eitaa logo
اطراف|م.ص.صاد
119 دنبال‌کننده
123 عکس
97 ویدیو
8 فایل
اطراف , گاه نوشت‌ ادمین @Saber1365
مشاهده در ایتا
دانلود
عيدكم مبارك و ايامكم سعيدة كل عام وانتم بخير وصحة وسلامة وعافية في الدين والدنيا @atraf_man
وقتی تحلیل و اندیشه منظم و عمیق نداشته باشیم، وقتی زندگی و اندیشه خود را صرفا بر بستر اطلاعات و داده بنا کنیم، آنوقت توان و ظرفیت تحلیل اتفاقاتی که بر خلاف ما موج می زند را نداریم، و مجبور می شویم هذیان بگوییم یا همه چی را طوری تفسیر کنیم که مطابق ذوق ما دربیاید! جواب نامه مراجع به لاریجانی در تقدیر و تشکر از او را فاصله آنها با مردم و انقلابی گری بدانیم! دیدار فرماندهان نظامی با او را غیر متوقع و نادرست بدانیم! و تقدیر رهبری از او بخاطر کارهای درستش را مذمت از او حساب کنیم! مانند راننده ای که در جهت خلاف در خیابان حرکت می کرد. وقتی رادیو اعلام کرد که یک ماشین در جهت عکس در خیابان در حال حرکت است و مراقب باشید. با خودش گفت: یک ماشین نیست، همه دارند خلاف میآیند! پ.ن سوال: زندگی و اندیشه رو غیر از بستر اطلاعات و داده باید بر اساس چی بنا کرد؟ جواب: منظورم این است، عده ای بجای اتخاذ منظومه فکری و اندیشه های اصولی. مدام به دنبال اخبار و اطلاعات هستند یعنی از خودشان ملاک حق و باطل و معیار برای موضع گیری ندارند دایم به دنبال اخبار محرمانه هستند تا نسبت به اشخاص موضع گیری کنند. عرضم در قبال این آفت است. اگر کسی اندیشه وصاحب فکر نباشد مواضع و عقائدش به دنبال بولتن ها میرود و وقتی که با پدیده هایی خلاف اخبار محرمانه و بولتن ها مواجه می شود دچار سردرگمی میشود و یتشبث بکل حشیش همه چی را تفسیر وارونه می کند تا اخبار و اطلاعاتش غلط نباشد این سبک از ورود به میادین سیاست و اجتماع پر از اشکال و خطاست ورود بر مبنای اطلاعات. فرد از خودش اراده ندارد و حلقه به گوش داده هایی است که به او میرسد اما اگر معیارها و ملاکات و ضوابط و قواعد را شناختیم و توانستیم قاعده تفکر و اندیشه و تحلیل مان را خود بنا کنیم آن زمان اطلاعات و داده ها با صافی مواجه می شوند و دیگر رهزن نخواهند بود. قدرت شناخت سره از ناسره بدست میآوریم و فرقانی برای تفکیک حق از باطل. مسیری که قرآن و اهل بیت ع در جلوی راه ما قرار داده اند همین است. شواهد و قرائن زیادی بر این سبک از اندیشه ورزی و تحلیل موجود است. تحلیل استاد خسروپناه یکی از مصادیق خوب این ماجراست. @atraf_man
؟ ما امروز از دوستان می‌ترسیم! دیروز از دشمنها می‌ترسیدیم. آن ترس خیلی زیاد نبود؛ اشکالی نبود. امروز از دوستها می‌ترسیم که بی‌توجه به عمق مسائل، بی‌توجه به موقعیتی که الآن ما در آن واقع هستیم، کاری بکنند که مکتب ما در دنیا مکتب فاسد قلمداد شود؛ مکتب عقب افتاده قلمداد شود. این است که ما را نگران کرده امام خمینی(ره) 15 تیر 1358 @atraf_man ۱
هدایت شده از قم آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 انتشار برای اولین بار؛ واکنش امام خمینی(ره) به تعابیر تمجید آمیز مرحوم آیت الله مشکینی(ره) در مورد ایشان http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c 🕌‌بزرگترین کانال قمی‌ها در ایتا🔝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، مرحوم ‌آیت‌‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) در یکی از سخنرانی‌های خود، در خصوص تلاش دشمنان برای برخورد با امام خمینی (ره) هشداری به جوانان داد که در ادامه می‌خوانید: امام خمینی (ره) از امام حسین (ع) بالاتر نیست او شاگرد مکتب حسین (ع) است. حسین (ع) را در تاریخ به عنوان یک شورشی معرفی کردند، برروی این نکته فکر کنید، امروز نیز البته برخی همین را می‌گویند. این خبیث‌ها پس فردا امام (ره) را نیز همین‌گونه معرفی می‌کنند. تصور نکنید با این افراد تا زمانی که زنده هستند، برخورد می‌شود بلکه تا زمانی که خط آنان ادامه دارد، مبارزه علیه آنها صورت می‌گیرد. سالها بعد از شهادت علی (ع)، معاویه دستور داد بالای منبرها او را لعن کنند زیرا هنوز خطش باقی بود. باید عبرت بگیریم، دشمنان این کار را خواهند کرد و اول مجامع فرهنگی را هدف می‌گیرند و با عنوان‌های خوبی مثل سمینار، کنفرانس و ... به آن می‌پردازند. این اعمال عادی نیست بلکه دست‌هایی پشت پرده ولو با ۱۰ واسطه وجود دارد اما بدانید والله قسم اگر این شخصیت در تاریخ کوبیده شود، اسلام کوبیده خواهد شد و قرن‌ها بگذرد مسلمانان امکان قد علم کردن ندارند. من احساس خطر کردم و امروز این حرف‌ها را می‌زنم تا روز قیامت، خدا به من نگوید مجتبی، تو که فهمیدی چرا بیان نکردی؟ من با بیان این حرف‌ها به خدا خواهم گفت، من حرفم را زدم. آن اسلحه‌ای را که امام (ره) به دست جوانان داد بنا دارند بگیرند زیرا نسل جدید قطعاً از نسل گذشته تبعیت می‌کند، اسلحه برخواهد داشت و علیه دشمنان اسلام قیام می‌کند بنابراین آنان به دنبال این هستند ت
؟ خوب اينها ديدند كه يك كار خطرناكى است براى آنها براى اينكه يك حكومت اسلامى دارد درست مى‏شود؛ اينها هم نمى‏خواهند اين را. گوينده‏شان گاهى مى‏گويد كه بگذاريد كه روحانيون قداستشان را حفظ بكنند! «قداست روحانيون» كه اينها مى‏گويند معنايش اين است كه بگذاريد روحانيون مشغول مسجد و محراب- همين مقدار در همين حدود- باشند، و سياست را به امپراتور واگذار كنيد. اين يك تِزى است كه مسجد مال پاپ؛ سياست مال امپراتور. اينها هم مى‏گويند مسجدها مال شماست، برويد تو مسجدتان نماز بخوانيد، درس هم مى‏خواهيد بگوييد؛ درس هم بگوييد هيچ مانعى ندارد، اما در يك حدودى، نه اينكه تو مسجد برويد و سنگر بگيريد براى ما؛ يا توى مدرسه برويد و براى ما ايجاد زحمت بكنيد. نه، آن نه! همان مقدارى كه «قداست» شما محفوظ باشد، بگويند يك آدم مقدس، آدم خوب مُهذَّبى است؛ يك آدمى است كه اگر نفتش را هم ببرند، حرفى نمى‏زند و مى‏گويد بردند؛ مال دنيا است چه ارزشى دارد! اينها اين جور «قداست» را مى‏خواهند و نمى‏دانند كه اسلام و پيغمبر اسلام و اولياى‏ اسلام با تمام قداست اين مسائل را داشتند، تمام قداست و الوهيت محفوظ بوده است، مع ذلك مى‏رفتند و اشخاصى كه بر خلاف مسير انسانيت هستند آنها را دفع مى‏كردند و سياست مملكت را حفظ مى‏كردند و منافات با قداست هم نداشتند؛ يعنى ما روحانيون، قداستشان از حضرت امير زيادتر باشد؟ اينها ادعا دارند يا او را قداست برايش قائل نيستند؟! اين منطق اين است كه شما قداستتان را حفظ كنيد و كار نداشته باشيد ديگر به حكومت و به جريان سياست مملكت. خوب، اينها مى‏خواهند بگويند پيغمبر اسلام و حضرت امير- سلام اللَّه عليه- قداست خودشان را حفظ نكرده بودند؟ براى اينكه آنها كار داشتند، نمى‏توانند بگويند آنها كار نداشتند. حضرت امير، والى مى‏فرستاد، خود پيغمبر هم اين طور والى مى‏فرستاد آن طرف و آن طرف، جنگ مى‏كردند؛ با كذا و سياست مملكت دست خود آنها بود. اين آدمى كه مى‏گويد كه بگذاريد روحانيت قداست خودش را حفظ كند منطقش اين است كه امير المؤمنين هم قداست نداشت! براى اينكه اين داخل شد در امور مملكتى و اينها، خود پيغمبر هم كه نداشت! پس معلوم مى‏شود تو نمى‏خواهى خواهى قداست ما حفظ شود، تو يك شيطنتى مى‏كنى كه اينها را كنار بزنى و اربابها بيايند سراغ كار. صحيفه امام، ج‏10، ص 71 @atraf_man ۲
هدایت شده از ذخیره
ورود به اولین شیفت با نیروهای بومی
علیه السلام عَنِ الرِّضَا(ع) أَنَّهُ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ‏: إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ وَ هَدْیُهُ وَ تَمَاوَتَ فِی مَنْطِقِهِ وَ تَخَاضَعَ فِی حَرَکَاتِهِ فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّنَّکُمْ فَمَا أَکْثَرَ مَنْ یُعْجِزُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْیَا وَ رُکُوبُ الْحَرَامِ مِنْهَا لِضَعْفِ نِیَّتِهِ وَ مَهَانَتِهِ وَ جُبْنِ قَلْبِهِ فَنَصَبَ الدِّینَ فَخّاً لَهَا فَهُوَ لَا یَزَالُ یَخْتِلُ النَّاسَ بِظَاهِرِهِ فَإِنْ تَمَکَّنَ مِنْ حَرَامٍ اقْتَحَمَهُ وَ إِذَا وَجَدْتُمُوهُ یَعِفُّ عَنِ الْمَالِ الْحَرَامِ فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّنَّکُمْ فَإِنَّ شَهَوَاتِ الْخَلْقِ مُخْتَلِفَةٌ فَمَا أَکْثَرَ مَنْ یَنْبُو عَنِ الْمَالِ الْحَرَامِ وَ إِنْ کَثُرَ وَ یَحْمِلُ نَفْسَهُ عَلَی شَوْهَاءَ قَبِیحَةٍ فَیَأْتِی مِنْهَا مُحَرَّماً فَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ یَعِفُّ عَنْ ذَلِکَ فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّکُمْ حَتَّی تَنْظُرُوا مَا عَقَدَهُ عَقْلُهُ فَمَا أَکْثَرَ مَنْ تَرَکَ ذَلِکَ أَجْمَعَ ثُمَّ لَا یَرْجِعُ إِلَی عَقْلٍ مَتِینٍ فَیَکُونُ مَا یُفْسِدُهُ بِجَهْلِهِ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِحُهُ بِعَقْلِهِ فَإِذَا وَجَدْتُمْ عَقْلَهُ مَتِیناً فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّکُمْ حَتَّی تَنْظُرُوا أَ مَعَ هَوَاهُ یَکُونُ عَلَی عَقْلِهِ أَوْ یَکُونُ مَعَ عَقْلِهِ عَلَی هَوَاهُ وَ کَیْفَ مَحَبَّتُهُ لِلرِّئَاسَاتِ الْبَاطِلَةٍ وَ زُهْدُهُ فِیهَا فَإِنَّ فِی النَّاسِ مَنْ خَسِرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَتْرُکُ الدُّنْیَا لِلدُّنْیَا وَ یَرَی أَنَّ لَذَّةَ الرِّئَاسَةِ الْبَاطِلَةِ أَفْضَلُ مِنْ لَذَّةِ الْأَمْوَالِ وَ النِّعَمِ الْمُبَاحَةِ الْمُحَلَّلَةِ فَیَتْرُکُ ذَلِکَ أَجْمَعَ طَلَباً لِلرِّئَاسَةِ حَتَّی إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ؛ امام رضا(علیه السلام) از امام سجاد(علیه السلام) نقل می‌‌کند که فرمود: اگر شما فرد بهظاهرنیکی دیدید که از پارسایی سکوت اختیار نموده و خضوع در حرکاتش هویدا بود، صبر کنید! آهسته! مبادا این ظاهر شما را گول بزند! زیرا بیشتر افرادی که در به‌دست‌آوردن دنیا و ارتکاب محرّمات ناتوانند و دارای نیّتی ضعیف و ترس قلبی‌اند؛ دین را دام و تله‌ای برای دنیای خود ساخته‌اند، و پیوسته مردم فریب ظاهر اینان را می‌خورند، و اگر امکان عمل حرامی را پیدا کنند حتماً مرتکب آن خواهند شد. و اگر دیدید او از مال حرام خودداری می‌کند، صبر کن؛ آهسته! گول نخور که شهوات آدم‌ها گوناگون است، زیرا تعداد افرادی که از مال حرام خودداری می‌کنند زیاد نیست هرچند در ظاهر زیاد باشند، و در عوض خود را اجبار به اعمال زشتی (زنا) می‌کنند و در آن مرتکب حرام می‌شوند. و اگر دیدید از این کارهای زشت نیز خودداری می‌کنند باز هم صبر کنید! مبادا گولشان را بخورید، تا اینکه کاملًا به عقده‌ی دلشان بنگرید، زیرا همه‌ی افرادی که این گونه‌اند در آخر به اندیشه‌ای متین باز نمی‌گردند، و افرادی که به‌واسطه‌ی جهل به فساد می‌افتند بیشتر از گروهی است که با عقل اصلاح می‌شوند. و اگر عقل او را نیز متین و استوار یافتید، باز هم صبر کنید و گول نخورید! ببینید هوای او پیرو عقل است، یا عقلش پیرو هوای او؟ و ببینید عکس‌العمل او در برابر مقام و ریاست‌های باطل چگونه است؛ مثبت یا منفی؟ زیرا گروهی از مردم در دنیا و آخرت زیان می‌کنند، دنیا را برای دنیا ترک نمودند، و لذّت ریاست باطل را بر خوشی اموال و نعمتهای مباح حلال ترجیح دادند، و همه‌ی این‌ها را برای ریاست باطله رها نمودند، تا اینکه اگر به او گویند: از خدای بترس، بزرگمنشی او را به گناه وادارد (عزّت ظاهری که با گناه به‌دست آورده او را می‌گیرد). دوزخ او را بس است و هر آینه بد بستری است. بحارالأنوار۲: ۸۴ @atraf_man
لایو را روشن می کند استوری می کند پست می گذارد از چه می گوید؟ از مشکلات از سختی ها از قیمت دلار و سکه از اجاره بها نجومی و از هزار مشکل دیگر خب راهکاری هم دارد؟ درمانی هم می گوید؟ خیر. او فقط بلد است غر بزند بلد است نق بزند بلد است نقد کند لابد نقد عالمانه و منطقی! خب تو چه مشکلی از ما حل می کنی؟ جز حرافی چه هنر دیگری داری؟ شمردن مشکلات راه حل نیست! امید و تلاش برای حل مشکل اما قسمتی از راه حل است. اگر درمان نداری لا اقل جوانمرد باش و دائم روی اعصاب مردم راه نرو @atraf_man
؟ ایشان معتقد بود که جمهور مردم با حضور و نقش آفرینی در ساحت سیاسی ـ اجتماعی می توانند جامعه شیعه را در برابر تهدیدات مقاوم و در شناخت و پیمودن مسیر پرچالش دنیا، هویت خود را حفظ و تمدن خویش را بنا نهند، ایشان حرکت انبیاء را نیز بر خاسته از قدرت مردم می دانست: تمام ادیان آسمانی از بین توده ها برخاسته است و با کمک مستضعفین بر مستکبرین حمله برده است. مستضعفین در همه طول تاریخ به کمک انبیاء برخاسته اند و مستکبرین را به جای خود نشانده اند ایشان طی یک مصاحبه ـ یک ماه مانده به پیروزی انقلاب ـ ، از هدف و شیوه حکومتِ آینده اینطور جواب می دهند و اصل جمهوریت را مبنای استقلال می خوانند: ايران كشورى مستقل است و داراى سياستى مستقل. دست شرق و غرب را از وطن خود كوتاه مى‏كنيم. تمام وابستگيهاى سياسى را از بين مى‏بريم و مردم را بر سرنوشت‏شان حاكم مى‏گردانيم و مردم را كه بيش از پنجاه سال است از همه گونه حقى در ايران محروم بوده‏اند آزاد مى‏گردانيم تا با كمال آزادگى به خواستهاى مشروع خود برسند الف ـ تثبیت قانونی حضور مردم در ساخت قدرت (سیاست گذاری) لزوم تقنین و تثبیت قانونی مردم سالاری دینی (پایه ریزی قانونی حضور مردم در ساحت های مختلف جامعه از سیاستگذاری تا اجرا) امام خمینی به حضور و نقش آفرینی مردم در ساخت جامعه شیعه و قدرت گرفتن آن اعتقاد راسخ داشت؛ ایشان از ابتدای نهضت با مردم سخن گفت و بر نقش آنها تاکید کرد، پیروزی را بعد از عنایت خدا به آنها نسبت داد و در اولین اقدام انقلابی خود که برکناری دولت بختیار بود، خود را نماینده مردم دانست. ایشان در پاسخ به این سوال که فقیه جامع الشرایط در چه صورت بر جامعه اسلامی ولایت دارد، می فرماید: ولایت در جمیع صور دارد. لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین، که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر می شده به بیعت با ولی مسلمین . خمینی. @atraf_man
هدایت شده از مباحثات
⚡ سکولاریسم در حوزه، نقدی بر خویشتن ✏ محمدصابر صادقی/حوزه علمیه قم 🔹 در باب سکولاریسم و نفوذ آن در حوزه علمیه، سخن‌ها و گفتارهای علمی و خطابی زیادی بیان شده و گاه تب آن بالا گرفته و به مواضع تند و شدید هم کشیده شده‌است. اهل سیاست نیز در این وادی وارد گشته‌اند و هرکدام از این نمد برای خود کلاهی دوخته‌اند. گاه با موضع ضد سکولاریسم افرادی که کمتر موضع سیاسی ـ اجتماعی دارند را نواخته‌اند و گاه عده‌ای با موضع ضد سکولاریسم از عدم وجود فضای گفتگو و نقد حاکمیت سخن رانده‌اند و ماهی خود را صید نموده‌اند. اما نگارنده در این یادداشت کوتاه نه به دنبال تعریف سکولاریسم و ماهیت آن هستم و نه در صدد اثبات یا نفی آن در ساختار و نهادهای حوزوی؛ آنچه مرا به این نقد فرامیخواند و وادار به نوشتن می‌کند، رویت عرفی گرایی ـ تلقی رایج از سکولاریسم ـ در میان حوزویان است و نه حوزه. 🔹 به تعبیر دیگر نگارنده در بالا و پایین زندگی و در مواجهه با طلاب و روحانیون، به رفتارها، سخن ها و قضاوت‌هایی برمیخورم که آن را جز نفوذ عرفی گرایی ـ در مقابل دین گرایی ـ در عرصه حیات، معیشت و سبک زندگی حوزویان نمی توانم تعبیر کنم. واضح‌تر آنکه در رفتارها، سخن‌ها و قضاوت‌های برخی از حوزویان قواعد عرفی‌گرایی بصورت مشهودی نفوذ کرده چه آنکه خود به آن التفات ندارند و شاید بی خبر و تقلید وار از آن قواعد پیروی می‌کنند و آن را صحیح و درست و منطبق با شرع می‌دانند، و چه‌بسا به تنبهی از این غفلت درآیند. در واقع هیچکدام از ما حوزویان در این عصر غلبه مدرنیته و جَو رسانه‌ای در امان نیستیم. ناگفته نماند که در همین عصر فرومایگی و سطحی‌گرایی و تقلیدی زندگی کردن، هستند حوزویانی که برخلاف آداب و رسوم عصر جدید مَشی می‌کنند و سنت‌های حسنه را در زندگی خود و دیگران جاری و ساری می‌کنند. مانند حوزوی که خانه خود را بر خلاف معمول گران اجاره نمی داد و به ازاء تولد فرزند کرایه دو ماه را می‌بخشید؛ بیش باد. در میانه کاری و گفتگوی پر حرارتی با چند تن از طلاب بودیم که با جملات و رفتارهایی برخورد کردم که بیش از پیش مرا به نفوذ عرفی‌گرایی در حوزویان حساس‌تر کرد؛ از بازگویی رفتارها از شدت خجالت و شرم صرف نظر می‌کنم و فقط به یک مکالمه کوتاه اشاره می‌کنم. 🔹 طلبه‌ای که احساس می‌کردیم سنتی و متدین و از همه‌ی جمع ما با تقواتر است و روحانی زاده می‌باشد، در خلال یک گفتگو و در جواب ما که می‌گفتیم «بایست مطلب غلط و خلاف واقع را درست و اصلاح کنید»، گفت:«در این زمینه دو مبنا وجود دارد، یک مبنا، مبنای شماست که باید حق و واقع را بیان کرد و اصلاح نمود و لو بلغ ما بلغ، اما مبنای دیگری هم وجود دارد، و آن عبارت است از اینکه اگرچه مطلب خلاف واقع است، اما بایست هزینه و فایده را بررسی کنیم، اگر اصلاح مطلب خلاف واقع، هزینه اش بالاست لازم نیست کاری بکنیم» و در بیان دیگر می گفت«انتخاب مبناها بسته به رای اکثریت دارد و آن فصل الخطاب است». 🔹 در این بیان می بینید که چگونه مبانی اصولی و محکم معرفتی و دینی ذبح می‌شود. در روایات متعدد به این مطلب اشاره شده است که بایست پای حق ایستاد و در مقابل خلاف ایستادگی کرد اگرچه که به ضرر ما باشد مانند: «قُلِ‏ الْحَقَ‏ عَلَى كُلِّ حَال»؛ «اتَّقِ اللَّهَ وَ قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَلَاكُكَ فَإِنَّ فِيهِ نَجَاتَكَ أَيْ فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ نَجَاتُكَ فَإِنَّ فِيهِ هَلَاكَكَ»؛ «قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِك»‏؛ «قُلِ‏ الْحَقَ‏ وَ إِنْ كَانَ مُرّا». و غم انگیزتر آنکه انتخاب مبنا در این مسئله را به رای اکثریت یا دموکراسی احاله کرد، یعنی ما آنقدر از معرفت و اصول دینی تهی هستیم و عرفی گشته‌ایم که در انتخاب مبنا نیز دست به انتخابات میزنیم و آنچه دموکراسی به‌بار آورد را فصل‌الخطاب می‌دانیم! این ها نمونه‌های کوچکی است که شاید خیلی از خوانندگان هم در زندگی خود مشاهده کرده باشند و یا ناخودآگاه گرفتار آن شده باشند. نفوذ سکولاریسم و عرفی‌گرایی از آنچه در تبلیغات بیان می‌شود بسیار عمیق‌تر و ریشه‌ای تراست، هر چند فعال بودن ساختارهای عرفی و سکولار در حوزه و غیر حوزه نیز بی تاثیر نیست و در جای خود می‌بایست بررسی شود. اعاذنا الله من شرور انفسنا http://mobahesat.ir/22994 🔻🔻🔻 @mobahesat
علیه السلام یادم نمیرود که در آن عصرِ پر غبار آمد بسوی خیمه ی ما اسب بی سوار ندیدم که عمه های حزینم به سوز و آه اطرافِ ذوالجناح گرفتند، ناله دار اما چه ذوالجناح، که با زینِ واژه گون چون ابر میگریست در آن بِین، زار زار میخواست پشتِ خیمه رود، جان دهد، ز داغ اما چو دید پرسشِ طفلانِ بی قرار ناچار بازگشت به گودالِ قتلگاه پس در پی اَش زنان و عزیزان، نقابدار ای وایِ من، خدا نکند قسمتِ کسی دیدیم آنچه را که ندیده ست روزگار از روی تلِ زینبه، پیشِ دیده بود... تا انتهای حفره ی گودال، تارِ تار شمشیر و نیزه بود که میخورد بر حسین بارانِ تیر و سنگ، ز هر سویِ کارزار والشمرُ جالسُن، چه بگویم که پیشِ ما بر نیزه راسِ جدِّ غریبم شد آشکار آنشب چها گذشت،،،بماند برای بعد تازه به روز بعد، شد اسلام داغدار دشمن که عمه های مرا در طناب بست بدجور مادرم به جنان گشت اشکبار عمداً عبور داد، حرم را ز کشته ها تا اشکِ تازه گیرد از این جمعِ سوگوار مردانمان که کشته و بی سر، روی زمین زنهایمان، اسیرِ سپاهی تباهکار تا آن زمان، حرم به اسیری نرفته بود آل علی، به ناقه ی عریان، حجاب دار باور کنید عمه ام از کربلا به بعد تا شام و کوفه، پیر شد از غصه، شرمسار در شهرِ شام بود، که بابای من ز شرم میگفت: کاش زنده نبودم در این دیار یادم نمیرود که به بزم حرامیان عمه گریست، از طمعِ چشمِ نابکار با اینهمه غریبی و تحقیر و داغ و درد دشمن شکست خورد و حرم شد پر افتخار با خطبه های پر ز طنینَش قیام کرد پیروز شد صبوری عمه، شکوه بار تنها وصیتم به شما حفظ روضه هاست تا آن زمان که میرسد از راه تک سوار محمود ژولیده @atraf_man
راهبرد ائمه علیهم السلام در دعوت به حق و ولایت چه بود؟ ائمه علیهم السلام در تبلیغ جایگاه خود و دعوت مردم به مسیر مستقیم و هدایت چه روشی اتخاذ می کردند؟ حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَّبَنَا إِلَى النَّاسِ وَ لَمْ يُبَغِّضْنَا إِلَيْهِم‏ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: 229 کاری کنید مردم ما را دوست بدارند و دشمن ندانند. @atraf_man
در کلام عبدالله بن مطیع در بازگشت از عراق با سیدالشهدا روبرو شد. بر حضرت سلام کرد و گفت: یابن رسول الله ص چه چیزی شما را از حرم الله و حرم جدت پیامبر ص خارج کرد؟ فقال الحسین ع: ان اهل الکوفه کتبوا الی یسالوننی ان اقدم علیهم لمارجوا من احیاء معالم الحق و اماته البدع؛ ابن مطیع گفت: تو را به خدا به کوفه نرو، به خدا که اگر بروی حتما کشته میشوی سیدالشهدا فرمود: لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا (توبه۵۱) به ما چیزی نمی رسد الا آنچه خداوند بر ما نوشته و مقدر ساخته است. ۱. هدف قیام سیدالشهدا احیا شعائر و نشانه های حق و دین و از طرفی از بین بردن بدعت هاست. ۲. حضرت حسین علیه السلام خود را در اراده حق فانی می بیند و تسلیم قضا و قدر اوست. الاخبار الطوال: ۲۴۶ اول محرم ۹۹ @atraf_man
💥ماجرای عذرخواهی آقای از به روایت 🔸برخی از (خاصه شاگردان منتظری) با علم و اطلاع از این موضوع، به دست زده، آقای آذری را از جمله مخالفان مادام العمر انقلاب اسلامی معرفی کرده اند. جرعه‌ای از دریا، ج۴، ص ۶۵۳. @rozaneebefarda
نکاتی که پیرامون مناظره آقایان نصیری و سوزنچی در مباحثه با دوستان نوشته ام: چند مقدمه در کلام آقای نصیری هست: " مقاومت مردم در مقابل حکم شرعی مساوی است با عقب نشینی از اجرای حکم شرعی" "دو قطبی شدن جامعه در تضاد با امر به معروف و نهی از منکرست" این ها جملات ایشان بود که بنظرم محل خدشه است آیا در جامعه دو قطبی شکل گرفته و آن ناشی از قانون الزام است؟ 1.جواب: می تواند دلایل دیگری داشته باشه مثلا مهمترین آن را دوگانگی که در ساحت سیاست ورزی حکومت رخ داده مهمترین دلیل می دانم. علی رغم وجود قانون و سیاست رسمی و اصولی. هم هاشمی هم خاتمی هم احمدی نژاد هم روحانی در این قضیه خلاف قانون عمل کردند و تبلیغ کردند. و البته به طبعش مقابله اصولی با بی حجابی رخ نداد و فالور و هوادار جمع کردن برای سیاستمداران اصل شد. 2.اتفاقا آمار نشان می دهد که اکثریت جامعه معتقد به حجاب شرعی هستند هر چند آمار گیری در مسائل اندیشه ای و اعتقادی کاری عبث است. و اساسا حکومت اعتقادی شکل می گیرد تا جامعه را به مطلوب و آرمانش برساند. نه آنکه با رای گیری عقب نشینی کند. این دیگر جامعه اعتقادی و ایمانی نیست. کاملا و صد در صد سکولار و عرفی است و ارزش هایش را هوای نفس جامعه می گیرد نه الهیات جامعه که مبتنی بر وحی و معارف دینی است. 3.نکته بعد درباره ماهیت حجاب است که امری اجتماعی است؛ حجاب امری اجتماعی و در نسبت با غیر است که تعریف می شود. این غیر از درون خانواده تعریف می شود تا کف خیابان. هر چند حکومت نسبت به درون خانه وظیفه ای جز ارشاد و تربیت ندارد (تعلیم معارف و احکام شرعی و اخلاقی). 4.نکته دیگر درباره تبعات وحشتناک بی قانونی و عدم الزام است؛ فرض می کنیم که اکثریت جامعه اخلاق مدار و نسبت به احکام شرعی پایبند می ماند، خب نسبت به ده درصد دیگری که اهل رعایت نیست و به دنبال هتک همه حیاها و عفاف هاست چه باید کرد؟ آیا با رای گیری باید تکلیف مشخص شود؟ محدوده پوشش چه مقدار باید باشد؟ با چه مناط و معیاری؟ عرف تعیین کند و نظر اکثریت یا شرع؟ این ها مسائلی است که در این نظریه از هم گسیخته و به فروپاشی اخلاقی جامعه منجر می شود. مسیری که جهان غرب به آن رسید. 5.برخی به امیرالمومومنین ع استناد می کنند که ایشان در برخی امور کوتاه آمده اند.اولا امیرالمومنین در این زمینه (نماز تراویح)، عبادت فردی و فرعی پیش پا افتاده و غیر ضروری اجتماعی، بر جامعه ای حکومت می کردند که فقه شان دستخوش تحولاتی در دوره های قبل شده بود. ثانیا نیروی بازدارنده اجتماعی و جمعیت همراه و قدرتی نداشتند. ثالثا در ابتدای امر حکومت بود و نیاز به فرهنگ سازی داشت تا فقه اهل بیت ع جا بیافتد. رابعا امیرالمومنین ع در موارد بسیاری که جنبه اجتماعی و حکومتی داشتند بسیار محکم و با صلابت ایستادند. 6.مثلا در مقابل معاویه. مثلا در مقابل ابوموسی در حالیکه جامعه کوفه را با خود همراه کرده بود در داستان بی طرف ماندن در جنگ جمل. که حضرت واکنش تند و محکمی داشنند. و مثالهای دیگر از اجبار و مقاومت ایشان پای نظرات و اصول. در ماجرای حکمیت هم حکم ابوموسی را رد کردند. و جنگ با نهراونی ها و از دم تیغ گذراندن آنها نشان از ایستادن پای اصول بود. امیرالمومنین در حالی به شهادت رسیدند که هنوز به جامعه خود فشار میاورد تا در النخیله جمع شوند برای پیکار با معاویه، در حالیکه جامعه کاهلی می کرد! 7.اما امروزه هم مجمع تشخیص مصلحت نظام همین کار را میکند. گاه در مقابل یک حکم اولی میایستد و حکم دیگری بنابر ضرورت و مصلحت میدهد. اما این نباید ما را به این نقطه برساند که از اساس حکم اولی اشتباه بوده و الزام اولی نادرست! اینجای کارست که ما به آقای نصیری نقد داریم. بنابر ضرورات و مصالح که منجر به حکمی شود دلیل بر نادرستی احکام اولیه نیست. 8.در حالیکه ایشان ادعا میکنه که بر فرض الزامی بودن (از اساس منکر الزامی هستند)، حالا که مردم نمی خواهند (ادعای دوم)، پس از اول اشتباه کردیم که الزام کردیم(نتیجه) من میگم سلمنا که حرف شما درسته (قبول ندارم) و امروز به ضرورات و مصالح مجبور به کوتاه آمدن باشیم اما این دلیل نمیشه بر غلط بودن گزاره الزامی بودن حجاب. 9.ایشان جمهوری اسلامی را از این حیث خطاکار میداند. و در واقع امامین انقلاب را نقد میکند که در این مسیر از ابتدا اشتباه کردند. یعنی نه امروز که مردم نمی خواهند (به زعم ایشان) از سال ۵۷ اشتباه رفتیم؛ جالب اینکه ترکیه را موفق میدانند! چون مثالی دارند از نوه با حجابی که مادربزرگش بی حجاب بوده!! همچنین ادعا می کنند میگویند در ج. ا این همه احکام عمل نمیشود و فساد و ... فراوان است. حالا گیر داده اید به حجاب که از قضا پایگاه مردمی حکومت را نیز تضعیف کرده است. 10.تنبیه: نقد آقا و امام حتی ضد انقلاب نیست چه برسد به ضد دین. @atraf_man
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
🔸آیة الله آقانجفی اصفهانی (از شاگردان آقا سید علی شوشتری): 🔹مرحوم حاجی سید علی شوشتری رحمه الله نقل فرمود که حضرت صدّیقه طاهره فاطمه زهرا صلوات الله علیها این ختم را تعلیم فرمود و بسیار مجرّب است؛ 🔸چون به شدّت و بلیّه ای مبتلا شوی، با حضور قلب هزار و یک مرتبه آیه کریمه «أنّی مَسَّنیَ الضُرُّ وأنت أرحمُ الراحمین» را با خضوع و خضوع و تضرّع و زاری بخوان از بلیّه و مهلکه نجات خواهی یافت. @bazmeghodsian http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
و نقد! ایکاش ما یاد میگرفتیم حمایت و مراقبت از جایگاه مرجعیت در بسیار آموزنده است ایکاش یاد میگرفتیم و اجازه نمی دادیم نسبت به جایگاه مرجعیت و رهبری آقا بی ادبی و گستاخی صورت می گرفت و در مقابلشان محکم می ایستادیم. و چقدر آقا مظلوم است که بعنوان حاکم و مرجع این مقدار مورد انتقاد قرار می گیرد اما کسی نیست تا از احترام ایشان حفاظت کند اما نقد مودبانه حسین شریعتمدار این مقدار تحمل نمیشود. مقایسه کنید با مواجهه ای که با نامه انتقادی خوئینی ها صورت گرفت. خیلی ها واکنش نشان دادند اما خیلی ها هم از کنارش رد شدند. جایگاه رهبری و مرجعیت برای حل منازعات و رفع اختلافات و سیاست گذاری های کلان و مسائل اصلی جامعه است. اساسا رهبر کارکرد ویژه اش گره گشایی از معضلات و پیچیدگی های جامعه و حکومت می باشد. آن جایی است که می بایست فصل الخطاب و رافع نزاع ها و نقار ها باشد. و چقدر نادان هستند کسانی که بر این جایگاه لطمه می زنند و آن را می خراشند. نقد و انتقاد جایگاه نصح و خیرخواهی با بی ادبی و گستاخی متفاوت است، با هتاکی و بی ارزش کردن متفاوت تر. و ... @atraf_man
هدایت شده از نوارخانه
چه فراقی.mp3
13.93M
چه فراقی (ع) محمد حسین پویانفر 🔻به کانال نوارخانه بپیوندید 🔻مرجع پادکست های مذهبی 🎧 @NavarKhaneh
علیه السلام و ابتلائات دنیا امام عليه السّلام متوجه اصحاب خود شد و فرمود: الناس و الدين لعق على السنتهم، يحوطونه ما درت معايشهم فاذا محصوا بالبلاء قل ‏ !! يعنى مردم بنده زر خريد ميباشند. دين محل ليسيدن زبان ايشان است.(کنایه از درک بسیار کم و سطحی از دین) مردم تا آن موقعى ديندار هستند كه آنان تأمين شود، اما وقتى بوسيله بلاء مورد آزمايش قرار بگيرند قليل و اندك خواهند بود. سپس فرمود: آيا اين سرزمين است؟ گفتند: آرى يا بن رسول اللَّه. فرمود: اينجا موضع گرفتارى و بلاء ميباشد. هاهنا مناخ ركابنا و محط رحالنا و مقتل رجالنا و مسفك دمائنا. @atraf_man
هدایت شده از احمد فربهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیةالله بهجت فرمودند: چون سبّ و طعن را کنار گذاشتیم، موجب شد، سه‌نفری که بر ولایت امیرمؤمنان مانده‌بودند، تبدیل به 500 میلیون شود! اگر شیوه‌ی سبّ و طعن را در پیش گرفته بودیم، همان‌ها را هم از دست می‌دادیم! مرحوم علامه‌ی عسکری می‌گفت: به اندازه‌ای که با کتاب‌های من، از اهل‌سنت شیعه‌ شده‌اند، در طول تاریخ اسلام، با کتاب‌‌های هیچ‌ عالمی به این اندازه، شیعه نشده‌اند؛ علتش آن است که من از کتاب‌هایم سبّ و طعن به خلفا را حذف کرده، و به جای آن استدلال آورده‌ام. این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که برای هدایت انسان‌‌ها، زمینه‌های آن‌را باید فراهم کرد و در مقابل، نباید زمینه‌‌ی هدایت را با گفتار و رفتار، از بین برد. https://eitaa.com/farbehi