✔ آیا ما هم مومن هستیم؟؟!
✍فردی برای امام صادق(ع) خبری آورد که فلانی در مهمانی علیه شما حرف میزد!
امام صادق فرمود:
حتما اشتباه شنیده ای!
گفت: نه مطمنم
امام صادق فرمود:
شاید تاریک و شلوغ بوده
و اشتباه فهمیده ای
گفت: نه یقین دارم! امام فرمود: شاید
در عصبانیت و اجبار بوده و حرفی زده!
گفت: در آرامش و اختیار بوده است.
امام صادق(ع) آنقدر بهانه آورد (۷۰ مرتبه بهانه و تاویل آوردن) تا آن فرد خبرچین خسته و پشیمان شد!
💥اخلاق مومنانه یعنی نسبت به برادر دینی ات حسن ظن داشته باشی چون امام صادق(ع) فرمود حسن ظن و خوش گمانی از قلب سالم ناشی میشود.
📚مصباح الشریعه ص ۵۱۵
@atre1o1 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #استادانصاریان
✅ #بهشت_دنیا
👈 روزگار حکومت امام زمان(عج)
👈 وقتی برکت و نعمت از آسمان نازل می شود!
@atre1o1 🇮🇷
🍃💚﷽💚🍃
🌹در بیان ولادت با سعادت امیر المؤمنین علی علیه السلام🌹
#قسمت_اول
مشهور آن است که آن حضرت در روز جمعه سیزدهم ماه رجب بعد از سی سال از عام الفیل در میان کعبهٔ معظمه متولد شده است، پدر آن حضرت ابوطالب پسر عبد المطلب بوده که با عبدالله پدر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم برادر اعیانی (پدری و مادری) بوده و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف بوده و آن حضرت و برادرانش اول هاشمی بودند که پدر و مادرشان هر دو هاشمی بودند. و در کیفیت ولادت آن جناب روایات بسیار است و آنچه به سندهای بسیار وارد شده آن است که روزی عباس بن عبد المطلب با یزید بن قعنب و با گروهی از بنی هاشم و جماعتی از قبیلهٔ بنی العزی در برابر خانهٔ کعبه نشسته بودند ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد در آمد و به حضرت امیر المؤمنین علیه السلام نُه ماه آبستن بود و او را درد زائیدن گرفته بود پس در برابر خانهٔ کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت پروردگارا من ایمان آورده ام به تو و به هر پیغمبر و رسولی که فرستاده ای و به هر کتابی که نازل گردانیده ای و تصدیق کرده ام به گفته های جدم ابراهیم خلیل که خانهٔ کعبه بنا کردهٔ اوست پس سؤال می کنم از تو به حق این خانه و به حق آن کسی که این خانه را بنا کرده است و به حق فرزندی که در شکم من است و با من سخن می گوید و به سخن گفتن خود مونس من گردیده است و یقین دارم که او یکی از آیات جلال و عظمت توست که آسان کنی بر من ولادت مرا. عباس و یزید بن قعنب گفتند که چون فاطمه از این دعا فارغ شد دیدیم که دیوار عقب خانه شکافته شد فاطمه از آن رخنه داخل خانه شد و از دیده های ما پنهان گردید، پس شکاف دیوار به هم پیوست باذن خدا و ما چون خواستیم دَرِ خانه را بگشائیم چندانکه سعی کردیم در گشوده نشد دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون کعبه ماند اهل مکه در کوچه ها و بازار ها این قصه را نقل می کردند و زنها در خانه ها این حکایت را یاد می کردند و تعجب می نمودند تا روز چهارم رسید پس همان موضع از دیوار کعبه که شکافته شده بود دیگر باره شکافته شد فاطمه بنت اسد بیرون آمد و فرزند خود اَسَدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام را در دست خویش داشت و می گفت ای گروه مردم به درستی که حقتعالی برگزید مرا از میان خلق خود و فضیلت داد مرا بر زنان برگزیده که پیش از من بوده اند زیرا که حقتعالی برگزید آسیه دختر مزاحم را و او عبادت کرد حقتعالی را پنهان در موضعی که عبادت در آنجا سزاوار نبود مگر در حال ضرورت یعنی خانهٔ فرعون و مریم دختر عمران را حقتعالی برگزید و ولادت حضرت عیسی علیه السلام را بر او آسان گردانید و در بیابان درخت خشک را جنبانید و رطب تازه از برای او از آن درخت فرو ریخت و حقتعالی مرا بر آن هر دو زیادتی داد و همچنین بر جمیع زنان عالمیان که پیش از من گذشته اند زیرا که من فرزندی آورده ام در میان خانه برگزیدهٔ او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوه ها و طعامهای بهشت تناول کردم و چون خواستم که بیرون آیم در هنگامیکه فرزند برگزیدهٔ من بر روی دست من بود هاتفی از غیب مرا ندا کرد که ای فاطمه این فرزند بزرگوار را علی نام کن به درستی که منم خداوند علی اَعلی و او را آفریده ام از قدرت و عزت و جلال خود و بهرهٔ کامل از عدالت خویش به او تأدیب نموده ام و امور خود را به او تفویض کرده ام و او را بر علوم پنهان خود مطلع کرده ام و در خانهٔ محترم من متولد شده است و او اول کسی است که اذان خواهد گفت بر روی خانهٔ من و بتها را خواهد شکست و آنها را از بالای کعبه به ریز خواهد انداخت و مرا به عظمت و مجد و بزرگواری و یگانگی یاد خواهد کرد و اوست امام و پیشوا بعد از حبیب من و برگزیده من از جمیع خلق من محمد که رسول من است و او وصی او خواهد بود خوشا حال کسی که او را دوست بدارد و یاری کند او را، و وای بر حال کسی که فرمان او نبرد و یاری او نکند و انکار حق او نماید.
📚منتهی الآمال
@atre1o1 🇮🇷
🎨⛳🎨⛳🎨⛳🎨⛳🎨⛳🎨
❤️ یا اباصالح المهدی عج ...
تو یوســف زهـــرایی و بازار میخواهی
در خواب هستم تو مرا بیدار میخواهی
اصلا امیدی هست من هم یاورت باشم؟
اصلا بگو در لشکرت سربار میخواهی؟
دائم سرم دراین فضاهای مجازی هست
در این زمانی که تو تنها یار میخواهی
در این فضایی که بصیرت نیست بین ما
تنهاتـــر از تنهایی و عمــار میخواهی
ماها فقــط داریم دعوت میکنیـم از تو
غافل از اینکه میثم تمـّــار میخـواهی
در این زمان که تنبلی رسم است بین ما
تو از تمـــام شیعیانت کار میخواهی
بهر سپاهت که بود فرمانده اش عباس
صدها نفر سرباز چون مختار میخواهی
┅┅✿❄️❀💜♥️❀❄️✿┅┅
@atre1o1 🇮🇷
🌤نشانه های ظهور امام عصر (عج) 🌤
🔹موسیقی و غناء در آخرالزمان :
1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند: در آن زمان مردم، طبل و ساز نواختن را نیکو یاد می گیرند و امر به معروف و نهی از منکر را انکار می کنند، و در آن زمان زن های خواننده و مغنیه و رقاصه ظاهر می گرداند. همچنین ساز و نوا آلات لهو و کوچک و بزرگ ظاهر می شود.
2. در آخر الزمان مال را برای غنا انفاق می نمایند.
3. غناء نفاق را در قلب می رویاند، همانگونه که آب سبزه را می رویاند؛ اما یاد خدا ایمان را در قلب می رویاند.
4. غناء افسون زنا می باشد - شیطان با این وسیله افراد را به گناه تشویق و تحریک می نماید-.
5. مولایمان امیر المومنین (علیه السلام ) فرمودند: در آن زمان، شادمانی و نشاط و آواز خوانی به غنا و ساز و نواها را حلال می شمارد.
6. گوش دادن به غنا فقر و پریشانی است.
7. امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: در آخر الزمان خواهی دید که آلات لهو آشکار می گردد به نحوی که مردم از کنار آنها می گذارند اما کسی، کسی را منع نکرده و جرات منع کردن از آلات لهو را نیز داشته باشد.
8. خرید و فروش آلات غناء حرام می باشد و شنیدنش نفاق و یاد گرفتنش کفر است.
9. بدترین صداها غناء - صدای طرب-انگیز می باشد.
10. شخصی از مولایمان امام صادق (علیه السلام ) از شنیدن غناء - آوای طرب انگیز - پرسش نمود، آن حضرت پاسخ داند: آیا سخن خدای تعالی را نشنیده ای که فرمود:
ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسولا؛
همانا گوش و چشم و دل همگی مسئول می باشند.
سپس فرمودند: گوش از آنچه که دیده است، پرسش می شوند.
📗منبع کتاب :
نشانه های ظهور امام عصر (عج) در روایات معصومین (علیه السلام )
✍🏻علیرضا فقیهی , علی عبدالهی
@atre1o1 🇮🇷
....تسبیحش را گم کرده بود
🔸️مرحوم حاج آقا فخر می فرمودند:
«یک روز، من و یکی از دوستان به نام مرحوم آقای انشایی در خدمت آقا شیخ مرتضی زاهد بودیم.
.
🔶آقا شیخ مرتضی، تسبیحش را گم کرده بود و با نگاه و با کشیدن دست با این طرف و آن طرف، به دنبال تسبیحش می گشت.
.
🔶و به ما هم گفت:
شما این تسبیح مرا ندیدید؟
️ما هم شروع به گشتن و پیدا کردن تسبیح ایشان در اتاق کردیم.
.
🔶بعد از دقایقی آقا شیخ مرتضی با چشمانی اشک آلود و گلویی بغض کرده فرمود:
«ببنید این امر می تواند به این معنا باشد که مثلاً خداوند می خواهد به من بفرماید
که ای مرتضی! یک عمر است که ما تو را نگه داشته ایم و الا تو خودت تسبیحت را هم نمی توانی نگه داری»
.
🔶تصویر آیت شیخ مرتضی زاهد رضوان الله تعالی علیه
@atre1o1 🇮🇷