eitaa logo
نگاه ِ نـو
132 دنبال‌کننده
6هزار عکس
611 ویدیو
14 فایل
متون زیبا ؛ ادبی ، تربیتی ، روان شناسی ، مذهبی #حکایات_و_خاطرات...
مشاهده در ایتا
دانلود
پدرم به من نصیحتی کرد که هنوز در ذهنم می چرخد. گفت : هر وقت می خواهی از کسی ایرادی بگیری ، یادت باشد همهٔ مردم دنیا شانس و بختی را که تو داشتی ، نداشـتند! 📕گتسبی_بزرگ (The Great Gatsby) ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
🖋زن جوانی پیش مادر خود می رود و از مشکلات زندگی خود برای او می گوید و اینکه او از تلاش وجنگ مداوم برای حل کردن مشکلاتش خسته شده است‌. مادرش او را به آشپزخانه برد و بدون آنکه چیزی بگوید سه تا ظرف را آب کرد و گذاشت که بجوشد .سپس توی اولی هویچ ریخت در دومی تخم مرغ ودر سومی دانه های قهوه. بعداز ۲۰ دقیقه که آب کاملاً به جوش آمد شعله هارا خاموش کرد! اول هویچ هارا در ظرفی گذاشت ، سپس تخم مرغ هارا هم در ظرف گذاشت وقهوه راهم در ظرفی ریخت و جلوی دخترش گذاشت سپس از دخترش پرسید که چه می بینی؟ او پاسخ داد:هویچ ، تخم مرغ ، قهوه. مادر از او خواست که هویچ هارا لمس کند وبگوید که چگونه اند ؟! او اینکار را کردو گفت: نرمند . بعد از او خواست تخم مرغ هارا بشکند بعداز اینکه پوسته آن را جدا کرد ، تخم مرغ سفت شده را دید و در آخر از او خواست که قهوه را بچشد . دختر از مادرش پرسید که: منظور این کارها چیست؟ مادر به او پاسخ داد: هرسه یِ این مواد در شرایط سخت و یکسان بوده اند(در آب جوشان) اما هرکدام عکس العمل متفاوتی نشان داده اند.هویچ در ابتدا بسیار سخت ومحکم به نظر می رسد اما وقتی در آب جوشان قرار گرفت به راحتی نرم و ضعیف شد.تخم مرغ که در ابتدا شکننده بود و پوسته بیرونی آن از مایع درونی آن محافظت می کرد وقتی در آب جوش قرار گرفت مایع درونی آن سفت و محکم شد‌. دانه های قهوه که یکتا بودندبعد از قرار گرفتن در آب جوشان ، مزه و رنگ آب را تغییر دادند. مادر از دخترش پرسید:تو کدام یک ازین مواد هستی؟وقتی شرایط بد وسختی پیش می آیدتو چگونه عمل می کنی؟تو هویچ٬تخم مرغ یا دانه های قهوه هستی؟به این فکر کن که من چه هستم؟آیا من هویچ هستم که به نظر محکم می آیم٬ اما در سختی ها خم می شوم و مقاومت خود را از دست می دهم ؟ آیا من تخم مرغ هستم که با یک قلب نرم شروع می کند اما با حرارت محکم می شود؟ یا من دانهٔ قهوه هستم که آب داغ را تغییر داد؟ وقتی آب داغ شد آن دانه بوی خوش وطعم دلپذیری را آزاد کرد. اگر تو مانند دانه های قهوه باشی هرچه شرایط بدتر می شوند تو بهتر می شوی وشرایط را به نفع خودت تغییر می دهی ↶【 】↷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
نمی دانم تأثیر خنده های توست، یا ور رفتن با گل های باغچه، که آینه مدتی است جوان تر از پارسال نشانم می دهد. 👤عباس صفاری ↶【به ما بپیوندید 】↷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
ای کاش تابستانی اصلاً توی فصل ها نبود؛ نه هوایش مانند زمستان دوست داشتنی ست و نه باران های گهگاه و بی مقدمه اش می چسبد. روزهایش طولانی ست و انتظار کشیدن را سخت می کند، نه خبری از شکوفه ها هست نه سرسبزی و نسیم و ملایمی که بغض پریشانت را آرام کند، نه مثل کودکی جوی و رودخانه ای هست که آب تنی کنیم و نه میوه هایش ارزان است که بشود همه یکسان استفاده کنند و لذت خرما و رطب جنوب را هم گرما و شرجیش از آدمی می گیرد ، خلاصه بگویم ؛ تابستان فصل عجیبی است فقط برای کودکی خوبست و دور شدن از هول و هوای مدرسه... تابستان فصل بلاتکلیفی ست. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
روی شیشه می شود کرد ، با انگشت رویش قلب♡کشید و سپس منتظر بخارشدنش به انتظار ایستاد ! امـا روی شیشه نازک دل آدم ها ، اگر قلبی کشیدی باید مردانه پایش بمانی ... سلام✋ پنجشـنبه روزتون بخیر و خوشی تندرست و در آرامش باشید لٰا اِلٰهَ اِلّا اللهُ الْمَلِکُ الْحَقِّ الْمُبینِ💯 ↶【 】↷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
🍃چرا بعضی از آدم ها سراغ وصله‌های ناجور می روند و گزینه هایی را انتخاب می‌کنند که سراسر غلط است! چون به حال خوب و خوشبختی عادت ندارند! و تحمل حس‌های آشنا برای آن ها راحت‌ترست. دوباتن می گوید؛ ما آن احساساتی را که در بچگی می‌شناختیم در روابط بزرگسالی بازتولید می کنیم. در بچگی است که اولین نمودهای عشق را تجربه می‌کنیم و وقتی این عشق همراه با کنترل‌شوندگی، تحقیر و احساس ناکافی بودن‌ ، رهاشدگی و زجر کشیدن‌ها همراه باشد،عشق در ذهن ما این شکلی ثبت می شود و… وقتی بزرگ می شویم ممکن است بعضی از انتخاب های احتمالی را برای شریک زندگی خود ، نه به خاطر عیب و ایرادهایشان، که اتفاقاً به خاطر اینکه زیادی متعادلند، بالغند، می فهمند و قابل اطمینانند ؛ رد کنیم. چرا ؟ چون این حجم از خوب بودن برای ما ناآشناست و غیرقابل تحمل است و "اینکه به ما اصلاً نمی آید!، ما کجا و ایشان کجا"!... در عوضش ناخودآگاه ، سراغ آدم‌هایی می رویم که حس‌های آشنا به ما می دهند. "مثل پدر و مادر کنترل‌مان می‌کنند ! وابستهٔ آن هاییم اما محتاج‌مان می گذارند و با خواهش و تمنا به نیازهای ما رسیدگی می کنند و گاهی تهدید می‌کنند که روزی تَرکمان می کنند و خلاصه ، همان مدلی با ما تا می کنند که قبلاً تجربه کرده ایم… ــ آلن دوباتن در کتاب "چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم!" می گوید؛ ما با آدم‌های عوضی رابطهٔ خود را ادامه می دهیم و ازدواج می‌کنیم، چون آدم حسابی‌ها ناجور به نظر می‌رسند. با اینکه زمین و زمان می گوید این رابطه سالم نیست و این آدم مناسب تو نیست! و داری گند می‌زنی با این انتخابت... ... ازدواج نادرست را جلو می‌بریم، چون تجربه‌ای از یک رابطهٔ سالم و سلامت نداریم که ؛ در خانواده ای که پدر و مادر نه عشق دادند و نه عشق گرفتند ، تصور ناخودآگاه از عشق ، همین کنترل شوندگی و رها شدگی‌هاست. اولین تصور این است که؛ ”همه همینند عزیزم“... ↶【 】↷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
🥀پنجشنبه ياد روز درگذشتگان است . هیچ هدیه‌ای ، شادی بخش‌تر از طلب آمرزش برای اموات نیست... خدایا ! همهٔ اموات‌ و گذشتگانمان را ببخش و بیامرز و با نگاه رحمت خویش ، جایگاه برزخی شان را بهبود بخش ! آمین یا رب الودود🙏 🌺نثار همهٔ اموات ، ذوی الحقوق ، پدر و مادر ، خویش و خانواده ، همسایه ، دوست ، فک و فامیل در گذشـته : همگی بخوانیم ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
می گویندﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻧﺪﯼ می خواﺳﺖ ﺧﻮﺩش را ﺑﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺳاند ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ آﻧﺠﺎ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻣﻠﺘﺶ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻫﺎ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨد ﺑﻪ ﻗﻄﺎﺭ ﺩﯾﺮ می رﺳدﻭ ﻗﻄﺎﺭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻮﺩ ، ﻣﺠﺒﻮﺭ می شود ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺪود ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ ﻗﻄﺎﺭ می رﺳد ﻭ ﺳﻮﺍﺭ می شود ﺍﻣﺎ ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ی ﮐﻔﺸﺶ ﺍﺯ ﭘﺎیش جدا می شود ﻭ کنار ریل می افتد ، ﺧﻮﺩﺵ لنگهٔ دیگر را ﻫﻢ کنار دیگری می اندازدﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ می رسد ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺟﻠﺴﻪ می شود ﺗﻤﺎﻡ ﺣﻀﺎﺭ ﺑﻪ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ می خندند ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ انگلیسی ها می گوید ﺁﻗﺎﯼ ﮔﺎﻧﺪﯼ کفش هاﯾﺘﺎﻥ ﮐﻮ؟ ﻧﮑﻨد ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﻫﻨﻪ می خواهید ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻠت خود ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯿﺪ؟ !!! ﻣﺠﺪﺩﺍً همه ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﻃﻮﻻﻧﯽ خنده ﺳﺮ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ می کرﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻨﺪﻩ ﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﮔﻔﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ تأﺧﯿﺮ به دﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭ می دﻭﯾﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ﮐﻔﺸﻢ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﻢ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﻟﻨﮕﻪ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺪﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩ ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ... ﺳﮑﻮﺕ ﻣﺮﮔﺒﺎﺭﯼ ﺳﺎﻟﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﮔﺮﻓﺖ ... ✓ﺁﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ " ﺗﺤﻤﻞ " ﮐﻨﯿﻢ ، ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ بی دلیل ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ " ﻗﻀﺎﻭﺕ " ﻧﮑﻨﯿﻢ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
و مَرد آنگاه آگاه شود كه نبشتن گيرد و بداند كه پهناى كار چيست. ، ۱۴ تیر، روز قلم ↶【 】↷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ احمد متوسلیان در جایی از تاریخ گُم شد...🕊 💥حاجی یادت به خیر که می گفتی: برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد . . . ! ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti
هدایت شده از ح.ا.م
براى آرامش و شاد بودن بايد : ١ــ رها کنی هرآنچه را که بود . ٢- شكرگزار باشی برای هرآنچه باقيست . ٣- با اشتياق چشم به راه بمانی برای هر آنچه به سويت خواهد آمد . سـلام🖐 جمعه روزتون پر از خیر و برکت تندرست و دلشاد باشید👋 اَللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم💯 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti