eitaa logo
عطــــرشهــــدا 🌹
1.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
8 فایل
بســم‌ رب شهداءوصدیقیݩ🌸 <شهدا را نیازۍبه گفتن ونوشتن نیست، آنان نانوشته دیدنی وخواندنی هستند.> پاسخگویی @Majnonehosain
مشاهده در ایتا
دانلود
ایزد زمینِ کویِ تورا خاکِ سُرمه ساخت تا رَه به پایِ دیده رَوَد کاروان دل..
🕊شھادت ... قلبۍاست‌کہ‌خون‌حیات‌را در‌شریان‌هاۍسپاه‌حق‌می دَواند وآن‌رازنده‌نگہ‌مےدارد ...♥️" 🥀 【 @atre_shohada
عزیزانم‌ ! اگر شبانہ روز شکرگزار خدا باشیم کہ نعمت اسلام و امام را بہ ما عنایت فرموده‌، باز هم کم است‌؛ آگاه باشیم کہ صدق نیت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌! بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست‌ . ♥ 【 @atre_shohada
ازهـمه‌زنـان‌امـت‌رسـول‌الله‌مـی‌خـواهم‌روز‌به‌روز‌ حـجـاب‌خـود‌را‌تـقویـت‌کـنید، مبـادا‌چـادر‌را‌کنـار‌ بگذارید! 🦋✨ 【 @atre_shohada
فرازی از وصیت‌نامه شهید محمد بلباسی فاطمه‌جونم‌دخترباباسلام 💚 ◽️اگر دوست داری باز هم همدیگه رو ببینیم باید ظاهرت مثل باطنت اسلامی و قرآنی باشد، مانند مادرت محجبه و عفیف باش، در مقابل سختی‌ها صبور باش. حسن‌جون‌مهدی‌جون‌سلام💜 ◽️حالا بعد از بابا مرد خونه شما هستید، مواظب مادر و خواهرتون باشید که احساس تنهایی نکنند، خویشتن‌دار باشید و احساس غریبی نکنید. فرزندان گلم🦋 ◽️نماز که ستون خیمه دین است را سبک نشمارید، احترام به مادر از واجبات شماست، در محضر روحانی حقیقی زانو بزنید و درس دین بیاموزید. ◽️ آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید، کمک به مستمندان و محرومین را فراموش نکنید، در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته باشید، گوش به فرمان ولی فقیه زمان خود باشید، ادامه‌دهنده راه شهدا باشید، نگذارید این عَلَم به زمین بیافتد، خوش‌خلق و مودب باشید، به همدیگر محبت کنید، صله رحم را به‌جا آورید و قطع رحم نکنید. ♥ 【 @atre_shohada
زمین همچون قفس مےماند بعضےها آفریده شده اند براےپرواز همچون‌شهدا🕊
📌بین خودمون باشه گاهی یه خطاهایی انجام میدیم که علاوه بر موعظه ای که ازش میگیریم، باید بهای اون رو هم بپردازیم💥 بهاش چیه؟ اینکه صبوری خرج کنیم در برابر رنج یا آزمونی که حاصل خطامونه.🌱 🌱 @atre_shohada
الان از لحاظِ‌روحـــی نیاز دارم زنگ بزنن بگن:'کربلات جور شد' ꔷ͜ꔷ ♥️... @atre_shohada
عطــــرشهــــدا 🌹
#یادت‌باشد #پارت_اول #رمان📚 "فرزانه! اون روزی که تو جواب رد دادی، من حمید رو دیدم. وقتی شنید تو بهش
📚 همه چیز عادی بود. رفتارشان مثل همیشه گرم و با محبت بود. انگار نه انگار که صحبتی شده و من جواب رد دادم. روزهای سخت و پراسترس کنکور بالاخره تمام شد... دیدن نتیجه ی قبولی در دانشگاه می توانست خوشحال کننده ترین خبر برایم باشد با قبولی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین نفس راحتی کشیدم. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم چون نتیجه ی یک سال تلاشم را گرفته بودم. پدر و مادرم هم خیلی خوشحال بودند. از اینکه توانسته بودم رو سفیدشان کنم، احساس خوبی داشتم. هنوز شیرینی قبولی دانشگاه را درست مزه مزه نکرده بودم که خواستگاری های با واسطه و بی واسطه شروع شد. به هیچ کدامشان نمی توانستم حتی فکر کنم.مادرم در کار من مانده بود، می پرسید : "چرا هیچ کدوم رو قبول نمی کنی؟ برای چی همه ی خواستگار ها رو رد می کنی؟" این بلاتکلیفی اذیتم می کرد. نمی دانستم باید چکار بکنم. بعد از اعلام نتایج کنکور، تازه فرصت کرده بودم اتاقم را مرتب کنم. کتاب های درسی را یک طرف چیدم. کتابخانه را که مرتب می کردم، چشمم به کتاب(نیمه ی پنهان ماه) افتاد؛ روایت زندگی شهید(محمد ابراهیم همت) از زبان همسر. خاطراتش همیشه برایم جالب و خواندنی بود؛ روایتی که از عشقی ماندگار بین سردار خیبر و همسرش خبر می داد. کتاب را که مرور می کردم. به خاطره ای رسیدم که همسر شهید نیت کرده بود چهل روز روزه بگیرد، به اهل بیت (علیه السلام) متوسل بشود و بعد از این چله به اولین خواستگارش جواب مثبت بدهد. خواندن این خاطره کلید گمشده ی سردرگمی های من در این چند هفته شد .... پیش خودم گفتم من هم مثل همسر شهید همت نیت می‌کنم . حساب و کتاب کردم،دیدم چهل روز روزه،آن هم با این گرمای تابستان خیلی زیاد است،حدس زدم احتمالاً همسر شهید در زمستان چنین نذری کرده باشد! تصمیم گرفتم به جای روزه،چهل روز دعای توسل بخوانم به این نیت که《از این وضعیت خارج بشوم،هر چه که خیر است همان اتفاق بیفتد و آن کسی که خدا دوست دارد نصیبم بشود》. از همان روز نذرم را شروع کردم.هیچ کس از عهد من با خبر نبود؛ حتی مادرم. هر روز بعد از نماز مغرب و عشاء دعای توسل می خواندم و امید وار بودم خود ائمه کمک حالم باشند ... پنجم شهریور سال نود ؛ یک روزِ گرم و شیرین تابستانی، ساعت چهار بعد از ظهر،کم کم خنکای عصر هوای دم کرده را پس می‌زد از پنجره هم که به حیاط نگاه میکردی، می‌دیدی همهٔ گل ها و بوته های داخل باغچه دنبال سایه ای برای استراحت هستند. در حالی که هنوز خستگی یک سال درس خواندن برای کنکور در وجودم مانده بود. گاهی وقت ها چشم هایم را می‌بستم واز شهريور به مهرماه می‌رفتم.به پاییز؛به روزهایی که سر کلاس دانشگاه بنشینم و دوران دانشگاه را با همهٔ بالاو بلندی هایش تجربه کنم.دوباره چشم هایم را باز می‌کردم و خودم را در باغچه بین گل ها و درخت های وسط حیاط کوچکمان پیدا می‌کردم. با صدای برادرم علی که گفت: «آبجی! سبد رو بده» به خودم آمدم با کمک هم از درخت حیاطمان یک سبد از انجیرهای رسیده و خوش رنگ را چیدیم. چندتایی از انجیرها راشستم. داخل بشقاب گذاشتم وبرای پدرم بردم. بابا چند روزی مرخصی گرفته بود. وسط کاراته پایش در رفته بود، برای همین با عصا راه می‌رفت و نمی‌توانست سرکار برود. ننه هم چند روزی بود که پیش ما آمده بود. مشغول خوردن انجیرها بودیم که زنگ خانه به صدا در آمد. مادرم بعد از بازکردن در چادرش را برداشت وگفت: «آبجی آمنه با پسراش اومدن عیادت.» سریع داخل اتاقم رفتم. تمام سالی که برای کنکور درس می‌خواندم هر مهمانی می‌آمد، می‌دانست که من درس دارم واز اتاق بیرون نمی‌روم؛ ولی حالا کنکورم را داده بودم وبهانه ای نداشتم! مانتوی بلند و گشاد قهوه ای رنگ را پوشیدم، روسری گل‌دار قواره ای کرم رنگم را لبنانی سر کردم و به آشپزخانه رفتم. از صدای احوالپرسی ها متوجه شدم که عمه، حمید، حسن آقا و خانمش آمده اند، شوهر عمه همراهشان نبود؛ برای سرکشی باغشان به روستای «سنبل آباد الموت» رفته بود. روبه رو شدن با عمه و حمید در این شرایط برایم سخت بود، چه برسد به اینکه بخواهم برایشان چایی هم ببرم. چایی را که ریختم، فاطمه را صدا کردم وگفتم: «بی زحمت تو چای رو ببر تعارف کن» سینی چای را که برداشت، من هم دنبال آبجی بین مهمان ها رفتم وبعد از احوالپرسی کنار خانم حسن آقا نشستم. متوجه نگاه های خاص عمه و لبخندهای مادرم شده بودم.چند دقیقه ای بیشتر نتوانستم این فضا را تحمل کنم و خیلی زود به اتاقم رفتم. 📚قصه شهید حمید سیاهکالی به روایت همسر شهید ... 【 @atre_shohada
مداحی_آنلاین_به_علی_بگو_آقاجون_مجتبی_رمضانی.mp3
3.54M
🍃به وقت مداحی... •به علی بگو آقاجون حواست به منم باشه •به علی بگو دلتنگم حرمم داره دیر میشه 💔 【 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 【 @atre_shohada
هِزار مَرتَبه شُکرت خُدایِ عاشِق ها...🌱 که دَر میانِ خَلایِق، به ما حُسین دادی :)
🕊روایت عشق : عیب‌‌ندارد،‌ڪسۍرا‌ڪه‌تـا‌حالاهیئـت‌ نَرفتـه‌وگریہ‌نڪرده...؛ بہ‌سـوی‌هیئـت‌ببریـم‌مطمئـن‌بـاش‌ با‌امـام‌حسین‌‹ع‌›ڪه‌رفیق‌بشہ آدم‌درستی‌میشہ.. 🦋 ♥️ 【 @atre_shohada
کاری‌کنید کہ‌ شهـدا ،رنـگ‌ِ‌ ثابت زندگی ‌مردم ‌بشوند✨ 🍃
کسانی که شهید نمیشن دو دسته هستن یا هنوز لیاقت پیدا نکردن یا لایق هستن ولی مأموریتی دارن که باید انجام بدن اگر دلت شهادت میخواد،بگرد و مأموریت یا مأموریت هات رو پیدا کن خلقتت بیهوده نیست برای کاری آفریده شدی به بهترین شکل انجامش بده✌️🏻 🌱 【 @atre_shohada
📌بین خودمون باشه چشم آقامون به ما بچه شیعه هاس یه تکونی به خودمون بدیم🙏🌿 🌱 ♥ 【 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃شهید بهشتی: هیچ چیزی برای ظهور امام زمان مثل این نیست که ما یک جامعه نمونه بسازیم... 🕊 ♥️ 【 @atre_shohada
شهادت...♥️ جان‌ کندن‌ نیست؛ دل‌ کندن‌ است!
محبوب من! اگر عاشق تو بودن عبادت نیست پس چرا من از وقتی عاشقت شده‌ام خدا را بیشتر دوست دارم...؟!
Alimi-VafatHazratOmolbanin1396[01].mp3
4.45M
🍃به وقت مداحی... از بس که بخشیدی مرا رویی ندارم... آقا ببخش از دوریت اشکی ندارم...😭 ♥ 【 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 【 @atre_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چَندرُوزاَست‌‌کِه‌تامیشِنَوَم‌حَرفَش‌را اَربَعین‌،کَرب‌وبَلا،این‌دِل‌ِمَن‌می‌ریزَد 💔
🦋شهید محمود راد مهر : 🍀مهـم‌نیست‌ڪه‌آدم‌ مسؤلیت‌داشته‌باشد‌یا‌نداشته‌باشد، مهـم‌این‌است‌ڪه‌اگر‌امام‌زمان‌(عج) ‌بیاید در‌جایگاه‌میدان‌صبحگاه‌بایستد‌ و‌بخواهد‌نیروها‌را‌ورچین‌ڪند، آن‌قدر‌توانمندی‌و‌اخلاص‌داشته‌باشیم‌ ڪه امام‌ما‌را‌انتخاب‌ڪند، ♥️ مگر‌امام‌زمان‌(عج)‌به‌این‌جایگاه‌ و‌مسؤلیت‌آدم‌ها‌نگاه‌میڪند؟! 🕊 ♥️ 【 @atre_shohada
روزِحساب‌کتاب‌ڪہ‌برسھ.. بعضےازگُناهاټ‌روکہ‌بهت‌نِشوڹ‌‌میدڹ‌، مےبینےبراشوڹ‌‌استغفارنڪردۍ، اصݪاًیادٺ‌نبوده ! امّازیرِهࢪگُناهټ‌یہ‌استغفارنوشتہ‌شده.. اونجاسٺ‌کہ‌‌تازه‌میفهمۍ یکۍبہ‌‌جاټ‌توبه‌ڪرده.... یکےڪہ‌‌حواسش‌بھټ‌بوده..؟ یہ‌پدردݪسوز.. یکےمثلِ‌مهدے"عج" :) 💥 【 @atre_shohada
💠 آثار علمی وضو 🔸وضوی اسلامی عیناً همان خاصیت ماساژ (ماساژ سوئدی) را به نحو اتم حاوی می باشد. 🔸 زیرا وقتی روی سطح اعضای وضو آب سرد رسید و محل آن سرد شد قهراً جریان خون به آن سمت شدیدتر شده و برای حفظ درجه ۳۷ از حرارت طبیعی بدن و جبران حرارت از دست رفته اعضای وضو، دستگاه گردش خون به فعالیت سریع مشغول و در نتیجه نشاط و سلامتی و تعدیل در دستگاه گردش خون که از مهمترین جهازات بدن است به وجود می آید👌 🌐محمد علی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص 352. 📿 @atre_shohada
🌱شهادت دو رکن دارد: یکی اینکه هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را نثار هدف نماید. دیگر اینکه آگاهانه صورت گیرد. ♥ 【 @atre_shohada
شھید نظامۍ‌ میرھ تلفن‌ بزنھ چشمش‌ بھ نامحرم‌ میوفتھ ! سھ روز گریھ میکنھ میگھ .. خدا من‌ نفہمیدم چشمم‌ بھ ناموس‌ مردم‌ افتادھ ! اینجورۍ‌شھید‌‌شدناا (:
🕊شهیدسیدمرتضی‌آوینی : «کربلا، ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیرما می‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم‌و آن‌گاه روانه‌ی دیار قدس شویم» 🦋 【 @atre_shohada