🖤🍃 مانده ام بعد ازتو من تنهای تنها فاطمه مانده ام تنها من وغمهای دنیا فاطمه نشنود حرف مرا این روزها دیگرکسی بعد تو دارم به گوش چاه ،نجوا فاطمه هیچکس دیگرسلامم را نمی گوید جواب نیست با من هیچکس دیگر هم آوا فاطمه درنبود تو کسی سنگ صبورخانه نیست رفت بعد ازتو صفا ازخانۀ ما فاطمه زینبت هر روز می گیرد سراغت را زمن اوست بعد ازتو مرا مأنوس غمها فاطمه گفته بودی یاعلی غسلم بده در نیمه شب تا که تشییعم بود پنهان  ز اعدا فاطمه نیمه یِ شب می سپارم جسم پاکت را به خاک تا نگردد برکسی قبرت هویدا فاطمه نیستی تا روزگارم را ببینی بعد ازاین  غربتم را می کند دشمن تماشا فاطمه #علی_اصغر_شکفته

🌿💚 با سینی صبحانهٔ طعمِ عسل ناب بُردی نفسِ صبر و قرار از دل بی‌تاب فنجانِ دلم خالیِ گرمایِ محبت گل‌دم شدی انگیزه‌ٔ بیداری‌ام از خواب با خنده‌ات آشوب به پا کن! سر صبحی ای معجزهٔ صبح غزل‌واژه‌ٔ مهتاب! دیده شده در آینه، آفاق نگاهت ای حسِ دل‌انگیزیِ مستانه‌ٔ نواب! خورشیدِ حضوری به بلندایِ سپیده عشقی که شده لحنِ صدایش نفسِ آب جان‌بخشِ روانکاوِ صفا‌چهره‌ٔ خوش‌خو! جان و نفس و صبر و قرار دلِ بی‌تاب! #کبری_رحمتی(بی‌تاب) #جان‌ونفس‌وصبروقراردل‌بی‌تاب💞 #صبحت‌بخیر‌نفس‌جان🍀

صبح بی تاب ما هم بخیر☺️👌👌👌🙏🙏🙏

💚🍃 با اینکه مانده است به دل جای پای تو سربسته است تا به ابد ماجرای تو گفتی به من همیشه وفادار بوده‌ای دیری‌ست دلخوشم به همین ادعای تو از پیچ و تاب خاطره رد شو چونان نسیم تا ذره‌ای نفس بکشم در هوای تو سرمایة من از همة شعر و شاعری این چند بیت بود؛ همین هم برای تو گیرم جوانی من و تو سهم هم نشد بگذار تا که پیر شوم پا به پای تو #نفیسه_سادات_موسوی

و تمام🙏 💚🍃

🖤🍃 #فاطمیه خون گریه میکنم - بر سینه میزنم آخه مادرمو زدن نامحرم میزد و - باز محکم میزد و سایه ی سرمو زدن تا در افتاد/ سر افتاد/ با یه دست بر کمر افتاد پرپر افتاد / پر افتاد / مادرم خونجگر افتاد (واااااااای) یک مادر یه طرف - یک لشگر یه طرف لگد اومد و بعد یه آه خم شد یاس جوون - پر زد تا آسمون کودکش ولی بیگناه باز هتاکی/ غمناکی / مادرم سر تا پا خاکی معجر سوخته/در سوخته/صورت و موی سر سوخته (وااااااااای) بازو، تازیونه - پهلو، تازیونه رو زمین افتاد به رو آه از روی کبود - خون جاری شده بود امون از سیلی عدو چادر پاره /چشم، تاره/ رو زمین ریخته گوشواره نور در بنده/ شرمنده / دشمنش داره میخنده

سلام ای دار و ندار علی 🖤🍃

🖤🍃 علی که دید ولی کاش بعداز این دیگر میان شعله نبیند کسی نفس اش را...

💚🍃 قسم ......

🎧حاج مهدی رسولی مظلوم مادر... 🖤🍃

💚🍃 از عقابی پرسیدند: 🦅 آیا ترس به زمین افتادن را نداری؟ عقاب لبخند زد و گفت: من انسان نیستم كه با كمی به بلندی رفتن تكبر كنـم من در اوج بلندی نگاهم همیشه به زمین است.