eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
✅زیبایی انسان درچیست؟ ✍روزی شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند: استاد زیبایی انسان در چیست؟ حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید اولی از طلا درست شده است و درونش زهر است و دومی کاسه ای گلیست و درونش آب گوارا است ؛ شما کدام را میخورید ؟ شاگردان جواب دادند : کاسه گلی را ... حکیم گفت : آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش واخلاقش است . باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را ... ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ فیلمی از بهبود پیدا کردن یکی از مبتلایان به #ویروس_کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری #کرونا #کرونا_را_شکست_میدهیم ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 چه لازم ‌است یکی شادمان و من غمگین یکی به خواب و من اندر خیال وی بیدار؟.. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 205 ✨خواجه نصیرالدین طوسی ✨ سه داستان زیبا از «» 🔸خواجه‌ نصیرالدین‌ و مرگ‌ مادر هلاکوخان وقتی‌ مادر هلاکوخان‌ از دنیا رفت، بعضی‌ از دانشمندان‌ که‌ مخالف‌ حضور خواجه‌ نصیر در دربار هلاکوخان‌ بودند به هلاکوخان گفتند: تو میدانی‌ که سؤال‌ قبر هست‌ و نکیر ومنکر در قبر از هر مرده‌‌ای سؤالاتی می‌‌‌کنند و مادر تو بی‌‌سواد می‌باشد و از پاسخ‌گویی‌ به آنها عاجز است. بهتر است خواجه‌ نصیر که عالمی‌ دانشمند است‌ را با مادرت‌ دفن کنی‌ که‌ از پاسخ‌ سؤالها بر آید و مادرت‌ عذاب‌ نکشد! هلاکو، خواجه‌ نصیر را خواست‌ و مطلب‌ را با او در میان‌ گذاشت.‌ خواجه‌ فهمید که‌ توطئه‌ در کار است‌ و در حق او بدگویی شده است. لذا با زیرکی‌ خاصی ‌جواب‌ داد که‌: سؤال نکیر و منکر در قبر برای هر کس ثابت است، و برای شما پادشاهان نیز هست، پس بهتر است‌ بنده‌ را برای‌ خودتان‌ نگهدارید چون‌ از شما سؤالهای‌ بیشتری‌ می‌کنند، پس کسی که‌ چنین‌ پیشنهادی را کرده‌ است‌ با مادرتان‌ دفن‌ کنید که او نیز از عهده سؤال و جواب خوب بر می‌‌آید. پس هولاکو حکم کرد که یکی از آن دانشمندان را در قبر مادرش گذاشتند و خاک مذلّت بر سرش ریختند. 🔶خواجه‌ نصیرالدین‌ و آسیابان‌ مشهور است‌ که‌ خواجه‌ طوسی‌ در یکی‌ از مسافرتهای‌ خود به‌ آسیابی‌ رسید. از آسیابان‌ درخواست‌ کرد که‌ شب‌ را در آنجا بیاساید و صبح‌ حرکت‌ کند. آسیابان‌ با ماندن‌ خواجه‌ در آنجا موافقت‌ کرد. خواجه‌ می‌خواست‌ که‌ بر بالای‌ بام‌ آسیاب رود و در آنجا استراحت‌ کند. آسیابان‌ به ‌خواجه‌ اظهار کرد که‌ امشب‌ باران‌ خواهد آمد، خوبست‌ شب‌ را در داخل‌ آسیاب بسر برید و در این ‌امر اصرار ورزید. خواجه‌ هر چه‌ آسمان‌ را نگاه‌ کرد، چیزی‌ که‌ دلیل‌ بر آمدن‌ باران‌ باشد ندید و قبول‌ نکرد و شب‌ را پشت‌ بام‌ خوابید. ناگهان‌ نیمه‌‌های‌ شب‌ باران‌ شدیدی‌ بارید که‌ خواجه‌ نصیر بالاجبار به‌ درون‌ آسیاب آمد. از آسیابان‌ پرسید از کجا دانستی‌ که‌ امشب‌ باران‌ خواهد آمد؟ آسیابان‌ گفت‌ هر وقت‌ هوا تغییر می‌‌کند، سگم‌ در درون‌ آسیاب می‌‌خوابد و بیرون‌ نمی‌‌رود. خواجه‌ فرمود: افسوس‌ عمر بسیاری‌ فانی‌ ساختیم‌ و بقدر إدراک‌ و فهم‌ سگی‌ تحصیل‌ نکردیم‌. 🔶خواجه ‌نصیرالدین‌ طوسی‌ و نجات‌ جان‌ «عطا ملک‌ جوینی» «عطاملک‌ جوینی‌» که‌ یکی‌ از وزیران‌ دربار هلاکو می‌باشد و کتاب‌ «تاریخ‌ جهانگشای» او معروف‌ است‌، روزی‌ گرفتار غضب‌ پادشاه‌ می‌‌شود برادرش‌ به‌ خدمت‌ خواجه‌ نصیر رسید و او را از مسئله‌ آگاه‌ کرد و گفت‌ اگر هلاکو امری‌ را صادر کند دوباره‌ نقض‌ کردن‌ آن خیلی‌ مشکل‌ است‌. باید چاره‌‌ای‌ اندیشید. خواجه برخاست و در حالی که‌ عصا و تسبیحی‌ در دست‌ داشت‌ و در دست ‌دیگرش‌ اسطرلاب‌ و پشت‌ سرش‌ شخصی‌ با منقلی‌ پر آتش‌ که‌ دائما بخور می‌‌ریخت‌، بطرف‌ دربار رفت‌. خواجه‌ از ملازمین‌ پادشاه‌ پرسید که‌ حالش‌ چطور است‌؟ آنها گفتند خوب‌ است. ‌ خواجه‌ گفت‌ می‌‌خواهم‌ پادشاه‌ را به‌ چشم‌ خود ببینم‌. اجازه‌ ورود داده‌ شد. خواجه‌ بمحض‌ اینکه ‌چشمش‌ به‌ پادشاه‌ افتاد، فی‌‌الحال‌ به‌ سجده‌ طولانی‌ رفت‌. وقتی سر از سجده‌ برداشت‌ هلاکو پرسید چه‌ اتفاقی‌ رخ‌ داده‌ است‌؟ خواجه‌ گفت‌: در این‌ موقع‌ در طالع‌ شاه‌ سانحه‌ بدی‌ دیده‌ می‌‌شود، بنده ‌ادعیه‌ خوانده‌ و بُخور سوزانده‌‌ام‌ و از خداوند مسئلت‌ کرده‌‌ام‌ که‌ این‌ بلیه‌ را از شاه‌ دور کند. بر پادشاه‌ لازم‌ است‌ که‌ هر چه‌ زودتر امروز زندانیان‌ را آزاد کند و کسانی که‌ فرمان‌ قتلشان‌ صادر شده‌ عفو نمائید، تا شاید خداوند این‌ بلیه‌ بزرگ‌ را دفع‌ نماید. هلاکوخان‌ بفرموده‌ خواجه‌ عمل‌ کرد و فرمان‌ آزادی‌ زندانیان‌ و کسانی که‌ قرار بود کشته‌ شوند را صادر کرد، که‌ در این‌ ضمن‌؛ «عطاملک‌جوینی» نیز از مرگ‌ نجات‌ یافت‌. منابع: زندگی‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ - قصص العلماء. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
در گردش چشم تو گُمم، باور کن! انگشت نمای مردُمم، باور کن! عشق تو شیوع کرده در شهرِ دلم چشمت کرونا و من قمم، باور کن! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 دستان پر از محبتت ما را کشت آغوش پر از حرارتت ما را کشت این ها به کنار، چشم بادامی من تست کرونای مثبتت ما را کشت ! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 لازم شده واکسینه کنم این دل را خالی ز غم و کینه کنم این دل را تا پخش نگردد کرونای عشقت باید که قرنطینه کنم این دل را ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ✴️🔸برخاتم اوصیاء مهدی صلوات ✴️🔸برصاحب عصر ما مهدی صلوات ✴️🔸خواهی که خداوند بهشتت ببرد ✴️🔸بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات شبتون مهدوی ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا