eitaa logo
عطــــرشهــــدا 🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
9 فایل
بســم‌ رب شهداءوصدیقیݩ🌸 <شهدا را نیازۍبه گفتن ونوشتن نیست، آنان نانوشته دیدنی وخواندنی هستند.> پاسخگویی @Majnonehosain
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا:( ماکه حسین گونه زندگی نکردیم تا‌حسین‌گونہ‌بہ‌شهادت‌برسیم پس‌خدایا‌ما‌را‌حُرگونہ‌بپذیر!💔 @atre_shohada
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نامه های ... ▪️ماریه امروز هم با کمک کبوترش گندم از کاروان عاشورا برامون نامه فرستاده. این دختر کوچولو توی نامه دومش کلی برامون حرف زده؛ از آقای امام حسین که دوست نداره زیر بار حرف زور یزید بره تا هم‌بازی شدن با رقیه کوچولو و علی اصغر شش ماهه‌... به نیت حضرت رقیه ۱۴ صلوات بفرستید.💚 🖤 【 @atre_shohada
ماتشنہ‌عشقیموشنیدیم‌ کہ‌گفتند↯ رفعِ‌عطشِ‌عشق♥️ فقط‌‌نامِ‌حُسِین‌است ... !
عطــــرشهــــدا 🕊
#قصه‌دلبری #رمان📚 #قسمت_اول حسابی کلافه شده بودم. نمی‌فهمیدم که جذب چه چیز این آدم شدن. از طرف خان
📚 کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه، دعای عرفه برگزار می‌شد. دیدم فقط چند تا تکه موکت پهن کردن ب مسئول خواهران اعتراض کردم... دانشگاه به این بزرگی فقط این چند تا تیکه موکت!!😐 در جواب حرفم گفت همیناهم پر نمیشه..😒 وقتی دیدم توجهی نمی‌کنه رفتم پیش آقای محمد خانی صداش زدم جواب نداد. چند بار داد زدم تا شنید سر به زیر اومد گفت «بفرمایید» بدون مقدمه گفتم این موکت‌ها کمه. گفت قد همینشم نمیان💔 بهش توپیدم گفتم ما مکلف به وظیفه هستیم نه نتیجه😐 اونم با عصبانیت جواب داد این وقت روز دانشجو از کجا میاد؟!😠 بعد رفت دنبال کارش..🚶🏻‍♀ همین که دعا شروع شد روی همه موکت‌ها کیپ تا کیپ نشستند، همشون افتادن به تکاپو که حالا از کجا موکت بیاریم 😐 یه بار از کنار معراج شهدا یکی از جعبه‌های مهمات را آوردیم اتاق بسیج خواهران به جای قفسه کتابخانه .. مقرر کرده بود برای جابجایی وسایل بسیج حتماً باید نامه‌نگاری شود همه کارها با مقررات و هماهنگی او بود🚶🏻‍♀ من که خودم رو قاطی این ضابطه‌ها نمی‌کردم هر کاری به نظرم درست بود همونو انجام می‌دادم. جلسه داشتیم اومد اتاق بسیج خواهران ، با دیدن قفسه خشکش زد😶 چند دقیقه زبونش بند اومد و مدام به انگشتر هاش ور می‌رفت مبهوت مونده بودیم😧 با دلخوری پرسید این این‌جا چی کار می کنه؟!🤨 همه بچه‌ها سرشونو انداختن پایین ... زیرچشمی بِه همه نگاه کردن دیدم کسی نطق نمی‌زنه سرمو گرفتم بالا و با جسارت گفتم گوشه معراج شهدا داشت خاک می‌خورد آوردیم این‌جا برای کتاب‌خونه... با عصبانیت گفت من مسئول تدارکات رو توبیخ کردم و شما به این راحتی می‌گین کارش داشتیم؟!😐 حرف دلم رو گذاشتم کف دستش: گفتم مقصر شمایی که باید همه این کارا زیر نظر و تأیید شما انجام بشه! این که نشد کار.. لبخندی نشست روی لبش و سرش رو انداخت پایین با این یادآوری که زودتر جلسه رو شروع کنید بحث رو عوض کرد. وسط دفتر بسیج جیغ کشیدم شانس آوردم کسی اون دور و بر نبود😐🤦🏻‍♀ ن که آدم جیغ جیغویی باشم. ناخودآگاه از ته دلم بیرون زد . بیشتر شبیه جوک و شوخی بود..😐 خانم قنبری که به زور جلوی خندش رو گرفته بود گفت: آقای محمدخانی من رو واسطه کرد برای خواستگاری از تو..😶💔 اصلا ب ذهنم خطور نمیکرد مجرد باشه😦 قیافه جا افتاده ای داشت.. اصلا توی باغ نبود. تا حدی ک فکر نمیکردم مسئول بسیج دانشجویی ممکن است از خود دانشجویان باشه.. گفتم ته تهش کارمندی چیزی از دفتر نهاد رهبری است. بی محلی ب خواستگارهایش را هم از سر همین میدیدم ک خب ادم متاهل دنبال دردسر نمیگرده😐 ,, به خانم ابویی گفتم:«بهش بگو این فکر رواز توی مغزش بریزه بیرون » شاکی هم شدم که چطور به خودش اجازه داده از من خواستگاری کند. وصلهٔ نچسبی بود برای دختری که لای پنبه بزرگ شده است. کارمان شروع شد ، ازمن انکار واز او اصرار ... سردر نمی آوردم آدمی که تا دیروز رو به دیوار می نشست، حالا این طور مثل سایه همه جا حسش می کنم😶 دائم صدای کفشش توی گوشم بود ومثل سوهان روی مغزم کشیده می شد ..😬 ناغافل مسیرم را کج کردم ، ولی این سوهان مغز تمامی نداشت 😖 هرجا می رفتم جلوی چشمم بود : معراج شهدا ، دانشگده ، دم در دانشگاه ، نمازخانه و جلوی دفتر نهاد رهبری!😶 گاهی هم سلام می‌پراند😒 دوستانم می گفتند:«از این آدم مأخوذ به حیا بعیده این کارا!»😐 📚زندگینامه‌شهید‌محمد‌حسین‌محمد‌خانی ... 【 @atre_shohada
نمی دونی چه خبره کربلا(1).mp3
11.95M
🌱به وقت مداحی... کربلا،رویامه‌! علت‌ِ اشکامه آی‌دنیا...آی‌دنیا.. حسین‌آقامه؛حسین‌آقامه♥️... 🍁 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 【 @atre_shohada
آرزو می‌کنم تو زندگی فقط یه بار سرِ دو راهی قرار بگیرین؛ اونم بین الحرمین! که ندونین پیشِ حسین زانو بزنین یا عباس :)😭💔
💌روایت عشق : 🌱«ای حسین! درکربلا، تو یکایک شهدا را در آغوش می کشیدی، می بوسیدی، وداع می کردی . آیا ممکن است هنگامی که من نیز به خاک و خون خود می غلتم; تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا به تو و به خدای تو سیراب کنی؟ از این دنیای دون می گریزم . از اختلافات، خودنمایی ها، غرورها، خودخواهی ها، سفسطه ها، مغلطه ها، دروغ ها و تهمت ها خسته شده ام . احساس می کنم که این جهان، جای من نیست . آنچه دیگران را خوشحال می کند; مرا سودی نمی رساند . سرورم! آمده ام تا در رکابت علیه کفر و ظلم و جهل بجنگم . با همه وجود آمده ام . تاسوعاست . گروهی بزرگ از یزیدیان با تانک ها و توپ ها و زره پوش ها و ماشین های زیاد و سربازان فراوان در حرکتند . حق با باطل رو به رو شده است . دشمن سیل آسا پیش می آید و من می خواهم مثل یکی از اصحاب تو در کربلا بجنگم .» 🕊 ♥️ 【 @atre_shohada
برای رشد وصعود معنوی باید کسانی‌ رو تحمل‌ کنی که با تو جور نیستن! @atre_shohada
🦋نماز شاکرانه... شاکر شدن تمرین می‌خواهد و عادت رایج ناسپاسی به زحمت از بین می‌رود. پس باید برای شکر یک برنامۀ روزانه‌ای بگذاریم. نماز بهترین برنامه برای شاکر شدن است. شاکرانه نماز خواندن هم به قیمت نماز می‌افزاید و هم حال ما را خوب‌تر می‌کند. هر چه شاکرتر شویم کمتر هم گناه خواهیم کرد. 📿 @atre_shohada
•• صداے‌تو گوش فلک را پرکرده : مــاملت‌شهادتیم ماملت‌امام‌حسینیم...! @atre_shohada