eitaa logo
꧁ ღ💚🍃عطرِـہـہـ۸ـہـیاࢪ
2.9هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
34 فایل
♡﷽♡ 💚🍃حسین جان چون که دوای زخم شما اشک چشم ماست اشک از خدا به وسعت دریا گرفته ایم کانال ویژه هم صحبتی با عزیزترین یار💞 ارتباط @MorvaridM5201314 ناشناس با ما حرف بزن 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/2093119
مشاهده در ایتا
دانلود
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ جایی مثل خانه نیست ... عصرت به خیر رفیق💚🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🍃 ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لبخند بزن دلبر، لبخندِ تو شیرین است دارو به چه کار آیدلبخندِ تو تسکین است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🍃 از هر نظر تو عِینِ پسندِ دلِ منی هم دیده هم ندیده پسندیده ام تو را ...
بوی عطر نفست رایحه جان من است
هدایت شده از بی‌تاب
❤️🕊 زندگی، حال وهوایِ نفسم عشق هم، مُرده برای نفسم نفسم، دسته گلِ نسترن‌ست جانِ عالم به فدایِ نفسم مست و دیوانه کننده شده است قدرت جذبِ صدایِ نفسم کاش در عالمِ جان پُر بشود بذر خوبی و صفای نفسم زمزمِ عشقِ حقیقی شده‌ست چشمهٔ آب بقای نفسم قهوهٔ تلخِ دوچشمانِ سیاه شده محتاجِ دوایِ نفسم جنس آرامشِ طوفانی عشق مهرهٔ مار شفایِ نفسم سبز شد عاطفه و نور ولی... هیچ‌کس نیست به جای نفسم زود‌رنج‌ست نفس، جان دلم به‌سرم، درد و بلایِ نفسم مهد آرامشِ بی‌تاب شدم معجزه کرده خدایِ نفسم دل دیوانهٔ بی‌تاب نفس! جان من! جان بده! پایِ نفسم (بی‌تاب)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🍃 از منظره ات  عکس به تعداد گرفتم از هرچه به جز چشم تو ایراد گرفتم! من سارق یک مثنوی از چشم تو بودم دزدیدم و هی " دست مریزاد" گرفتم خطّاط نبودم؛ به تماشات نشستم... از خطّ ِ دواَبروی خودت  یاد گرفتم رفتی و من از پستچی ِ تازه ی تقدیر هر نامه ی گنگی که نشان داد، گرفتم از آذر دستان من امروز رها شد آن دست که در گرمی مرداد گرفتم باد آمد و برداشت تورا، حقّ من این بود! باید بدهم هرچه که از باد گرفتم...