eitaa logo
نگاه ِ نـو
132 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
589 ویدیو
14 فایل
متون زیبا ؛ ادبی ، تربیتی ، روان شناسی ، مذهبی #حکایات_و_خاطرات...
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز سه شنبه هشتم خرداد ماه است برایتان توکل و امید به پروردگار متعال را می خواهم ؛ زیرا تنها با توکل و امید به اوست که می توان از پس فراز و نشیب های روزگار بر آمد. سلام🖐 اوقاتتون بخیر و خوشی دلشاد و تندرست باشید یا ارحم الراحمین💯 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
☀️اميرالمؤمنين علی علیه السلام فرمودند: 🔸دل های مردم گریزان است، به کسی روی آورند که خوشرویی کند. 📚 نهج البلاغه حكمت ۵۰ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
در روز اول سال تحصیلی، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت‌های اولیه، مطابق معمول به دانش‌آموزان گفت که همه آن‌ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقی بین آن‌ها قائل نیست. البته او دروغ می‌گفت و چنین چیزی امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکی در ردیف جلوی کلاس روی صندلی لم داده بود به نام تدی استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشی از او نداشت. تدی سال قبل نیز دانش‌آموز همین کلاس بود. همیشه لباس‌های کثیف به تن داشت، با بچه‌های دیگر نمی‌جوشید و به درسش هم نمی‌رسید. او واقعاً دانش‌آموز نامرتبی بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضی بود و سرانجام هم به او نمره قبولی نداد و او را رفوزه کرد . امسال که دوباره تدی در کلاس پنجم حضور می‌یافت، خانم تامپسون تصمیم گرفت به پرونده تحصیلی سال‌های قبل او نگاهی بیاندازد تا شاید به علّت درس نخواندن او پی‌ببرد و بتواند کمکش کند . معلّم کلاس اول تدی در پرونده‌اش نوشته بود: «تدی دانش‌آموز باهوش، شاد و با استعدادی است و تکالیفش را خیلی خوب انجام می‌دهد و رفتار خوبی دارد. رضایت کامل ». معلّم کلاس دوم او در پرونده‌اش نوشته بود: « تدی دانش‌آموز فوق‌العاده‌ای است. همکلاسی هایش دوستش دارند ولی او به خاطر بیماری درمان‌ناپذیر مادرش که در خانه بستری است دچار مشکل روحی است .» معلّم کلاس سوم او در پرونده‌اش نوشته بود: «مرگ مادر برای تدی بسیار گران تمام شده است. او تمام تلاشش را برای درس‌خواندن می‌کند ولی پدرش به درس و مشق او علاقه‌ای ندارد. اگر شرایط محیطی او در خانه تغییر نکند او به زودی با مشکل روبرو خواهد شد .» معلّم کلاس چهارم تدی در پرونده‌اش نوشته بود: «تدی درس خواندن را رها کرده و علاقه‌ای به مدرسه نشان نمی‌دهد. دوستان زیادی ندارد و گاهی در کلاس خوابش می‌برد .» خانم تامپسون با مطالعه پرونده‌های تدی به مشکل او پی برد و از این که دیر به فکر افتاده بود خود را نکوهش کرد. تصادفاً فردای آن روز، روز معلّم بود و همه دانش‌آموزان هدایایی برای او آوردند. هدایای بچه‌ها همه در کاغذ کادوهای زیبا و نوارهای رنگارنگ پیچیده شده بود، بجز هدیه تدی که داخل یک کاغذ معمولی و به شکل نامناسبی بسته‌بندی شده بود. خانم تامپسون هدیه‌ها را سرکلاس باز کرد. وقتی بسته تدی را باز کرد یک دستبند کهنه که چند نگینش افتاده بود و یک شیشه عطر که سه چهارمش مصرف شده بود در داخل آن بود. این امر باعث خنده بچه‌های کلاس شد امّا خانم تامپسون فوراً خنده بچه‌ها را قطع کرد و شروع به تعریف از زیبایی دستبند کرد. سپس آن را همانجا به دست کرد و مقداری از آن عطر را نیز به خود زد. تدی آن روز بعد از تمام شدن ساعت مدرسه مدتی بیرون مدرسه صبر کرد تا خانم تامپسون از مدرسه خارج شد . سپس نزد او رفت و به او گفت: «خانم تامپسون، شما امروز بوی مادرم را می‌دادید .» خانم تامپسون، بعد از خداحافظی از تدی، داخل ماشینش رفت و برای دقایقی طولانی گریه کرد. از آن روز به بعد، او آدم دیگری شد و در کنار تدریس خواندن، نوشتن، ریاضیات و علوم، به آموزش «زندگی» و «عشق به همنوع» به بچه‌ها پرداخت و البته توجه ویژه‌ای نیز به تدی می‌کرد. پس از مدتی، ذهن تدی دوباره زنده شد. هر چه خانم تامپسون او را بیشتر تشویق می‌کرد او هم سریعتر پاسخ می‌داد. به سرعت او یکی از زرنگ ترین بچه‌های کلاس شد و خانم تامپسون با وجودی که به دروغ گفته بود که همه را به یک اندازه دوست دارد، امّا حالا تدی دانش‌آموز محبوبش شده بود . یکسال بعد، خانم تامپسون یادداشتی از تدی دریافت کرد که در آن نوشته بود شما بهترین معلّمی هستید که من در عمرم داشته‌ام . شش سال بعد، یادداشت دیگری از تدی به خانم تامپسون رسید. او نوشته بود که دبیرستان را تمام کرده و شاگرد سوم شده است. و باز هم افزوده بود که شما همچنان بهترین معلمی هستید که در تمام عمرم داشته‌ام . چهار سال بعد از آن، خانم تامپسون نامه دیگری دریافت کرد که در آن تدی نوشته بود با وجودی که روزگار سختی داشته است امّا دانشکده را رها نکرده و به زودی از دانشگاه با رتبه عالی فارغ‌التحصیل می‌شود و باز هم تأکید کرده بود که خانم تامپسون بهترین معلم دوران زندگیش بوده است . ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
⚪️عِبَادَاللّهِ، احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الاَْعْمَالُ، وَ يَکْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ، وَ تَشِيبُ فِيهِ الاَْطْفَالُ 💥اى بندگان خدا ! از روزى که اعمال بررسى دقيق مى شود، برحذر باشيد; روزى که تزلزل و اضطراب در آن بسيار است و کودکان در آن پير مى شوند» 📘 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ─┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇💝࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌ @atre_dousti
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 انتظار فرج به چه معناست ؟ 🎙 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
⚜نگرانی مثل يك اسب چوبی هست تكون تكونت می ده اما به جايی نمی بَرَدت.... سلام🖐 چهارشـنبه روزتون بخیر و آرامش بی دغدغه و بی نگرانی اوقاتتون خوش باد ! آمین... یا حیُّ یا قیّوم💯 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
👌چهار چیز را پیش از ، چـهـار چيز غنیمت شمار جـوانـی پیش از پیری ، صحت پیش از بيماری ، توانگری پیش از فقر ، و زنـدگی پیش از مـرگ🌸 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👏 نوآوری سه مرحله دارد : 🌱 تولد ایده 🌿 تکمیل خلاقیت 🌾 تولید محصول 🥄نوآوری می تواند یک روش جدید برای یک کار قدیمی باشد. 🧠 نوآوری به قدری ضروری است که می توان ادعا کرد: بدون نوآوری، کارآفرینی وجود ندارد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
🍃🌸🍃🌸🍃 ✍نقل است جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی‌ام وجود دارد و سه کلید از شما می‌خواهم! 🔹قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، 🔹قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد 🔹و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم. شیخ نخودکی فرمود: 🔸برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. 🔸برای قفل دوم ، نمازت را اول وقت بخوان. 🔸و برای قفل سوم ، هم نمازت را اول وقت بخوان! ✓جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟! 🚨شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت «شاه کلید» است. 📚منبع:نشان از بی نشان ها ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
♦️اهمیت خانواده در قرآن از بهترین نعمت ها و لذت بخش ترین ِلذت ها کانون گرم خانواده و کنار خانواده بودن است تا جائی که خداوند بزرگترین لذت اهل بهشت را ، بودن در کنار همسر بهشتی ذکر می کند. قرآن به ما می آموزد که اگر دنبال یک زندگی بهشتی و شاد هستید به خانواده اهمیت بدهید و در کنار خانواده بودن را از اوصاف اهل بهشت می داند. کنار اهل خانواده بودن و در جمع خانواده بودن آنقدر ارزش دارد که پیامبر اسلام(ص) فرمود: «نشستن مرد نزد زن و فرزند، در پیشگاه خدای متعال از اعتکاف او در مسجد من محبوب‌تر است». 📘ميزان الحكمه جلد پنج صفحهٔ ۱۰۱ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
سلام روزتون بخیر و شادکامی پنجشنبه دهم خرداد ماهتون پر از توجه و رحمت خدا 👋 نمی دانم در دلتان چه می گذرد و چه آرزویی دارید،اما از خداوند می خواهم امروز ، شما را به همهٔ آرزو های خوب تان برساند... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
با خــودتان حـــرف بـزنیـــد ❗️ محققان می گویند ؛ حرف زدن با خود ، موجب احساس آرامش و کاهش استرس می شود . در این حالت فعالیت عاطفی مغز ، در لحظاتی کاهش می‌یابد که کم شدن استرس را به دنبال دارد. ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti