیسم هست این است که میخواهند ایدئولوژی منهای ایمان به وجود بیاورند، یعنی منهای امری مافوق فرد انسان که انسان نسبت به آن عشق بورزد و در واقع آن چیز به نوعی مورد پرستش
@atna_ir
4⃣
انسان باشد. میخواهند بر اساس فلسفه محض مکتب ایجاد کنند و این نشدنی است. ایدئولوژی بر اساس فلسفه محض منهای ایمان ـ که نوعی دلبستگی و شیفتگی به هدف برتر و عالیتر است ـ ایدئولوژی کامل انسانی نیست.
وگاهی شبه دَوْری ایجاد میکنند که معلوم است امری خیالی و استفاده از نیروی خیال بشریت است؛ میآیند خود ایدئولوژی را موضوع ایمان قرار میدهند زیرا این خلأ را احساس میکنند که ایدئولوژی باید بر ایمان به هدف برتر استوار باشد؛ در صورتی که ایدئولوژی طرحی است که باید مشتمل بر ایمان باشد و لذا میتواند مقدس باشد اما اگر خود ایدئولوژی مشتمل بر ایمانی نباشد و صرفا یک نظام فکری باشد و خود بخواهد موضوع ایمان یعنی عشق و دلبستگی قرار بگیرد، این دیگر به هیچ وجه پایه منطقی ندارد؛ یعنی امری است که با زور تلقین و القاء میشود بدان عمل کرد ولی پایه منطقی حسابی ندارد.
اکنون مقداری از یادداشتهای گذشته را درباره مکتب میخوانیم: «مکتب عبارت است از یک سیستم واحد فکری عملی» یعنی نه یک سیستم فکری صرفا نظری که مربوط به علوم نظری است و نه آنچه باید کرد. به اصطلاح فلسفه خودمان سیستم فکری نظری یعنی فکر درباره آنچه که هست. فرض کنید میگوییم فیزیک ارسطو یک سیستم فکری نظری است یعنی یک نوع طرز تفکر است درباره آنچه هست که چگونه است. و یا میگوییم فیزیک نیوتن یک سیستم فکری نظری دیگری است درباره آنچه هست.
@atna_ir
5⃣
ولی سیستم فکری عملی یعنی یک نظام فکری درباره آنچه باید باشد، و در اصطلاح قدما حکمت عملی، که حکمت را به نظری و عملی تقسیم میکنند: حکمت نظری یعنی حکمت و درک صحیح درباره آنچه هست و حکمت عملی یعنی درک صحیح و واقعی درباره آنچه باید باشد.
بنابراین مکتب که عبارت است از «یک سیستم واحد فکری عملی» یعنی یک سیستم فکری درباره آنچه باید باشد، طرحی برای اینکه فرد یا اجتماع انسان چگونه خوب است باشد؟ و در تعریف مکتب اجتماعی باید یک کلمه هم اضافه کنیم و این طور بگوییم: مکتب اجتماعی عبارت است از یک سیستم واحد فکری اجتماعی عملی، نه مجموع اندیشههای ناهماهنگ که به صورت یک دستگاه در نیامده باشد که آن مکتب نیست. یک رکن مکتب این است که به صورت یک دستگاه باشد. دستگاه صنعتی چگونه است؟ دستگاه آن است که از یک سری اجزاء تشکیل شده و برای هر جزئی کار و مقام و جای معینی در نظر گرفته شده است. مثلا یک ساختمان یک دستگاه است چون هر جزء آن وظیفهای را انجام میدهد و مجموع آن یک هدف واحد را تشکیل میدهد و لهذا اندیشههای متفرق، مکتب نیست زیرا یک واحد و یک دستگاه را به وجود نمیآورد.
مجموع اندیشههای هماهنگ که با زندگی عملی یعنی با بایدها و نبایدها بستگی داشته باشد یک مکتب میباشد که بر پایه «اندیشههای نظری» قرار دارد و آن اندیشههای نظری روح آن مکتب به شمار میرود.
@atna_ir
6⃣
میگوییم «بر پایه اندیشههای نظری» چون گفتیم هر ایدئولوژی بر اساس یک جهانبینی است و خود جهانبینی نظر درباره جهان است آنچنان که هست، ولی ایدئولوژی نظر درباره انسان است آنچنان که باید باشد و باید بشود.
پایه و مایه مکتب همان روحی است که همه را به صورت یک دستگاه و یک پیکر درآورده است و دیگر چیزها به منزله اعضاء و جوارح رئیسه و غیر رئیسه است و حتی بعضی به منزله موهایی است که بر پیکر میروید یعنی این قدر جنبه غیر اصیل دارد، مانند لازم و غیر لازم و واجب و مستحب و...
ایدئولوژی، هم پایه فلسفی میخواهد و هم پایه ایمانی
تنها اندیشهای میتواند روح یک مکتب را تشکیل دهد که از طرفی پایه جهانبینی آن مکتب باشد یعنی نوعی بینش و دید و ارزیابی درباره هستی باشد، و از طرف دیگر «آرمانساز» باشد و این همان مطلب است که گفتیم ایدئولوژی، هم پایه فلسفی باید داشته باشد و هم پایه ایمانی. از یک سو اساس منطقی داشته باشد تا آنچه هست را بتواند با منطق و استدلال ثابت کند و از سوی دیگر آرمانساز باشد، یعنی بتواند چیزی را عرضه کند که بشود موضوع ایمان و موضوع آرمان قرار گیرد؛ یعنی یک محبوب و معشوق هم به بشر عرضه بدارد و بشر را به سوی آن محبوب به حرکت درآورد. هم فلسفه باشد و هم ایدهآل اخلاقی و هم ایدهآل اجتماعی
@atna_ir
7⃣
نیروی محرکه یک جهانبینی آرمانسازی آن است. صِرف یک جهانبینی مادام که آرمان نداشته باشد محرک نمیشود. مثل اینکه بزرگترین مکتبهای ستارهشناسی، مسائل ستارهشناسی را به ما عرضه میدارد و ما فقط درباره یک سلسله چیزهایی که در جهان هست اطلاعاتی پیدا میکنیم، اما دیگر به ما ارتباطی پیدا نمیکند یعنی ستارهها به آن وضع وجود داشته باشند یا نداشته باشند، از نظر زندگی و هدفهای انسان تأثیری ندارد، برخلاف مکتب که چیزی را عرضه میدارد که در آن آرمان بزرگی برای انسان نهفته است.
@atna_ir
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
#سفارش_آیت_الله_بهجت⬇️
#کتاب_جهاد_با_نفس
#فصل_چهارم : باب استحباب کسب صفات پسندیده و به کار بردن آنها و ذکر تعدادی از آنها
⚜حضرت آقا امام صادق(علیه السلام) فرمود:
💫همانا شیعیان علی(علیه السلام) شکمهاشان تهی و لبهاشان خشکیده بود ، اهل مهربانی و علم و بردباری بودند ، به پارسایی شناخته می شدند؛ پس با پرهیزکاری و تلاش ما را بر شیعه بودنتان یاری کنید.💫
📚 جهاد با نفس
/تألیف شیخ حر عاملی (رحمت الله علیه)
#سبک_زندگی_اسلامی
#اخلاق_اسلامی
#جهاد_بانفس
👈آموزشهای تمدن ساز
@atna_ir
✨﷽✨
☀️سبک زندگی اسلامی
#انبوه_مشکلات_وگرفتاری_ها
#باصله_ومحبت_به_محارم_حل_میشه
#چرا_از_صله_رحم_غافلی_رفیق⁉️
✅اجر و پاداش صله رحم در روایات
🌼 #امام_صادق💚 علیه السلام صله رحم،خلق را نیکو و دست را با سخاوت،ونفس را پاکیزه،وروزی را زیاد کند و اجل را تاخیر اندازد.
🌼 #امام_رضا💚علیه السلام صله رحم کن، هر چند به دادن آب به آنها باشد، و بهترین صله رحم آزار نرسانیدن به آنهاست، وصله رحم مرگ را تاخیر اندازد و موجب دوستی خانواده شود.
🌻 #امام_صادق💚 علیه السلام چیزی که عمر را زیاد کند،جز صله رحم نمی دانم، تا انجا که مردی که عمرش سه سال است،سی سال کند و مردی که عمرش سی و سه سال است و قطع رحم کند،خدا سی سالش را کم کند،وعمرش را سه سال قرار دهد.
🌻 #پیامبر 💚صل الله علیه واله
گاهی مردمی بی دین و بد کردارند ولی صله رحم می کنند،پس خداوند اموالشان را زیاد می کند و عمرشان را طولانی می کند،تا چه برسد که نیکوکار باشند و صله رحم کنند.
🌼 #امام_علی💚 علیه السلام به ارحام خود بپیوندید،هر چند با سلام کردن باشد،زیرا خداوند در قیامت در مورد خود و ارحام سوال و باز خواست می کند.
🌼 #امام_سجاد💚 علیه السلام قطع کننده رحم،را دوست خود نگیرید زیرا خداوند در سه جای قران کریم او را مشمول لعن خود قرار داده است.
🌻 پیامبرصل الله علیه واله هر کس دوست دارد خدا عمرش را طولانی کند،و روزی اش را توسعه دهد،باید صله رحم کند،زیرا روز قیامت،خویشاوند انسان زبان تند و تیزی دارد،که میگوید پروردگارا!احسان کن با هر که با من احسان کرد،و ببر،از هرکه از من برید،و مردی با ظاهری نیکو و خوب دیده می شود،ولی چون از خویشاوند خود بریده است به قعر جهنم سرنگون شود.
📚 منبع:اصول کافی ج۲ ص۱۵۰
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 💚】
👈آموزشهای تمدن ساز
@atna_ir
#سبک_زندگی_اسلامی
✴️مدارا و تغافل میان زن و شوهر
💫امام علی (ع) می فرمایند:
بدترین زنان، زنانی هستند که با شوهرشان سازگار نیستند و برعکسش مردی که با زنش سازگار نباشد.
سازگاری شامل:
1⃣ مدارا
2⃣ تغافل
تغافل کردن، مدارا کردن، احسان کردن، برخورد خوب داشتن
🌟احسان کردن فقط در امور مادی نیست
💫روایت داریم زمانیکه شما با دشمنتان روبه رو می شوید با بخشش با او برخورد کنید، بدون توقع
🌟با دشمن بخشش داشته باش که می توانی دل او را بدست بیاورید.
استثنائاتی هم وجود دارد؛ بعضی ها هستند که نمی توان دلشان را بدست آورد، اگرچه پیغمبر هم باشی نمی توانی دل بعضیها را بدست بیاوری
چه بسا پیامبر هم نتوانست دل بعضی ها را بدست بیاورد
👈آموزشهای تمدن ساز
@atna_ir
☀️اقتصاددراسلام
در اسلام مال و ثروت هیچ وقت تحقیر نشده است، نه تولیدش، نه مبادلهاش، نه مصرف کردنش؛ بلکه همه اینها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست بلکه دور افکندنش (اسراف، تبذیر، تضییع مال) حرام قطعی است. اشتباه از آنجا ناشی شده که اسلام با هدف قرار دادن ثروت، با این که انسان فدای ثروت شود مخالف است و سخت مبارزه کرده است؛ به عبارت دیگر پول پرستی را و اینکه انسان برده پول باشد [محکوم کرده است،[ به عبارت دیگر اینکه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن و اندوختن بخواهد
👈کتاب نظری به نظام اقتصادیاسلام شهیدمطهری ره
@atna_ir
☀️اقتصاداسلامی
اسلام که پول پرستی را محکوم کرده است پول و ثروت را محکوم نکرده است، زیرا:
الف. تولید ثروت (کشاورزی، دامداری، صنعت و غیره) توصیه شده است.
ب. مبادله ثروت یعنی تجارت و داد و ستد توصیه شده است.
ج. مصرف رساندن از نظر شخصی در حدود احتیاجات فردی خالی از هر نوع تجمل و اسراف که مفسد انسان است توصیه شده است.
د. تبذیر و اسراف و تضییع آن ممنوع است.
ه. مقررات سخت قضایی و جزایی در مورد حیف و میلها و سرقتها و خیانتها وضع شده است.
و. دفاع از مال در حکم جهاد و کشته در این راه «شهید» تلقی شده است: الْمَقْتولُ دُونَ اهْلِهِ وَ مالِهِ....
ز. برای مال بر انسان حقوقی قائل شده است.
ح. خود ثروت در کمال صراحت در قرآن کریم به عنوان «خیر» نامیده شده است: کتِبَ عَلَیکمْ اذا حَضَرَ احَدَکمُ الْمَوْتُ انْ تَرَک خَیراً الْوَصِیةُ لِلْوالِدَینِ وَ الْاقْرَبینَ
👈کتاب نظری به نظام اقتصاددراسلام شهیدمطهری ره
@atna_ir