عطرِظهورِمولا
#مدافع_عشق قسمت 9⃣3⃣ میخندم ودستم را روی صورتت میگذارم _ عههه نکن دیگه!….تروخدا یه لبخن
#مدافع_عشق
قسمت 0⃣4⃣
_ باباحسین!؟ شما که خودت جانبازی.. چرا این حرفو میزنی؟…
یک لحظه مےایستد،انگار چیزی در وجودش زنده شد.بعداز چند ثانیه دوباره به سمت راهرو میرود…
با یک دست لیوان آب را سمتت میگیرم و با دست دیگر قرص را نزدیک دهانت میاورم.
_ بیا بخور اینو علی…
دستم را کنار میزنی وسرت را میگردانی سمت پنجره باز روبه خیابان
_ نه نمیخورم…سردرد من بااینا خوب نمیشه
_ حالا تو بیا اینو بخور!
دست راستت را بالا میآوری و جواب میدهی
_ گفتم که نه خانوم!…بزار همونجا بمونه
لیوان و قرص را روی میز تحریرت میگذارم و کنارت میایستم
نگاهت به تیر چراغ برق نیم سوز جلوی درخانه تان خیره مانده
میدانم مسئله رفتن فکرت را بشدت مشغول کرده
کافیست پدرت بگوید برو تا تو باسر به میدان جنگ بروی
شب از نیمه گذشته وسکوت تنها چیزیست که از کل خانه بگوش میخورد
لبه ی پنجره مینشینی
یاد همان روز اولی میفتم که همینجا نشسته بودی ومن …
بی اراده لبخند میزنم.
من هنوز موفق نشده ام تا تورا ببوسم
بوسه ای که میدانم سرشاراز پاکیست
پراست از احساس محبت …
بوسه ای که تنها باید روی پیشانی ات بنشیند
سرم را کج میکنم ، به دیوار میگذارم و نگاهم را به ریش تقریبا بلندت میدوزم
قصد داری دیگر کوتاهشان نکنی تا یک کم بیشتر بوی شهادت بگیری
البته این تعبیر خودم است
میخندم و از سررضایت چشمهایم را میبندم که میپرسی
_ چیه؟چرا میخندی ؟…
چشمهایم را نیمه باز میکنم و باز میبندم
شاید حالتم بخاطر این است که یکدفعه شیرینی بدخلقی های قبلت زیر دندانم رفت
_ وا چی شده؟…
موهایم را پشت شانه ام میریزم و روبرویت مینشینم. طرف دیگر لبه پنجره.نگاهم میکنی
نگاهت میکنم…
نگاهت را میدزدی و لبخند میزنی
قند دردلم آلاسکا میشود
بی اختیار نیم خیز میشوم سمتت وبه صورتت فوت میکنم
چندتار از موهایت روی پیشانی تکان میخورد.میخندی و توهم سمت صورتم فوت میکنی
نفست را دوست دارم…
خنده ات ناگهان محو میشود و غم به چهره ات مینشیند
_ ریحانه…حلال کن منو!
جا میخورم ، عقب میروم و میپرسم
_ چی شد یهو؟
همانطورکه باانگشتانت بازی میکنی جواب میدهی
_ تو دلت پره…حقم داری! ولی تاوقتی که این تو….” دستت راروی سینه ات میگذاری درست روی قلبت..” این تو سنگینه…منم پام بسته اس…
اگر تو دلت رو خالی کنی …
شک ندارم اول توثواب شهادت رو میبری
ازبس که اذیت شدی
تبسم تلخی میکنم و دستم را روی زانوات میگذارم
_ من خیلی وقته تو دلمو خالی کردم…خیلی وقته
نفست را باصدا بیرون میدهی ، ازلبه پنجره بلند میشوی و چندبار چند قدم به جلو و عقب برمیداری.اخر سر سمت من رو میکنی و نزدیکم میشوی.
باتعجب نگاهت میکنم. دستت را بالا میآوری و باسرانگشتانت موهای سایه انداخته روی پیشانیام را کمی کنار میزنی.خجالت میکشم و به پاهایت نگاه میکنم.
✅ ادامــــــہ دارد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🏝 برای امام زمانت خرج کن!
اگر پدر و مادر و فرزند و همسرت را دوست داری و به راحتی برای آنها خرج میکنی، برای امام زمانت هم این طور باش!
یکی از راههای ابراز محبّت و دوستی به امام زمان ارواحنافداه خرج کردن برای ایشان و در راه ایشان است!
دستگیری از شیعیان ایشان، هزینه کردن در نیمهی شعبان، برگزاری دعای ندبه و دعوت مردم به این مراسم، خرید کتابهای مربوط به امام زمان ارواحنافداه و هدیه کردن آن به شیعیان و خیلی کارهای دیگر میتوانند از مصادیق خرج کردن برای امام زمان ارواحنافداه باشند!
در کتابی از شیخ صدوق از امام صادق سلام الله علیه نقل است که ایشان دربارهی آیهی شریفهی
«من ذاالّذی یقرض الله قرضاً حسنا»
میفرمایند:
«این آیه دربارهی صله به امام زمانت نازل شده که درهمی از آن، از یک میلیون درهم در راه خداوند ارزشمندتر است!»
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🏝 تلنگر....
🎣 صیاد برای گرفتن ماهی، قلاب به کار میبرد. بر سر قلاب، طعمهای که ماهی دوست دارد میگذارد. ماهی قلاب را همراه طعمه میبلعد.
قلاب که بلعیده شد،
تکانی به نخ قلاب وارد میشود؛
🐟اگر ماهی کم وزن باشد، صیاد با یک ضرب آن را بالا میکشد و اگر سنگین باشد، صیاد به طور متناوب آن را میکشد و رها میکند تا خسته و بیجان شود.
✅ وقتی مطمئن شد که ماهی دیگر توانی ندارد آن را بیرون میکشد.
☠شیطان هم همیشه دنبال این است
که قلابش به انسانی گیر کند!
دنبال شکار انسانهاست...
دائما برای انسانها قلاب می اندازد
هردفعه هم با یک طعمه شکارتان میکند
مثلا ⬇️
آرزوهای طولانی
ریاست طلبی
⬅️ در یک کلمه علاقه به دنیاست
⬅️ بعد از اینکه انسان را به دنیا علاقهمند کرد، قلاب را شل و سفت میکند. ولی مواظب است بند قلاب پاره نشود، چندین بار او را میآورد و میبرد تا بالاخره او را اسیر خود کند
دوست من!
مواظب وسوسهها، دامها و قلّابهای شیطان باشیم که هم دنیایمان از دست میرود و هم آخرت
کارعملی ⬇️
✅برای قدرتمند شدن در مقابل شیطان و برای اینکه در قلابهای او گیر نکنیم، کافیست خودمان را بیش از پیش، متوجه امام زمانمان کنیم و همیشه با توسل به ایشان،خودمان و زندگیِمان را بیمه کنیم.
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 فاطمیہست..شهادتمادره..
یڪخطروضہ..
روضہ⏪ #بستروشهادت
▪️شما هم بانی اشک و روضه برای دیگران باشید
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
06-Madahi.mp3
4.38M
#امید_مادر
موضوع ⬅️ فضایل و مصائب حضرت زهرا سلامالله علیها و پیوند با امام عصر علیه السلام(۶و۵)
🔘ویژه ایام #فاطمیه
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️
@atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 عظمت حضرت زهرا(س) در روز قیامت
🎙حجت الاسلام #عالی
#فاطمیه
#ایامفاطمیه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🌹توصیه های رهبر معظم انقلاب به بسیجیان
نصیحت اول:
✅بسیجی بمانید!
نصیحت دوم:
✅قدر خودتان را بدانید!
نصیحت سوم:
✅دشمنتان را بشناسید. (کیست؟ ضعفش کجاست؟ نقشه هایش را بشناسید.)
نصیحت چهارم:
✅رشد معنوی خودتان را اندازه بگیرید. (محاسبه نفس) سعی کنید جلو بروید.
نصیحت پنجم:
✅امروز مهمترین شیوه دشمن، دروغ پردازی است. پس تبیین کنید.
نصیحت ششم:
✅یکی از آسیب پذیریهای دشمن، روشن بینی (بصیرت) شماست. روشن بینی خود را افزایش دهید.
نصیحت هفتم:
✅آمادگی عملی را حفظ کنید و غافلگیر نشوید.
نصیحت هشتم:
✅مراقب نفوذ دشمن در درون مجموعه بسیج باشید.
توصیه آخر:
✅ولَا تَهِنُواْ وَلَا تَحْزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید)
#رهبرانقلاب
#توصیه_به_بسیجیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
18.Kahf.078.mp3
1.75M
🔹سوره کهف سوره ۱۸ قرآن کریم
#تفسیر_صوتی_قرآن
استاد قرائتی
تفسیرنور
⚘تفسیر آیه ۷۸ سوره کهف⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
هدایت شده از عطرِظهورِمولا
#صبحتبخیرمولایمن
▪️همه جای این خانه درد دارد!
جای طناب روی دستان علی،
جای آتشی که روی در مانده،
و جای خالی مادر...
کاش کسی بیاید
و جایجای این خانه را
گل نرگس بکارد!
📖 السلام علیک یا حجة الله و دلیل ارادته...
سلام بر مولایی که
راه بهانه را
بر بهانه جویان می بندد!
سلام بر مولایی که
خواستههای خدا را
باید در آینه وجود او
به تماشا نشست.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#روزتونمهدوی
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
عطرِظهورِمولا
#مدافع_عشق قسمت 0⃣4⃣ _ باباحسین!؟ شما که خودت جانبازی.. چرا این حرفو میزنی؟… یک لحظه مےایست
#مدافع_عشق
قسمت ⬅️ ۴۱
لحن آرام صدایت دلم را میلرزاند
_ چرا خجالت میکشی؟
چیزی نمیگویم…منیکه تاچندوقت پیش به دنبال این بودم که …حالا…
خم میشوی سمت صورتم و به چشمهایم زل میزنی. با دو دستت دوطرف صورتم را میگیری و لبهایت را روی پیشانیام میگذاری…آهسته و عمیق!
شوکه چند لحظه بیحرکت میایستم و بعد دستهایم را روی دستانت میگذارم. صورتت را که عقب میبری دلم را میکشی. روی محاسنت ازاشک برق میزند
باحالتی خاص التماس میکنی
_ حلال کن منو!
همانطور که لقمهام را گاز میزنم و لی لی کنان سمت خانه میآیم پدرت رااز انتهای کوچه میبینم که باقدمهای آرام میآید.درفکر فرورفته…حتما باخودش درگیر شده! جمله اخر من درگیرش کرده..
چندقدم دیگر لی لی میکنم که صدایت رااز پشت سرم میشنوم
_ افرین! خانوم کوچولوی پنج ساله خوب لی لی میکنیا!
برمیگردم و ازخجالت فقط لبخند میزنم
_ یوخ نگی یکی میبینتتا وسط کوچه!
و اخمی ساختگی میکنی
البته میدانم جدن دوست نداری رفتار سبک ازمن ببینی! ازبس که غیرت داری…ولی خب درکوچه بلند و باریک شما که پرنده هم پرنمیزند چه کسی ممکن است مرا ببیند؟
بااین حال چیزی جز یک ببخشید کوتاه نمیگویم.
ازموتور پیاده میشوی تاچند قدم باقی مانده را کنارمن قدم بزنی…
نگاهت به پدرت که میفتم می ایستی و ارام زمزمه میکنی
_ چقد بابا زودداره میاد خونه!
متعجب بهم نگاه میکنیم ،دوباره راه میفتیم.به حلوی درکه میرسیم منتظر میمانیم تا اوهم برسد.
نگاهش جدی ولی غمیگین است. مشخص است بادیدن ما بزور لبخند میزند و سلام میکند
_ چرا نمیرید تو؟…
هردوباهم سلام میکنیم و من در جواب سوال پدرت پیش دستی میکنم
_ گفتیم اول بزرگتر بره داخل ما کوچیکام پشت سر
چیزی نمیگوید و کلید را در قفل میندازد و در را باز میکند
فاطمه روی تخت حیاط لم داده و چیپس باماست میخورد.
حسین اقا بدون توجه به دخترش فقط سلامی میکند و داخل میرود. میخندم و میگویم
_ سلام بچه!…چرا کلاس نرفتی؟؟..
_ اولن سلام دومن بچه خودتی…سومن مریضم..حالم خوب نبود نرفتم
تو میخندی و همانطور که موتورت را گوشه ای از حیاط میگذاری میگویی
_ اره! مشخصه…داری میمیری!
و اشاره میکنی به چیپس و ماست
فاطمه اخم میکند و جواب میدهد
_ خب چیه مگه…حسودید من اینقد خوب مریض میشم
توباز میخندی ولی جواب نمیدهی.کفشهایت را درمیاوری و داخل میروی.
من هم روی تخت کنار فاطمه مینشینم و دستم را تا آرنج در پاکت چیپسش فرو میبرم که صدایش درمی آید
_ اوووییی …چیکا میکنی؟
_ خسیس نباش دیه
و یک مشت از محتویات پاکت را داخل دهانم میچپانم
_ الهی نمیری ریحانه! نیم ساعته دارم میخورم..انداره اونقدی که الان کردی تو دهنت نشد!
✅ ادامــــــہ دارد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
◽️در مدینه این سخن ورد زبان.ها افتاد
◽️ دیدی آخر علی از پا افتاد
◼️در لحظات اولیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ، اسماء به حسن و حسين عليهما السلام گفت : برويد نزد پدرتان على و وفات مادرتان را به او خبر دهيد.
◼️حسن و حسين عليهما السلام از خانه بيرون آمدند، در حالى كه فرياد مى زدند:
يا محمداه ! يا احمداه ! اليوم جد دلنا موتك اذ ماتت امنا؛
آه ! اى محمد! امروز مصيبت فقدان تو براى ما تجديد شد، چرا كه مادرمان از دنيا رفت ..
◼️سپس حسنین عليهما السلام وارد مسجد شدند، على عليه السلام در مسجد بود. آنها شهادت فاطمه سلام الله عليها را به او خبر دادند. على عليه السلام از اين خبر چنان دگرگون شد كه بى حال افتاد، آب به صورتش پاشيدند، وقتى حالش خوب شد، با ندايى جانسوز فرمود:
◼️اى دختر محمد! به چه كسى خود را تسليت بدهم ؟ تا زنده بودى مصيبتم را به تو تسليت مى دادم ، اكنون بعد از تو چگونه آرام بگيرم.
📚رنجها و فريادهاى فاطمه سلام الله عليها ترجمه كتاب بيت الاءحزان ، ص 249
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🌟تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها
🏴امام جعفر صادق علیه السلام به ابو هارون مکفوف فرمودند :
👈ای ابا هارون ! ما کودکانِ خود را همانطور که به نماز امر میکنیم به تسبیح حضرت فاطمه امر می کنیم.
چه آنکه هیچ بندهای که ملازم این تسبیحات باشد و به شقاوت برسد،وجود نخواهد داشت ❗️
📚 کافی ،ج۳،ص۳۴۳
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
💥تلنگر❗️
⚠️ندای هل من ناصر امام زمانش را جز خانم حضرت زهرا کسی لبیک نگفت، همه خواب بودند
هیاهوی کوچه
صدای در
🔥حتی دود و آتش هم بیدارشان نکرد...
👈مبادا ما هم... ❗️❗️
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir