هر چه گشتم در بسـاطم شعر نیست ساده‌تر می‌گویم امشب؛ شب بخیر #ادریس_عاملی

💚🍃 مردان هنوز از رنج‌هایِ ایل می‌گویند‌‌‌.. روزی که چشمت لرزه بر اندامِ خان انداخت! #انصاری @atre_yar

💚🍃 |صَباحاً أَتنفس بِحُبِّ الْمَهدی | هر صبح به #عـشقِ مهدی نفس میکشیم :) وَ مـا هَــرچِـه داریـم اَزْ تُـو داریم...🍃 #السلام‌علیک‌یااباصالح‌مهدی 🦋أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ‌_لِوَلیِڪ الفرج

💚🍃 ﴿در جشن طلوع صـبــــــــح در باغ وجـود» «آن گل که به روی صبح خندید تــــــــویی﴾ #مولانا♢ #صبح_تون_بے_نظیر♡ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

💚🍃 کاش هَر صُبح به دیدارِ تُو بیدار شُدن تو دَوا باشی وبا عِشقِ تو بیمار شُدن #کریم_سهراب #صاحبنا

عاشقت می‌شوم آن روز که باران باشد خانه ای در وسطِ دشت و بیابان باشد دل من باشد و چشمان قشنگت جانا غمزه‌ی چشم تو ای یار، فراوان باشد بشود معجزه آن روز که یعقوب نبی در برِ یوسفِ گم‌گشته‌ی کنعان باشد چه شود آخر این قصه‌ی پاییزی تلخ عطر یاس و نرگس و فصل بهاران باشد آرزو میکنم آنقدر بخندی که دلت ز غم و نفرت و اندوه، گریزان باشد خوانش : #حس_برتر

💚🍃 لپ مربا، چشم عسل، خامہ بناگوش مَنی چیده‌ام با یاد تو صبحانہ، باور کن عزیز🥞'☺️

💚🍃 تلخ من رفته ست و یک کندو عسل برگشته است آن غمِ شیرین ، چه شادی در بغل برگشته است! رفت و بر لب غیر آهی غیر افسوسی نداشت چشم دل روشن ! که با قول و غزل برگشته است آن که تَرکم کرد و شد رنجیده خاطر بی دلیل با هزاران گونه عذرِ مُستدل برگشته است شبنم شرم است بر پیشانیِ خورشیدی اش؟ یا عرق ریز از رهِ کوه و کتل برگشته است گفت با شرمندگی :" هر وقت ماهی را از آب..." گوییا از اشتباهش فی المثل برگشته است تنگ در آغوش اسلام عزیزش می کشم نو مسلمانی که از لات و هبل برگشته است وه! چه خوشبختی که آورده است امشب رو به من طالعم از برج منحوس زُحَل برگشته است #جواد_جعفری_نسب