#فلسطین | #طوفان_الاقصی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹هنوز به آسمان وصلاند...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 قابل توجه کسانی که در دفاع از فلسطین موضع مشخصی نگرفتند!
👤 استاد شجاعی
#فلسطین #طوفان_الأقصى
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چگونه نماز آیات بخونیم؟
🔹آغاز گرفتگی: شنبه ساعت ۲۳ و ۵ دقیقه
🔸حداکثر گرفتگی: ساعت ۲۳ و ۴۴ دقیقه
🔹پایان گرفتگی: ۲۳ دقیقه بامداد یکشنبه
18.Kahf.029.mp3
3.2M
🔹سوره کهف سوره ۱۸ قرآن کریم
#تفسیر_صوتی_قرآن
استاد قرائتی
تفسیرنور
⚘تفسیر آیه ۲۹ سوره کهف⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
#صبحتبخیرمولایمن
🏝هر صبح سلامتان میکنم
و دستان ناتوانم را در
دستان پربرکت و مهربانتان میگذارم
و میدانم در پناه نگاه گرمتان،
لحظههایم سرشار از آرامش
و روزی و امید خواهد بود...
هر صبح سلامتان میکنم
و قایق دلم را در تندباد اضطرابها
به ساحل زیبای یاد شما میسپارم
و میدانم که نجات مییابم...
شکر خدا که شما را دارم...🏝
⚘تَنَتبہنازِطبیبان،نیازمندمباد
وجودِنازُکت،آزُردهءگزندمباد
سلامتِهمہآفاق،درسلامتِ توست
بہهیچعارضه،شخصِتودردمند مباد
"حافظشیرازے" ⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 منتظرانانقلابیمهدوی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
#مدافع_عشق
قسمت 3⃣2⃣
باتعجب نگاهت میکنم.
اهسته میپرسی:
_ چندروزه؟…چندروزه که…
لرزش بیشتری به صدایت میدود…
_ چندروزه که زنمی؟
ارام جواب میدهم:
_ بیست و هفت روز…
لبخند تلخی میزنی…
_ دیدی اشتباه گفتی! بیست و نه روزه!
بهت زده نگاهت میکنم.ازمن دقیق تر حساب روزها را داری!
_ ازمن دقیق تری!
نگاهت را به دستم میدوزی.بغضت را فرو میبری…
بسم الله…
بغضت را فرو میبری…
_ فکرکنم مجبور شیم دستتو سه باره بخیه بزنیم!
فهمیدم میخواهےاز زیرحرف در بروی!اما من مصمم بودم برای اینکه بدانم چطور است که تعداد روزهای سپری شده درخاطر تو بهترمانده تامن!
_ نگفتی چرا؟…چطورتوازمن دقیق تری؟…توحساب روزا!فکرمیکردم برات مهم نیست!
لبخند تلخی میزنی و به چشمانم خیره میشوی
_ میدونستی خیلی لجبازی!خانوم کله شق من!
این جمله ات همه تنم را سست میکند. #خانوم_من!
ادامه میدهی..
_ میخوای بدونی چرا؟…
باچشمانم التماس میکنم که بگو!
_ شاید داشتم میشمردم ببینم کی از دستت راحت میشم.
و پشت بندش مسخره میخندی!
از تجربه این یک ماه گذشته به دلم می افتد که نکند راست میگویی! برای همین بی اراده بغض به گلویم میدود..
_ اره!…حدسشومیزدم!جز این چی میتونه باشه؟
رویم را برمیگردانم سمت پنجره و بغضم رارها میکنم.
تصویرت روی شیشه پنجره منعکس میشود.دستت را سمت صورتم مےآوری ،چانه ام را میگیری و رویم را برمیگردانی سمت خودت!
_ میشه بس کنی..؟ زجر میدی بااشکات ریحانه!
باورم نمیشد.توعلی اکبر منی؟.
نگاهت میکنم و خشکم میزند. قطرات براق خون از بینی ات به آهسته پایین می ایند و روی پیرهنت میچکد. به من و من می افتم.
_ ع…علی…علی اکبر…خون!
و باترس اشاره میکنم به صورتت.
دستت را اززیر چونه ام برمیداری و میگیری روی بینی ات..
_ چیزی نیست چیزی نیست!
بلند میشوی و از اتاق میدوی بیرون.
بانگرانی روی تخت مینشینم…
موتورت را داخل حیاط هل میدهی ومن کنارت اهسته داخل می آیم…
_ علی مطمعنی خوبی؟…
_ اره!…از بی خوابی اینجوری شدم! دیشب تاصبح کتاب میخوندم!
بانگرانی نگاهت میکنم و سرم را به نشانه ” قبول کردم ” تکان میدهم…
زهرا خانوم پرده را کنار زده وپشت پنجره ایستاده! چشمهایش ازغصه قرمز شده.
مچ دستم را میگیری،خم میشوی و کنار گوشم بحالت زمزمه میگویی..
_ من هرچی گفتم تایید میکنی باشه؟!
_ باشه!!…
فرصت بحث نیست و من میدانم بحد کافی خودت دلواپسی!
آرام وارد راهرو میشوی و بعد هم هال…یاشاید بهتراست بگویم سمت اتاق بازجویی!! زهرا خانوم لبخندی ساختگی بمن میزند و میگوید:
_ سلام عزیزم…حالت بهتر شد؟دکتر چی گفت؟
دستم رابالا میگیرم و نشانش میدهم
_ چیزی نیست! دوباره بخیه خورد.
چند قدم سمتم می آید و شانه هایم را میگیرد…
_ بیا بشین کنار من..
و اشاره میکند به کاناپه سورمه ای رنگ کنار پنجره.کنارش مینشینم و تو ایستاده ای درانتظار سوالاتی که ممکن بود بعدش اتفاق بدی بیفتد!
زهراخانوم دستم رامیگیرد و به چشمانم زل میزند
_ ریحانه مادر!…دق کردم تا برگردید..
چندتا سوال ازت میپرسم.
نترسو راستشوبگو!
سعی میکنم خوب فیلم بازی کنم.شانه هایم را بی تفاوت بالا میندازم و باخنده میگویم
_ وا مامان!ازچی بترسم قربونت بشم.
چشمهای تیره اش را اشک پر میکند..
_ بمن دروغ نگو همین
دلم برایش کباب میشود
_ من دروغ نمیگم..
_ چیزایی که گفتید…چیزایی که…اینکه علی میخواد بره!درسته؟
ازاسترس دستهایم یخ زده .میترسم بویی ببرد.دستم رااز دستش بیرون میکشم.اب دهانم را قورت میدهم
_ بله!میخواد بره…
✅ ادامــــــہ دارد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🏝 قیمتی شویم...
🍃خواب بودن معنايش اين است كه قدر آن چه در اختيارتان است را ندانيد. ⚠️
شما يك جواهر پر قيمتى در مشتتان است، ممكن است فكر كنيد كه سنگ است، خوب غافليد‼️
يك موقع هم مىدانيد جواهر است ولى فكر مىكنيد ارزشش كم است، نسبت به قيمت آن غافليد‼️
اگر قيمت واقعى و فوائد آن را درك كرديد، بيداريد
اگر ما قيمت ولى خدا شدن،
اگر قیمت يار امام زمان علیهالسلام شدن،
اگر قیمت انسان كامل شدن، داراى صفات حسنه شدن و دور بودن از صفات حيوانى را فهميديم و به واقعياتش پى برديم، بيداريم.
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
38.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قلبها سه گونهاند:
-قلبی مشغول به دنیا 🌎
برای این قلب سختی و بلاست ...
-قلبی مشغول به عقبی ؛
برای این قلب درجات والاست
-قلبی مشغول به مولا
برای این قلب دنیا و عقبی و مولاست
«رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم .
📚میزان الحکمه ج 13 ص52
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
18.Kahf.030-31.mp3
2.52M
🔹سوره کهف سوره ۱۸ قرآن کریم
#تفسیر_صوتی_قرآن
استاد قرائتی
تفسیرنور
⚘تفسیر آیات ۳۱_۳۰ سوره کهف⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
هدایت شده از عطرِظهورِمولا
#صبحتبخیرمولایمن
🏝آقاجانم یا صاحبالزمان
سلام بر شما
و بر شادی گردآمدن قلبهای ما
در سایهی دستان مبارک شما
سلام بر آن لحظهای که
پراکندگیهای هوا و هوس را
به نگاهی آرام میکنید🏝
▫️السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#روزتونمهدوی
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 منزلتعرشیمهدوی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
عطرِظهورِمولا
#مدافع_عشق قسمت 3⃣2⃣ باتعجب نگاهت میکنم. اهسته میپرسی: _ چندروزه؟…چندروزه که… لرزش بیشتری
#مدافع_عشق
قسمت 4⃣2⃣
_ بله!میخواد بره…
تو چند قدم جلو می آیـے و میپری وسط حرف من!
_ ببین مادر من! بزار من بهت…
زهراخانوم عصبی نگاهت میکند
_ لازم نکرده! اونقد که لازم بود شنیدم اززبون خودت!
رویش راسمتم برمیگرداند و دوباره میپرسد
_ تو ام قبول کردی که بره؟
سرم را به نشانه تایید تکان میدهم
اشک روی گونه هایش میلغزد.
_ گفتی توی حرفات قول و قرار…چه قول و قراری باهم گذاشتید مادر؟
دهانم ازترس خشک شده و قلبم درسینه محکم میکوبد!
_ ما…ما…هیچ قول و قراری..فقط….فقط روز خواستگاری…روز..
تو بازهم بین حرف میپری و بااسترس بلند میگویی..
_ چیزی نیست مادر من! چه قول و قراری اخه!؟
_ علی!!! یکبار دیگه چیزی بگی خودت میدونی!!!
بااینکه همه تنم میلرزد و ازاخرش میترسم.دست سالمم را بالا می آورم و صورتش را نوازش میکنم…
_ مامان جون!…چیزی نیست راست میگه!…روزخواستگاری…علی اکبر…گفت که دوست داره بره و بااین شرط …بااین شرط خواستگاری کرد..
منم قبول کردم!همین!
_ همین؟ پس قول و قرارا همین بود؟ صحبت بی محلی و اهمیت ندادن…اینا چی؟؟؟
گیج شده ام و نمیدانم چه بگویم که به دادم میرسی…
_ مادرمن! بزار اینو من بگم! من فقط نمیخواستم وابسته شیم!همین!
زهرا خانوم ازجا بلند میشود و باچند قدم بلند بطرفت مےآید…
_ همین؟؟؟همین؟؟؟؟؟
بچه مردمو دق بدی که همین؟؟؟؟؟
مطمعنی راضیه؟؟ بااین وضعی که براش درست کردی!؟چقد راحت میگی همین! بهش نگاه کردی؟ ازوقت باتو عقد کرده نصف شده! این بچه اگر چیزی گفت درسته!
کسیکه میخواد بره دفاع اول باید مدافع حریم خانوادش باشه! نه اینکه دوباره و سه باره دست زنشو بخیه بزنن!
فکر کردی چون پسرمی چشمم رو میبندم و میزنم به مادر شوهر بازی؟…
ازجایم بلند میشوم و سمتتان مےآیم
زهرا,خانم بشدت عصبی ایست.سرت را پایین انداخته ای و چیزی نمیگویی.
ازپشت سر دستم راروی شانه مادرت میگذارم
_ مامان تروخدا اروم باش..
چیزی نیست!دست من ربطی به علی اکبر نداره.من….
من خودم همیشه دوست داشتم شوهرم اهل شهادت وجنگ باشه….من…
برمیگردد و باهمان حال گریه میگوید:
_ دختر مگه بابچه داری حرف میزنی؟عزیزدلم من مگه میزارم بازم اذیتت کنه…
این قضیه باید به پدر ومادرت گفته شه …. بین بزرگترا!! مگه میشه همین باشه!
_ اره مامان بخدا همینه!
علی نمیخواست وابستش شم..بفکرمن بود.میخواست وقتی میخواد بره بتونم راحت دل بکنم!
به دستم اشاره میکند و باتندی جواب میدهد:
_ اره دارم میبینم چقدبفکرته!
_ هست!هست بخدا!!…فقط…فقط…تاامشب فکرمیکرد روشش درسته!
حالا..درست میشه…دعوا بین همه زن و شوهرا هست قربونت بشم..
تو دستهایت رااز پشت دور مادرت حلقه میکنی…
✅ ادامــــــہ دارد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir