🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
【 @atre_shohada】
زبان معمار است
و حرف خشت خـام ،
مــبــادا کج بچینی
دیـوار سـخـن
کـه فـرو میریـزد
بــــنـــــای شـخـصــیـت را ..
#کمےتفکر💡
【 @atre_shohada】
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷دختر و پسر جوان 3 روز، روزه میگیرن تا برای عروسیشون گناه نکنن، خواهشن با دقت گوش کنید، خیلی جالبه حتما ببینید👌
❤️💥
#ماه_رمضان 🌙🍃
#شهیدسیاهکالی🌺
【 @atre_shohada】
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱برسانید به مسکین خبر شاد مرا
🌱اندکی مانده کریم دیده گشاید به جهان...😍
#کربلاییحسینطاهری
#ماه_مبارک_رمضان 🌙
#میلاد_امام_حسن_مجتبی🎊
【 @atre_shohada】
همیشہدرمقـٰابلبدۍدیگـرآن،
گذشت داشـت.
میگفت:اینھمہدعـواومشڪلآتبینِافـراد
بیشتـرسراینہڪہڪسےگـذشتنـداره...!
#شھیدابـرآهیمهـآدی🌱
【 @atre_shohada】
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃روایت بسیار زیبا و شنیدنی از شهیدانی که ارزو داشتند مانند حضرت زهراسلامالله گمنام بمانند!
#شهیدانه🕊
#پیشنهاد_دانلود👌
【 @atre_shohada】
خدایا
بین همه اِسمات غفور
حسابی دلمو گرم میکنه(؛
وسط تموم ناراحتیا و ناامیدیام
به این فکر میکنم؛
که تو میبخشی و
مثل همیشه مهربونی میکنی
حالم عوض میشه...😍
#خداجونم♥
【 @atre_shohada】
زندگينامه وخاطرات طلبهي جانباز
شهيدمدافع حرم محمدهادي ذوالفقاري🦋
عرفان...💚
#پسرک_فلافل_فروش
#رمان📚
#پارت_پنجاه_و_دوم
هادي يك انسان بسيار عادي بود. مثل بقيه تنها تفاوت او عمل دقيق به دستورات دين بود.
براي همين در مسير خودسازي و عرفان قرار گرفت.اما مسير عرفاني زندگي او در نجف به چند بخش تقسيم ميشود. مانند آنچه كه بزرگان فلسفه و عرفان گفته اند، مسير من الخلق الي الحق و ... به خوبي طي نمود.
هادي زماني كه در نجف در محضر بزرگان تحصيل ميكرد، نيمي از روز را مشغول تحصيل و بقيه را مشغول كار بود. در ابتدا براي انجام كار حقوق ميگرفت، اما بعدها كارش را فقط براي رضاي خدا انجام ميداد.شهريه نميگرفت براي كاري كه انجام ميداد مزد نميگرفت. حتي اگر كسي ميخواست به او مزد بدهد ناراحت ميشد. منزل بسياري از طلبه ها و برخي مساجد نجف را لوله كشي كرد اما مزد نگرفت!
توكل و اعتماد عجيبي به خدا داشت. يك بار به هادي گفتم: تو كه شهريه نميگيري براي كار هم پول نميگيري پس هزينه هاي خودت را چطور تأمين ميكني؟
هادي گفت: بايد براي خدا كار كرد، خدا خودش هواي ما را دارد. گفتم: اين درست، اما ...
يادم هست آن روز منزل يكي از دوستانش بوديم. هادي بعد از صحبت من، مبلغ بسيار زيادي را از جيب خودش بيرون آورد و به دوستش داد و گفت: هر طور صلاح ميداني مصرف كن!به نوعي غير مستقيم به من فهماند كه مشكل مالي ندارد.خانه اي وسيع و قديمي در نجف به هادي سپرده شده بود تا از آن نگهداري کند. او در يکي از اتاقهاي کوچک و محقر آن سکونت داشت.بيشتر وقتش را در خانه به عبادت و مطالعه اختصاص داده بود. او از صاحبخانه اجازه گرفته بود تا زائران تهيدستي که پولي ندارند را به آن خانه بياورد و در آنجا به آنها اسکان دهد. براي زائران غذا درست ميکرد. در بيشتر کارها کمک حالشان بود. اگر زائري هم نبود، به تهيدستان اطراف خانه سکونت ميداد و در هيچ حالي از کمک دادن دريغ نميکرد. آن خانه حدود صد سال قدمت داشت و بسيار وسيع بود، شايد هر کسي جرئت نميکرد در آن زندگي کند.
بعد از شهادت هادي آن را به طلبه ي ديگري سپردند، اما آن طلبه نتوانست با ظلمت و وحشت آن خانه کنار بيايد!اربعين که نزديک ميشد هادي اتاقها را به زائران و مهمانان ميداد و خودش يک گوشه ميخوابيد.
گاهي پتوي خودش را هم به آنها ميبخشيد. او عادت کرده بود که بدون بالش و لوازم گرمايشي بخوابد،يک بار مريض شده بود خودش در سرما در راهروي خانه خوابيد اما اتاق را که گرم بود در اختيار زائران راهپيمايي اربعين قرار داد. او در اين مدت با پيرمرد نابينايي آشنا شده بود و کمکهاي زيادي به او
کرده بود. حتي آن پيرمرد نابينا را براي زيارت به کربلا هم برده بود.هادي زماني كه مشغول كارهاي عرفاني و ذكر و خلوت شده بود، كمتر با ديگران حرف ميزد.اين هم از توصيه هاي بزرگان است كه انسان در ابتداي راه سكوت را بر هر كاري مقدم بدارد. هادي ميدانست بسياري از معاشرتها تأثير منفي در رشد معنوي انسان دارد، لذا ارتباط خود را با بيشتر دوستان در حد يك سالم و عليك پايين آورده بود.
اين اواخر بسيار كتوم شده بود. يعني خيلي از مسائل معنوي را پنهان ميكرد. از طرفي تا آنجا كه امكان داشت در راه خدا زحمت ميكشيد.
هر زائري كه به نجف ميآمد، به خانه ي خودش ميبرد و از آنها پذيرايي ميكرد.
هيچ وقت دوست نداشت كه ديگران فكر كنند كه آدم خوبي است. اين سال آخر روزه داري و ديگر مراقبتهاي معنوي را بيشتر كرده بود. تا اينكه ماجراي مبارزه با داعش پيش آمد، هادي آنجا بود كه از خلوت معنوي خود بيرون آمد.
ً او به قول خودش مرد ميدان جهاد بود شجاعتش را هم قبلا اثبات كرد. حالا هم ميدان مبارزه ايجاد شده بود.
گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي...🌿
#ادامهدارد...
【 @atre_shohada】