خدایا کمک کن اگر در صف شهدا غایبیم، در صف پیام رسانان راهشان غایب نباشیم.
عطــــرشهــــدا 🕊
#قصهدلبری #رمان📚 #قسمت_دوازدهم کلا ن تنها مکه یا جاهای دیگر ، در خانه هم در صورتی همکاری می کرد ک
#قصهدلبری
#رمان📚
#قسمت_سیزدهم
ولی باز گوشش یه این حرفا بدهکار نبود . خیلی به هم ریخته می شد .
ترجیح می دادم بیشتر در هیئت باشد تا در خانه، هم برای خودش بهتر بود ، و هم برای بقیه،می دانستم دست خودش نیست ، بیشتر وقت ها با سرو صورت زخم و زیلی از هیئت می آمد بیرون😣
هر وقت روضه ها اوج می گرفت و سنگین می شد ، دلم هری می ریخت، دلشوره می افتاد به جانم که الان آن طرف خودش را می زند ، معمولا شالش را می انداخت روی سرش که کسی اثر لطمه زنی هایش را نبیند ، مادرم می گفت :
« هروقت از هیئت برمی گرده ، مثل گلیه که شکفته !»☺️
داخل ماشین مداحی می گذاشت .
با مداح همراهی می کرد و یک وقت هایی پشت فرمان سینه می زد 😍😁
شیشه ها را می داد بالا ، صدا را زیاد می کرد ، آن قدر که صدای زنگ گوشیمان را نمی شنیدیم،جزو آرزوهایش بود در خانه روضه هفتگی بگیریم ، اما نشد ،چون خونه مان کوچک بود و وسایلمان زیاد ..
می گفت :«دوبرابر خونه تیرو تخته داریم !» فردای روز پاتختی ، چند تا از رفیقاش را دعوت کرد خانه ، بیشتر از پنج شش نفر نبودند . مراسم گرفت . یکی شأن طلبه بود که سخنرانی کرد و بقیه مداحی کردند زیارت عاشورا و حدیث کسا هم خواندند ☺️😇
این تنها مجلسی بود که توانستیم در خانه برگزار کنیم . چون هنوز در آشپزی راه نیفتاده بودم ، رفت و از بیرون پیتزا خرید، برای شام😅
البته زیاد هیئت دونفری داشتیم . برای هم سخنرانی می کردیم و چاشنی اش چند خط روضه هم می خواندیم 😁
بعد چای ، نسکافه یا بستنی می خوردیم 😆، می گفت :
« این خورد دنیا الان مال هیئته!»
هر وقت چای می ریختم می آوردم ، می گفت : «بیا دوسه خط روضه بخونیم تا چای روضه خورده باشیم!» 🙃
زیارت جامعه کبیره میخواندیم😍😁 اما اصرار نداشتیم آن را تا ته بخوانیم 😅
یکی دو صفحه را با معنی می خواندیم .
چون به زبان عربی مسلط بود ، برایم ترجمه می کرد و توضیح می داد 😁
کلا آدم بخوری بود😂
موقع رفتن به هیئت ، یک خوراکی می خوردیم و موقع برگشتن هم آبمیوه ، بستنی یا غذا ..گاهی پیاده می رفتیم گلزار شهدای یزد در مسیر رفت و برگشت ، دهانمان می جنبید . همیشه دنبال این بود برویم رستوران ، غذای بیرون بهش می چسبید 😉🙃
من اصلا اهل خوردن نبودم ، ولی او بعد از ازدواج مبتلایم کرد ،عاشق قیمه بود و از خوردنش لذت می برد . جنس علاقه اش با بقیه خوراکی ها فرق داشت 😍
چون قیمه ، امام حسین (ع) و هیئت را به یادش می انداخت کیف می کرد ،هیئت که می رفتیم ، اگه پذیرایی یا نذری می دادند ، به عنوان تبرک برایم می آورد ☺️
خودم قسمت خانم ها می گرفتم ، ولی باز دوست داشت برایم بگیرد 😍❤️
بعد از هیئت رأیة العباس با لیوان چای ، روی سکوی وسط خیابان منتظرم می ایستاد .
وقتی چای وقند را به من تعارف می کرد ، حتی بچه مذهبی ها هم نگاه می کردند 😅
چند دفعه دیدم خانم های مسن تر تشویقش کردند و بعضی هاشون به شوهرهایشان می گفتند :«حاج آقا یاد بگیر ، از تو کوچک تره ها!»خیلی دوست داشتم پشت سرش نماز را به جماعت بخوانم😍از دوران دانشجویی تجربه کرده بودم.
همان دورانی که به خوابم هم نمی آمد روزی با او ازدواج کنم😂
در اردوها،کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه، آقایان می ایستادند ما هم پشت سرشان ، صوت و لحن خوبی داشت،بعداز ازدواج فرقی نمی کرد خانه خودمان باشد یا خانه پدر مادر هایمان، گاهی آن ها هم می آمدند پشت سرش اقتدا می کردند😍😁
مواقعی که نمازش را زود شروع می کرد، بلندبلند می گفتم:
(وَاللهٌ یٌحِبٌ الصـابِرِین.)😉😁
مقید بود به نماز اول وقت،درمسافرت ها زمان حرکت را طوری تنظیم می کرد که وقت نماز بین راه نباشیم.و زمان هایی که در اختیار ماشین دست خودش نبود ودباکسی همراه بودیم، اولین فرصت در نمازخانه های بین راهی یا پمپ بنزین می گفت:((نگه دارین!))🙃
اغلب در قنوتش این آیه از قران را می خواند:
((ربنا هب لنامن ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما.))
قرآنی جیبی داشت وبعضی وقت ها که فرصتی پیش می آمد، میخواند.
گاهی اوقات هم از داخل موبایلش قرآن می خواند.باموبایل بازی می کرد.
انگری بردز!و یکی دیگر هم هندوانه ای بود که با انگشت آن را قاچ قاچ می کرد، که اسمش را نمی دانم .و یک بازی قورباغه که بعضی مرحله هایش را کمکش می کردماگر هم من در مرحله ای می ماندم، برایم رد می کرد.
می گفتم:((نمی شه وقتی بازی می کنی،صدای مداحی هم پخش بشه؟))😁
بازی را جوری تنظیم کرده بود که وقتی بازی می کردم به جای آهنگش، مداحی گوش می دادیم.اهل سینما نبود، ولی فیلم اخراجی هارا باهم رفتیم دیدیم.بعداز فیلم نشستیم به نقد و تحلیل.کلی از حاجی گیرینف های جامعه را فهرست کردیم، چقدر خندیدیم!طرف مقابلش را با چند برخورد شناسایی می کرد و سلیقه اش را می شناخت.
📚زندگینامهشهیدمحمدحسینمحمدخانی
#ادامهدارد...
【 @atre_shohada】
@atre_shohadaدانلود+مداحی+با+صدای+محمد+حسین+حدادیان+ویژه+اربعین.mp3
زمان:
حجم:
2.74M
🍃به وقت مداحی...
•تا میبینم یه زائری
•راهی کربلا میشه
•با زیارت نرفته ها
•دل من هم نوا میشه
#محمدحسینحدادیان
#اربعین
【 @atre_shohada】
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
【 @atre_shohada】
چشمی که در عزای تو تر میشود حسـین
بی حرمتیست خیره به نامحرمی شود🌱
#محرم
#امام_حسین
🍃شهیدمحمودرضابیضایی:
همهی ما شب انتخابی خواهیم داشت
که به صف عاشورائیان بپیوندیم
و یا از معرکه جهاد بگریزیم»
#شهیدانه
#محرم 🥀
【 @atre_shohada】
رفاقت هایتان را
خط بہ خط
ڪلمہ بہ ڪلمہ
مرور میڪنیم
شاید فهمیدیم
رفاقت تان بهانہ شهادت بود
یا شهادت بهانہ رفاقت!🌼🤍
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
#شهیدانہ♥
【 @atre_shohada】
💠آثار علمی نماز
📌امام مهدى علیه السلام:
ما اُرغِمَ أنفُ الشَّیطانِ بِشَى ءٍ مِثلِ الصَّلاةِ؛
امام مهدى علیه السلام:هیچ چیز مانند نماز، بینى شیطان را به خاک نمى مالد.
[ . بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 176 .]
طبق تحقیقات انجام شده توسط پروفسور لای نشان می دهد DNA 🧬
سلول های مغزی در اثر امواج مغناطیسی خارجی آسیب زیادی می بینند؛ از طرفی در طول شبانه روز مغز با میدان های مغناطیسی بیرونی ناشی از نیروگاه ها، امواج و از سمت دیگر میدان زمین مواجه می شود 🤒 که شدیداً آسیب زا است، بنابراین زمانی که انسان رو به قبله نماز می خواندبه هنگام سجده میدان مغناطیسی زمین و بدن بر هم منطبق می شود و همانند رسانا منجر به دفع مواد الکتریسیته از سر به زمین می شود.👌
#نماز📿
#زندگی_بندگی
【 @atre_shohada】
در زندگی به معنویات اهمیت زیادی می داد و برای انجام اعمال عبادی خود نظم مشخصی داشت.
اهل نمازشب بود؛ زیارت عاشورا ،دعای عهد و تسبیحات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ترک نمی کرد.
برای رفتن به عزاداری های ائمه معصومین برنامهریزی میکرد و به این کار بسیار علاقه داشت. ذکر های روز را می خواند و برای خودش اذکار مشخصی داشت و به مداومت در انجام برنامه های عبادی خود مُصر بود.
✍به نقل از مادر شهید
#شهیداحمدمشلب
#شهیدانہ♥
【 @atre_shohada】
تلخیبرخوردصادقانهرابرشیرینی برخوردمنافقانهترجیحمیدهم .
#شهیدبهشتی
【 @atre_shohada】