┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
" کودکان را می بری مکتب به زور
ز آنکه هستند از فواید چشم کور
چون شود واقف به مکتب می دود
جانش از رفتن شکفته می شود "
💠 آنها که از فواید معنویات آگاه نیستند
ازسختی های دستیابی به آن فراری اند
همچون کودکان که درکی از فوایدِ
تحصیل ندارند و رفتن به مدرسه و
مکتب سختشان است.
اما وقتی از ارزش آن آگاه شوند
مشتاق می شوند و به سویش شتابان
می دوند....
📚کتاب مثنوی معنوی #مولانا
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
دروغمیگفتنخاکسرده...
۱ماه گذشت پس چرا من هر روز دارم بیشتر از روزهای قبل دلتنگ حاجی میشم؟؟؟
😭😭😭😭😭😭😭
#حاج_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
#توییت_رف
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
👌از امداد و عنایت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
👈به رزمندگان اسلام
در پیروزی بر اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه
#حاج_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
#سردار_سلیمانی
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
بی عشق زیستن را
جز نیستی
چه نام است؟
یعنی اگر نباشی
کار دلم تمام است..
#جمعه
حسین منزوی
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#داستان 167
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
💢 در شهر خوی زن ثروتمند و تیزفکری به نام شوڪت در زمان ڪریم خان زند زندگی می ڪرد. انگشتر الماس ، بسیار گران قیمتی ارث پدر داشت، ڪه نیاز به فروش آن پیدا کرد.
💢در شهر جار زدند ولی ڪسی را سرمایه خرید آن نبود. بعد از مدتی داستان به گوش خدادادخان حاڪم و نماینده ڪریم خان در تبریز رسید.
💢آن زن را خداددادخان احضار کرد و الماس را دید و گفت: من قیمت این الماس نمی دانم ، چون حلال حرام برای من مهم است، رخصت بفرما، الماس نزد من بماند ، فردا قیمت کنم و مبلغ آن نقد به تو بپردازم. شوڪت خوشحال شد و از دربار برگشت.
💢خدادادخان، ڪه مرد شیاد و روباهی بود، شبانه دستور داد ، نگین انگشتر الماس را با شیشه بدلی، ماهرانه تراشیده و جای ڪرده و عوض نمودند.
💢 شوڪت چون صبح به دربار استاندار رسید، خدادادخان ، انگشتر را داد و گفت: بیا خواهر انگشتر الماس خود را بردار به دیگری بفروش مرا ڪار نمی آید.
💢 شوڪت، وقتی انگشتر الماس خود را دید، فهمید ڪه نگین آن عوض شده است. چون می دانست ڪه از والی نمی تواند حق خود بستاند، سڪوت ڪرد. به شیراز نزد، ڪریم خان آمده و داستان و شڪایت خود تسلیم کرد.
💢 ڪریم خان گفت: ای شوڪت خواهرم، مدتی در شیراز بمان مهمان من هستی، خداداد خان، آن انگشتر الماس را نزد من به عنوان مالیات آذربایجان خواهد فرستاد، من مال تو را مسترد می کنم.
💢 بعد از مدتی چنین شد، ڪریم خان وقتی انگشتر ، نگین الماس را دید، نگین شیشه را از شوڪت گرفته و در آن جای ڪرد و نگین الماس را در دوباره جای خود قرار داد، انگشتر الماس را به شوڪت برگرداند و دستور داد ، انگشتر نگین شیشه ای را ، به خدادادخان برگردانند و بگویند، ڪریم خان مالیات نقد می خواهد نه جواهر.
💢 شوڪت از این عدالت ڪریم خان بسیار خرسند شد و انگشتر نگین الماس را خواست پیش ڪش کند، ولی ڪریم خان قبول نڪرد و شوڪت را با صله و خلعت های زیادی به همراه چند سواره، به شهر خوی فرستاد.
💢 دست بالای دست بسیار است ، گاهی باید صبر داشت و در برابر ظلمے سڪوت ڪرد و شڪایت به مقام بالاتر برد، و چه بالاتری جز خدا برای شڪایت برتر است؟
📚نقل از ڪتاب جوامع الحڪایات
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✨🌸✨
به راحتی میشه بدون فکر حرف زد
ولی بسختی میشه زبان را کنترل کرد
به راحتی میشه قانون را تصویب کرد
ولی بسختی میشه به آنها عمل کرد
به راحتی میشه هر روز از زندگی لذت برد
ولی بسختی میشه به آنها عمل کرد
به راحتی میشه گرفت
ولی بسختی میشه بخشش کرد
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✅تلنگر
✍فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت: بدان وقتی گناه میکنی، یا نمیبینی که خدا تو را میبیند، پس کافری. یا میبینی که تو را میبیند و گناه میکنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و کوچک میشماری.
پس بدان شهادت به اللهاکبر، زمانی واقعی است که گناه نمیکنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیکند.
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#سخنان_حکیمانه
✅ نه ثروت، تکریم است و نه فقر، اهانت!
✍ آیت الله العظمی جوادی آملی:
هر چيزی که در دنيا ذات أقدس الهي مقرّر کرد، يک آزمون است؛ در سوره مبارکه «فجر» چند بار اين آيه مطرح شد، کساني که وضع ماليشان خوب است خيال ميکنند که خدا اينها را گرامي داشت، برخيها خيال ميکنند آنها که وضع ماليشان خوب نيست، خدا به اينها اهانت کرده است؛ در صورتی که نه آن درست است، نه اين درست است.
﴿فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ٭ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ ٭ كَلاَّ﴾، هر دو ابتلاء است.
خداوند می فرماید آنها که مبتلا به ثروت هستند، ما آنها را آزموديم، آنها که مبتلا به فقر هستند، ما آنها را آزموديم. هر دو ابتلاء است. افرادي که سالم هستند در خانهها زندگي ميکنند، مبتلا به سلامت هستند. آنها که در بستر بيماري بيمارستان هستند، مبتلا به مرض هستند. نه آن تکريم است، نه اين اهانت. نه سرمايهدار مکرّم است، نه تهيدست تحقير شده. إکرام در قيامت روشن ميشود: «إنَّ الْغِنَی وَ الْفَقْرِ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللهِ»
📚جلسه درس تفسیر۲۰ اسفند۹۷
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾